یادداشتی از امین صبحی
قمار روی وجهه پلیس با گشت ارشاد
برخورد سلبی با حجاب در قالب گشت ارشاد نتیجهای غیر از نفرت پراکنی عامدانه ندارد و چرا وجهه پلیس که قرار است مظهر امنیت جامعه باشد را میان مردم به ویژه نسل جوان و نوجوان تخریب میکنیم و از یک سوراخ چند بار گزیده میشویم؟!
«فردا» - امین صبحی روزنامه نگار و کارشناس مسائل سیاسی: سخنگوی فراجا مطالبات مردمی و نهادهای مختلف اجتماعی را از دلایل بازگشت گشت ارشاد عنوان کرد، اما سوال اینجاست این نهادهای اجتماعی چه اقدامی برای اشاعه عفاف کردهاند که حالا در جایگاه مطالبه گری هستند؟
گزافه نیست اگر بگوییم صحبت در خصوص عفاف و حجاب و سیاستهای اجرایی آن قدمتی تاریخی دارد و زنان و مردان در دورههای مختلف برای حاکمیت حجاب و اجرای این اصل دینی از هیچ اقدامی فروگذار نکردند و تمام قد در مقابل طرح کشف حجاب رضا خان ایستادند و به بدترین نحو سرکوب شدند.
این موضوع پس از انقلاب هم مطرح شد و پس از گذشت 5 ماه از استقرار جمهوری اسلامی ورود بانوان بی حجاب به اماکن اداری و دولتی ممنوع شد تا اینکه با اقدامات خودسرانه اکبر پونزها، اخبار این تندرویها به امام راحل رسید و ایشان ضمن برحذر داشتن مردم عادی در مواجهه با افراد بدحجاب و بیحجاب فرمانی هشت مادهای صادر و تاکید کردند، هیچگونه بازداشت، توقیف و احضاری نباید بدون حکم قاضی باشد؛ چراکه این امر موجب تعزیر شرعی خواهد شد.
امام با صراحت تاکید کردند که هیچکس حق ندارد در خیابانها کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت کند.
انقلاب، سالهای طوفانی نخستین خود را با جنگ تحمیلی، ترور رهبران انقلاب، خیانت منافقان و حوادث ریز و درشت دیگر سپری کرد اما دشمنان قسم خورده دست از سر این نظام نوپا و مردمی که پشتیبان اصلی آن بودند، برنداشت و با ترفندهای جنگ نرم به مقابله با آرمانهای نظام اسلامی پرداخت و افسوس که ... تا اینکه شرایط آرام شد و موضوع عفاف و حجاب، کج دار و مریز از طریق دادستانی یا تریبون نماز جمعه مطرح میشد تا اینکه هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت سال 71 کسانی را که مقید به حجاب نبودند را تهدید به برخورد قانونی کرد.
عقلای قوم در شورای عالی فرهنگی به این نتیجه رسیدند که شل کن سفت کنهای مرتبط با مقوله حجاب اثرات نامتوازنی در عرصه عمومی دارد و بعضاً معکوس عمل میکند بنابراین بهمن ماه سال 76 مصوبهای تحت عنوان «اصول، مبانی و روشهای اجرایی فرهنگ عفاف» تصویب و در این مصوبه به این موضوع تاکید کردند که «واکنش به عدم رعایت عفاف و بیحجابی باید تابع مقرارات و محدود به حدود قانون باشد و از برخوردهای خشن و اهانتآمیز خودداری شود.
بر همین اساس رسالت تبین فرهنگ حجاب در قالب 300 وظیفه به بیش از 20 دستگاه فرهنگی و اجتماعی سپرده شد تا ذیل برنامهها و اقداماتشان به حفظ و پیشبرد فرهنگ عفاف و حجاب کمک کنند اما حالا پس از گذشته بیش از 40 سال از انقلاب و 26 سال از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در به همان پاشنه میچرخد و موضوع پوشش زنان در قالب گشت ارشاد و بعضاً اقداماتی دشمن شادکن دنبال میشود.
این روزها که به سالگرد اعتراضات پس از درگذشت خانم مهسا امینی میرسیم دوباره مناقشات و اختلافات مرتبط با حجاب به اوج خود رسیده و دوباره همان نسخه قدیمی گشت ارشاد برای هجمه سنگینی که بخشی از آن به صورت بیحجابی در جامعه بروز و ظهور یافته است، وارد میدان عمل شده و به دو قطبی موجود در جامعه دامن زده است. لذا در جایگاه رسانهای چند پرسش را مطرح میکنم و امیدوارم مسئولان ذیربط در این خصوص تامل کرده و اگر مایل بودند پاسخها را برای انتشار در اختیار بگذارند.
1. دستگاهها، نهادها و مراکز فرهنگی که طبق قانون موظف به اشاعه فرهنگ حجاب هستند و در این خصوص بودجه و اعتبار کسب میکنند چه کار ویژهای را در این خصوص انجام دادهاند؟
2. اگر شیوههای معمول و مرسوم ترویج حجاب کارآمد بودند چرا هرج و مرج ناشی از بیحجابی افزایش یافته و از شل حجابی به عریانی نسبی رسیدیم؟
3. اگر ماهیت و رویکرد گشت ارشاد مفید و عاملی برای اشاعه حجاب بود چرا به یکباره از سطح جامعه حذف شد و دوباره در این بزنگاه در سطح شهر خودنمایی میکند؟
4. اگر دغدغه حجاب و اشاعه آن در مسئولان و دلسوزان وجود دارد چرا کالای حجاب را در الویتهای فرهنگی قرار نگرفته و برای آن بودجه پیش بینی نمیشود؟
اگر به هیچ کدام از این سوالات پاسخ داده نشد تقاضای عاجل دارم به این مساله فکر کنید برخورد سلبی با حجاب در قالب گشت ارشاد نتیجهای غیر از نفرت پراکنی عامدانه ندارد و چرا وجهه پلیس که قرار است مظهر امنیت جامعه باشد را میان مردم به ویژه نسل جوان و نوجوان تخریب میکنیم و از یک سوراخ چند بار گزیده میشویم؟!
دیدگاه تان را بنویسید