گفت‌وگوی «فردا» با ناصر ایمانی

منظور از «عدم احراز صلاحیت» چیست؟/ اصل بر برائت است؟

کد خبر: 1264139

یک فعال و تحلیلگر سیاسی گفت: یک دیدگاه وجود دارد که اگر صلاحیت فرد احراز نشد اصل بر برائت است. یعنی باید بر اساس اصل برائت فرض شود که فرد صلاحیت دارد.

منظور از «عدم احراز صلاحیت» چیست؟/ اصل بر برائت است؟

گروه سیاست سایت فردا: به تازگی موضوع احراز و عدم احراز صلاحیت از منظر فقهی و قانونی در رسانه‌ها مطرح شده است؛ اینکه اصلا عدم احراز صلاحیت چیست و چه تفاوتی با ردصلاحیت دارد؟ آیا در شرایطی که بر ناظرات صلاحیت فرد محرز نمی‌شود، آنها باید به سمت تأییدصلاحیت بروند یا ردصلاحیت؟ همه اینها موضوعاتی است که به ویژه حالا که در آستانه انتخابات مجلس قرار داریم بیش از پیش مطرح می‌شود.

ناصر ایمانی، فعال و تحلیگر سیاسی، درباره این موضوع به «فردا» گفت: «موضوع عدم احراز صلاحیت و احراز صلاحیت یک بحث بحث حقوقی-فقهی است که شاید خیلی از مردم معنای دقیقش را ندانند. در فقه داریم که آقایان مراجع احراز صلاحیت می‌خواهند. یک احراز صلاحیت داریم و یک عدم احراز صلاحیت. احراز صلاحیت یعنی صلاحیت فرد برای آن مسئولیت مورد تأیید قرار بگیرد. عدم احراز صلاحیت هم به معنای آن است که آن کسانی که می‌خواهند صلاحیت را تأیید کنند به این نتیجه نرسیده‌اند که فرد صلاحیت دارد یا خیر؛ یعنی صلاحیت فرد احراز نشده است. نظارت بر اساس تفسیر شورای نگهبان استصوابی است؛ یعنی در تمام مراحل انتخابات باید نظارت وجود داشته باشد و صلاحیت باید احراز شود. حالا پرسش پیش می‌آید که آیا عدم احراز هم وظیفه هیئت‌های نظارت است یا خیر؟ مسئولان ذی‌ربط یعنی هیئت‌های اجرایی و هیت‌های نظارت می‌گویند ما نتوانستیم دریابیم که این فرد صلاحیت دارد یا خیر. در اینجا سه حالت به وجود می‌آید؛ یا محرز می‌شود که صلاحیت دارد که تأییدصلاحیت می‌شود یا ندارد که ردصلاحیت می‌شود یا می‌گویند نمی‌دانیم دارد یا خیر. در این صورت وظیفه هیئت‌های مربوطه چیست؟ یک دیدگاه این است که چون وظیفه‌تان احراز کردن است، اگر نتوانید به احراز برسید باید رد کنید زیرا از شما احراز خواسته شده است».

این تحلیلگر مسائل سیاسی همچنین بیان کرد: «یک دیدگاه دیگر آن است که اگر صلاحیت فرد احراز نشد اصل بر برائت است. البته می‌دانید که همیشه هم اصل بر برائت نیست اما در این دیدگاه در این موضوع قائل به اصل برائت است؛ یعنی اگر تلاش کردند و نتوانستند داشتن یا نداشتن صلاحیت را احراز کنندباید بر اساس اصل برائت فرض شود که فرد صلاحیت دارد و باید مورد تأیید قرار بگرد. به هر حال این دو نظر فقهی-حقوقی وجود دارد. در روزهای اخیر خبری منتشر شد که که نظر رهبر انقلاب درباره موضوع عدم صلاحیت همین است که اگر احراز نشد باید فرض شود که فرد صلاحیت دارد. این خبر از سوی دفتر مقام معظم رهبری هم نفی نشد. اگر نظر ایشان چنین باشد، به دلیل آنکه مقام معظم رهبری هم مجهتدند و هم ولی فقیه در اداره کشور باید نظر ایشان ملاک عمل قرار داده شود در مواردی که صلاحیت احزار نمی‌شود اصل را برائت گذاشت».

ایمانی در پایان گفت: «من در این گفت‌وگو وارد این موضوع که شورای نگهبان باید چه نوع نظارتی داشته باشد، نمی‌شوم زیرا بحث جداگانه خود را می‌طلبد اما به حال نظارت شورای نگهبان در قانون اساسی آمده است و فرض کنیم که همین نظارت استصوابی که شورای نگهبان از قانون اساسی داشته است درست است و باید اجرا شود. قانون اساسی شورای نگهبان را 12نفر دانسته است و وظیفه هر دوازده نفر است که درباره صلاحیت نامزدها نظر دهند اما طبیعی است که این 12نفر نمی‌توانند صلاحیت مثلا 10هزار نفر را بررسی کنند؛ بنابراین هیئت‌های نظارت و هیئت‌های اجرایی رسیدگی به صلاحیت افراد را انجام می‌دهند. اگر فردی تأیید صلاحیت شد که هیچ اما اگر افراد ردصلاحیت یا عدم احراز صلاحیت شوند، فرد می‌تواند اعتراض کند و در نهایت آن 12نفر اعم از شش حقوقدان‌ و شش فقیه باید نظر نهایی را ارائه دهند؛ بنابراین در سازوکاری که برای بررسی صلاحیت‌ها وجود دارد، ایرادی مشاهده نمی‌شود».

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    سایر رسانه ها