«فردا» گزارش می‌دهد:

عبور خاتمی از اصلاحات؟

کد خبر: 1279108

نامه اخیر خاتمی همسویی او با نیروهای اپوزیسیون را نشان داد. حالا پرسش آن است که آیا او آگاهانه در مسیر تازه‌ای گام می‌بردارد؟

عبور خاتمی از اصلاحات؟

گروه سیاست سایت فردا: سید محمد خاتمی خود را در موقعیت تازه‌ای قرار داده است؛ موقعیتی که شاید انتظارش قدری دور از ذهن بود؛ نزدیکی هرچه بیشتر به اپوزیسیون. احتمالا بدبین‌ترین تحلیلگران هم انتظار نداشتند که سید محمد خاتمی که روزگاری خط قرمز خود را شرکت در انتخابات معرفی می‌کرد، حالا در انتخابات شرکت نکند و حتی برای عدم شرکت در انتخاباتش پای دفاع از حقوق مردم را وسط بکشاند. همان منطقی که نیروهای اپوزیسیون هم سال‌ها در پیش گرفته‌اند که البته به تعبیر درست‌تر ضدمنطق است.

خاتمی بعد از آنکه در انتخابات یازده اسفند شرکت نکرد، نامه‌ای نوشت و در آن مطرح کرد: «این‌بار تصمیم گرفتم که اگر نمی‌توانم کاری برای مردم بکنم همراه و همنوا با خیل ناراضیانی باشم که در عمق وجودشان بر این باورند که اگر راه نجاتی باشد راه اصلاح امور است. آگاهانه و صادقانه رأی ندادم تا به هیچکس دروغ نگفته باشم».

خاتمی در این نامه رسما انتخابات در ایران را زیرسوال می‌برد و گرچه ادعا می‌کند که رأی نداده است تا دروغ نگوید اما در همین پارگراف دچار کذب‌گویی می‌شود زیرا عدم شرکت در انتخابات را به دلیل حمایت از ناراضیان می‌داند و مشخص نمی‌کند انفعال انتخاباتی چگونه می‌تواند در وضعیت مردم اثر مثبتی ایجاد کند؟

او در بخش دیگری از مطلبش مطرح می‌کند که «مطلوب ترین راه برای رهایی از این وضع یک مصالحه ملی است که در سایه آن اولا جامعه نشاط خود را بازیابد و زمینه مشارکت فعال مردم را فراهم آورد. ثانیاً راه براندازی مسدود گردد و از خود براندازی نیز که برای حاکمیت و مردم زیانهای فراوانی دارد، خودداری شود. ثالثاً از دامنه پیشرفت بحران‌هایی که روزبه‌روز بیشتر می شود، کاسته گردد. این یعنی مصالحه ملی برای اصلاح ساختار، رویکرد و رفتار بخصوص از جانب نظام حکمرانی».

این سخن خاتمی هم مملو از تناقض است زیرا او در انتخابات شرکت نکرده و عملا در مسیر قهر سیاسی قرار گرفته و در عین حال سخن از مصالحه ملی می‌زند و در ادامه می‌گوید راه براندازی باید مسدود شود اما رأی‌ندادن خودش عملا آب به آسیاب براندازان ریخته است. در نهایت هم از ضرورت پیشرفت کشور می‌گوید اما مهم‌ترین گام برای تحقق پیشرفت و توسعه کشور که همان انتخابات باشد را نادیده می‌گیرد.

خاتمی در مقطع کنونی دچار تناقض‌های زیادی است؛ او از یک سو به ظاهر می‌خواهد هنوز خود را مقید به انقلاب اسلامی بداند اما نمی‌تواند از دایره رادیکال‌های اطرافش خارج شود. او مسیری را می‌رود که سال‌هاست اپوزیسیون می‌خواهد اما می‌گوید مخالف براندازی است. سید محمد خاتمی در مقطع کنونی در مسیر راه تازه‌ای قرار گرفته است؛ راهی که البته انتهای روشنی ندارد؛ کمااینکه هر نیرویی که به زمره اپوزیسیون پیوست، از یک سو از سوی مردم طرد شد و از سوی دیگر پا بر روی همه مبانی گذاشت. از طرفی احیانا خاتمی باید بداند که اگر بخواهد همسو با رادیکال‌هایی شود که دیگر به نیروهای اپوزیسیون‌ شبیه شده‌اند، نیروهای میانه‌روی اصلاحات از او جدا خواهند شد و عملا پیمودن این مسیر باعث می‌شود او دیگر لیدر اصلاحات نباشد.

به هر روی سید محمد خاتمی باید انتخاب کند که می‌خواهد در عرصه سیاسی ایران چه نقشی داشته باشد. او مختار است که با همه اختلاف‌نظرها همچنان یک نیروی داخلی و مقید به چارچوب‌های کلی محسوب شود و تأثیرگذاری داشته باشد یا آنکه به زمره اپوزیسیون‌هایی بپیوندد که از سوی مردم برای همیشه طرد شده‌اند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها