جنگ عبدی با پهلوان پنبه‌ها

کد خبر: 1254246

عباس عبدی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با کسانی سر جنگ و جدال دارد که دقیقاً معلوم نیست، کیستند! او در یادداشت خود نتانیاهو را شکست خورده جنگ غزه می‌داند و در عین حال از دو بازنده قطعی این جنگ تاکنون می‌گوید: «در اینجا می‌خواهم به دو شکست‌خورده مهم این جنگ اشاره کنم که شکست آنان تا این مرحله قطعی به نظر می‌رسد؛ یکی در غرب و یکی هم در ایران. ماجرای شکست دولت‌های غربی در این جنگ غیرقابل انکار است، چون حمایت‌های آنان از اقدامات اسرائیل که کم‌وبیش بدون قید و شرط هم بوده است».

جنگ عبدی با پهلوان پنبه‌ها

عباس عبدی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با کسانی سر جنگ و جدال دارد که دقیقاً معلوم نیست، کیستند! او در یادداشت خود نتانیاهو را شکست خورده جنگ غزه می‌داند و در عین حال از دو بازنده قطعی این جنگ تاکنون می‌گوید: «در اینجا می‌خواهم به دو شکست‌خورده مهم این جنگ اشاره کنم که شکست آنان تا این مرحله قطعی به نظر می‌رسد؛ یکی در غرب و یکی هم در ایران. ماجرای شکست دولت‌های غربی در این جنگ غیرقابل انکار است، چون حمایت‌های آنان از اقدامات اسرائیل که کم‌وبیش بدون قید و شرط هم بوده است».

تا اینجای یادداشت عبدی و توضیحاتی که می‌دهد، چندان موضوع خاص و جدیدی ندارد.

اما نکته جالب یادداشت عبدی جایی است که یک گروه کوچک سیاسی را که خود زیرمجموعه یکی از چند جریان سیاسی داخل ایران است، همپای دولت‌های غربی، یکی از شکست‌خوردگان جنگ غزه معرفی می‌کند!

عبدی می‌نویسد: «بازندگان این جنگ در ایران نیز شناخته شده هستند. کسانی که خود را اکثریت می‌پندارند ولی نمی‌توانند یک تظاهرات بزرگ چند صدهزار یا حتی چند میلیونی برگزار کنند و حتی تظاهرات قبلی را هم که تحت تأثیر نشست خود قرار دادند. واقعیت این است که تفاوت بزرگ انسان با موجودات دیگر در عقل و فهم او است که می‌تواند واقعیت را درک و خود را با آن هماهنگ کند. ولی این مسئله در مورد برخی انسان‌ها به جایی رسیده که به قول قرآن دل دارند ولی ناتوان از فهمیدن هستند، چشم دارند ولی قادر به دیدن نیستند، گوش هم دارند ولی نمی‌شنوند. اگر یک نیروی سیاسی با شخصیت وجود می‌داشت پس از این شکست خفت‌بار کارنامه خود را می‌بست و برای همیشه عطای منافع سیاست به لقای چنین خفتی می‌بخشید».

عبدی گویی می‌ترسد وقتی از شکست غربی‌ها می‌گوید، سوزنی به داخلی‌های مخالف خود نزند؛ می‌ترسد که کسی او را انقلابی بداند یا فکر کند ضد غرب شده است! بنابراین، تا یک سوزن به اسرائیل و غربی‌ها می‌زند، یک جوالدوز هم برای یک جریان یا حتی یک گروه داخلی بالا می‌برد تا مبادا غربگرا‌ها فکر کنند او به مخالفان غرب پیوسته است!

عبدی از یک گروه نوپای سیاسی می‌گوید و این موضوع از طعنه‌اش مشخص می‌شود که گفته: «حتی تظاهرات قبلی را هم که تحت تأثیر نشست خود قرار دادند» آیا این گروه گفته‌اند که اکثریت هستند؟ هیچ جایی چنین چیزی نگفته‌اند، اما عبدی یک پهلوان پنبه‌و یک قهرمان دروغین می‌سازد و بعد به جنگ او می‌رود؛ یعنی یک دروغی را که کسی نگفته، می‌نویسد و بعد انکارش می‌کند. در واقع خودش ادعا می‌کند و خودش هم ادعایش را رد می‌کند! حالا اگر یک گروه سیاسی نوپا اعلام کند من شکست خورده‌ام، عباس عبدی راضی می‌شود؟ یعنی دغدغه یک روزنامه‌نگار باسابقه اصلاح‌طلب در همین سطح است؟!

امثال عبدی همیشه دنبال دوقطبی‌سازی بین مردم بوده‌اند. حتی در زمانی که اهالی سیاست در ایران بر محکومیت جنایات اسرائیل متفق‌القول هستند، عبدی می‌تواند مطالبی تفرقه‌آلود بنویسد و اتحاد را چند تکه کند! چنانکه در موضوع تجمع صدهزار نفری سلام فرمانده در استادیوم آزادی هم چنین کرد و آن اجتماع امام زمانی را در تقابل با عزای مردم آبادان به دلیل ریزش متروپل دانست!

تجمعات مردمی ضد صهیونیستی را هم نمی‌خواهد که ببیند، چنانکه سایر راهپیمایی‌ها و تجمعاتی را که مردم غیرموافق با او شکل دادند، انکار و تخریب می‌کند.

نکته جالب، اما انتشار این یادداشت همزمان با تجمع ضدامریکایی و ضداسرائیلی مردم در مقابل لانه جاسوسی در تهران بود، یعنی صبح شنبه که یادداشت عبدی منتشر شد که در آن از ناتوانی برای ایجاد یک تجمع ضدصهیونیستی گفته، و با ادبیاتی کینه‌توزانه و آلوده به تهمت نوشته «در حالی که در اغلب کشور‌های جهان به ویژه کشور‌های غربی و اسلامی اعتراضات مردمی به جنایات اسرائیل انجام شده که بعضاً صد‌ها هزار نفری بوده، ولی در اینجا گروه‌های مدعی که نان این مبارزه‌طلبی صوری را می‌خورند، نتوانسته‌اند حتی یک نشست چند صد نفری را برگزار کنند. این فقط شکست نیست، یک اضمحلال کامل است.»، ده‌ها هزار نفر از مردم تهران شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل می‌دادند و عبدی نمی‌خواست آن‌ها را ببیند.

منبع: روزنامه جوان

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها