«فردا» گزارش میدهد:
«ضلع سوم سیاست» یا پوستاندازی اصلاحات؟
در شرایطی که رادیکالهای اصلاحات عملا مواضعی مشابه اپوزیسیون اتخاذ میکنند، اصلاحطلبان میانهرو و اعتدالیها سرمایه اجتماعی جبهه اصلاحات را نمایندگی خواهند کرد.
گروه سیاست سایت فردا: اوضاع در جبهه اصلاحات در دوقطبی کامل به سر میبرد. از یک سو رادیکالهایی قرار دارند که سعی میکنند فضای انتخابات را سرد کنند و از سوی دیگر میانهروها که از قضا هم از نظر عددی و هم از نظر گفتمانی دست بالا را در جبهه اصلاحات دارند میخواهند به صورت حداکثری وارد انتخابات شوند. در این بین برخی نیز باور دارند گفتمان اصلاحات معطوف به اصلاح طلبان شناخته شده و سنتی نیست و میشود از نیروهایی دیگر از جمله اعتدالیها استفاده کرد که البته این رویکرد با مخالفت همیشگی رادیکالها قرار دارد.
حالا رسانههای اصلاحطلب میگویند که ضلع سومی مشتکل از چهرههای شناختهشدهای مانند حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، سیدمحمد خاتمی، سید حسن خمینی، علی لاریجانی و علیاکبر ناطق نوری میتوانند میداندار انتخابات باشند.
بر این فرضیه چند نکته قابل ذکر است؛ نخست آنکه به نظر میرسد ضلع سومی در کار نخواهد بود و در واقع ائتلاف میان اصلاحطلبان میانهرو با اعتدالیها یا به تعبیری نیروهای نزدیک به اصلاحات خواهد بود؛ شرایطی که در سال ۹۲ و ۹۴ نیز مشاهده شد؛ به بیان دیگر اصلاح طلبان در سالهای مذکور یکپارچه همراه با اعتدالیها شدند اما حالا آنها به دو دسته تقسیم شدهاند و ضلع سومی در کار نیست. نتیجه عملی این تقسیمبندی آن است که میتوان قائل به انشقاق درونی یا به تعبیر دقیقتر انشعاب میان اصلاحطلبان باشیم.
اصلاحطلبان رادیکال که مدتی است مواضعی مشابه اپوزیسیون اتخاذ میکنند، نه فقط از مقوله انتخابات بلکه از اصلاحات نیز عبور کردهاند و اگر روزگاری طرح عبور از خاتمی را مطرح میکردند، حالا در عمل طرح عبور از اصلاحات را پیش میبرند. در این شرایط به نظر میرسد اصلاحات دچار پوستاندازی خواهد شد و به تدریج اصلاحطلبان نه حتی به دو ضلع بلکه به یک کل واحد تبدیل میشوند و طیف رادیکال در جرگه اپوزیسیون تعریف خواهد شد و آنچه از جبهه اصلاحات باقی میماند آنهاییاند که قائل به ادامه سیاستورزی قانونی هستند. در چیدمان سیاسی نیز چارچوببندیهای سنتی کنار میرود و دیگر نه اشخاص بلکه گفتمان نزدیک به اصلاحات نیروهای اصلاح طلب را تعیین میکند؛ چه آنها که در تشکیلات اصلاحطلبی حضور داشته باشند چه آنهایی که صرفا نظرشان همسو با گفتمان اصلاحات است.
در این شرایط طیف رادیکال عملا به نیروهای اپوزیسیون داخلی تغییر شکل میدهد و برای مثال راهی را میروند که نهضت آزادی پیمود. در این انتخابات هم شاید شاهد چنین نتیجه عملیای باشیم؛ به نحوی که اصلاحطلبان واقعی که مشارکت طلباند و میخواهند در عرصه سیاسی باقی بمانند، سرمایه اجتماعی جبهه اصلاحات را نمایندگی میکنند و طیف دیگر عملا نه فقط از چرخه انتخابات بلکه از چرخه سیاست رسمی کنار میروند. در این شرایط همانطور که گفته شد شاهد یک پوستاندازی مهمی در جبهه اصلاحات خواهیم بود.
دیدگاه تان را بنویسید