راهبرد کلان بایدن در عرصه سیاست خارجی/ خلق گره های کور در جهان ادامه دارد
"سیاست خارجی"تبدیل به یکی از مهم ترین پاشنه آشیلهای بایدن و دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 شده است.
گروه بینالملل سایت فردا - حنیف غفاری: جوبایدن رئیس جمهور آمریکا همچنان به راهبرد کلان سیاست خارجی کشورش مبنی بر خلق بحرانهای بالقوه و بالفعل در نظام بین الملل معتقد است و تاکتیکهای خود را نیز بر همین مبنا تنظیم و تعریف می کند. راهبرد خلق گرههای کور راهبردی در نظام بینالملل، تبدیل به یک دستورالعمل کلان در حوزه سیاست خارجی امریکا شده است. در این معادله، اساساً تفاوتی میان دموکراتها و جمهوریخواهان وجود ندارد. با نیمنگاهی به بحرانهای جاری در جهان، درمییابیم که غرب آسیا، شرق آسیا، آسیای مرکزی و امریکای لاتین و حتی آفریقا تبدیل به کانونهای اصلی فتنهانگیزیهای جدید واشینگتن شده و بحرانهای دستساز و مستمر، هر یک به نحوی آشکار در این مناطق ظهور و بروز یافته است. در حال حاضر، بایدن در حال مدیریت سه بحران خودساخته همزمان در جهان است :جنگ اوکراین، جنگ غزه و مناقشه با چین.در هر سه پرونده، کاخ سفید با موانع و بلکه بن بستهایی مواجه شده که قدرت مانور واشنگتن را در مدیریت آنها از بین برده است. به عبارت بهتر، مقامات آمریکایی بحرانها را خلق کرده اند اما قدرت مدیریت آن را از دست داده اند.
اصرار بایدن بر ادامه جنگ غزه از یک سو ( مخالفت واشنگتن با آتش بس) و مخالفت آن با پیشنهاد روسیه برای آتش بس در اوکراین نشان می دهد که واشنگتن در هیچ یک از این دو مناقشه، به اهداف خود دست پیدا نکرده است.بدون شک در صورت بقای بایدن در کاخ سفید، استراتژی خلق گره های کور راهبردی در نظام بین الملل به همین سبک و سیاق ادامه پیدا خواهد کرد. حتی حضور ترامپ در مسند ریاست جمهوری نیز تاثیری در کلیت پیشبرد این راهبرد کلان نخواهد داشت. موضوع اصلی اینجاست که بسیاری از نظریه پردازان در فضای غرب،مبنای این استراتژی را زیر سوال برده و آن را با توجه به فرامتن تحولات جهانی و فضای تعریف شده نظام بین الملل در ابتدای قرن بیست و یکم، غیر قابل توجیه قلمداد می کنند. به عبارت بهتر، بسیاری از استراتژیستهای مطرح امریکایی نسبت به ناتوانی واشینگتن در تسلط بر معادلات جهانی ابراز تردید و نگرانی کرده و قویاً معتقدند این اقدامات تحریکآمیز منتج به توقف و حتی عقبگرد راهبردی این کشور جهان خواهد شد.
کار به جایی رسیده که اکنون، در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ میلادی، جو بایدن بارها سیاست خارجی ترامپ را به چالش کشید و وعده داد این سیاست شکست خورده را با حضور خود و دموکراتها در قدرت متوقف سازد. اما خروجی و ثمره حضور سهساله وی در رأس معادلات سیاسی اجرایی امریکا چیزی جز تشدید تنشهای جهانی و متعاقباً، آسیبپذیری واشینگتن در قبال بحرانهای خودساخته نبوده است. بایدن پس از خروج مفتضحانه ناتو از افغانستان، تلاش کرد جنگ اوکراین را تبدیل به نقطه قوت راهبردی کشورش سازد، اما امروز حتی توان حمایت از دولت زلنسکی و ارتش اوکراین را از دست داده است. در جنگ غزه نیز امریکا مدیریت جنگ را در کنار کابینه کودککش نتانیاهو بر عهده گرفت، اما فرجام این جنگ نیز انهدام پازلهای راهبردی واشینگتن-تلآویو در منطقه و جهان بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید