یادداشتی از حسین عبداللهیفر
عزم جناحهای سیاسی برای رقابت واقعی
شواهد میدانی از حوزههای انتخابیه سراسر کشور نیز نشان میدهد تعداد زیادی از چهرههای منتسب به اصلاحات بدون استفاده از عنوان این جریان ثبت نام کرده و جلساتی نیز برای دستیابی به وحدت تشکیل دادهاند که نه تنها نشان میدهد که این جریان زمینه رقابت واقعی و برگزاری یک مسابقه جدی را مساعد میبیند بلکه امید به موفقیت هم دارد.
گروه سیاست سایت فردا - حسین عبداللهی فر در یادداشتی نوشت: در حالی که یک طیف از اصلاحطلبان تندرو برای تئوریزهسازی «عدم مشارکت» به عنوان یک کنش انتخاباتی به تکاپوی ذهنی افتاده و از زشت و زیبای قبل و بعد از انتخابات سخن میگوید، طیفهای دیگری از این جریان عزم خود را برای رقابت واقعی نشان داده و برای رسیدن به لیست واحد تلاش میکنند.
شواهد میدانی از حوزههای انتخابیه سراسر کشور نیز نشان میدهد تعداد زیادی از چهرههای منتسب به اصلاحات بدون استفاده از عنوان این جریان ثبت نام کرده و جلساتی نیز برای دستیابی به وحدت تشکیل دادهاند که نه تنها نشان میدهد که این جریان زمینه رقابت واقعی و برگزاری یک مسابقه جدی را مساعد میبیند بلکه امید به موفقیت هم دارد.
پرسشی که در این خصوص مطرح میشود این است که دلیل رفتار دوگانه اصلاحاتیها در قبال انتخابات چیست. به عبارت روشنتر وقتی تعداد زیادی از اصلاحطلبان برای ورود به انتخابات تلاش میکنند، چرا عدهای دیگر از تحریم سخن گفته و به صراحت از عدم مشارکت سخن میگویند؟ در مقام پاسخ به این سؤال به چند نکته میتوان اشاره کرد:
تعدادی از اصلاحطلبان که از تحریم انتخابات سخن میگویند، علت اصلی عدم مشارکت خود را نگرانی از گرم کردن تنوری میدانند که از بردن نان آن مطمئن نیستند. این بهانه در چند انتخابات قبل نیز مطرح شده، اما تأثیر عملی در اراده طیفهای دیگر نداشته و در کاهش رأی هم مؤثر نبوده است. چراکه این گونه دلایل با عقلانیت سیاسی و اساس دموکراسی همخوانی ندارد. چراکه در همه دنیا عده زیادی در رقابتهای انتخاباتی شرکت و میدان را به طرف مقابل واگذار نمودهاند. برای نمونه احزابی در امریکا در انتخاباتها شرکت میکنند که حتی یکبار هم سابقه برنده شدن ندارند. چنانکه در عرصه ورزش هم هیچ تیمی برای لاپوشانی نقاط ضعف خود، راهکار عدم مشارکت در مسابقات را انتخاب نمیکند.
یکی دیگر از دلایلی که برخی از اصلاحطلبان عنوان میکنند و به بخشی از عوام جامعه نیز سرایت کرده و مطرح میشود، بحث نامساعد بودن شرایط است که منظورشان عدم تأیید صلاحیت توسط شورای نگهبان است. این در حالی است که این ادعا نیز بهانهای بیش نیست. چراکه اولاً در همه انتخاباتها تعداد زیادی از اصلاحطلبان تأیید شده و تعداد زیادی از اصولگرایان رد صلاحیت شدهاند. ثانیاً در برخی انتخاباتها که احراز صلاحیتها به دست خود جریان اصلاحات بوده، باز هم با اقبال مواجه نشدهاند. ضمن آنکه دلیل عدم احراز صلاحیتها گرایش فکری نبوده است. نظام اسلامی همیشه از وجود جناحهای متعدد استقبال کرده و رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در دیدار اخیرشان با مردم کرمان و خوزستان با تأکید بر رقابت واقعی فرمودند: «رقابت یعنی جناحهای سیاسی برای شرکت در انتخابات با هم مسابقه بگذارند؛ گرایشهای گوناگون سیاسی و اقتصادی، در انتخابات با هم مسابقه بگذارند؛ میدان باز باشد برای مسابقه جناحهای سیاسی و نگاههای سیاسی و نظرات سیاسی، همچنین اقتصادی، همچنین فرهنگی؛ این معنای رقابت است.»
یکی از اصلیترین دلایل پشت کردن برخی از اصلاحطلبان به انتخابات در نومیدی از اقبال عمومی به این جریان ریشه دارد. بسیاری از اصلاحطلبان معتقدند مشارکت در انتخابات پیش رو پایین بوده و برای مستندسازی مدعای خود به نظرسنجیها اشاره میکنند. بر اساس باور این عده رأی آوری در شرایط مشارکت پایین کاری دشوار بوده و نیاز به ادبیات تازه و گفتمان دیگری است که ساخت آن در شرایط کنونی ممکن نیست. این در حالی است که هنوز قضاوت در مورد میزان مشارکت زود است و فضای کشور انتخاباتی نشده است. به ویژه آنکه موضوع غزه بر همه مسائل داخل و خارج کشور سنگینی میکند؛ لذا باید منتظر نظرسنجیها در ایام نزدیک به انتخابات ماند.
دلیل دیگری که رفتار دوگانه اصلاحطلبان افراطی را تحلیل میکند، عدم رسیدن به راهبردی واحد در قبال انتخابات است. واقعیت این است که در یک طرف این جریان، طیفی نزدیک به غرب وجود دارد که امکان اتخاذ راهبردی بر خلاف منافع غرب را ندارند و در طرف دیگر آن، اصلاحطلبان زیادی قرار دارند که سالها با این عنوان و در چارچوب قوانین کشور به سیاست ورزی پرداخته و به قدرت راه یافتهاند.
منبع روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید