سیدافقهی: حماس «وادار به مذاکره» با صهیونیست‌ها نمی‌شود

کد خبر: 1263899

کارشناس ارشد مسایل غرب آسیا معتقد است که صهیونیست‌ها نمی‌توانند با افزایش جنایات در غزه، حماس را به آمدن پای میز مذاکره وادار کنند.

سیدافقهی: حماس «وادار به مذاکره» با صهیونیست‌ها نمی‌شود

 ۷۸ روز از آغاز عملیات «طوفان‌الاقصی» می‌گذرد؛ عملیاتی که ضربه سنگینی را به حیثیت برساخته رژیم موقت صهیونیستی وارد کرد و فاز جدیدی از تحولات را در جهان کلید زد. ضربه‌ای که رژیم اسرائیل از این عملیات متحمل شد، تا مدت‌ها در حافظه این رژیم و شهرک‌نشینان آن باقی خواهد ماند؛ همین موضوع به تضعیف اعتماد صهیونیست‌ها به قدرت‌شان برای آینده در منطقه غرب آسیا منجر شده است.

این عملیات با توجه به غافلگیری نظامیان رژیم اسرائیل، به یک کابوس ادامه‌دار برای آنان بدل شده و این رژیم را با مشکلات امنیتی و نظامی بسیاری روبه‌رو کرده است؛ تا جایی که سطح پایداری امنیت این رژیم بسیار متزلزل شده است؛ از طرفی پس از این عملیات، رژیم صهیونیستی با وجود تبلیغات زیاد، تاکنون نتوانسته به اهداف خود از جمله نابودی حماس، کوچ اجباری فلسطینی‌ها و آزادی نظامیان صهیونیست دست یابد.

از آغاز جنگ غزه تاکنون روابط و اقدامات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران نیز در رابطه با تحولات فلسطین آغاز شده است که همگرایی ایران در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی در محکومیت رژیم صهیونیستی و آمریکا، موفقیت‌آمیز بوده به گونه‌ای که توانسته یک اجماع منطقه‌ای علیه آمریکا و سیاست‌های آن ایجاد کند؛ کنفرانس بین‌المللی درباره فلسطین که روز گذشته در تهران برگزار شد، تازه‌ترین اقدام دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران برای افزایش فشار بر آمریکا و صهیونیست‌ها بود.

برای بررسی بیشتر و بهتر تحولات ۲ ماه اخیر در باریکه غزه، به سراغ «سیدهادی سیدافقهی» کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا رفتیم که در ادامه، مشروح آن را از نظر خواهید گذراند:

عملیات «طوفان‌الاقصی» یک اقدام برق‌آسا و شوکه‌کننده بود که ضربه سنگینی را به حیثیت پوشالی نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی وارد آورد؛ با گذشت قریب ۸۰ روز از این عملیات تاریخی، رژیم اسرائیل تا چه اندازه توانسته به اهداف خود دست یابد؟

همانگونه که رهبر انقلاب فرمودند، ضربه عملیات طوفان‌الاقصی، یک ضربه تاکتیکی و جزئی از منظر نظامی نبود، بلکه ضربه راهبردی بود که به دنبال آن، ۴ رکن اساسی این نظام نامشروع، آسیب جدی دید که ترمیم هر کدام از این ارکان، نیازمند وقت زیاد، سرمایه‌گذاری مجدد و از طرفی، تحمل فشارهای منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد بود. مهم‌ترین رکن و ثبات و تاب‌آوری هر کشور و واحدی در برابر حوادث، منظومه امنیتی آن است چراکه اگر این رکن مهم نباشد، سایر ارکان در معرض آسیب جدی خواهند بود.

همانطور که مستحضرید، همه سازمان‌های اطلاعاتی دنیا از جمله سازمان‌های اطلاعاتی سیا، فرانسه و حتی برخی از کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی همکاری دارند اما حماس موفق شد از همه این موانع، عبور کند و وارد عملیات آفندی با این رژیم شود که این مهم برای اولین بار در تاریخ جنگ رژیم صهیونیستی با مقاومت اتفاق افتاده است؛ بنابراین پس از عملیات طوفان‌الاقصی، شاهد شکست امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل هستیم و مطابق فرمایشات رهبر انقلاب، بعید است چنین آسیبی ترمیم شود و حتی ممکن است اصلاً ترمیم نشود.

مساله دیگری که در رابطه با این عملیات قابل توجه است، آسیب بُعد نظامی رژیم صهیونیستی است؛ با وجود انواع و اقسام تجهیزات نظامی، دریایی، زمینی و … که از سوی آمریکا و همپیمانانش در اختیار اسرائیل قرار گرفته است، حتی گردان‌های «جعفاتی» و «گولانی» هم مقاومت نکردند و بعضاً نیروهای آن‌ها کشته شدند و غنایمی از آن‌ها گرفته شد؛ بنابراین عملیات طوفان‌الاقصی، نیروهای مسلح رژیم غاصب را هم تحقیر کرد.

هر چه ضربات نیروهای مقاومت بیشتر و محکم‌تر می‌شود، دیوار بی‌اعتمادی در داخل اسرائیل بلندتر می‌شود

مساله سوم، بحث زیر سوال رفتن حاکمیت اسرائیل است چراکه مسؤولین رژیم صهیونیستی باید پاسخگوی فضای داخلی و سیاسی اراضی اشغالی باشند. کسانی که مساله غزه را به شوخی و تمسخر گرفته بودند، امروز متهم ردیف اول در داخل رژیم اسرائیل به شمار می‌آیند.

مسئله چهارم، خدشه‌دارشدن اعتماد و سرسپردگی صهیونیست‌ها به حکام و فرماندهان نظامی است تا جایی که در داخل اسرائیل، به دنبال محاکمه و مجازات این مسؤولین هستند. بنابراین هر چه ضربات نیروهای مقاومت بیشتر و محکم‌تر می‌شود، دیوار بی‌اعتمادی در داخل اسرائیل بلندتر می‌شود. کشته‌شدن ۳ تن از اسرای اسرائیلی در غزه توسط خود رژیم صهیونیستی، شرایط را در داخل اسرائیل بدتر و بحرانی‌تر کرده است؛ بنابراین ضربه طوفان‌الاقصی برای اسرائیل به این سادگی‌ها قابل ترمیم نخواهد بود.

بعد از عملیات طوفان‌الاقصی، رژیم غاصب صهیونیستی نتوانست به اهداف اولیه و رؤیای خود از جمله نابودی غزه، کوچ اجباری فلسطینی‌ها وآزادی اسرای خود دست یابد. از طرفی هم اقدامات وحشیانه آن‌ها باعث شده که دستگاه رسانه‌ای و پروپاگاندای غرب در «ایجاد روایت غالب» ناتوان باشد؛ به نوعی این رژیم، هم در جنگ سخت و هم در جنگ نرم، با شکست مواجه شده است. بازدارندگی شکننده اسرائیل و ارتقای عمق استراتژیک گروه‌های فلسطینی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

اهداف رژیم اسرائیل در پاسخ به عملیات طوفان‌الاقصی، بسیار دست بالا گرفته شده بود، از جمله اینکه این رژیم به دنبال آزادی اسرای خود به صورت زنده، پاک‌سازی غزه، نابودی حماس، جهاد اسلامی و دیگر گروه‌های مقاومت اسلامی، کوچ اجباری مردم فلسطین، تبدیل غزه به یک مجموعه شهرک‌نشین و ایجاد پایگاه‌های نظامی بود که پس از گذشت بیش از ۷۰ روز از این عملیات، هیچ‌کدام از این اهداف، حتی به صورت جزئی محقق نشده است.

هر چه بیشتر از زمان جنگ بگذرد، تلفات در سطح فرماندهان و افسران رژیم اسرائیل افزایش خواهد یافت. در مساله ضربه به گردان «گولانی» ۱۱ فرمانده و افسر ارشد آن کشته شدند و این نشان می‌دهد که نیروهای نخبه صهیونیست هم نتوانستند کار جدی انجام بدهند.

بنابراین وضعیت نظامی در اسرائیل به شدت وخیم است و حتی نتانیاهو و وزیر جنگ وی رسماً اعلام کرده‌اند که اگر جنگ در غزه متوقف شود، حتماً به نفع حماس و به ضرر اسرائیل خواهد بود. بحث آتش‌بس بدون دستاورد، برابر با شکست است؛ بعد از شکست نظامی، شکست سیاسی و سپس فروپاشی کل رژیم غاصب همراه خواهد بود لذا «گالانت» وزیر دفاع رژیم اسرائیل تاکنون بارها اعلام کرده که چاره‌ای جز جنگ نداریم تا از طریق اعمال خشونت، حماس را وادار به آمدن پای میز مذاکره کنیم؛ لذا حماس نیز تن به این موضوع نداده و نخواهد داد؛ بنابراین معادله و ابتکار عمل جنگ، تغییر نکرده و ابتکار عمل در دست محور مقاومت است.

نقش ایران در مدیریت شرایط به خصوص افزایش فشار سیاسی و دیپلماتیک علیه رژیم اسرائیل و حامیانش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از زمان آغاز عملیات طوفان‌الاقصی، جمهوری اسلامی ایران موضع خود را در این‌باره اعلام کرد؛ موضوع اول مساله عدم دخالت مستقیم ایران در این عملیات بود که در واقع مقدمه‌ای برای ایفای نقش دیپلماتیک و فعالیت بین‌المللی بود؛ جمهوری اسلامی ایران تاکنون از ظرفیت‌های انسان‌دوستانه، سیاسی و رسانه‌ای به خوبی استفاده کرده است.

همگرایی ایران در سطح منطقه‌ای، جهانی و بین‌المللی در محکومیت رژیم صهیونیستی بسیار موفق بوده است؛ بنابراین در حال حاضر اجماع جهانی علیه آمریکا و اسرائیل در جهت منزوی‌شدن آن‌ها، ایجاد شده است؛ حتی برخی کشورها سفرای اسرائیلی را از کشورهای خود اخراج کرده‌اند؛ لذا فشار بسیار سنگینی بر آمریکا و رژیم اسرائیل وارد شده است.

آمریکا در این جنگ خود را رسوا کرد و واقعیت چهره بزک‌شده آن در مورد آزادی، حقوق بشر و … نمایان شد. رژیم متوحش اسراییل، به نوعی ویترین فرهنگ غرب را به منصه ظهور گذاشته است. هر کدام از کشورهای غربی دست‌هایشان به خون ملت‌های آزادی‌خواه آلوده است.

آنچه مهم است، اینکه ایران باید به اقدامات خود در دفاع از حق مردم مظلوم غزه و فلسطین ادامه بدهد که البته در این مسیر نیز باید مراقب باشیم که برخی کشورها، پشت‌مان را خالی نکنند چراکه شنیده شده برخی کشورهای حوزه جنوب خلیج فارس به صورت زیرمیزی با رژیم اسراییل همکاری دارند.

بحرین و امارات، هنوز عادی‌سازی روابط خود با رژیم اشغالگر را ادامه می‌دهند و حتی مطبوعات و رسانه‌هایشان، مسائل مربوط به نسل‌کشی و جنایات در غزه را انعکاس نمی‌دهند.

آینده جنگ در غزه را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟ این جنگ چه تأثیری بر آینده منطقه و جهان خواهد گذاشت؟

ادامه جنگ، در بحث اقتصادی، قطعاً منطقه را متأثر خواهد کرد؛ در حال حاضر نیز شاهد ریزش بازار بورس، ریزش ارزش پول، کاهش صادرات و… در رژیم صهیونیستی هستیم. روزی ۳۲۰ میلیون دلار هزینه جنگ اسراییل است؛ رژیمی کوچک همچون اسراییل تا این حجم قدرت مالی ندارد و بسیار روشن است که آمریکا به لحاظ مالی حمایت می‌کند تا جایی که صدای «زلنسکی» هم در آمده است.

شرایط غزه در دوران پسا طوفان‌الاقصی را چگونه تحلیل می‌کنید؟

رژیم اسراییل یک سری تئوری‌های تخیلی تاکنون برای خود تعریف کرده است؛ اولین پیش‌فرض این است که خود رژیم اسراییل در غزه باقی بماند اما دیگر چیزی به نام حماس و جهاد اسلامی و تونل و… نباشد که قطعاً این پیش‌فرض، امکان‌پذیر نخواهد بود. سناریوی دوم، اینکه یک نیروی حافظ صلح در غزه مستقر شود که این مساله هم قابل پذیرش نخواهد بود.

سناریوی سوم، اینکه یک شورا توسط چند کشور عربی از جمله مصر، عربستان، اردن و امارات تشکیل شود که این سناریو هم قطعاً قابل تحقق نیست چراکه مردم غزه این موضوع را نخواهند پذیرفت و از سویی نیز بحث بازسازی غزه مطرح است که این کشورها، بازسازی را انجام نخواهند داد.

پیش‌فرض چهارم این است که مدیریت کرانه غربی را به «محمود عباس» بدهند که مردم فلسطین قطعاً این موضوع را قبول نمی‌کنند چراکه معتقدند این فرد، خاین و مزدور است و با رژیم اسراییل همکاری دارد. طی روزهای اخیر نیز «اسماعیل هنیه» رییس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، به صورت رسمی اعلام کرد که مقدمه‌چینی برای غزه بدون مقاومت یک توهم است. بنابراین به نظر می‌رسد که پس از پایان جنگ در غزه، مساله فلسطین را به سمت پیمان «اسلو» ی جدید، ببرند./ مهر

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها