«فردا» گزارش میدهد:
سهم هریک از گروههای اصلاحطلبان از لیست انتخاباتی
اگر اصلاحطلبان در مسیر ارائه لیست واحد قرار بگیرند، باید شاهد سهمخواهی هر یک از گروههای اصلاحطلب باشیم.
گروه سیاست سایت فردا: اخیرا زمزمههایی شنیده میشود مبنی بر اینکه اصلاحطلبان به لیست واحد دست مییابند. مشخصا محمدرضا باهنر ادعا کرده است که مطابق اخبار واصله چنین خواهد شد. حالا پرسش آن است که در صورت موفقیت اصلاحطلبان در رسیدن به لیست واحد چه گروههایی از آنها میتوانند بیشترین سهم از لیست را داشته باشند؟ برای پاسخ به این پرسش باید بررسی کنیم که چه گروههایی در جبهه اصلاحات با تمام توان وارد انتخابات شدهاند؟
نخستن گروه حلقه نزیکان خاتمیاند که عمدتا تا اینجای کار سخن از عدم مشارکت در انتخابات یا همان تحریم انتخابات میزنند. مشخصا حزب اتحاد ملت که نزدیکترین حزب به سید محمد خاتمی تلقی میشود. همه تصور میکردند که اتحاد ملتیها در انتخابات حاضر نباشند اما بعد از آنکه خبر استعفای اجباری سه عضو اتحاد ملت به دلیل ثبت نام در انتخابات منتشر شد، این حزب در عمل انجامشده برای تکذیب این خبر اعلام کرد که تعداد زیادی از اتحادیها در انتخابات نامزد شدهاند. البته کار تا جایی پیش رفت که بسیاری اتحاد ملت را به رفتار دوگانه متهم کردند که از یک سو سخن از تحریم میزند اما از سوی دیگر نامزدهایی در انتخابات دارد. به هر روی اگر این حزب وارد انتخابات شود و بتواند حمایت خاتمی را پشت سر خود داشته باشد، حتما سهم قابل توجهی در لیست واحد خواهد داشت.
گروه دوم اصلاحطلبان میانهرو هستند. احزابی که معمولا کمحاشیهاند و البته سرمایه اجتماعی بالایی هم ندارند؛ مانند اعتماد ملی، مردمسالاری و ندای ایرانیان. همه اینها هم دارای سهم خواهند بود اما سهمی حداقلی.
گروه سوم را میتوان اصلاحطلبان نزدیک به اعتدالیها دانست و مشخصا حزب کارگزاران سازندگی. کارگزاران بازی دوگانهای را در پیش دارد؛ از یک سو با اصلاحطلبان همراه است و مرعشی، دبیرکل این حزب، بارها گفته است که تصمیمی جدای از جبهه اصلاحات نمیگیرند و از سوی دیگر نشانهها مبنی بر آن است که میخواهند اصلاحطلبان را راضی به ائتلاف با اعتدالیها کنند. اگر لیست واحدی در کار باشد، حتما کارگزاران سمت اصلاحطلبان میایستد ولو آنکه ائتلاف با طیف روحانی شکل بگیرد یا نه. کارگزاران قدرت لابیگری بالایی دارد و برای این حزب میتوان سهم قابل توجهی را در لیست قائل بود.
گروه چهارم طیف روحانی یا همان اعتدالیها هستند. طیفی که اصلاحطلب نیست اما قرابتهای زیادی با اصلاحطلبان دارد و حتی بیش از قرابتهای نظری سرنوشت خود را در گرو سرنوشت اصلاحطلبان میداند زیرا سرمایه اجتماعی مستقلی ندارد. این طیف میکوشد رضایت اصلاحطلبان برای ائتلاف را جلب کند؛ چنانکه اخیرا حسن روحانی گفته بود میشود در همراهی اصلاحطلبان حداقل 50 تا 70 نفر را وارد مجلس کرد. تا اینجای کار به جز کارگزاران، عموم اصلاحطلبان چراغ سبزی به طیف روحانی نشان ندادهاند اما اگر ائتلافی شکل بگیرد، طبیعی است بخشی از لیست هم به نیروهای حزب اعتدال و توسعه، حزب نزدیک به روحانی، برسد.
فرای اینها اما نباید از نقش لیدرها گذشت و میشود پیشبینی کرد که فرای بحث حزبگرایی، نظر لیدرهایی مانند خاتمی و سید حسن خمینی و در آن سو یعنی اعتدالیها حسن روحانی میتواند بسیار تعیینکننده باشد؛ چه بر روی احزاب و چه در تصمیم نهایی جبهه اصلاحات ایران. با این همه باید منتظر ماند و دید که کدام یک از این طیفها قدرت تعیینکنندگی بیشتری نسبت به سایرین دارند.
دیدگاه تان را بنویسید