روزنامه جوان: جای صادق زیباکلام در زندان نیست!

کد خبر: 1290860

زندانی‌شدن دکتر صادق زیباکلام یک «تکلف اضافه» بود. قصدم مخالفت با رأی قاضی و قانون نیست، مقصود شرح یک ادراک سیاسی است. بسا قضاوت‌هایی که به این نوع فهم سیاسی توجه ندارد. یکی هم همین. دکتر صادق زیباکلام به باور من «کبریت‌بی‌خطر» شده بود! این عبارت هم هیچ معنای غیرمحبت‌آمیزی ندارد.

روزنامه جوان: جای صادق زیباکلام در زندان نیست!

زندانی‌شدن دکتر صادق زیباکلام یک «تکلف اضافه» بود. قصدم مخالفت با رأی قاضی و قانون نیست، مقصود شرح یک ادراک سیاسی است. بسا قضاوت‌هایی که به این نوع فهم سیاسی توجه ندارد. یکی هم همین. دکتر صادق زیباکلام به باور من «کبریت‌بی‌خطر» شده بود! این عبارت هم هیچ معنای غیرمحبت‌آمیزی ندارد. واقعاً افکار ایشان خریداری نداشت، و اگر هم کسانی حرف ایشان را در «به‌رسمیت شناختن اسرائیل» یا «آخردنیادانستن امریکا» می‌پسندیدند، دنبال مقصود دیگری بودند که ربطی به این ایده‌ها نداشت و این افراد برای آن مقصود خود فراوان از این ایده‌ها پیدا می‌کنند. پس زیباکلام نه به‌خودی‌خود، بلکه به‌واسطه این ایده‌هایش «مهم» نبود. هرچند کفر وطن‌پرستان را درمی‌آورد، اما بازهم مهم نبود، بلکه بیشتر موجبات تحسر مخاطبان را فراهم می‌کرد. به‌ویژه اکنون که جهان از صدر تا ذیل اسرائیل و امریکا را هو می‌کند، و همه‌جا شعار «مرگ بر اسرائیل» را به فارسی سرمی‌دهند و دقیق بودن سیاست خارجی ایران را در مفهوم ایدئولوژیک «استکبارستیزی» می‌ستایند، اهمیت آنچه قاضی در رفتار زیباکلام آن را تبلیغ علیه نظام تشخیص داده، کمتر می‌شود. این تبلیغ برفرض هم که بوده باشد، در تبلیغ جهانی علیه امپریالیسم، که این روز‌ها مد شده، غباری رهاشده در فلوات است.

 اصولاً دکتر زیباکلام هرچه می‌کرد تبلیغ برای نظام بود! نه فقط او، بسیاری دیگر هم هرچه می‌گویند تبلیغ برای نظام است. وقتی علیه نظام استدلال سست بیاوری، «استدلال نظام» را قوی کرده‌ای! پس باید به زیباکلام، یک ویلای اختصاصی جایزه داد نه زندان! نه اینکه مانند یک ایرانی مسلمان از «زیباکلامی که به تمامیت ارضی اسرائیل معتقد است» ناراحت یا بیزار باشم، و به این دلیل دنبال تخطئه او باشم، نه، این بخش از سخنان او هیچ‌وقت برای امثال ما اهمیت نداشت، چون اثر نداشت، بلکه هرگاه استدلال سستی در دفاع از امریکا یا اسرائیل یا انگلیس و در نقد نظام می‌آورد، خرسند هم می‌شدیم. من سی‌سال است در روزنامه و دانشگاه از فحول و عقول این کشور در ستایش امریکا و نقد امریکا سخنان بسیار شنیده‌ام. با همین قضاوت می‌گویم که آنچه دکتر زیباکلام در نقد روابط ما با امریکا و اسرائیل می‌گفت، چیز قابل‌ذکری نبود. زیباکلام نیم‌قرن تقریباً هر روز افاضات و اظهارات سیاسی داشت. حتی میهمان بیت می‌شد. به تلویزیون می‌آمد و با هر جوان و پخته و ناپخته‌ای در خبرگزاری‌ها مناظره را می‌پذیرفت. میمیک صورت، اکسنت خاص، و لحن و ادای او بیشتر جلب‌نظر می‌کرد تا سیاست‌ورزی‌اش. با این حال بلد بود که در هر مناظره یا مصاحبه چند جمله را چگونه بگوید که «دیده شود». این بود که دیده می‌شد، اما پذیرفته نمی‌شد.

دکتر زیباکلام اگر حرف اقتصادی می‌زد، شاید برخی را در کنار خود جمع می‌کرد، اما حقیقتاً سخنان او که هربار فضای کلی ایران را مسموم و سیاه و آن‌سوی آب را جنت‌المأوی می‌دید، هیچ بویی از وطن‌پرستی نداشت. وطن‌پرست واقعی حتی اگر عیبی و نقصی ببیند (یا همه‌چیز را نقص و عیب ببیند)، آن را به درون خانه می‌آورد و با «خارجی» تقسیم نمی‌کند. اما وطن‌پرستی دکتر زیباکلام با ظهور در صفحات رسانه‌هایی که مادرخرج‌شان صهیونیست‌ها هستند، معنای پوچی می‌یافت.

او را باید مانند اسطوره‌ای که یک عمر ابلاغیه‌هایش در نقد نظام، نتیجه برعکس داشت یا دست‌کم کسی با آن راه به جایی نبرد، بهتر از این پاس می‌داشتیم. برای همین معتقدم جای او در زندان نیست؛ و یک زحمت و تکلف اضافی بود که کاش نمی‌بود.

منبع: روزنامه جوان

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها