طالبان به مثابه واگنر امریکا؟!

کد خبر: 1231832

این روز‌ها فضای سیاسی در امریکا پیرامون تحولات افغانستان ملتهب است، هر چند این فضا بین کمیته سیاست خارجی مجلس سنای کنگره و وزارت امور خارجه امریکا پیرامون خروج شتاب‌زده و غیرمسئولانه این کشور از افغانستان در مرداد ۱۴۰۰ و کشمکش‌ها پیرامون ماهیت اسناد محرمانه این وزارت در ماه‌های گذشته ملتهب و پرتنش بوده است، اما «گاف» جدید یا «افشاگری» جو بایدن، رئیس‌جمهور امریکا در مورد توافق با طالبان برای مبارزه با القاعده و نتیجه مثبت این توافق و بازتاب وسیع آن، مسئله افغانستان را همچنان به عنوان سرخط اول رسانه‌ها و مجامع سیاسی این کشور و البته فضای رسانه‌ای و سیاسی افغانستان نگه داشته است.

طالبان به مثابه واگنر امریکا؟!

این روز‌ها فضای سیاسی در امریکا پیرامون تحولات افغانستان ملتهب است، هر چند این فضا بین کمیته سیاست خارجی مجلس سنای کنگره و وزارت امور خارجه امریکا پیرامون خروج شتاب‌زده و غیرمسئولانه این کشور از افغانستان در مرداد ۱۴۰۰ و کشمکش‌ها پیرامون ماهیت اسناد محرمانه این وزارت در ماه‌های گذشته ملتهب و پرتنش بوده است، اما «گاف» جدید یا «افشاگری» جو بایدن، رئیس‌جمهور امریکا در مورد توافق با طالبان برای مبارزه با القاعده و نتیجه مثبت این توافق و بازتاب وسیع آن، مسئله افغانستان را همچنان به عنوان سرخط اول رسانه‌ها و مجامع سیاسی این کشور و البته فضای رسانه‌ای و سیاسی افغانستان نگه داشته است.

ذبیح‌الله کابلی جو بایدن چه گفت؟

جو بایدن، روز جمعه ۹ تیر در یک نشست خبری در جواب یک خبرنگار درباره افغانستان گفت: «من گفته بودم، القاعده در آنجا وجود نخواهد داشت، گفته بودم از طالبان کمک می‌گیریم. حالا آنجا چه جریان دارد؟ رسانه‌های‌تان را بخوانید، من درست گفته بودم.»

برخلاف آنچه از این جملات برداشت شده و بازتاب وسیعی داشته، این جملات کمی گنگ و مبهم است. برخلاف ادعای جو بایدن، وقتی به فضای رسانه‌ای امریکا و افغانستان مراجعه کنیم، خبر خاصی در مورد اقدام طالبان علیه شبکه القاعده مشاهده نمی‌شود و تنها رویداد مهم، حمله هواپیمای بدون سرنشین امریکایی به یک منزل در ۱۰ مرداد سال ۱۴۰۱ در کابل و سپس ادعای کشته شدن ایمن الظواهری، رهبر القاعده در این حمله هوایی است که در آن زمان با واکنش‌های تند حکومت طالبان به خصوص علیه پاکستان مواجه شد که حریم هوایی خود را در اختیار امریکا قرار داد تا هواپیما‌های بدون سرنشین آن با عبور از فضای این کشور وارد افغانستان شده و دست به چنین حمله‌ای بزند. این در حالی است که سخنگویان طالبان کشته شدن ایمن الظواهری در آن حمله را همچنان یک ادعا می‌دانند و می‌گویند که نه جسد و جنازه‌ای پس از آن حمله در محل بر جای مانده که نشان‌دهنده حضور و کشته شدن او باشد و نه امریکا مستندات قابل قبولی در این مورد ارائه کرده است.

نحوه استقبال طالبان و ادامه، اما و اگر‌ها

در این بین، استقبال حکومت طالبان به خصوص سرپرست وزارت امورخارجه و سخنگوی آن‌ها بر ابهام و پیچیدگی سخنان جو بایدن می‌افزاید و سؤال جدیدی را مطرح می‌کند؛ با توجه به این سخنان جو بایدن، آیا باید به دنبال ارتباطی بین کشته شدن احتمالی ایمن الظواهری در کابل و همکاری طالبان گشت؟!

وزارت امورخارجه طالبان ساعاتی پس از اظهارات رئیس‌جمهور امریکا، حرف‌های او را تأیید کرد و آن را نشانه رابطه‌نداشتن طالبان با گروه‌های تروریستی دانست. امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان نیز در مصاحبه‌ای با شبکه الجزیره با بیان اینکه اظهارات بایدن گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره حضور بیش از ۲۰ گروه تروریستی در افغانستان را رد می‌کند، گفته است اکنون ایالات متحده باید به مسئولیت خود عمل کند و با حکومت طالبان تعامل مثبت را در پیش گیرد.

این در حالی است که در آن زمان، کشته شدن احتمالی رهبر شبکه القاعده در کابل و حضور الظواهری زیر چتر امنیتی طالبان در کابل، فشار‌های سنگینی را علیه طالبان رقم زد و وزیر امور خارجه امریکا، طالبان را متهم به خیانت به مردم افغانستان و جامعه جهانی کرد، در حالی که آنان در توافقنامه دوحه به جهانیان اطمینان داده بودند که اجازه نمی‌دهند تروریست‌ها از خاک افغانستان برای تهدید امنیت کشور‌های دیگر استفاده کنند.

پس حالا این سخنان جو بایدن چه معنی و مفهومی دارد؟ می‌شود روی این سخنان حساب باز کرد؟ یا باید آن را همانند گاف‌های سابق او به حساب آورد؟ اپوزیسیون طالبان که چنین برداشتی ندارند و این سخنان بایدن را افشاگری حقایق در مورد ماهیت رابطه پنهانی امریکا و طالبان و ضمایم پنهانی توافقنامه دوحه می‌دانند.

در این بین، استقبال وزارت امورخارجه طالبان از سخنان بایدن، شک مخالفان این گروه در مورد این رابطه و همکاری پنهانی را بیشتر کرد. این استقبال طالبان سبب شد برخی چهره‌های سیاسی اپوزیسیون طالبان در غرب، برای اعمال فشار‌های بیشتر بر این گروه، برخلاف مواضع قبلی خود، این بار این سناریو را مطرح کنند که گروه طالبان، یک گروه دست‌نشانده و همکار امریکاست که با این کشور، به خصوص سازمان سیا همکاری می‌کند یا به گفته رحمت‌الله نبیل، رئیس سابق اداره امنیت ملی افغانستان در نظام گذشته، «طالبان» همانند گروه «واگنر» در روسیه برای امریکا عمل می‌کند! به باور آقای نبیل، طالبان در همکاری نزدیک با امریکا، زمینه را برای ضربه زدن به القاعده در افغانستان مهیا ساخت.

در واکنشی دیگر، امرالله صالح، معاون اول اشرف غنی، رئیس‌جمهور فراری افغانستان نیز در توئیتی نوشت: «آقای جو بایدن آنچه را سال‌هاست با ارائه ثبوت منطقی و گاهی هم مستندات بیان کرده‌ایم، تأیید کرد که توافق امریکا با طالبان هدفش ثبات در افغانستان نه، بلکه استخدام طالبان به حیث یک نیروی قراردادی جهت تطبیق برنامه‌های ژئوپلتیک، یعنی دسیسه‌های ضدملی در داخل افغانستان و کشور‌های منطقه است.» به گفته صالح، روایت غربی‌ها از دلایل و عوامل سقوط نظام جمهوری بی‌اساس و فریبنده است. آن‌ها تلاش دارند به خاطر پنهان‌سازی ماهیت اصلی دسیسه توافقنامه دوحه، دلایل فرعی و حاشیه‌ها را فربه و بزرگ نشان دهند.

هر چند بعد از این واکنش‌ها ذبیح‌الله مجاهد تلاش کرد فضا را کمی تلطیف کند، اما به نظر می‌رسد حرف‌های او، تأثیر زیادی روی آرام کردن فضای روانی به وجود آمده علیه آن‌ها نداشت. مجاهد در رشته توئیتی با اینکه اظهارات بایدن را تأیید کرد، اما نوشت که طالبان زیر کنترل و غلام امریکا نیست. او در توئیت خود نوشت که اظهارات بایدن پایبندی طالبان را به تعهدات خود نشان می‌دهد و غلام بایدن و امریکا کسانی هستند که پیشقراول نیرو‌های امریکایی بودند. به نوشته او: «غلامان فراری امریکا! از اظهار حقایق سوءاستفاده نکنید، بلکه از کارنامه‌های ننگین گذشته خود خجالت بکشید و از هموطنان خود معذرت و پوزش بخواهید.» مجاهد نوشته است که اگر امارت اسلامی غلام امریکا می‌بود، تحت تحریم‌ها قرار نداشت و به رسمیت شناخته می‌شد.

این در حالی است که در زمان کشته شدن احتمالی ایمن الظواهری، مستنداتی ارائه شد که امریکا قبل از این حمله، ماکت خانه محل سکونت او را ساخته بود و اشراف اطلاعاتی کافی در مورد محل اختفای رهبر شبکه القاعده داشته است. بر اساس برخی گزارش‌های رسانه‌های غربی، این خانه متعلق به یکی از دستیاران نزدیک سراج‌الدین حقانی، رهبر شبکه حقانی و سرپرست وزارت کشور طالبان بوده است. در همان زمان هم برخی با اشاره به این مستندات چنین تحلیل کرده بودند که افشای محل اختفای الظواهری و هدف قرار دادن آن توسط امریکا، بدون همکاری طالبان نمی‌توانسته است امکانپذیر باشد، ولی هیچ شواهد جدی و قابل استنادی در این زمینه ارائه نشد.

تحلیل واقعی سخنان بایدن

آنچه مشخص است اینکه نباید خیلی راحت و آسان در مسیر تحلیل اپوزیسیون طالبان- که زمانی نوکران و مزدوران دست‌آموز امریکا در افغانستان بوده و اجراکننده بی‌چون و چرای سیاست‌ها و برنامه‌های این کشور بودند- قرار گرفت و همانند آن تحلیل و ارزیابی کرد. با همه اماواگرها، نباید این نکته را فراموش کرد که مقاومت‌های مسلحانه طالبان در نهایت سبب خروج ننگین امریکا و همپیمانان این کشور تا آخرین سرباز از افغانستان و برچیده شدن پایگاه‌های نظامی و جاسوسی آن‌ها از این کشور شد و فرصت طلایی و جدیدی را فرا راه این کشور و همچنین کشور‌های منطقه قرار داد.

اما این رویکرد حکومت سرپرست طالبان و تلاش برای احیای روابط با امریکا و گوشه‌چشم داشتن به سخنان گاه و بی‌گاه و چراغ سبز این کشور نیز چندان منطقی و هوشمندانه به نظر نمی‌رسد، زیرا این گروه به خصوص در طول دو دهه گذشته به خوبی طعم سیاست‌های ضدونقیض و تروریستی امریکا را چشیده است. تلاش جدید و شاید آگاهانه یا ناآگاهانه طالبان برای بهره‌برداری از سخنان تازه جو بایدن، بیش از آنکه به نفع آن‌ها تمام شود و از بار فشار‌ها بکاهد، برعکس فضای سیاسی، رسانه‌ای و روانی جدیدی را علیه این گروه شکل داد و به یک باره، از طالبان که زمینه‌ساز اصلی شکست امریکا در افغانستان بود، یک تعریف جدید به عنوان یک گروه همکار و حتی «غلام امریکا» ارائه کرد. تجربه ثابت کرده است آبی از تلاش برای عادی‌سازی روابط با امریکا و گوشه چشم داشتن به این کشور، برای طالبان گرم نخواهد شد، بلکه آن‌ها را در باتلاق جدیدی فرو خواهد برد.

منبع: روزنامه جوان

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها