گر باد نبودی که سر زلف ربودی

کد خبر: 1246815

در همان اولین روز آغاز جنگ (۳۱ مهرماه ۱۳۵۹) حضرت امام - رضوان‌الله تعالی علیه- در یک پیام رادیویی خطاب به ملت ایران، فرمودند؛ «‌یک دزدی آمده است یک سنگی ‌انداخته و فرار کرده، رفته است... ملت ایران گمان نکنند ارتش ایران نمی‌تواند جلوی اینها را بگیرد. خیر، ارتش ایران و قوای مسلّح ما، پاسدارهای عزیز ما، قادر بر این معنا هستند...‌».

گر باد نبودی که سر زلف ربودی

 حسین شریعتمداری در یادداشتی نوشت: ۱- در اولین روز از آغاز جنگ تحمیلی، جیمی کارتر رئیس‌جمهور وقت آمریکا در یک کنفرانس خبری که به گفته شبکه تلویزیونی CNN با شتاب برپا شده بود، گفت: «‌امیدواریم مسئولان ایران بر سر عقل آمده باشند»! و فردای آن روز‌، صدام در حالی که لبخند موذیانه‌ای بر لب داشت، در یکی از مناطق ‌اشغالی جنوب کشورمان با خبرنگاران خارجی که به آن نقطه آورده شده بودند به مصاحبه ایستاد و بعد از پاسخ به چند سؤال خطاب به آنان گفت؛ «بقیه سؤالات را حداکثر یک هفته دیگر در مصاحبه بعدی که در تهران خواهیم داشت پاسخ می‌دهم»!

۲- محاسبات کلاسیک و فرمول‌های شناخته‌شده و رایج نظامی نیز همین نظریه را تایید می‌کرد. جنگ احزاب بود و همه دشمنان ریز و درشت اسلام به میدان آمده بودند.

موشک‌های اسکاد بی،‌تانک‌های تی۷۲ و جنگنده‌های میگ ۲۹ روسی، چیفتن‌های انگلیسی، ‌تانک‌های لئوپارد آلمانی، بمب‌های شیمیایی آلمانی و انگلیسی، موشک‌های ساید بایندر و هواپیماهای آواکس آمریکایی، موشک‌های اگزوسه و جنگنده‌های میراژ ۲۰۰۰ و سوپراتاندارد فرانسوی، نصب قیف‌های لیزری روی میگ‌های ۲۹ روسی و میراژهای ۲۰۰۰ فرانسوی از سوی متخصصین آمریکایی، دلارهای سعودی، کویتی و اماراتی- گفتنی است در تمامی آن هنگامه فقط سوریه در کنار ایران بود- و... همه دشمنان با هرچه در اختیار داشتند وارد کارزار شده بودند، انگار عاشورای دیگری بود حتی گروهک‌های ضدانقلاب نظیر منافقین و نهضتی‌ها و ملی‌گراها و مارکسیست‌ها و... که در قد و قواره این میدان نبودند نیز با پرتاب سنگ به اردوگاه حسین(ع) در این آوردگاه سهیم شده بودند.

۳- و اما، در این سوی ماجرا و در همان اولین روز آغاز جنگ (۳۱ مهرماه ۱۳۵۹) حضرت امام - رضوان‌الله تعالی علیه- در یک پیام رادیویی خطاب به ملت ایران، فرمودند؛ «‌یک دزدی آمده است یک سنگی ‌انداخته و فرار کرده، رفته است... ملت ایران گمان نکنند ارتش ایران نمی‌تواند جلوی اینها را بگیرد. خیر، ارتش ایران و قوای مسلّح ما، پاسدارهای عزیز ما، قادر بر این معنا هستند...‌».

۴- سر‌انجام، مقاومت جانانه مردم و رزمندگان اسلام که با پای جان به میدان آمده بودند به بار نشست و این جنگ که قرار بود ایران اسلامی را تجزیه و تکه‌تکه کند به تنها جنگ ۳۰۰ سال گذشته تبدیل شد که حتی یک وجب از خاک مقدس این مرز و بوم نیز، از دست نرفت. معجزه بود. معجزه استقامت در راه خدا آن هم با دست خالی در مقایسه با همه توانی که همه دشمنان به میدان آورده بودند....

۵- پس از آن امام راحل ما(ره) با خدای مهربان به مناجات ایستاد؛ «خدایا، تو می‌دانی که استکبار جهانخوار گل‌های باغ رسالت تو را پرپر نمود. خدایا! در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه‌گاه ما تویی و ما تنهای تنهائیم و غیر از تو کسی را نمی‌شناسیم و غیر از تو نخواسته‌ایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن که تو بهترین یاری‌کنندگانی. خدایا، تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیه‌الله -‌ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- و رسیدن به خودت جبران فرما».

۶‌- باز هم از حضرت امام است که به یقین این روزها را می‌دیده‌اند. بخوانید!

«هر روز ما در جنگ برکتی داشته‌ایم که در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم، ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیده‌ایم که باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پربار اسلامی‌مان را محکم کردیم، ما در جنگ حس برادری و وطن‌دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد‌».

۷- و از رهبر معظم انقلاب است که «‌هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ زمانی نیست؛ گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ عظیمی است که تا مدت‌های طولانی ملت ما می‌تواند از آن استفاده کند... ما در جنگ، بسیار جان‌های عزیز را از دست دادیم و خسارت‌های مادّی و معنوی زیادی هم تحمل کردیم؛ اما چیزی در دل این ملت جوشید که برکات و ارزشش برای امروز و فردای این ملت، از همه چیز بالاتر است و آن، احساس اتّکاء به نفس، احساس عزّت، احساس استقلال، احساس خودباوریِ ملیِ عظیم و احساس اعتقاد به این بود که اگر یک ملت حول محور ایمان به خدا و عمل صالح جمع شوند، معجزاتِ نشدنی یکی پس از دیگری قابل شدن خواهد شد»... و به قول شیخ ‌اشراق، شهاب‌الدین سهروردی؛

گر عشق نبودی و غم عشق نبودی

چندین سخن نغز که گفتی که شنودی

گر باد نبودی که سر زلف ربودی

رخساره معشوق به عاشق که نمودی؟!/ایسنا

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها