ناکامی کاخ سفید در بازتولید تروریسم تکفیری

کد خبر: 1246689

جوبایدن رئیس جمهور آمریکا از سال 2007 میلادی، زمانی که به عنوان سناتور ایالات دلاویر در کنگره مشغول فعالیت بود، طرح فدرالیزه کردن یا همان تجزیه عراق را بر اساس مولفه‌های مذهبی و قومیتی ارائه و بر اجرایی شدن آن تاکیدکرد.

ناکامی کاخ سفید در بازتولید تروریسم تکفیری

روح‌الله قاسمیان*: از آن زمان، این طرح به عنوان مبنای تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری واشنگتن در غرب آسیا مورد توجه قرار گرفت. یکی از پیش شرط‌های اجرایی شدن این طرح، ناآرام سازی منطقه از طریق تقویت گروه‌های تروریستی-تکفیری و خلق بحران‌های مزمن امنیتی در کشورهای گوناگون مسلمان می‌باشد. بی دلیل نبود که در سال 2013 میلادی، داعش و جبهه النصره با حمایت مطلق دستگاه‌های امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی پا گرفته و تبدیل به یک اهرم و ابزار دهشتناک در منطقه شدند.

اکنون، درسال ۲۰۲۳ میلادی قرار داریم. داعش در جنگ تمام عیار سوریه و عراق شکست خورده و خلافت خودخوانده آن مضمحل شده است اما پروژه بازتعریف تروریسم تکفیری کماکان از سوی واشنگتن و تل آویو در دستور کار قرار دارد. تحرکات اخیر اشغالگران آمریکایی در مناطق مرزی سوریه و عراق و ایجاد مثلث اشغالگران آمریکایی، کردهای مخالف حکومت بشار اسد و بقایای تروریستهای تکفیری، با هدف بازتولید بحران در حوزه شامات (سوریه و عراق) فعالیت خود را آغاز کرده‌اند. اما سوال اصلی اینجاست که چرا چنین منظومه خطرناکی در نهایت تکمیل نمی‌شود؟! به عبارت بهتر، اصلی‌ترین مانع غرب و صهیونیست‌ها در احیای ترور و خشونت در منطقه چیست؟

در اینجا ما با متغیری مستقل و مهم تحت عنوان "منظومه مقاومت" مواجه هستیم. منظومه مقاومت، بر اساس گفتمانی پویا، رصدی آگاهانه و عملکردی مقتدرانه و موثر در منطقه شکل گرفته و  روز به روز شاهد تاثیرگذاری و تکمیل آن هستیم.

هم افزایی اضلاع و مصادیق جبهه مقاومت با یکدیگر در کشورهای گوناگون و ایجاد ساختاری نظام‌مند و چابک توسط آنها، منجر به بسته شدن منافذ بازی و در نتیجه، کاهش قدرت مانور دشمنان امنیت منطقه شده است. در این میان، اتاق  فکر کاخ سفید متشکل از افرادی مانند بایدن، بلینکن، سالیوان نقادر به چینش پازل‌های ناامنی مطلق در غرب آسیا نشده و در نتیجه، پروژه بازتولید تروریسم تکفیری نیز ابتر و ناقص مانده است.

در این میان مولفه دیگری نیز باید مورد توجه و تحلیل قرار گیرد و آن، بحران‌های داخلی در اراضی اشغالی و شکل‌گیری و تعمیق شکاف‌های جاری میان نتانیاهو و مخالفانش می‌باشد. اساسا یکی از اصلی‌ترین دلایل اصرار تل آویو بر ناامن‌سازی هر چه سریع‌تر منطقه و همراهی واشنگتن با این روند، تمرکززدایی از بحران‌های تمام عیاری است که امروز در میان صهیونیست‌ها رخ داده و نشانه‌ای در خصوص پایان یافتن آن نیز مشاهده نمی‌شود. از این رو باید میان ضعف داخلی صهیونیست‌ها و اصرار آنها بر خلق بحران‌های منطقه‌ای نیز ارتباطی معنادار برقرار ساخت.

اگرچه زیست آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در سایه بحران‌سازی در نقاط گوناگون دنیا، مخصوصا غرب آسیا تعریف شده است، اما قطعا جبهه مقاومت اجازه تکمیل این بازی را به دشمنان نخواهد داد. آینده پژوهی تحولات منطقه، امروز بر اساس خواسته‌ها و امیال اتاق‌های فکر و عملیات واشنگتن و تل آویو پیش نمی‌رود. محصول و خروجی نهایی این منازعه ، قطعا پیروزی چندباره منظومه مقاومت و شکست دشمنانی خواهد بود که  تحقق ثبات و صلح در غرب آسیا، خط قرمز آنها محسوب می‌شود.

*دکترای روابط بین‌الملل ـ استاد دانشگاه

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها