تحریمیها بخش ناخواسته کمپین محافظهکاران
۱۴ ویژگی جریانی که در مشارکت پایین بهارستان را فتح خواهند کرد
محمد زعیمزاده، سردبیر روزنامه فرهیختگان در سرمقاله امروز نوشت: مشارکت یا عدم مشارکت طیفی از مردم معترض نه ریشه نهاد انتخابات را از جا میکَند و نه ثلمهای به اصل تشکیل پارلمان وارد میکند. بالاخره انتخاباتی برگزار خواهد شد و مجلسی شکل میگیرد. اما مجلس با مشارکت پایین دو ویژگی منفی خواهد داشت؛ اول اینکه از قدرت جدیای برای تاثیر در مناسبات کشور برخوردار نخواهد بود، دوم اینکه ترکیبی به مجلس راه خواهند یافت که نتیجه کار آنها وضع را از هر توصیفی که شما در حال حاضر دارید بدتر خواهد کرد و این یعنی افتادن در یک سیر باطل که امکان برونرفت از آن هر لحظه سختتر میشود.
مشارکت پایین طیفی را به بهارستان خواهد فرستاد که در آینده امکان اصلاح را سختتر از قبل میکند. این طیف چند ویژگی مشترک دارد:
▪️از در پشت وارد سیاست شدهاند
در یک ساخت سیاسی غیررانتی و سالم، حرف زدن از جریانی که در ادامه برخی ویژگیهای آن را میخوانید، غیرممکن یا سخت است اما اگر از در پشت و ورودی مخفی وارد حیاط سیاست شوند، چنین چیزی ناممکن نخواهد بود. برساخت نیروهای غیررسمی و تهاجمی به مثابه بلاگر سیاسی با ساماندهی لشکر سایبری آنهم با پول نهادهای قدرت، مهمترین راه ورود به سیاست از در پشتی است.
▪️فاقد ایدههای ایجابی هستند
عموما ایدههای ایجابی ندارند و هویتشان سلبی تعریف میشود. نه به فلان و نه به بهمان، منطق اصلی قوامبخش آنهاست.
▪️ایده تئوریک ندارند
داشتن ایده ایجابی نیازمند برخورداری از عقبه تئوریک منسجم و پخته است. عموما عقبه نظری ندارند یا ارجاعشان به جریانهای نصمحور و اخباریگرایانه است.
▪️تعریف حداقلگرایانه از مردم دارند
در گفتار معمولا خیلی پربسامد از ادبیات مردمگرایانه حرف میزنند اما در عمل منظورشان از مردم هسته سخت حامیان خود است.
▪️افزایشدهنده شکافهای اجتماعی هستند
ترمیم شکافهای اجتماعی در ایران پس از سه رویداد اعتراضی در سالهای 96، 98، 1401 نیازمند ایدهها و تفکراتی است که پشتوانه استدلال عمومی داشته باشد. استدلالها، طراحی و راهبردهای این جریان عموما خاصگرایانه و برای راضی کردن بدنه حامی و بخشی از مسئولان است و در عمل و نظر به شکافهای اجتماعی دامن میزند و آنها را تشدید میکند.
▪️مفهوم آزادیهای مشروع در ذهن آنها بیارزش است
در فرهنگ، سبک زندگی، سیاست و دانشگاه تعریف مضیق از آزادی دارند. تکثر در چهارچوبهای مشروع را حداکثر در حد لفظ قبول دارند.
▪️دوقطبیزیست هستند
چون امکان دیالوگ با جامعه از موضوع ایجابی را ندارند زیست خود را در ساخت دوقطبیها، آن هم به مبتذلترین شکل ممکن تعریف میکنند.
▪️نسخه روی زمینی برای توسعه ایران ندارند
اگر از آنها سوال شود نظام مسائل ایران چیست و برای آنها چه ایدههایی دارید؟ یا کلیگویی میکنند یا از کلام بزرگان روخوانی میکنند.
▪️عدالت را در عمل از اولویتها خارج میکنند
در درجه اول عدالت را از معنای موسع آن خارج میکنند و به عدالت توزیعی تقلیل میدهند. در گام دوم با فروکاست عدالت به افشاگریهای نقطهای و سفارشی در عمل آن را از اولویت خارج میکنند.
▪️فهمی از ساخت جدید زیست ارتباطی ندارند
عموما فضای مجازی را به شکل یک تهدید میبینند. شناختی از مفاهیم نو زیست انسانی در جامعه شبکهای ندارند.
▪️توان برقراری توازن بین آرمان و واقعیت در سیاست خارجی را ندارند
درک روشنی از مفاهیم امنیت ملی ندارند. یا به دامن شعارزدگی میافتند یا توجیهگرایی.
▪️ناخواسته ایده تجزیه فرهنگی ایران را دنبال میکنند
ایرانِ در ایتا و ویراستی، ایرانِ در توییتر و ایرانِ تماشاچی این دو، نداشتن سیاستگذاری درست در امر فرهنگ و ارتباطات جامعهای را طوری دچار شقاق میکند که انگار در داخل مرزها، مرزهای جدیدی کشیده شده است.
▪️زیست گعدهای دارند
بخشی از ناتوانی در عمومی فکر کردن و داشتن استدلال عمومی به زیست گعده ای این جریان برمیگردد.
▪️فاقد کارنامه عملی هستند
خیال میکنند با پاورپوینت میشود مملکت را اداره کرد و در آن تغییر ایجاد کرد. عموما ایدههایی دارند که زیر بار تست گرم نرفته است. نتوانستهاند بین زیست اندیشکدهای که حتما لازم است و میدان واقعیت، پل بزنند. تغییر در سایه رخ نمیدهد، اصل بودن اسکناس را هم که میخواهند تشخیص دهند، جلوی نور عیارش مشخص میشود نه در سایه.
ایران نیاز به تغییر از درون دارد، تغییر و اصلاح در چهارچوبهای قانونی و از مسیر صندوق و دو جریان چنین چیزی را نمیخواهند؛ نخست جریان محافظهکار و دوم جریان انسدادطلب، و رای ندادن یعنی کمک عملی به این دو طیف.
فرهیختگان
دیدگاه تان را بنویسید