امریکازدایی از غرب آسیا چگونه ممکن شد
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دیروز بسیجیان با ایشان از امریکازدایی از منطقه غرب آسیا سخن گفته و آن را سرنوشت محتوم حضور آمریکا در منطقه دانستند. غرب آسیا از نظر ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک اهمیت ویژهای برای قدرتهای بزرگ دارد و هر قدرتی در این منطقه مسلط باشد بیشترین اثرگذاری در معادلات جهانی را خواهد داشت.
قریب به چهار دهه است که امریکاییها بعد از فروپاشی شوروی و یکهتاز شدن در عرصه بینالمللی، سودای قبضه کامل منطقه غرب آسیا و برقراری نظم امریکایی با محوریت رژیم صهیونیستی به عنوان پادگان و ستون اصلی سلطه غرب در این منطقه را در سر دارد و برای تحقق آن تاکنون اقدامات زیادی انجام داده است. از جنگ تحمیلی علیه ملت ایران که انقلاب اسلامی این ملت، نویدبخش پایان دوران سلطه امریکا در این منطقه بود تا جنگهای متعدد علیه ملتهای منطقه در عراق و افغانستان به بهانه تروریسمی که مولود و دستساز سرویسهای امنیتی خود امریکاییها بودند تا تهاجمات رژیم صهیونیستی به لبنان، سوریه و مناطق مختلف فلسطین.
امریکاییها زمانی سخن از خاورمیانه بزرگ میکردند. بعد از حادثه مشکوک یازده سپتامبر در امریکا، آنها با هدف تغییر ژئوپلتیک منطقه با بهانه درست شده یازده سپتامبر به کشورهای افغانستان و عراق حمله کردند. برنامه این بود که با بالکانیزه کردن منطقه و تشکیل کشورهای موزائیکی به استقرار نظم جدید امریکایی که از آن به عنوان «خاورمیانه بزرگ» یاد میکردند بپردازند. نقشهای که با مقاومت ملتهای منطقه با شکست مواجه شده و نه تنها به اهدافش نرسید بلکه سبب حذف عنصری مانند صدام شده و با بازیگری هوشمندانه ایران به قدرت یافتن محور مقاومت منتهی شد. بعدها طرح «خاورمیانه بزرگ» به طرح «خاورمیانه جدید» تغییر نام داد. در سال ۲۰۰۶ وقتی رژیم صهیونیستی به نیابت از امریکا وارد جنگ ۳۳ روزه با لبنان شد و همه جهان شاهد تجاوزات این رژیم به لبنان بودند وقتی خبرنگاران از خانم کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت امریکا سؤال کردند که این وضعیت تا کجا ادامه خواهد داشت جواب داد: «اتفاق این زاییدن خاورمیانه جدید است و وضعیت آنجا نیز درد این زایمان است.» و همین اظهارات نشان میداد که این جنگ در واقع یک جنگ امریکایی برای استقرار نظم مورد نظر امریکا در منطقه غرب آسیا بود. جنگی که با شکست خفتبار اسرائیل همراه شد و سبب افزایش پرستیژ بینالمللی و قدرت حزبالله لبنان گردید. چند سال بعد در پرتو تحولاتی که بر اثر نارضایتی مردم از رژیمهای ارتجاعی وابسته در برخی کشورهای منطقه رخ داد، غربیها با گسیل تروریستهای بینالمللی به برخی کشورها و کمک به تشکیل گروههای متعدد نیابتی، تلاش کردند تا با ساقط نمودن دولتهای همراه با محور مقاومت، به آرزوی دیرینه خود که همان از بین بردن قدرتهای مقاوم و استقرار نظم امریکایی در منطقه بود برسند که این بار نیز با جانفشانی جوانان مقاوم این کشورها، نه تنها این نقشه شوم شکست خورد، بلکه باعث شد محور مقاومت به رشد و بالندگی رسیده و تجربیات ارزشمندی کسب کند.
با شکست امریکاییها و صهیونیستها در راهاندازی جنگ نیابتی علیه محور مقاومت و شکست پروژههایی، چون داعش و جبههالنصره امریکاییها به این نتیجه رسیدند که در عرصه نظامی، توان مقابله با محور مقاومت را ندارند. از این رو تلاش نمودند تا با پیگیری بحث «عادیسازی» که شامل ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی بود، بتوانند به هدف خود برسند. قرار بود در این طرح، رژیم صهیونیستی محور منطقه شود و با عادیسازی روابط اعراب و سایر دولتها با این رژیم و پاک کردن صورت مسئله فلسطین، اصل مبارزه با این رژیم نامشروع زیر سؤال برود. همه اینها در زمانی است که محور مقاومت در اوج بالندگی خود به سر میبرد، حزبالله لبنان توانسته در پس تحولات سوریه از یک گروه چریکی کوچک تبدیل به یک ارتش قدرتمند شود، انصارالله یمن توانسته معادلات منطقه را تغییر و عربستان و امارات را در یک جنگ نابرابر شکست دهد و همچون یک ققنوس از خاکستر جنگ یمن برخیزد. مقاومت عراق بالنده شده و مقاومت فلسطین در شرایطی بینظیر به سر میبرد و جمهوری اسلامی ایران در یک موقعیت تاریخی از حیث قدرت سیاسی، نظامی قرار دارد به گونهای که اثرگذاری آن از حوزه منطقه نیز فراتر رفته و به معادلات فرامنطقهای تسری یافته است.
واقعیتهای امروز منطقه غرب آسیا نشان میدهد که نظم جدیدی در این منطقه در حال تحقق است، ولی این نظم نه تنها نظم امریکایی نیست، بلکه امریکا چنان کم اعتبار شده که عربستان به عنوان یک عنصر وابسته سابق نیز مانند قبل به آن اعتمادی ندارد و دست دوستی به سمت دشمنان امریکا دراز میکند. عملیات طوفانالاقصی و تحولات بعد از آن، از عملیاتهای حزبالله لبنان تا مقاومت عراق و عملیاتهای انصارالله یمن علیه رژیم صهیونیستی، هم یک نشانه و هم یک مرحله از تحقق نظمی جدید است. عملیات طوفانالاقصی نشانه پایان دوره امریکا و آغاز تحقق خاورمیانه اسلامی است؛ خاورمیانه جدید اسلامی با محوریت نظریه مقاومت و با نظم مورد نظر ملل منطقه.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید