«فردا» گزارش می‌دهد:

عبور جوانان اصلاح‌طلب از بازنشستگان رادیکال

کد خبر: 1281282

امثال خاتمی و‌خوئینی‌ها در همه این سال‌ها هیچ برنامه‌ راهبردی و حتی یک مانیفست چند صفحه‌ای مخاطبان اصلاحات ارائه نکردند.

 عبور جوانان اصلاح‌طلب از بازنشستگان رادیکال

گروه سیاست سایت فردا: سید محمد خاتمی در انتخابات شرکت نکرد و گفت که شرکت نکردم تا به کسی دروغ نگفته باشم. موسوی خوئینی‌ها هم در دفاع از او برآمد و گفت «آنهایی که به خاتمی می‌تازند، غافل هستند که خودشان ضرر می‌کنند؛ آنها باید بدانند که در امر حکمرانی، پیروزی سرانجام با اکثریت است».

در جریان اصلاحات موجی از رادیکالیسم شکل گرفته است که می‌خواهد این جریان را به سمت اپوزیسیون شدن سوق دهد. در سال گذشته و در ایام پیش از انتخابات بسیاری این هشدار را دادند که اصلاح‌طلبان باید حواسمان باشد چه در دام رادیکالیسم گرفتار نشوند و حتی به رادیکال‌ها هم این توصیه شد که از راهی که در پیش گرفته‌اند بازگردند اما افاقه نکرد و آنها نه تنها از راه رفته پشیمان نشدند بلکه تمام سعی‌شان را به کار گرفتند تا مردم را از شرکت در انتخابات مأیوس کنند که البته نتوانستند.

رویکرد رادیکال‌های اصلاحات به قدری آشفته، بی‌برنامه و به دور از واقعیت بود که جمع مهمی از اصلاح‌طلبان به ویژه جوانان اصلاح‌طلب بدون توجه به القائات آنها اعلام کردند که در انتخابات شرکت می‌کنیم و از افراد و لیست‌های موجود مانند لیست «صدای ملت» هم حمایت کردند. در آن مقطع بود که می‌شد متوجه شد اصلاح‌طلبان میانه‌رو و جوانان اصلاح‌طلب عملا از تندروها عبور کرده‌اند. این عبور افزون بر افراط‌گرایی رادیکال‌ها چند عامل دیگر هم داشت:

نخست آنکه در همه این سال‌ها هیچ برنامه راهبردی و حتی یک مانیفست چندصفحه‌ای از سران اصلاحات از جمله خاتمی و خوئینی‌ها مشاهده نشده است. آنها در همه این سال‌ها صرفا حرف‌هایی تکراری را به بدنه اصلاحات تحمیل کرده‌اند. در این شرایط اصلاح‌طلبانی که می‌خواهند در فضای سیاسی کشور کار کنند می‌پرسند چرا باید نیروهایی بازنشسته که از قضا حالا رادیکال هم شده‌اند و تنه به تنه اپوزیسیون می‌زنند راهبرد سیاسی ما باشند؟

دومین موضوع دژی است که چنین نیروهای رادیکالی برای ورود نیروهای تازه‌نفس اصلاح‌طلب ایجاد کردند و به نوعی همواره پدرخواندگی خود را بر جریان اصلاحات تحمیل کردند. به ندرت مشاهده می‌شود که چهره تازه‌ای در چند دهه اخیر از سوی اصلاح‌طلبان روانه عالم سیاست شده باشد. به همین دلیل جوانان اصلاح‌طلب به نوعی علیه این پدرخواندگی طغیان کرده‌اند.

سومین موضوع هم به حمایت چند مدت اخیر افرادی مانند خوئینی‌ها و خاتمی از رادیکال‌ها باز می‌گردد. زمانی اگر‌ سعید حجاریان موضعی غیراصولی‌ می‌گرفت خاتمی در کنار حجاریان فرض نمی‌شد اما حالا می‌بینیم که خاتمی خود شبیه به حجاریان و تاجزاده کرده است و طبیعی است نیروهای میانه‌روی اصلاحات هم، همان برخوردی را با آنها می‌کنند که با رادیکال‌هایی مانند حجاریان و تاج‌زاده انجام می‌دهند.

در پایان باید گفت که اکنون امثال خاتمی و خوئینی‌ها برای سرپوش گذاشتن بر سیاست‌های نادرست خود در همه این سال‌ها سعی می‌کنند با منحرف‌کردن افکار عمومی، مردم را از نظام ناامید کننده اما در این مسیر شکست خواهند خورد زیرا مردم از هرگونه تندروی خسته‌اند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها