در تهران «جنبش» است، در پاریس «شورش»!

کد خبر: 1231383

هنوز یک سال از اغتشاشات پاییز 1401 نگذشته که دم خروس استانداردهای دوگانه کشورها و رسانه‌های غربی و نیز غربگرایان داخلی، بیرون زد. آشکار شدن این تناقض و شکاف ذهنی، محصول بروز ناآرامی‌های اخیر در فرانسه است.

در تهران «جنبش» است، در پاریس «شورش»!

 ناآرامی‌های اخیر فرانسه نه تنها ماهیت واقعی ساختار سیاسی و اجتماعی این کشور را بیش‌از‌پیش عیان کرد، بلکه نشان داد طرف‌های غربی به همراه بازوهای رسانه‌ای‌شان و البته غربگرایان ایرانی تا چه اندازه به انحطاط اخلاقی و دوگانگی در قضاوت و تحلیل مبتلا هستند. البته اینجا صرفاً مسأله «ابتلا» به یک نقصان فکری یا تحلیلی مطرح نیست، بلکه کاربرد این استاندارد دوگانه، از وجود یک راهبرد حکایت دارد. براساس این راهبرد که کشورهای غربی، رسانه‌های ضدایرانی و غربگرایان داخلی در آن اشتراک دارند، ناآرامی‌های امروز و دیروز فرانسه، شورش به‌‌ناحق مشتی جوان ناسپاس یا سارق خیابانی است که دولت امانوئل مکرون حق دارد هرچه زودتر و به هر وسیله و شیوه‌ای آن را سرکوب کند، اما اغتشاشات سال گذشته ایران، نتیجه شکاف‌های ساختاری و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و تاریخی است که نهاد دولت در ایران باید خود را با آنها هماهنگ کند و چه بسا به تغییرات اساسی و حتی یک براندازی خونین تن بدهد!

ماهیت براندازانه اغتشاشات ایران

اغتشاشات سال گذشته ایران یک پروژه تمام‌عیار براندازانه بود که همه ابزارهای براندازی، از هجمه و اغوای رسانه‌ای تا ترور مسلحانه و تحرکات تجزیه‌طلبانه در آن استفاده شده بود. شاید برخی از تحلیلگران در ابتدا این رویدادها را یک شورش شهری تلقی می‌کردند، اما وقتی دولت‌های غربی تمام‌قد به میدان آمدند، گروهک‌های مسلح تجزیه‌طلب شهرهای غربی را ناآرام کردند، رسانه‌ها و چهره‌های ضدانقلاب رسماً دعوت به خشونت و خرابکاری کردند و گروهک منافقین نحوه ساخت بمب را آموزش می‌داد، دیگر نمی‌شد ماهیت براندازانه اغتشاشات را انکار کرد. در ادامه نیز سرویس‌های امنیتی غربی که پیش‌تر به صورت پنهان وارد میدان شده بودند، آشکارا وارد شده و ضمن هدایت عملیات‌ ایذایی و خرابکارانه در داخل، هدایت، اجماع و اتئلاف‌سازی براندازان را در دستور کار قرار دادند. درهای وزارت خارجه امریکا، انگلیس، دولت کانادا و حتی دفاتر رؤسای‌جمهور آلمان و فرانسه به روی براندازان باز شد و رؤسای‌جمهور این کشورها آشکارا، با اپوزیسیون ضدانقلاب، نقشه‌های براندازی را مرور می‌کردند.

آشوب در ایران حلال است!

به‌رغم همه شواهد آشکار و غیرقابل کتمان ماهیت اغتشاشات سال گذشته در ایران، اما نوع مواجهه رسانه‌ها و دولت‌های غربی و نیز غربگرایان داخلی با آن، از عجایب بود. رسانه‌های غربی تمام‌قد و گاه به صورت 24 ساعته این اغتشاشات را پوشش دادند. آنان نه تنها از عنوان «جنبش» برای اغتشاشات استفاده می‌کردند، بلکه برای توجیه ترویج خشونت از تئوری‌‌ها استفاده می‌کردند و در نتیجه، از ماحصل خشونت و جنگ افکار عمومی اندوخته می‌ساختند. به عنوان مثال خودکشی‌های برخی را قتل جا زده و از آنان و خانواده‌هایشان قهرمان انقلابی ساختند. دولت‌ها و پارلمان‌های کشورهای غربی، پشت آشوبگران و براندازان درآمدند و هر فشار سیاسی، اقتصادی و امنیتی که در توان داشتند، علیه نهادهای مختلف ایرانی به کار بردند. از نظر آنان، نه تنها آشوب و اغتشاشات در ایران امری پذیرفته است، بلکه می‌توان با اپوزیسیون ایرانی فالوده خورد و درباره تجزیه ایران با آنان گپ زد.

غرب و غربگرایان داخلی از آنچه محدودیت اینترنت می‌خواندند انتقاد کردند و دولت امریکا، ایلان ماسک، سرمایه‌دار معروف خود را به میدان آورد تا به اصطلاح اینترنت رایگان ماهواره‌ای برای براندازان تأمین کند. در این میان برخی شخصیت‌های سیاسی داخلی که عموماً وابسته به طیف اصلاح‌طلب بودند هم تحلیل‌های عجیب و غریبی ارائه دادند. یکی از این شخصیت‌ها در یادداشتی در یک روزنامه اصلاح‌طلب، آشوب‌ها را به هر مفهوم جامعه‌شناسی که خوانده بود، منتسب کرد. دیگری که در دوره‌ای رئیس کتابخانه ملی هم بود، مدعی شد این آشوب‌ها تمام‌شدنی نیست، جوانان کوتاه بیا نیستند و چاره‌ای جز تغییر رفتار حکومت (همان استحاله جمهوری اسلامی ایران) وجود ندارد.

شورش در فرانسه حرام است!

شورش‌ها که در فرانسه آغاز شد، دولت مکرون و پلیس این کشور به اقداماتی دست زدند که هم دولت این کشور و هم رسانه‌های غربی، ایران را بابت آنها شماتت کرده بودند. پلیس از خشونت برای مقابله با آشوب‌ها استفاده کرد، درحالی که در ایران به دلیل سعه‌صدر پلیس و دیگر نیروها، دست‌کم 63 نیروی حافظ امنیت از سوی آشوبگران به شهادت رسیدند. در فرانسه اما کاهش سرعت و حتی مسدودی اینترنت در برخی نقاط در دستور کار قرار گرفت و وزارت دادگستری خانواده‌ها را تهدید کرده است که اگر جوانان به خیابان بیایند، شما را تا دو سال زندانی می‌کنیم. حتی رئیس‌جمهور فرانسه از تأثیر فضای مجازی و اینترنت و بازی‌های اینترنتی بر جوانان و میل آنان به آشوب گفت. آیا تأثیر اینترنت، همانی نبود که مقامات ایرانی هم بر زبان آوردند، اما با طعن و تمسخر هم غربگراهای داخلی و هم براندازان مواجه شدند؟ اما حالا که امانوئل مکرون فرانسوی چنین چیزی گفته است، حق مطلق است! یورونیوز یا بی‌بی‌سی و دیگر رسانه‌های فارسی‌زبان غربی، از جنبش جوانان و براندازی و انقلاب نمی‌گویند، بلکه جوانان فرانسوی را شورشیان دزد می‌نامند که آمده‌اند فروشگاه‌ها را غارت کنند. در این صورت، جزای دزد جز زدن و کشتن و زندانی کردن نیست، همان کاری که دولت فرانسه در حال انجام آن است و این رسانه‌ها آن را توجیه می‌کنند. کار یورونیوز فارسی به اینجا رسیده است که در میانه آشوب‌های فرانسه، این خبر را منتشر می‌کند که نرم‌افزاری برای شناسایی درد گربه‌ها! طراحی و ساخته شده است. این همان رسانه‌ای بود که در دوره اغتشاشات ایران، همه ظرفیت خود را به پوشش اخبار اغتشاشات اختصاص داده بود. آنچه عجیب‌تر از این رفتار رسانه‌های غربی و وابسته (مانند اینترنشنال و بی‌بی سی) است، واکنش رسانه‌ها و جریان‌های سیاسی داخلی است. رسانه‌ها و جریان‌های غربگرا برخلاف اغتشاشات ایران، ناآرامی فرانسه را شورشی کور و زودگذر می‌دانند که باید هرچه سریع‌تر مهار شود.

 یک بام و دو هوایی که عیان شد

در آشوب‌های فرانسه، بی‌بی‌سی فارسی از قول مادربزرگ جوان کشته شده به دست پلیس، تیتر می‌زند که او جوانان را به آرامش دعوت کرده است، اما در اغتشاشات ایران، این شبکه و دیگر رسانه‌های ضدایرانی با خانواده‌های کشته شده‌های اغتشاشات مصاحبه کرده تا سوخت بیشتری برای ناآرامی‌ها تهیه کنند. در ایران، گزارش‌های متعدد از محدودیت اینترنت گفته می‌شود، اما در فرانسه، سیاست دولت مکرون صحیح و درست شمرده می‌شود.

تروریستی که در ایذه عامدانه پلیس را زیر می‌گیرد و به شهادت می‌رساند، به قهرمان تبدیل می‌شود، اما در فرانسه پلیسی که یک نوجوان را به ضرب گلوله می‌کشد، قهرمان ماجرا است. در ایران، گروهک تجزیه‌طلب کومله که سال‌ها سابقه فعالیت تروریستی غیرقابل کتمان دارد، حزب سیاسی قلمداد می‌شود و در فرانسه ریشه‌های ناآرامی‌ها که به جنبش جلیقه‌زردها می‌رسد، کتمان شده و آن را یک درد جهانی می‌خوانند.

همه اینها و مثال‌های دیگر، چیزی جز این واقعیت نیست که آشوب‌های فرانسه و اغتشاشات ایران، سیاست و رویکرد یک بام و دو هوا را آشکار کرد؛ سیاستی که فقط مختص دولت‌های غربی نبود، بلکه رسانه‌های غربی، شبکه‌های ضدایرانی و برخی سیاسیون داخلی نیز از آن تبعیت می‌کنند.

آیینه‌ای مقابل دولت فرانسه

فیلم اظهارنظر امانوئل مکرون که در آن وی از تأثیر بازی‌های اینترنتی در شکل‌گیری ناآرامی‌ها می‌گفت، خاطرات بسیاری را برای ایرانیان تازه کرد؛ خاطرات نشست‌های وی با چهره‌های براندازی که حتی در اندازه‌های اپوزیسیون جمهوری اسلامی هم نیستند، اما رئیس‌جمهور فرانسه آنها را به دفتر کار خود راه داده بود و با آنها عکس و فیلم یادگاری گرفته بود. حالا اما دیگر دولت‌های غربی یا رسانه‌های وابسته به آنها و نه حتی سرویس‌های امنیتی، دنبال این نیستند تا مسیح علینژاد آشوب‌های فرانسه را پیدا کنند و با او به گفت‌و‌گو بنشینند.

حالا جوانان حاشیه‌نشین فرانسوی، آن‌طور که دولت‌ها و رسانه‌های غربی روایت می‌کنند، صرفاً دزدانی بی‌شرم و آتش‌افروز هستند که به ولی‌نعتمان خود پشت کرده‌اند و درست به همین دلیل شایسته همه نوع سرکوب و خشونتی هستند.

روزنامه ایران

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها