«فردا» گزارش میدهد:
توان لجستیکی اصلاحطلبان چه قدر است؟
اصلاحطلبان اگر میخواستند، میتوانستند از ابزارهای مختلف سیاسی و اجتماعی برای بالابردن جایگاه خود نزد سرمایه اجتماعیشان استفاده کنند.
گروه سیاست سایت فردا: اصلاحطلبان کجای معادلات سیاسی ایران قرار دارند؟ این پرسشی است که هرچه به انتخابات نزدیک میشویم، بیشتر مطرح میشود. برخی این شبهه را مطرح میکنند که که اصلاحطلبان به دلیل آنکه در قدرت رسمی حضور ندارند، دیگر از ابزار سیاسی لازم برخوردار نیستند و سخنگفتن از آنها صرفا برای گرمکردن تنور انتخابات است.
این شبهه در حالی است که ذات طبیعت اقتضاء میکند که اگر جناحی سیاسی توانست دولت و مجلس را در اختیار بگیرد، قدرت رسمیِ جناح رقیب دستِکم تا انتخابات بعد کاهش یابد؛ کمااینکه وقتی اصلاحطلبان دولت اصلاحات، مجلس ششم و شورای شهر اول را در اختیار داشتند، اصولگرایان در قدرت حضور نداشتند و آنها تلاش کردند تا پرتوان در انتخابات مجلس هفتم و دولت نهم شرکت کنند. بنابراین چرخه سیاست اقتضا میکند که هر چندوقت یک گروه سیاسی قدرت رسمیاش کم یا زیاد شود و اساسا یکی از فلسفههای انتخابات همین چرخش قدرت سیاسی است.
مسئله اما فقط به قدرت سیاسی محدود نمیشود. یکی از ابزارهای بسیار مهم در هر تعیین قدرت سیاسی، قدرت اجتماعی است. اصلاحطلبان در سالهای متمادی توانستند آراء سرگردان یا به تعبیری خاکستری را ازآن خود کنند. هرچند که در سالهایی هم موفق به این کار نشدند اما آنها سرمایه اجتماعی قابل توجه ولی غیرثابتی در اختیار داشتهاند که اگر موفق به تحرک آن میشدند، یا عرصه رقابت را بر اصولگرایان تنگ میکردند یا آنکه پیروز میشدند. بنابراین این سخن که اصلاحطلبان هیچ ابزاری در اختیار ندارند در حوزه اجتماعی کاملا نادرست و اگر امروز جامعه اقبال سابق را به آنها نشان نمیدهد صرفا از سر عملکرد نادرست و نوع مواجهه غلط اصلاحطلبان با سرمایه اجتماعی خود بوده است که البته میتواند به احیای آن اهتمام ورزد.
مسئله دیگر آن است که برخی در شرایطی از نداشتن قدرت اصلاحطلبان سخن میگویند که جبهه اصلاحات تازه دو سال است که دولت را تشکیل داده است. یعنی اصلاحطلبان در مقطع کنونی در شرایطی قرار دارند که به تازگی هشتسال دولت را در دست داشتند و اگر تصور میکنند عملکرد دولت مورد حمایتشان خوب بوده است، میتوانند با تکیه بر آن هشت گفتمان انتخاباتی خود شکل دهند اما اگر خود نیز باور دارند که تکیه بر آن هشتسال نهتنها افتخاری نیست بلکه باعث ریزش رأی هم میشود، موضوعی منفی است که از عملکرد اصلاحطلبان و نه از عوامل بیرونی برمیآید.
ابزار دیگر اصلاحطلبان که در این مدت یعنی از سال1400 تا کنون میتوانست کارکرد داشته باشد، دولت در سایه بود. اصلاحطلبان میتوانستند با جامعه سخن بگویند و از قضا به صورت مدون نقد رقیب کنند ولی اگر امروز میبینیم که آنها نقد قابل تأملی ارائه نمیدهند هم به دلیل آن است که اصولگرایان چه در مجلس و چه در دولت عملکرد به مراتب بهتری از مجلس و دولت اصلاحطلبان داشتهاند و نیز اصلاحطلبان هم انگار حرفی برای گفتن ندارند؛ به جز حملات سیاسی که معمولا مورد توجه مردم قرار نمیگیرد.
با این اوصاف روشن است اصلاحطلبان اگر میخواستند میتوانستند از ابزارهای مختلف سیاسی و اجتماعی برای بالابردن جایگاه خود نزد سرمایه اجتماعیشان استفاده کنند و این سخن درست نیست که آن در حال حاضر ابزاری در اختیار ندارند؛ بلکه شاید بهتر باشد بگوییم آنها از ابزارهای لازم بهره درستی نمیبرند.
دیدگاه تان را بنویسید