نکته گویی سلیمی نمین درباره دولت سایه جلیلی
عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در یادداشتی نوشت: آقای جلیلی زمانی دولت سایه واقعی تلقی و به رسمیت شناخته خواهد شد که ورودیها و خروجیهای تشکیلات ایشان هم نزد دستگاههای رسمی مربوطه و هم نزد عامه مردم کاملاً مشخص باشد؛ تا نیل به این جایگاه معلوم نیست چرا در قبال این اظهارات ناپخته و بسیار سطحی موضعی اتخاذ نمیشود! وقتی شخص دکتر جلیلی یا تشکیلات ایشان در قبال چنین سخنانی سکوت میکنند این پرسش مطرح میشود که دولت سایه قوه قضائیه بودن یعنی چه؟ یعنی این تشکیلات برای مناصب این قوه هم نامزدهای ایدهآلتری دارد؟ دولت سایه مجمع تشخیص نظام بودن به چه معناست؟ از دولت سایه شورای محترم نگهبان بودن چه تفسیری میتوان داشت؟
عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در یادداشتی نوشت: آقای جلیلی زمانی دولت سایه واقعی تلقی و به رسمیت شناخته خواهد شد که ورودیها و خروجیهای تشکیلات ایشان هم نزد دستگاههای رسمی مربوطه و هم نزد عامه مردم کاملاً مشخص باشد؛ تا نیل به این جایگاه معلوم نیست چرا در قبال این اظهارات ناپخته و بسیار سطحی موضعی اتخاذ نمیشود! وقتی شخص دکتر جلیلی یا تشکیلات ایشان در قبال چنین سخنانی سکوت میکنند این پرسش مطرح میشود که دولت سایه قوه قضائیه بودن یعنی چه؟ یعنی این تشکیلات برای مناصب این قوه هم نامزدهای ایدهآلتری دارد؟ دولت سایه مجمع تشخیص نظام بودن به چه معناست؟ از دولت سایه شورای محترم نگهبان بودن چه تفسیری میتوان داشت؟
عباس سلیمی نمین، پژوهشگر تاریخ و فعال سیاسی در یادداشتی با طرح نکاتی پیرامون «دولت سایه» نوشت:
اظهارات اخیر برخی اطرافیان مطرح دکتر سعید جلیلی (نامزد و رقیب اصلی رئیس جمهور منتخب) با توجه به این که واکنشی را به لحاظ تشکیلاتی برنیانگیخته بسیار تأمل برانگیز شده است. این که فردی به عنوان مشاور ارشد به صراحت بگوید: «دولت سایهای که جلیلی از آن سخن میگوید به معنای دولت سایه برای کل حاکمیت است، نه فقط برای قوه مجریه» و سپس افرادی چون آقای محسن منصوری نیز آن را تکرار کنند و موضعی در قبال آن اتخاذ نشود نگرانیها درباره عدم شفافیتهای تشکیلاتی را برمیانگیزد. «دولت سایه» به مفهوم متداول امری قابل فهم است، منتها اساس آن باید بر شفافیت باشد. کسانی میتوانند دولت سایه محسوب شوند که تشکیلات خود را بر اساس قانون تشکلها به ثبت برسانند، اعضای تشکل به کمیسیون احزاب معرفی شوند، مجمع عمومیشان سالانه برگزار شود، شورای مرکزی اداره کننده تشکیلات، «منتخب اعضای معرفی شده» باشند و...
آقای جلیلی در رقابتهای انتخاباتی عنوان داشت که ده سال است به عنوان «دولت سایه» کار تشکیلاتی و کارشناسی فشردهای را در مورد مسائل اجرایی دنبال کرده است و امروز میتواند ادعا کند برای همه مسائل کلیدی جامعه راه حلهای دقیق به کمک متخصصان تراز اول، در اختیار دارد. اولین سوال مطرح در این زمینه آن است که شبکه صورت دهنده این مهم چرا برای جامعه گمنام است؟ چرا تولیدات فکری آن که علیالقاعده باید مربوط به جمعی منسجم باشد در این یک دهه منتشر نشده که دولتها بتوانند از آن بهره گیرند؟
هرگز از شهید بزرگوار آیتالله رئیسی شنیده نشد که از سوی تشکیلات دکتر جلیلی برنامهای در اختیار دولت ایشان قرار گرفته باشد.
برای دولت سایه قوه مجریه قلمداد شدن، آقای جلیلی میبایست راهی طولانی طی کند تا صاحبان نظر و اندیشه بتوانند با مطالعه آن، که از سوی یک تشکیلات مشخص و شفاف منتشر میشود، به قضاوت بنشینند. مشخص است که ایشان تشکیلاتی در سراسر کشور بهوجود آورده و در ارتباط با مسائل اجرایی کارهایی صورت گرفته است، اما این که گردانندگان این تشکیلات چه کسانیاند و خروجیهای این تشکیلات به صورت جامع چیست نمیتوان قضاوت دقیقی داشت؛ بنابراین آقای جلیلی زمانی دولت سایه واقعی تلقی و به رسمیت شناخته خواهد شد که ورودیها و خروجیهای تشکیلات ایشان هم نزد دستگاههای رسمی مربوطه و هم نزد عامه مردم کاملاً مشخص باشد؛ تا نیل به این جایگاه معلوم نیست چرا در قبال این اظهارات ناپخته و بسیار سطحی موضعی اتخاذ نمیشود! وقتی شخص دکتر جلیلی یا تشکیلات ایشان در قبال چنین سخنانی سکوت میکنند این پرسش مطرح میشود که دولت سایه قوه قضائیه بودن یعنی چه؟ یعنی این تشکیلات برای مناصب این قوه هم نامزدهای ایدهآلتری دارد؟ دولت سایه مجمع تشخیص نظام بودن به چه معناست؟ از دولت سایه شورای محترم نگهبان بودن چه تفسیری میتوان داشت؟ و پرسشهای بسیاری از این دست که در چارچوب نظام میتواند مطرح شود. زمانی که هنوز جمعی به لحاظ تشکیلاتی نتوانستهاند ساختار لازم برای دولت سایه قوه مجریه محسوب شدن را ایجاد کنند طرح چنین مسائلی آیا مصداق «غوره نشده مویز شدن» نیست؟
نباید فراموش شود که گردآوردن جماعتی بدون تشکیلات شفاف، زمینه سوءاستفاده و نقشآفرینی بدخواهان را به وجود خواهد آورد که مصادیق فراوانی از آن در اختیار است که فعلاً از آن میگذریم. شایسته نیست شخصیت وارسته آقای جلیلی در فقدان تشکیلاتی که بتواند افراد تندرو را مهار کند- که معلوم نیست عقبهشان کجاست و چگونه هدایت میشوند- مخدوش گردد.
جوانان پرشور و مؤمن صرفاً با بنیان نهادن تشکیلات میتوانند رشدی منطقی پیدا کنند و از افتادن در دامهای پیچیده سیاسی مصون بمانند؛ از مخاطرات فقدان حزب و تشکیلات آشکار نباید غافل شد! همه دلسوزان کشور از جمله آقای جلیلی وظیفه خطیری در قبال آموزش و ارتقای معرفت نیروهای جمع شده در اطراف خود دارند و گرنه حضور نیروهای سرگردان جز اضطراب آفرینی و ظرفیت سوزی حاصلی نخواهد داشت.
عباس سلیمی نمین
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران/مهر
دیدگاه تان را بنویسید