روزنامه جوان: بالاخره آخرین شانس نظام کیست؟!

کد خبر: 1305165

گزاره «فلانی آخرین شانس نظام است» سال‌هاست به یک پرستیژ روشنفکرانه تبدیل شده است که با کمال احترام و تأسف باید به پیرمرد‌های عرصه سیاست بگویم که این روش سیاست‌ورزی نیست و امر سیاسی این‌قدر به قهقرا نرفته است که با این جمله بتوان گزاره‌ای سیاسی ساخت. این‌بار محمدرضا باهنر از گروه مشهور به اصولگرایان و برخی نیز از گروه معروف به اصلاح‌طلبان با ادبیات مختلف همین گزاره را ساخته‌اند.

روزنامه جوان: بالاخره آخرین شانس نظام کیست؟!

گزاره «فلانی آخرین شانس نظام است» سال‌هاست به یک پرستیژ روشنفکرانه تبدیل شده است که با کمال احترام و تأسف باید به پیرمرد‌های عرصه سیاست بگویم که این روش سیاست‌ورزی نیست و امر سیاسی این‌قدر به قهقرا نرفته است که با این جمله بتوان گزاره‌ای سیاسی ساخت. این‌بار محمدرضا باهنر از گروه مشهور به اصولگرایان و برخی نیز از گروه معروف به اصلاح‌طلبان با ادبیات مختلف همین گزاره را ساخته‌اند. 

اصولاً عباراتی اینچنینی که با واژه شانس ساخته می‌شود، گرته‌برداری‌شده از فرهنگ غربی است. در آنجا «شانس» جایگاهی خاص دارد و معمولاً شانس را که مفهوم عمیق‌تری در حوزه فلسفه دارد، مقابل پیشامدی یا تصادفی (رندوم) قرار می‌دهند و به آن توجه بیشتری می‌کنند. با این‌حال در همان فرهنگ وقتی مفهوم شانس به عرصه سیاست می‌رسد، با افول همراه می‌شود و در حد «شانس هر یک از وجوه تاس که در یک‌بار انداختن، یک‌ششم است» و بیشتر برای قمارباز‌ها اهمیت دارد، تنزل می‌یابد. این وضعیت وقتی به فرهنگ سیاسی ما وارد می‌شود، مبتذل‌تر هم می‌شود. برای نشان‌دادن این ابتذال باید مروری بر سابقه آن کرد. مثلاً قبل از اینکه کسانی پزشکیان را آخرین شانس نظام بدانند، مرحوم رئیسی را یا آنچه را که دولت او می‌تواند انجام دهد و نمی‌دهد، آخرین شانس نظام می‌دانستند. حسین مرعشی از پیرمرد‌های کارگزاران، احمد زیدآبادی روزنامه‌نگار، محمود صدری روزنامه‌نگار و پورابراهیمی نماینده مجلس از کسانی بودند که شخص رئیسی را یا وظیفه‌ای را که برای او تعیین می‌کردند، آخرین شانس جمهوری اسلامی می‌دانستند. قبل از مرحوم رئیسی، اما حسن روحانی آخرین شانس نظام بود! حسام‌الدین آشنا مشاور روحانی یک دهه پیش می‌گفت: «دوره آقای روحانی یکی از آخرین دوره‌هایی است که ما شانس گریز از یک گذار سخت را داریم. این آخرین فرصت نظام است.» فقط هم این پیرمرد اطراف روحانی نبود که او را آخرین شانس جمهوری اسلامی می‌دانست. بیشتر متملقان آن دوره چنین نظری داشتند. حقیقتاً جمهوری اسلامی از بابت حضور این ناسیاستمداران و سیاست‌نفهمان در عرصه قدرت در نهایت بدشانسی بوده است و از این قماش کم نبوده‌اند. 

برخی حتی قائل به هیچ‌کس در مقام «آخرین شانس» نبوده‌اند. نظام در ایده آنان سقوط کرده و در ته دره است و طناب‌ها همه از ته دره بالا کشیده شده و با دقت مشاهده شده که چیزی به نام «نظام» به آن آویزان نبوده است! بیشتر کسانی که اکنون در شورای راهبری رئیس‌جمهور هستند، سابقه چنین اظهاراتی را فراوان دارند. مثلاً عباس عبدی اصولاً شانسی برای نظام قائل نبود و درباره شخص رئیس‌جمهور نیز در زمان چهل‌سالگی نظام معتقد بود جمهوری اسلامی یک شوره‌زار بی‌حاصل است و «اقدامات رئیسان‌جمهور همانند کاشتن نهال در این شوره‌زار است و فارغ از اینکه چه شخصی و با چه گرایش سیاسی، رئیس‌جمهور است، با دست‌فرمان چهل‌ساله حاکمیت فعلی در ایران دیگر نمی‌توان ادامه داد.» البته این نوع سیاستمداران اگر اکنون با این پرسش مواجه شوند که چرا در صف طویل کاشتن یک رئیس‌جمهور تازه در این شوره‌زار در قالب شورای راهبری رفتید و در این بیابان خشک و بی‌آب‌وعلف، بحر‌طویل سرودید، با افتخار و جسارت سرشان را بالا می‌گیرند و می‌گویند، چون می‌خواستیم جمهوری اسلامی آخرین شانس خود را امتحان کند!

زمانی هم متملقان اطراف احمدی‌نژاد او را آخرین شانس نظام می‌دانستند. این را از نزدیک مشاهده کرده بودم و از دولب برخی اطرافیان او می‌شنیدم. اما پیش از او و برای نخستین‌بار در زمان دولت اصلاحات این‌گونه حرف‌ها باب شد. آن زمان خاتمی آخرین شانس نظام بود. خود خاتمی کلیدواژه «فرصت» بیشترین کاربرد را در سخنانش دارد. هرچیزی را آخرین فرصت یا یک فرصت از‌دست‌رفته می‌بیند. 

اگر تمامی این شانس‌بازان سیاست به‌معنای واقعی کلمه به مردم باور داشتند، مردم را شانس هر نظام و حکومتی می‌دانستند، نه اشخاص را و نه خود را! انتخابات رئیس‌جمهور نهم اتفاقاً نشان داد که مردم فارغ از تحریم‌ها و کاستی‌ها و برخی ناکارآمدی‌های مسئولان اجرایی و مقننه و قضایی، این شانس را از نظام نگرفته‌اند. در انتخاباتی که به‌نظر می‌رسید بسیاری از رأی‌دهندگان، نامزد مقبول تراز خود را در میان هیچ‌یک از شش نامزد ندیدند، اما باز هم آمدند، پس برای چه آمدند، اگر جز برای ایران و انقلاب نبود؟! برای همین وقتی در آستانه نیم‌قرن‌شدن انقلاب، محمدرضا باهنر سیاستمدار کهنه‌کار در پاسخ به خبرنگار می‌گوید: «این هم که پرسیدید دولت آقای پزشکیان آخرین شانس ما است، من می‌گویم فقط دولت پزشکیان نیست، هرکس که رأی آورده بود، آخرین شانس بود»، معلوم می‌شود که چقدر امر سیاسی در ایران در نگاه سیاستمداران سابق مبتذل، و در مقابل، در نگاه مردم، متعالی شده است.

منبع: روزنامه جوان

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها