طوفان «دروغ» با هدف تشکیل دولت سوم روحانی

کد خبر: 1297573

حضور محمدجواد ظریف در برنامه میزگرد سیاسی در همراهی مسعود پزشکیان، بار دیگر گزاره «دولت سوم روحانی» را با وجود دوری ضمنی پزشکیان از این اطلاق نمایان ساخت.

طوفان «دروغ» با هدف تشکیل دولت سوم روحانی

محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دولت‌های یازدهم و دوازدهم پس از قریب به سه سال دوری از تریبون رسانه ملی، با حضور در برنامه میزگرد سیاسی در همراهی مسعود پزشکیان، با فرار به جلو و با دروغ‌بافی‌های همیشگی خود سعی در تبرئه عملکرد غیرقابل دفاع دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه سیاست خارجی داشت.

عملکرد غیرقابل دفاع دولت روحانی در عرصه‌های مختلف و به‌خصوص در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی به عاملیت ظریف به قدری است که حتی مسعود پزشکیان در برابر پرسش کارشناسان از اطلاق لفظ دولت سوم روحانی به خود ابا دارد.

گرچه حضور پرشمار دولتمردان دولت‌های یازدهم و دوازدهم در ستادهای انتخاباتی و تجمعات مربوط به پزشکیان نشانگر این است که هدف سخنان ظریف و دیگر دولتمردان دولت سابق تکرار دوران تلخ دولت‌های یازدهم و دوازدهم است.

چه کسی جز روحانی به ترامپ  برای خروج از برجام تضمین داد

ظریف در سخنان دیروز در برنامه میزگرد سیاسی عنوان داشت:«برخی روزنامه‌ها و دوستان نوشتند اینکه ترامپ می‌گوید از برجام خارج می‌شود، جنگ زرگری است و او خارج نمی‌شود؛ بعد که خارج شد؛ پس چه شد؟ ترامپ می‌گفت برجام کلاه گشادی بود که ایرانی‌ها سر ما گذاشتند؛ البته در این‌جا هم برخی می‌گفتند برجام کلاه آمریکا بر سر ایران بود.»

کافی است ظریف نگاهی به سخنان موگرینی درباره تضمین روحانی به ترامپ برای خروج از برجام بیندازد. 

پایگاه تحلیلی «پولیتیکو» به نقل از «فدریکا موگرینی» مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا نوشت:«از «حسن روحانی» رئیس‌جمهور ایران تضمین گرفته که این کشور علی‌رغم تصمیم «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا برای خروج از برجام و وضع مجدد تحریم‌ها علیه ایران، همچنان در توافق می‌ماند.»

مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که در اجلاسی در شهر فلورانس ایتالیا سخن می‌گفت، تصریح کرده است که «علی‌رغم تصمیم ترامپ برای خروج از برجام و وضع مجدد تحریم‌ها علیه ایران، از رئیس‌جمهور ایران تضمین گرفته است که تهران همچنان در توافق می‌ماند.»

دروغ‌گویی و فرار به جلو

ظریف حقیقتاً نمونه‌ای جالب از تناقض‌گویی آشکار و فرار به جلو در تاریخ سیاسی ایران به شمار می‌آید. کمتر کسی را می‌توان همچون وی یافت که با توسل به آسمان و زمین، خود را مبرا از هر اشتباهی دانسته و مسئولیت شکست‌های پی‌در‌پی خود را به گردن دیگران بیندازد.

افرادی همچون وی با تلقی فراموش شدن کارنامه قابل تأمل دولت روحانی در عرصه سیاست خارجی و حوزه حکمرانی داخلی، سعی در سفیدشویی خود دارند.

وی در طی سال‌های اخیر هنگامی که کارنامه خود را با قهرمانانی همچون شهید سلیمانی و شهید امیرعبداللهیان مقایسه می‌کند و هنگامی که همگان به موفقیت‌های پرشمار دولت سیزدهم اذعان دارند، با حمله به این شخصیت‌های ملی سعی در برجسته‌سازی خود دارد. 

انتشار عامدانه فایل صوتی تاریخ شفاهی دولت سیزدهم‌، حمله وی به جایگاه شهید سلیمانی و سعی وی در نمایش خود در کنار این قهرمان ملی که بنابر اذعان سعید لیلاز در گفت‌و‌گو با شرق به شکل عمدی و به قصد تکرار تجربه ناموفق در ارسال پالس مثبت به آمریکا صورت گرفت، تنها گوشه‌ای از تلاش‌های ظریف برای بازطراحی چهره و شخصیتش در اذهان عمومی است.

وی در کوران موفقیت‌های پی‌در‌پی دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی و در هنگامی که شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان و دیگر دست‌اندرکاران حوزه سیاست خارجی گره‌های کور دیپلماسی ایران را گشوده و ویرانه‌های دولت روحانی را بازسازی می‌کردند، بازهم با حمله به شخصیتی همچون شهید امیرعبداللهیان، سعی در برجسته‌سازی خود در کنار این مردان راستین عرصه دیپلماسی داشت.

خوش‌بینی ساده‌لوحانه به غرب

ضرب‌المثلی انگلیسی در بیان ضررهای سهل‌اندیشی، فاصله آن با خیانت را در تار مویی می‌داند. کافی است نگاهی کوتاه به عملکرد امیرکبیرهای خودخوانده در عرصه سیاست خارجی بیندازیم تا صدق این مثل انگلیسی را دریابیم.

این خوش‌بینی ساده‌لوحانه به غرب حتی اکنون پس از سال‌های متمادی از خروج بی‌کیفر آمریکا از برجام و شکست توافقی که به قیمت نابودی دستاوردهای هسته‌ای، ضربه به صنعت فضائی و محدودیت‌های داوطلبانه در حوزه تجارت تسلیحاتی بود، ادامه دارد. 

به نظر می‌آید یکی از دلایل تلقی افرادی همچون ظریف مبنی بر فراموش شدن کارنامه تأمل‌برانگیز آنان در نزد ملت، بادمجان دور قاب‌چین‌هایی در طیف مدعی اصلاحات هستند که مداوم بر شکست‌های متمادی وی سرپوش می‌گذارند. 

ظریف نمونه اعلی از ادعاهای گوش فلک

کر کن و در عین حال عدم درک و ناآگاهی نسبت به روابط بین‌الملل، عدم هوشمندی در حوزه پرمخاطره سیاست خارجی و بدتر از همه ترجیح منافع جناحی بر منافع ملی است.

ملت ایران سخنان ظریف در گفت‌وگو با البرادعی دبیرکل سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری نهم و ترجیح منافع جناحی بر منافع ملی در آن زمان را فراموش نکرده‌اند.

وی کلکسیونی از تناقض‌گویی‌های متمادی در تاریخ سیاست خارجی ایران به شمار می‌آید که در ادامه به بخش کوتاهی از آن می‌پردازیم.

ظریف: به من بگویید نفت و پتروشیمی و بیمه

و غیره را چه زمانی تحریم کردند؟

باراک اوباما رئیس‌جمهور وقت آمریکا به ظریف پاسخ می‌دهد: «در شرایطی که این کشور [ایران] وارد چرخه هرج‌ومرج و سرکوبگری بیشتر می‌شد [وقوع فتنه 88 که محمد خاتمی یکی از رهبران آن بود] ما راهبردمان را به‌ سمت دومین گام راهبرد منع اشاعه‌ای تغییر دادیم: یعنی بسیج کردن جامعه بین‌المللی برای اعمال تحریم‌های اقتصادی سخت و چندجانبه‌ای که می‌تواند ایران را وادار به حضور در میز مذاکره کند.»

سرزمین موعود. اوباما، باراک (سرپرست مترجمان: محمد معماریان)،انتشارات امیرکبیر(تهران: چاپ اول، 1399)، ص597.

ظریف: بایدن قرار بود به برجام برگردد...

جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا پاسخ می‌دهد: «آمریکا به توافق[برجام] به عنوان نقطه شروعی برای دنبال کردن مذاکرات بعدی بازخواهد گشت. ما با متحدان‌مان برای تقویت و گسترش مفاد توافق هسته‌ای کار خواهیم کرد و همزمان به دیگر نگرانی‌ها نیز توجه خواهیم کرد... ما همچنین به استفاده از تحریم‌های هدفمند علیه نقض حقوق بشر در ایران، حمایت این کشور از تروریسم و برنامه موشک‌‌های بالستیک ادامه خواهیم داد.»

ظریف: بایدن وقتی آمد پیچ را شل کرد و باعث شد آقایان نفت بفروشند...

آنتونی بلینکن وزیر خارجه دولت بایدن پاسخ می‌دهد: «ما تحریم‌هایی علیه شرکت‌های بیشتری که در صنعت پتروشیمی ایران فعالیت دارند اعمال کردیم؛ با توجه به دیگر کنترل‌هایی که انجام دادیم، هزینه فروش برای آنها و راه‌های‌گریزی که باید انجام دهند – که ما در تلاش برای قطع کردنش هستیم – مسدود کرده‌ایم... دولت آمریکا بیش از 200 شخص را تحریم و حدود 50 فروند از ناوگان سایه ایران را متوقف کرده است؛ واشنگتن در مراحل مختلف بارها بیش از 600 تحریم علیه تهران وضع کرده، اما آنها سخت تلاش کردند و برای دور زدن تحریم‌ها هر کاری که توانستند، انجام دادند. ما هر روز به تلاشمان برای مقابله با آنها ادامه می‌دهیم [اما] آنها مصمم هستند و این کار را انجام می‌دهند.»

ظریف 29 خرداد 1403: برجام اجازه نمی‌داد  آمریکا تحریم جدیدی بیاورد...

محمدجواد ظریف 12 شهریور 1395 در نامه فدریکا موگرینی و پس از اعمال تحریم لغو ویزا توسط آمریکا: «در چارچوب قانون بهبود برنامه لغو روادید آمریکا و پیشگیری از تروریسم مصوب 2015‌، اتباع کشورهای برنامه لغو روادید که از 1 مارس 2011 به ایران مسافرت نمودند یا در آنجا حاضر بوده‌اند یا تابعیت ایرانی هم دارند دیگر نمی‌توانند تحت برنامه لغو روادید به آمریکا مسافرت نمایند یا در آنجا مورد پذیرش قرار گیرند... سفرهای گردشگری به ایران یا برای مبادلات دانشگاهی و علمی همواره بدون محدودیت انجام می‌شده و حتی پیش از برجام نیز مشمول مجازات نمی‌شد.»

بیست و دومین گزارش سه‌ماهه اجرای برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) به مجلس شورای اسلامی‌ شامل آخرین وضعیت مذاکرات جاری. وزارت امور خارجه؛ 23 تیر 1400، پیوست‌ها (پیوست پنجم)، ص52

اینستکس نمادی از دریای بی‌پایان سهل‌اندیشی برجامیون

ظریف احتمالا فراموش کرده است که قبل‌تر عنوان داشت که بعد از ۲۰ ماه نمی‌توانیم حتی یک حساب بانکی در انگلیس افتتاح کنیم؛

او احتمالا با فراموشی خود خواسته، نمی‌خواهد به یاد آورد که هنگام شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ در مسیر بازگشت، اروپایی‌ها به هواپیمای وی به بهانه تحریم، بنزین ندادند و در نهایت با ورود وزارت دفاع آلمان، یک باک بنزین به هواپیمای حامل او داده شد تا امیرکبیر خودخوانده بتواند به تهران برگردد؛

ظریف نمی‌خواهد به یاد آورد که احتمالا دولت دیگری غیر از روحانی در اوج ماه عسل برجام، ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور را به عنوان نامزد نمایندگی ایران در سازمان ملل معرفی کردند ولی دولت اوباما و نه دولت ترامپ، وی را با برچسب تروریسم مورد توهین قرار داد و حاضر به اعطای ویزا به وی نشد. 

احتمالا در دوره مدیریت دولت و وزیر خارجه دیگری بود که تحریم‌های ویزا (تهدید بازرگانان سفر‌کننده به ایران)، سیسادا و آیسا را در دوره اجرای برجام و در دولت اوباما، به ناف‌شان بستند؛ اما آن دولت و وزیر خارجه، به جای مطالبه حقوق برجامی ایران، حاضر شد بر سر بسته‌های توهین‌آمیز موسوم به اس پی وی و اینستکس (فروش محدود نفت به طرف سوم، در ازای دریافت غذا و دارو از اروپا!) مذاکره کند و با این حال، طرف اروپایی همان تعهد را هم نپذیرد.

احتمالا دولت دیگری بود که وزیر نفت و رئیس سازمان برنامه‌اش می‌گفتند (با وجود برجام) حتی یک قطره نفت هم نمی‌توانند بفروشند.

ظریف سخنان حسن روحانی درباره عدم توانایی در فروش حتی 500 هزار بشکه نفت در ماه‌های پایانی دولت دوازدهم را فراموش کرده است.

وی همچنین سؤال سناتور تد کروز از بلینکن درباره چگونگی شکست سیاست اجماع‌سازی  علیه تحریم نفت ایران و افزایش فروش نفت ایران از ۳۰۰ هزار بشکه به 2 میلیون بشکه را فراموش کرده و همچنین هیچ اشاره‌ای به اذعان وزیر خارجه آمریکا به شکست تحریم‌ها نمی‌کند.

متاسفانه آقای ظریف سعی بر فراموشی خودخواسته دارد. وی تجربه تلخ توافق بروکسل و بیانیه سعدآباد و اذعان روحانی به کلاهی که اروپایی بر سر تیم مذاکره‌کننده ایران گذاشتند را فراموش کرده است.

وی تعلیق داوطلبانه و چانه‌زنی تیم مذاکره‌کننده دولت اصلاحات بر سر تنها سه سانتریفیوژ را فراموش کرده و صحبتی از 19000 سانتریفیوژ و هزاران طرح و برنامه پیشرو در حوزه صنعت صلح‌آمیز هسته‌ای که در مرداد 1392 به دولت یازدهم تحویل داده شد نمی‌کند.

برای بازیابی خاطرات ظریف وی را به فرازی از سخنان رهبر معظم انقلاب در آبان‌ماه 1392 دعوت می‌کنیم.

رهبر معظم انقلاب در این سخنان عنوان می‌دارند: «یک تجربه‌ای در اختیار ملّت ایران است - که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد - این تجربه ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربه‌ای که در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینه‌ تعلیق غنی‌سازی انجام گرفت، که آن‌وقت تعلیق غنی‌سازی را در مذاکرات با همین اروپایی‌ها، جمهوری اسلامی برای یک مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنی‌سازی، امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را - که البتّه به‌نحوی تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند - آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانی بگویند خب یک ذرّه شما عقب‌نشینی میکردید، همه‌ی مشکلات حل می‌شد، پرونده‌ هسته‌ای ایران عادی می‌شد. آن تعلیق غنی‌سازی این فایده را برای ما داشت که معلوم شد با عقب‌نشینی، با تعلیق غنی‌سازی، با عقب افتادن کار، با تعطیل کردن بسیاری از کارها مشکل حل نمی‌شود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع کردیم غنی‌سازی را آغاز کردن.»

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در ادامه افزودند: «امروز وضعیّت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه می‌زدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی که‌] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوان‌های ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمی‌کنم [از]این مذاکرات آن نتیجه‌ای را که ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید، لکن تجربه‌ای است و پشتوانه‌ تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.» 

کیهان

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها