یازده سپتامبر و برجام و اغتشاشات را پیشگویی کرده بودند!
این نوع تصویرسازی یا Making Image در طول بیش از 20 سال، باعث شد وقتی برجهای مرکز تجارت جهانی در 11 سپتامبر 2001، واقعا مورد تهاجم قرار گرفت و نابود گردید، برای بسیاری از تماشاگران، صحنه آشنایی رقم بخورد و پیش از هر نوع القاء رسانهای، نتیجه آن نیز با تاثیر از همان فیلمها و کارتونها و سریالها، در اذهان نقش ببندد. تاثیراتی که بیشتر و پیشتر از هر مظنونی، مخالفان ایالات متحده آمریکا، شرقیها و بهخصوص مسلمانان را هدف قرار میداد.
وقتی حوالی ساعت 9 صبح 11 سپتامبر 2001 به فاصله یک ربع، دو هواپیما به برجهای مرکز تجارت جهانی در نیویورک برخورد کردند و تصاویرشان تا زمان فروریختن دو برج، بر صفحه تلویزیونها به طور زنده پخش شد، آمریکاییهایی که آن تصاویر را مشاهده میکردند، انگار با یک حادثه تکراری مواجه بودند، انگار که بارها و بارها فروریختن آن برجها را تماشا کرده بودند و البته این تصور پر بیراهی نبود! چراکه از تقریبا 20 سال قبل، ماجرای حمله به برجهای دوقلوی نیویورکی به اشکال مختلف از زمین و هوا و فضا و حتی با تکرار نماد 9/11، در دهها فیلم و سریال و انیمیشن نمایش داده شده بود؛ از سال 1978، یعنی یک سال پس از آغاز بهرهبرداری از برجهای یاد شده با فیلم «تماس مدوزا» تا سال 1981 و فیلم «مردی که فردا را میدید» که به وضوح نشان میداد موشک مسلمانان، برجهای دوقلوی نیویورکی را به دو نیم میساخت! و تا سپتامبر 2001 و سریال کارتونی « ماجراهای سوپرمن» که در آن برجهای مرکز تجارت جهانی نابود میگردید.
این نوع تصویرسازی یا Making Image در طول بیش از 20 سال، باعث شد وقتی برجهای مرکز تجارت جهانی در 11 سپتامبر 2001، واقعا مورد تهاجم قرار گرفت و نابود گردید، برای بسیاری از تماشاگران، صحنه آشنایی رقم بخورد و پیش از هر نوع القاء رسانهای، نتیجه آن نیز با تاثیر از همان فیلمها و کارتونها و سریالها، در اذهان نقش ببندد. تاثیراتی که بیشتر و پیشتر از هر مظنونی، مخالفان ایالات متحده آمریکا، شرقیها و بهخصوص مسلمانان را هدف قرار میداد.
جنگیر و اشغال عراق و افغانستان
یک سال پیش از رخداد حادثه 11 سپتامبر و در 22 سپتامبر سال 2000، فیلم «جنگیر» که 27 سال قبل در سال 1973 اکران شد، تحت عنوان نسخه ویژه کارگردان، با نام «جنگیر 2000» در آمریکا اکران شد و حدود یک سال در 26 کشور جهان به نمایش عمومی درآمد که آخرین آن در 16 اوت 2001 در اسرائیل بود!
در آستانه هزاره سوم و حادثه 11 سپتامبر، فیلم «جنگیر» میتوانست واجد پیامهای تصویری ویژهای برای مخاطبانش باشد. در آن فیلم، روح شیطانی و شروری از درون سرزمین عراق و با صدای اذان به آمریکا و شهر جرج تاون و در وجود دختر نوجوانی فرو میرفت. عراق سرزمین شیطان و شرارت جلوه میکرد و همان فحوای کلام جرج دبلیو بوش در آستانه حمله نظامی به افغانستان و عراق پس از ماجرای 11 سپتامبر 2001 را به اذهان متبادر میگردید که آمریکا با یک محور شرارت و قدرت شیطانی مواجه است و اگر آن را در خود مرکز شر (یعنی عراق و خاورمیانه و کشورهای اسلامی) سرکوب نکند، در آمریکا به سراغش خواهد آمد! همان جمله معروف بوش که « اگر شیاطین را در لانهشان سرکوب نکنیم، آنها در خانهمان به سراغمان میآیند».
به این ترتیب یک فیلم شیطانی، در خدمت میلیتاریسم نوین غرب قرار گرفت و 30 سال بعد، تهاجم به عراق و افغانستان را کلید زد.
توافق برجام 5 سال پیش از توافق
فصل هشتم سریال معروف «24» که در واقع آخرین فصل آن بود، از 17 ژانویه تا 24 ماه مه سال 2010 (28 دی ماه 1388 تا 4 خرداد 1389) مذاکرات هستهای رئیسجمهوری اسلامی «کامیستان» به نام «حسن» با رئیسجمهوری آمریکا به نام «تیلور» در نیویورک را نشان میداد. در آن فیلم موضوعاتی مانند مذاکرات رودرروی هستهای با ایالات متحده آمریکا (نه در قالب 5+1)، بازرسیهای سرزده، کاهش سانتریفیوژها در حد کمتر از 6000 ، نگرانی از عدم تصویب مجلس و... مطرح میشدند که در آن سال اساسا قابل تصور نبودند.
توافق هستهای تحت عنوان «برجام» در 23 تیرماه 1394 نهائی شد و تقریبا همه آنچه 5 سال قبل در فصل هشتم از سریال «24» نشان داده شده بود (حتی برخی جزئیات توافق هستهای مانند تعداد سانتریفیوژها) صورت واقع به خود گرفتند.
ترامپ 16 سال قبل از ترامپ
بخشی از قسمت 17 فصل 11 انیمیشن «خانواده سیمپسون» تحت عنوان «بارت به آینده میرود» در 19 مارس سال 2000 به دوران ریاستجمهوری پس از ترامپ اشاره میکرد، آن هم در زمانی که اصلاً فردی بهنام «دونالد ترامپ» در محافل سیاسی شناختهشده نبود. در صحنهای از این قسمت انیمیشن فوق، لیزا سیمپسون (دختر خانواده سیمپسونها) در نقش رئیسجمهوری آمریکا، به ورشکستگی اقتصاد آمریکا در زمان رئیسجمهوری قبل خود با نام ترامپاشاره میکرد. دونالد ترامپ در سال 2016 به کاخ سفید رفت.
تئوری جوکریسم در اغتشاشات سال 98
فیلم «جوکر» محصول کمپانی برادران وارنر (از استودیوهای اصلیهالیوود) در31 اوت 2019 در جشنواره فیلم و نیز اکران شد و جایزه اول این جشنواره را دریافت نمود. جشنوارهای که نخستین مرحله از انتخاب فیلمها برای فصل جوایز و نهایتا مراسم اسکار به شمار میرفت.
فیلم «جوکر» درباره شورش طبقه فرودست جامعه علیه طبقه فرادست همراه با تخریب اماکن عمومی و حمله به افرادی که نماد و نشانه برقراری نظم در جامعه هستند، تئوری جدیدی را پس از شورشهای جلیقه زردهای فرانسه مطرح ساخت. یک ماه بعد و در اول اکتبر 2019 اعتراضات در عراق و سپس دو هفته بعد از آن در لبنان علیه فشارهای اقتصادی و بیکاری و مالیات بر بنزین آغاز شد. اعتراضاتی که در ابتدا آرام و بدون خشونت و علیه سیستم نولیبرال سرمایهداری بود ولی با ورود عدهای «جوکر» به ماجرا به همان خشونت افسارگسیخته کشیده شد و سمت و سویش تغییر کرد. حتی افرادی با ماسک «جوکر» در شورشهای یاد شده حضور پیدا کردند و تصاویرشان منتشر شد. سرانجام کمتر از یک ماه پس از لبنان و بعد از اعلام گرانی بنزین، اعتراضاتی در ایران هم شروع شد. و مانند عراق و لبنان با ورود گروه «جوکر»ها به خشونت حداکثری و بیسابقهای کشیده شد.
قضیه چیست؟ آیا پیشگویی میکنند؟
آیا تهیهکنندگان و تولیدکنندگانهالیوود پیشگو هستند؟
پاسخ قطعا منفی است. همچنان که ماجرای پیشگوییهای سلف آنها، یعنی کابالیستی به نام نوسترآداموس نیز افسانهای بیش نبود. پس چگونه میتوان ساخت و تولید فیلمهایی را توجیه کرد که تصاویری دقیق از آنچه در آینده سیاسی/نظامی دنیا اتفاق میافتد را نمایش میدهند؟ پاسخ را میتوان در فصل مشترک کمپانیهایهالیوودی و کارخانههای اسلحهسازی و بانکها و کارتلهای اقتصادی و مراکز استراتژیک و تینک تنکها یااندیشکدههای سیاسی در ایالات متحده آمریکا جست وجو نمود. نگاهی اجمالی به صاحبان این مراکز و کارخانهها و کمپانیها نشان میدهد که افراد واحدی در همه این مراکز فعال بوده و هدایت آنها را برعهدهدارند. یعنی صاحبان و سران کمپانیهایهالیوودی در واقع همانها هستند که در بانکهای بزرگ آمریکا نیز سهامدار اصلی بوده، همانها هستند که در کمپانیهای اسلحهسازی هم شریکند و همانها هستند که در مراکز استراتژیک سیاسی و تینک تنکها نیز نقش اصلی را ایفا میکنند. مثلا فردی همچون «تد ترنر» بانی غولهای رسانهای همچون CNN، TCM و AOL، در عین حال مشاوراندیشکده CSIS از مراکز استراتژیک سیاسی آمریکا هم بوده، در بزرگترین بانکهای منهتن نیویورک و وال استریت هم سرمایه داشته و در کارخانههای اسلحهسازی مانند «لاکهید» هم سهیم است.
روپرت مرداک یهودی، صاحب غول رسانهای FOX با شبکههای تلویزیونی آن
FOX NEWS و FOX MOVIES تولیدکننده سریالهایی مانند «24» که در فصل هشتم خود توافقات هستهای با ایران را 5 سال قبل از رخداد آن به تصویر کشیده بود، در بسیاری از کارخانههای اسلحهسازی و بانکهای بزرگ و مراکز عظیم اقتصادی آمریکا صاحب سرمایه و سهام بوده، همچنین «جرج سوروس» یکی دیگر از صاحبان عمده رسانه در آمریکا که ریاست بنیادهای استراتژیک سیاسی مانند بنیاد «جامعه باز»(Open Society) را برعهده داشته و عامل طراحی کودتاهای رنگی و مخملی در برخی کشورهای جهان مانند اوکراین و گرجستان به شمار رفته، صاحب بزرگترین کارتلهای اقتصادی در غرب محسوب میگردد!
دولت واقعی در ایالات متحده آمریکا امثال همین تد ترنر و جرج سوروس و روپرت مرداک و سایر صاحبان رسانهها و استودیوهای سینمایی و کمپانیهای اسلحهسازی و تراستهای اقتصادی و اندیشکدههای سیاسی بوده و هستند، نه امثال جرج بوش و باراک اوباما و ترامپ و بایدن و... همین دولت واقعی است که منافع سیاسی و امنیتی آمریکا را تشخیص داده و از سالها قبل برای آن برنامهریزی کرده و این برنامهها را در تولیدات سینمایی و سریالها و انیمیشنها، همچون تیزر و آنونس اعلام نموده تا اذهان و افکار عمومی را درگیر سازند. اطمینان داشته باشید که پای هیچ پیشگو و پیشگویی هم در میان نیست! از یک سو مراکز استراتژی و اندیشکدهها برنامهریزی میکنند، از دیگر سوی، پول و هزینهها را از کارتلها و تراستهای اقتصادی و سلاح لازم را از کمپانیهای اسلحهسازی تامین نموده و سرانجام زمینهسازی فکری و القاء ذهنی را برعهده رسانهها و استودیوهای سینمایی قرار میدهند.
نشد آنچه میخواستند!
براساس اسناد و شواهد معتبر، چنین مجموعهای از سالها قبل، پروژه 11 سپتامبر را برای بهرهبرداریآخرالزمانی کلید زد که به دنبال آن جنگهای 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه را به راهانداخت تا به هدف اصلی خویش یعنی جنگهای آخرالزمانی در آغاز هزاره جدید برسد. اما به خواست خدا و اراده ملتها، نشد آنچه را طرح ریزی کرده بودند و میخواستند، اجرا کنند.
طراحی 30 ساله آنها برای تسخیر بابل یا عراق امروز نیز با شکست مفتضحانهای مواجه شد که امروزه خود آمریکاییها نیز بدان معترفند و طرفه آنکه برنده همه این میادین از پیش طراحی شده، مسلمانان انقلابی و طرفداران انقلاب اسلامی بودند. قضیه تحریمهای اقتصادی و توافقات هستهای و ماجرای برجام و اغتشاشات نیز (براساس شواهد موجود) اگرچه یکی دیگر از میادین طراحی شده نظام سلطه برای به زانو درآوردن انقلاب و نظام اسلامی بود، اما همچنان که تا امروز نیز روشن گردیده بنا بر وعده و اراده الهی و با رهبری هوشمندانه مقام معظم رهبری و ایستادگی ملت ایران، این میدان نیز به یکی دیگر از ورطههای شکست استکبار و اعوان و انصارش بدل شده است و خواهد شد.
کیهان
دیدگاه تان را بنویسید