شانگهای را هم برای معاهدات غربی میخواستند!
رسمی شدن عضویت ایران در سازمان شانگهای مورد توجه رسانههای اصلاحطلب قرار نگرفت. آنها کم و کوتاه به این اتفاق پرداختند، جزئی و ریز، در گوشه و کنار صفحه که اگر دیده نشد هم نشد
رسمی شدن عضویت ایران در سازمان شانگهای مورد توجه رسانههای اصلاحطلب قرار نگرفت. آنها کم و کوتاه به این اتفاق پرداختند، جزئی و ریز، در گوشه و کنار صفحه که اگر دیده نشد هم نشد. این در حالی است که در دولت یازدهم و دوازدهم (ریاست جمهوری حسن روحانی) سازمان شانگهای مورد توجه اصلاحطلبان بود. چنان پیوستن ایران به شانگهای را مهم میدانستند که معتقد بودند هزینههای این پیوستن را باید بدهیم و یکی از این هزینهها هم پیوستن به FATF است و وقتی از نپذیرفتن FATF به عنوان مانعی بر سر راه پیوستن به شانگهای میگفتند، هیچ کس برایش این سؤال پیش نمیآمد که مگر این پیوستن به شانگهای چقدر مهم است که به خاطر آن زیر بار پذیرش FATF برویم؛ چون همه میدانستند پیوستن به شانگهای مهم است. مثل الان نبود که اصلاحطلبان با تعمد در بی اعتنایی، از کنار آن رد شوند. حالا بماند که تجربه یک سال اخیر و به ویژه روزهای اخیر که عضویت ایران در شانگهای رسمی شد، نشان میدهد که نپیوستن به FATF مانعی برای پیوستن به شانگهای نبود، اما معلوم شد اصلاحطلبان شانگهای را هم برای معاهدات غربی میخواستند!
سال ۹۲ اولین سال ریاست جمهوری حسن روحانی بود و شهریور همان سال او اولین حضورش در اجلاس سازمان همکاری شانگهای را تجربه کرد. آن زمان ایران نه عضو رسمی، بلکه صرفاً عضو ناظر در شانگهای بود. روحانی پیش از عزیمت به قرقیزستان برای حضور در این اجلاس تأکید کرد که «سازمان همکاری شانگهای سازمان بسیار مهم و منطقهای است».
زمانی هم که اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی برای شرکت در اجلاس شانگهای در آبان ۹۸ عازم ازبکستان شد، در بدو ورود به تاشکند گفت: «سازمان همکاری شانگهای یکی از مهمترین سازمانهایی است که در آسیا شکل گرفته و کشورهای مهمی همچون روسیه و چین در آن عضویت دارند». او همچنین تأکید کرد که «جمهوری اسلامی ایران نیز علاقهمند است به عضو اصلی سازمان تبدیل شود، سازمان همکاری شانگهای از ظرفیت بسیار بزرگی برای همکاریهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی برخوردار است و کشورهای عضو این سازمان میتوانند با اتکا به این ظرفیتها، همکاریهای فیمابین را گسترش دهند».
بعد از آن و در دفعات دیگر هم روحانی در این اجلاس حضور یافت. سال ۹۷ اجلاس سران شانگهای در چین برگزار شد و اهمیتی بیشتر یافت. روزنامه اصلاحطلب همدلی همان زمان نوشت: «کشورهای سازمان همکاری شانگهای طبق روال هرسال گرد هم آمدهاند، اما اینبار این نشست به دلیل شرایط کنونی جهان رنگ وبویی سیاسی دارد، گویی تبدیل به سکویی شده است تا صف آرایی شرق در مقابل غرب را نشان دهد.»
شانگهای مهم بود؟!
آن روزها و آن سالها شانگهای برای اصلاحطلبان بسیار مهم بود، چون میدانستند پیوستن به شانگهای برای کشور مهم است و از طریق گروکشی شانگهای دنبال آن بودند که برای FATF مشروعیت و مقبولیت بخرند.
نگاهی به چند تیتر رسانههای اصلاحطلب بیندازیم:
راه سادهای برای پیوستن به پیمان شانگهای نداریم (بخشی از متن همین خبر: یکی از موانع مهم برای این کار مشکلات بانکی است، برقراری ارتباط بانکی منوط به عضویت در FATF یا داشتن شرایط عضویت در پیمانهای پولی است. از آنجا که ما مشکلاتی در رابطه با FATF داریم، قطعاً نبود ارتباط بانکی ما مانع خواهد بود و برای مبادله پول یا کالا قطعاً با مشکل مواجه میشویم.).
- قفل FATF بر تجارت خارجی
- عضویت ایران در شانگهای در گرو حل مشکل تحریمها و FATF
- تحریم، مانع پیوستن به سازمان همکاری شانگهای
- عدم تصویب FATF احتمالاً عضویت دائم ایران در شانگهای را به خطر میاندازد
- کشورهای عضو شانگهای حاضر نیستند خود را درگیر مسائل ایران از جمله در بحث برجام و FATF کنند
شانگهای غیرمهم شد!
با آغاز دولت سیزدهم و ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی، شانگهای همچنان برای اصلاحطلبان مهم بود و آن را ابزاری برای اعمال فشار بر دولت برای پذیرش FATF میدانستند. اصلاحطلبان همچنان تلاش میکردند به بهانه شانگهای نظر خود در مورد FATF را تحمیل کنند و به کرسی بنشانند و تیترها همانهایی بود که در بخش قبلی مرور کردیم.
عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی دولت روحانی که کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نیز بود، روز شنبه سوم تیرماه در صفحه شخصی خود نسبت به این خبر واکنش نشان داد که با بازنشر زیادی از سوی رسانههای این جریان مواجه شد. همتی نوشت: «FATF ایران را در فهرست سیاه، یعنی در کنار کرهشمالی و میانمار که از نظر آنها، خطر پولشویی و تأمین مالی تروریسم برای سیستم مالی جهانی دارند، ابقا کرد. تداوم این شرایط چه نفعی برای ایران دارد؟ پایان این ظلم درحق مردم ایران چه زمانی است؟ مسئولان برای تداوم این وضع چه استدلالی دارند؟»
صحبتهای همتی در حالی است که قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF در زمان تصدی او بر ریاست بانک مرکزی اتفاق افتاد و او در واکنش به این اتفاق گفته بود: «یک جمله هم راجع به FATF بگویم. چون خیلیها راجع به آن صحبت و اظهارنظر میکنند، قبلاً گفتیم این را تصویب کنید. نظرم این بود که برای اقتصاد ما خوب است، اما همانجا گفتم در شرایط عادی و بلندمدت ممکن است برای ما مثبت باشد، الان که کل تجارتمان را از روشهای غیرقابل تحریم انجام میدهیم و اصلًا روی ما تأثیری ندارد.... حالا آنها اشتباه میکنند و ما را به فهرست سیاه میبرند. خب ببرند. من اعلام میکنم هیچ تأثیری ندارد.»
با این حال، دولت رئیسی بی اعتنا به آنچه در رسانههای اصلاحطلب میگذشت، مسیر خود را رفت و بی آنکه اعتنایی به FATF و پالرمو و امثال آنها داشته باشد، مسیر شانگهای را فقط از طریق شانگهای طی کرد و پی راههای انحرافی دیگر رفت و در نهایت هم به نتیجه رسید.
سید هادی سید افقهی، کارشناس مسائل منطقه غرب آسیا تصریح میکند که «بهرغم تهدیدات و مخالفتهایی که قبلاً برای عضویت ایران در شانگهای میشد مبنی بر اینکه اگر عضو FATF» نباشیم نمیتوانیم عضو شانگهای شویم، اما امروز نه تنها عضو FATF نشدهایم بلکه عضو اصلی شانگهای هم شدیم!».
اما این شانگهای دیگر برای اصلاحطلبان مهم نبود. شانگهای بدون FATF را دیگر نمیخواستند و در رسانههای خود هم به آن نپرداختند. علاوه بر آنکه هیچ خبری را هم که ذرهای دستاورد برای دولت رئیسی محسوب شود، منتشر نمیکنند، چه رسد به پیوستن به شانگهای آن هم بدون FATF!
واقعیت این بود که روحانی و اصلاحطلبان همه سیاست خارجی را در کسب رضایت غرب میدیدند و آن ظرفیت و انرژی لازم را برای دیپلماسی در مسیر امثال شانگهای نگذاشتند. اصلاحطلبان اگر از شانگهای میگفتند، برای آن بود که حرف غربیها در مورد FATF را عملی کنند، وگرنه دنبال منفعت مردم ایران از شانگهای و رابطه با شرق نبودند.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید