عماد آبشناس، کارشناس مسائل منطقه خاورمیانه:
باید کمر رژیم صهیونیستی شکسته شود
پس از ترور شهید هنیه که میهمان ملت ایران بود، رژیم صهیونیستی دچار ترسی استراتژیک از انتقام مقاومت شده است. طبق بیانات مقام معظم رهبری، خونخواهی شهید هنیه وظیفه ماست و ابعاد این خونخواهی سبب ترس استراتژیک صهیونیستها و همدستانشان شده است.
پس از ترور شهید هنیه که میهمان ملت ایران بود، رژیم صهیونیستی دچار ترسی استراتژیک از انتقام مقاومت شده است. طبق بیانات مقام معظم رهبری، خونخواهی شهید هنیه وظیفه ماست و ابعاد این خونخواهی سبب ترس استراتژیک صهیونیستها و همدستانشان شده است. در خصوص ابعاد پاسخ ایران و شرایط رژیم صهیونیستی پس از عملیات تروریستی در تهران با عماد آبشناس، کارشناس مسائل منطقه خاورمیانه به گفتوگو نشستیم. آنچه پیش رو دارید حال گفتوگوی ما با این کارشناس منطقه خاورمیانه است.
اهداف رژیم صهیونیستی از ترور شهید هنیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
ترور شهید اسماعیل هنیه از چند بعد و زاویه قابل توجه است؛ اول اینکه ایشان مهمان جمهوری اسلامی و ملت ایران بود و عملا رژیم صهیونیستی مهمان ما را به شهادت رساند و ترور کرد. بحث چگونگی این ترور بحث جدایی است؛ اما همینکه این رژیم در خاک جمهوری اسلامی ایران و در شهر تهران این عملیات را انجام داد یک توهین به ملت ایران است و خونخواهی شهید هنیه بر گردن ما است و باید انتقام گرفته شود.
از طریق ایالات متحده یکسری تضمینهای امنیتی به آقای هنیه داده شده بود، خصوصا از کانال ترکیه و قطر مبنی بر اینکه ایشان مصونیت دارند و اتفاقی برای ایشان پیش نمیآید؛ چراکه مسئول مذاکره حماس با رژیم صهیونیستی بودند و در کشورهای مختلف رفت و آمد میکردند.
اما اینکه ایشان را در تهران ترور کردند، نشان از این دارد که در واقع رژیم صهیونیستی به خوبی میدانسته که این عملیات ایران را وادار به واکنش میکند.
چه راههایی برای این خونخواهی مطرح است؟
ما راههای زیادی را برای انتقام گرفتن داریم و دیدیم که جمهوری اسلامی طبق عرف ابتدا از طریق مراجع بینالمللی اقدام کرد و با اینکه ما مطمئن بودیم که مراجع بینالمللی مثل شورای امنیت چون تحت سیطره ایالات متحده هستند، هیچ کاری را به ضرر رژیم اسرائیل پیش نمیبرند؛ موظف بودیم ابتدا از راه قانونی این کار را دنبال کنیم و حالا که مراجع بینالمللی عملی نکردند و جلوی عملیاتهای تروریستی اسرائیل را نگرفتند، ما مجبور هستیم خودمان دست به کار شویم و اکنون چند راه هم داریم.
یک راه این است که مثل عملیات وعده صادق خودمان مستقیم علیه رژیم اسرائیل دست به کار شویم و بحث دیگری که مطرح است این است که نتانیاهو وقتی این کار را کرده، پیشبینی این را هم میکرده که ایران چنین واکنشی نشان دهد.
بهتر این است که واکنش ما طبق چیزی که نتانیاهو پیشبینی میکند نباشد؛ یعنی در زمان و مکان طریقی که رژیم اسرائیل پیشبینی میکند نباشد. اکنون رژیم صهیونیستی در حالت آمادهباش است و همه متحدین اسرائیل مثل آمریکا و انگلیس در حالت آمادهباش قرار دارند. آنها پیشبینی عملیاتی مثل وعده صادق را دارند و بهتر این است که ما بگذاریم آنها مقداری برای واکنش ما انتظار بکشند، نه اینکه بلافاصله واکنش نشان بدهیم و کار تمام شود.
دومین بحثی که مطرح است این است که این دفعه طبیعتا باید واکنش سنگینتر باشد. بعضیها این بحث را مطرح میکنند که واکنش باید از طرف همه جبههها باشد. میدانید که اکنون حزبالله لبنان به دنبال انتقام از رژیم صهیونیستی است؛ چرا که رژیم اسرائیل حومه جنوبی لبنان را مورد هدف قرار داده و لبنان میخواهد که رژیم صهیونیستی را در جای خودش قرار دهد. از طرفی یمن هم به دلیل اینکه حدیده هدف قرار داده شده، میخواهد از رژیم صهیونیستی انتقام بگیرد. علاوه بر اینها عراقیها به دنبال انتقام از آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند؛ چراکه در هفته پیش عملیاتهایی هم در عراق انجام شد.
ازاینرو میتوان یک عملیات منسجم از طرف کل جبهه مقاومت انجام داد که عملیات بسیار سنگینی باشد و حتی اگر این عملیات بخواهد جواب بدهد، شک و شبهه هم وجود دارد و آن هم این است که بعد از این مرحله باید چه اقداماتی انجام شود.
این شک و شبههها متوجه چه نکته هایی هستند؟ یعنی با صرف واکنش مخالفاند؟
برخی از افراد تحلیلشان بر این است که تنها راه برخورد با رژیم صهیونیستی و تروریستهایی که در سرزمینهای اشغالی حکومت میکنند این است که مثل خودشان برخورد کنیم و ما فقط به پرتاب چندین موشک نباید اکتفا کنیم. آنها معتقدند که چنین عملیاتی موجب نمیشود که رژیم صهیونیستی کارهای تروریستی خودش را متوقف کند و شاید دیگر وقتش رسیده باشد که ما هم مثل آنها رفتار کنیم و تنها راهی که باید با تروریستها رفتار کرد این است که اگر آنها یک نفر را به شهادت برسانند، ما باید دو نفر از آنها را به هلاکت برسانیم.
اگر رژیم اسرائیل یک نفر را در خاک ایران ترور میکند یا در لبنان، سوریه و عراق یا هر جای دیگر دنیا این کار را انجام میدهد، همه باید همکاری کنند و تعداد زیادی از افرادی که در رژیم صهیونیستی یا حامی این رژیم هستند را به همان نسبت به هلاکت برسانند. این نظریه در این راستا است که این معادله برقرار شود که اگر آنها یک نفر را میکشند، ضربه مشابه میخورند.
حالا باید دید تصمیم گرفته میشود کدامیک از این واکنش ها انجام شود و حتی بحثی مطرح است که واکنشهای ترکیبی انجام شود؛ یعنی هم عملیات باشد و هم یکسری از افراد وابسته یا حامی رژیم صهیونیستی به درک واصل شوند.
رژیم صهیونیستی با ترور به دنبال جلب حمایت آمریکا بود؟
تصور بنده بر این است که احتمالا نتانیاهو در سفر اخیرش به آمریکا دیده که اوضاع سیاسی در این کشور بسیار به هم خورده و کسی در آمریکا نیست که حکومت کند. بایدن که از دست رفته و نمیتواند هیچ کاری کند و معاونش هم فعلا در تکاپو است که موقعیت خودش را تثبیت کند، از طرف دیگر ترامپ هم تلاش میکند به اینها ضربه بزند.
نتانیاهو تصور کرده که در این اوضاع بلبشو که در آمریکا برقرار است، فرصتی است که او به دنبال راهاندازی یک جنگ بزرگ در منطقه خاورمیانه باشد تا از شکستهای داخلی فرار کند. او تصور میکند اگر چنین عملیاتی را انجام بدهد، جمهوری اسلامی و متحدین ایران در منطقه مجبور به واکنش خواهند بود و رژیم اسرائیل هم واکنش نشان میدهد و همین ماجرا در نهایت میتواند پای ایالات متحده را به جنگ باز کند تا در نهایت رژیم صهیونیستی بتواند چنین بحثی را مطرح کند که اگر بنا بر این است صلحی در منطقه برقرار شود، آن یک صلح شمولی است و همه باید موجودیت رژیم اسرائیل را بپذیرند.
آیا این نظریه نتانیاهو موفقیتآمیز خواهد بود؟
قمار نتانیاهو روی این است که آمریکا باید وارد جنگ شود و تا آخرین سرباز آمریکایی بخواهد با ایران و جبهه مقاومت بجنگد؛ چراکه نتانیاهو به خوبی میداند که بدون آمریکا، هیچ شانسی در مقابل ایران و متحدانش در منطقه ندارد و همه قمارش روی آمریکا است.
تحلیل برخی این است که شاید یکبار برای همیشه باید این ماجرا را تمام کرد و فیصله داد و عملیات بزرگی علیه رژیم صهیونیستی انجام شود، در حد اینکه حتی کمر این رژیم شکسته شود و تصور نتانیاهو و آمریکا تغییر کند.
اکنون اگر آنها میخواهند جنگ تمام شود، باید مسأله غذا را تمام کنند و رژیم اسرائیل را هم سر جای خودش بنشانند و مشکل مردم فلسطین باید
حل شود.
صبح نو
دیدگاه تان را بنویسید