«فردا» گزارش میدهد:
سرنوشت اصلاحطلبان در دوران پساانتخابات/ چرا احتمال انشعاب بسیار قوی است؟
اکنون دیگر با دو طیف رادیکال و میانهروی اصلاحات مواجه نیستیم، بلکه حالا میتوان گفت در یک سو اصلاحطلبان و در آن سو اصلاحطلبان رادیکال سابق که نیروهای اپوزیسیون فعلی شدهاند، قرار دارند.
گروه سیاست سایت فردا: اصلاحطلبان وضعیت مبهمی را سپری میکنند، نه لزوما در انتخابات این دوره بلکه در ادامه حیات سیاسیشان و با پرسشهای مهمی روبهرو هستند؛ از جمله اینکه جریان اصلاحات در ادامه مسیر چه مسیری را در پیش خواهد گرفت؟ آیا همه نیروهای اصلاحطلبان در جبهه اصلاحات تعریف میشود؟ آیا انشعابی بزرگ رخ خواهد داد؟ و...
تا چند سال پیش در ادبیات سیاسی ایران اصلاحطلبان به دو دسته رادیکال و میانهرو تقسیم میشدند که رادیکالها عمدتا سر ستیز با نهادهای نظارتیِ انتخاباتی داشتند، تندترین انتقادها را علیه مسئولان ابراز میکردند و ادعای اصلاحطلبی جامعهمحور را مطرح میکردند. آنها میگفتند که اصلاحطلبان در ابتدا باید به جامعه بازگردند، اعتماد جامعه را به دست بیاورند و اگر شد به حوزه قدرت سیاسی وارد شوند. در مقابل میانهروها معتقد بودند که در هر شرایطی نباید دست از کنشگری سیاسی برداشت و اساس کار سیاسی به فعالیت قانونی سیاسی است و اینکه قدرت سیاسی در مرحله بعد از بازگشت به جامعه وجود دارد را موضوعی انتزاعی میدانستند. به هر روی این چالشها میان این دو گروه وجود داشت تا امسال.
امسال وضعیت قدری متفاوت شد. انتخابات دوازدهمین دوره مجلس به گفته بسیاری معنایی فراانتخاباتی پیدا کرد زیرا همه بر این موضوع استوارند که مشارکت بالای مردم در انتخابات به نوعی دفاع از تمامیت نظام جمهوری اسلامی است؛ به ویژه اینکه اکنون دشمنان شمشیر را از رو بستهاند. بنابراین انتخابات این دوره برای احزاب و گروههای سیاسی کارگردی دوگانه پیدا دارد؛ از یک سو با حضورشان در انتخابات از نظام دفاع میکنند و از سوی دیگر مانند سابق در پی کسب توفیق سیاسی خود هستند.
همین شرایط باعث شد احزابی از جناح چپ اصلاحات هم مانند راستگرایان اصلاحطلبان موافق حضور همهجانبه در انتخابات شوند اما یک طیف محدود و بسیار رادیکال در این میان باقی ماند که رسما باور به عدم مشارکت در انتخابات دارد و محوریت این رادیکالهای تحریمی هم با حزب اتحاد ملت است. در شرایط کنونی میتوان تقسیمبندی تازهای از اصلاحطلبان ارائه داد؛ آنکه دیگر با اصلاحطلب میانهرو و رادیکال مواجه نیستیم، بلکه اکنون یک اصلاحطلب داریم و یک اپوزیسیون؛ به معنای دیگر آنهایی که قائل به تحریم انتخاباتاند عملا همان مسیری را میروند که اپوزیسیون خارجنشین در پیش گرفته است. البته به نظر میرسد تحریمیها همین را هم میخواهند زیرا از عملکرد چندساله اخیرشان برمیآید که بیتمایل نبودهاند که مجموعه جبهه اصلاحات را به سمت عبور از نظام سیاسی سوق دهند و مثلا وضعیتی مشابه آنچه در چند دهه گذشته در خصوص نهضت آزادی شاهد بودیم را بر اصلاحطلبان رقم بزنند. در واقع دیگر آنها را نمیتوان اصلاحطلب دانست زیرا آنها به اصول کلی سیاست در ایران باور ندارند که بخواهند در این چارچوب اصلاحاتی را رقم بزنند.
چنین شرایطی احتمالا باعث خواهد شد که بعد از انتخابات شاهد یک انشعاب بزرگ در میان اصلاحطلبان باشیم زیرا هم رادیکالها و هم میانهروها دیگر نمیتوانند در قالب یک جبهه سیاسی فعالیت کنند زیرا خطوط آنها بسیار دور از هم شده است.
دیدگاه تان را بنویسید