«مشارکت» اولویت اول رأیدهنده
در شرایطی که به روزهای انتخابات نزدیک میشدیم، رسانهها و جریانات بیگانه تمام تلاش خود را انجام میدادند تا این باور را به جامعه بقبولانند که مشارکت در انتخابات پیش رو نسبت به دورههای قبلی با افت قابلتوجهی روبهرو خواهد شد و در شرایطی که در انتخابات گذشته آمار ۴۰ درصدی به ثبت رسیده این دوره به ۱۰ یا حداکثر ۲۰ درصد سقوط خواهد کرد.
۱۱ اسفند در حالی دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شد که از مدتها قبل تلاشهای سیاسی بسیاری برای تحتتأثیر قرار دادن مردم از هر دو طرف موافقان و مخالفان نظام انجام شدهبود و البته میتوان هجمههای صورت گرفته برای منصرف کردن مردم از شرکت در انتخابات را بی سابقهترین بمباران تبلیغاتی دانست که تا امروز انجام شدهاست.
در شرایطی که به روزهای انتخابات نزدیک میشدیم، رسانهها و جریانات بیگانه تمام تلاش خود را انجام میدادند تا این باور را به جامعه بقبولانند که مشارکت در انتخابات پیش رو نسبت به دورههای قبلی با افت قابلتوجهی روبهرو خواهد شد و در شرایطی که در انتخابات گذشته آمار ۴۰ درصدی به ثبت رسیده این دوره به ۱۰ یا حداکثر ۲۰ درصد سقوط خواهد کرد.
بمباران تبلیغاتی جامعه قبل از انتخابات
در این میان استناد به نتایج نظرسنجی مؤسسه استاسیس که مشارکت را بیش از ۳۰ درصد نشان میداد نیز توسط ضدانقلاب با احتیاط انجام میشد و حتی این عدد خوشبینانه القا میشد تا جامعه از نظر ذهنی به این باور برسد که قرار است با یک سقوط بی سابقه در میزان مشارکت روبهرو باشد.
جامعه و دهه از دسترفته
از سوی دیگر جامعه ایرانی در حال گذار از دورهای است که رهبر معظم انقلاب آن را «دهه از دست رفته» تعبیر میکنند و دولت هنوز نتوانسته شرایط اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی جامعه را به وضعیت ابتدای دهه ۹۰ برساند. در این شرایط طبیعی است که نارضایتی سیاسی در جامعه وجود دارد که میخواهد خود را بروز دهد، اما از طرف دیگر سابقه ملی، مذهبی و مبارزه با استکبار جهانی در جامعه ایرانی منجر به شکلگیری تناقضهایی در افراد میشود. از یک طرف مردم از وضعیت ناراضی هستند و میخواهند با مشارکت نکردن در انتخابات این نارضایتی را بروز دهند و از طرف دیگر میدانند دشمنانی دندان تیز کرده و آمادهاند با مشاهده هرگونه ضعف در ایران اسلامی به منافع ملی حمله کنند.
مشارکت یا عدم مشارکت؛ مسئله این است
فارغ از افرادی که به هر نوع با نظام اسلامی ایران سر عناد دارند و در آشوبهای اخیر مشخصشده که بخش قابلتوجهی از جامعه ایرانی نیستند، قابل تصور است که با توجه به فشار اقتصادی و همچنین برخی از بی اخلاقیهای سیاسی که در زمان انتخابات انجام یا حتی افشا میشود، بخشی از جامعه ترجیح میدهند زحمت رأی دادن را به خود ندهند و با این حاضر نشدن پای صندوقهای رأی طی یک مبارزه منفی به هر کسی که قرار است پیام آنها را بگیرد، نظر خود را اعلام کنند.
در سوی دیگر، اما بخشی از جامعه هستند که نفس حضور در پای صندوقهای رأی را برای خود فرضی ملی و دینی میدانند و به هیچ وجه حاضر نیستند از این موضع خود عقب نشینی کنند، اما در این میان از بسیاری از موضوعات نیز ناراضی هستند و به همین دلیل ترجیح میدهند در شرایطی که در این دوره حتی ۱۰۰ شبکه تلویزیونی برای معرفی نامزدهای انتخابات تأسیس شدهبود، بیشترین میزان تأیید صلاحیتها انجام شد به شکلی که قابلتصور بود هر تفکری در انتخابات میتوانست نماینده خود را پیدا کند و بازهم رأی ندهند. مثلاً در تهران بیش از ۳ هزارو ۵۰۰ نامزد برای نشستن روی ۳۰ صندلی نمایندگی تهران در مجلس شورای اسلامی رقابت میکردند، اما برخی با انداختن رأی سفید، اسامی پیامبران و ائمه، توهین به برخی از افراد و مواردی از این دست رأی باطله به صندوق انداختند تا ضمن اینکه تعهد خللناپذیر خود را به این نظام اسلامی که با فداکاریهای بسیار از همین جامعه به دست آمده و فقط بیش از ۲۰۰ هزار شهید برای آن دادهاند، اعلام کنند ولی از سوی دیگر به نمایندگان و مسئولان اعلام کنند هر چند شرایط برای شناخت نامزدها از بسیاری دیگر از زمانها مهیاتر است، اما میلی برای مداقه در این زمینه ندارد تا به این شکل اعتراض خود را اعلام کردهباشد.
لزوم آموزش مردم سالاری به جامعه
در کنار مسائلی که گفته شد، البته برخی نیز معتقدند با توجه به اینکه جامعه ایرانی نسبت به بسیاری از جوامع با سابقه بیش از ۳۰۰ ساله در امر انتخابات، هنوز در ابتدای راه نهادینهشدن مردم سالاری در بطن خود است، به همین دلیل نیاز به آموزش بیشتری در این زمینه دارد و آرای باطله که در برخی از استانها حتی با منتخبان اول رقابت میکند، نیز نشان میدهد که در این زمینه کمکاری شدهاست. مجید ابهری، رفتارشناس یکی از این افراد است. ابهری در این خصوص طی گفت وگویی با خبرنگار «جوان» ضمن اشاره به این مطلب که انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با تمام گفتمانها، تلاشها و توطئههایی که از بیرون و داخل علیه نظام و مردم انجام میشد، در هر صورت تحقق یافت و تمام شد، گفت: ضمن عرض خسته نباشید به دست اندرکاران و تشکر از ملت شریف که بهرغم تمام تبلیغات منفی و سم پاشیها پای انقلاب ایستادند و پا به پای مدیران دلسوز حرکت کردند، باید عرض کنیم مشکلاتی نیز در این میان اتفاق افتاد که یکی از اصلیترین آنها آرای باطله است. عدمآموزش فرهنگ مشارکت در جامعه در طول سال اصلیترین وجود این قبیل آرا است.
این آسیبشناس رفتاری با تأکید بر اینکه برخی از افراد تصور میکنند تبلیغات دشمنان و منافقان در داخل و خارج واقعیت ندارد، ادامه داد: به همین جهت افرادی که آرای باطله را میدهند میتوانند شامل افرادی باشند که فقط برای دریافت مهر در شناسنامه خود به حوزههای رأیگیری مراجعه میکنند که البته در این دوره مسئله مهر در شناسنامهها هم منتفی شد و حتی میشد با کارت ملی به مراکز رأیگیری مراجعه کرد. در این وضعیت علت بالا بودن آرای باطله این است که تمرین مردم سالاری و مشارکت مردمی مخصوصاً در انتخابات مجلس باید به شکلی باشد که در طول سال مخصوصاً برای جوانان، نوجوانان و افرادی که کمتر در میدان سیاست حضور دارند، انجام نشدهاست.
وی در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به اینکه حزب و حزبگرایی در کشور ما چندان رونقی ندارد، گفت: بعضی از احزاب در زمانهای نزدیک به انتخابات متولد و بعد از پایان انتخابات تعطیل میشوند، در حالی که این احزاب باید در دانشگاه ها، مدارس و کارخانجات ادامه کار داده و آموزش مشارکتهای مردمی و مردمسالاری را در کل جامعه تداوم بدهند و به افراد یاد دهند که چگونه باید در تأیید و تبیین سرنوشت خود شرکت کنند.
این رفتارشناس اجتماعی خاطرنشان کرد: به نظر اینجانب افرادی که آرای باطله میدهند، از نگاه رفتارشناسی اجتماعی عبارت هستند از کسانی که فقط برای انجام تکلیفشرعی خود به صندوقهای رأیگیری مراجعه کردهاند و به شکل کامل رأی خود را نمینویسند یا به شکلی آرای خود را مینویسند که قانوناً قابلقبول نباشد.
وی با تأکید بر اینکه آموزش رأی دهی و شکلهای آن باید مدتها قبل ازسوی رادیو، تلویزیون، رسانهها و مخصوصاً در فضای مجازی برای افراد جامعه انجام شود، افزود: دیدهشده حتی افرادی نام نامزدهایی از شهرهای نزدیک تهران را در تهران نوشته و به صندوق میاندازند، بدون اینکه بدانند این رأی باطله است.
ابهری تأکید کرد: اینگونه رفتار سیاسی باید به مردم آموخته شود تا از افزایش چشمگیر آرای باطله جلوگیری شود. نهادهای آموزشگر سیاسی باید همگام با مردم و حتی جلوتر از آنها حرکت کنند تا اجازه ندهند دشمنان اینگونه موارد را دستاویز بهانه جوییهای سیاسی خود قرار دهند. آموزشهای سیاسی مخصوصاً در زمینه شکل رأیدهی باید به شکلی انجام شود که چنین آرایی در حداقل ممکن باشد.
وی همچنین در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: علاوه بر دلایلی که گفته شده بعضی از افراد به خاطر مشکلات موجود مانند تورم، گرانی، بداخلاقیهای اجرایی و سیاسی در جامعه با انداختن آرای باطله قصد انتقامگیری از سیاسیون را دارند، در حالی که آثار منفی این رفتار به خود مردم و جامعه باز میگردد.
این آسیب شناس رفتاری با بیان اینکه عدمشناخت افراد از کاندیداها و رأی دادن گروهی و لیستی یکی دیگر از مشکلات است، گفت: در جامعه ما مرسومشده که مردم عادت به آرای لیستی دارند، در حالی که در بسیاری از کشورها مردم در مراکز رأیگیری نامزدها را انتخابات کرده و ضمن مطالعه درباره آنها از نظر تحصیلی، سوابق، سیاسی، اعتقادات دینی و باورهای سیاسی به آنها رأی میدهند، اما متأسفانه رأیدهی لیستی در جامعه یکی از معضلاتی است که تا امروز حل و فصل نشده و آموزشهای لازم در مورد آن داده نشدهاست، به همین جهت بعضی از افراد که قصد رأیدهی دارند از یک طرف این حرکت را وظیفه سیاسی و دینی خود میدانند و از طرف دیگر به کسانی که نمیشناسند، رأی نمیدهند و در سر دو راهی مانده و آرایی سفید به صندوق میاندازند.
وی در پایان تأکید کرد: باید آموزشهای لازم در زمینه مسائل مربوط به انتخابات توسط نهادهای متولی به جامعه داده شود، در غیر این صورت حتی بعد از گذشت چهل و چند سال از انقلاب اسلامی و دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی چنین اتفاقاتی مانند مسئله آرای باطله قابلمشاهده خواهدبود.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید