رادیکال‌ها صحنه‌گردان حذف نبوی از جبهه اصلاحات

گروه سیاست سایت فردا: بهزاد نبوی اواخر سال گذشته بود که خبر از استعفایش از ریاست جبهه اصلاحات ایران داد؛ ریاست تشکلی سیاسی که مسئولیت هماهنگی میان نفرات و احزاب اصلاح‌طلب را بر عهده دارد که البته کارکرد اصلی آن هماهنگی انتخابات اصلاح‌طلبان است. از همان زمان بسیاری از اصلاح‌طلبان به بهزاد نبوی اصرار کردند که از استعفایت رجوع کن که نکرد تا آنکه موعد تشکیل دور جدید جبهه اصلاحات فرارسید. در این مقطع باز هم نیروهای میانه‌روی اصلاحات به نبوی گفتند که مصلحت اصلاح‌طلبان به ویژه در انتخابات مجلس ایجاب می‌کند که برای ریاست جبهه، نامزد شوی که از آنها اصرار و از نبوی انکار. کار به جایی رسید که اعضایی که احتمال نامزدی‌شان برای ریاست جبهه اصلاحات وجود داشت، در مصاحبه‌هایی اعلام کردند تا وقتی بهزاد نبوی هست، خود را شایسته ریاست جبهه اصلاحات نمی‌دانیم. معمولا در چنین شرایطی که تقاضاها زیاد باشد، چهره مورد تقاضا راضی می‌شود اما در کمال تعجب نبوی بر موضع خود یعنی کناره‌گیری از این مسئولیت ایستاد؛ دلیل چه بود؟ نبوی می‌گفت به علت کهولت سن‌ و مشکلات جسمانی‌ام توان انجام وظایف ریاست جبهه را ندارم.

حالا اما با خبرهای پراکنده‌ای که منتشر می‌شود، ماجرا متفاوت شده است. گفته می‌شود از مدت‌ها پیش نیروهای رادیکال جبهه اصلاحات با محوریت حزب اتحاد ملت، فشار بی‌سابقه‌ای بر نبوی وارد می‌کردند. آنها بهزاد نبوی محافظه‌کار می‌خواندند. طبیعتا برای بهزاد نبوی هم با سابقه مفصل فعالیت سیاسی چنین سخنانی خوشایند نبود. نکته جالب آن است که در روز انتخابات هیئت‌رئیسه جبهه اصلاحات هم با هیاهوهای بسیار اتحاد ملتی‌ها بر سر نامزدشدن آذر منصوری دعوتی از نبوی برای تصدی مسئولیت ریاست جبهه اصلاحات به عمل نیامد. بعد از انتخاب منصوری هم در میان اصلاح‌طلبان کاملا می‌شد مشاهده کرد که اختلافاتی وجود دارد؛ اگر رسانه‌های جبهه اصلاحات را مشاهده کنیم، می‌بینیم رسانه‌های نزدیک به اتحاد ملت و نهضت آزادی خبر ریاست منصوری را مفصل پوشش دادند اما رسانه‌های معتدل اصلاح‌طلب این خبر را کلا بایکوت کردند.

غلامحسین کرباسچی، دبیرکل سابق حزب کارگزاران سازندگی هم وجود فشار برای کناره‌گیری نبوی را به نوعی تأیید می‌کند و در گفت‌وگو با «مهر» می‌گوید: « : آقای نبوی دلایل استعفای خود را اعلام کردند و گفتند که به خاطر شرایط جسمانی و سن و سال‌شان است، اما فکر می‌کنم ممکن است بخاطر اختلاف نظرهایی هم که وجود داشت، استعفا دادند».

او درباره انتخاب منصوری به عنوان رئیس جبهه اصلاحات هم بیان می‌کند: «آشنایی زیادی با خانم منصوری ندارم و حتی تاکنون با او دیدار و مذاکره‌ای نداشتم. اما به عنوان ناظر بیرونی می‌توانم بگویم که حتماً نیروهای سیاسی‌تر، با سابقه‌تر و توانمندتر در جبهه اصلاحات حضور دارند، اما شاید ملاحظاتی برای انتخاب خانم منصوری وجود داشته است».

یکی از اعضای جبهه اصلاحات هم به «مشرق» گفته است: «آقای نبوی دیگر دل‌خوشی از جبهه اصلاحات نداشت، او زیر فشار شدید حزب اتحاد ملت قرارگرفته و مجبور به کناره‌گیری شد، اگر اصلاح‌طلبان علاقه‌مند به حضور بهزاد نبوی در تشکیلات بودند، می‌توانستند احترام ایشان را حفظ کرده و با تعیین یک نایب‌رئیس جوان و همراه با ایشان خود را برای انتخابات آتی آماده کنند، اما در حق بهزاد نامردی شد و انتخاب خانم منصوری نشان داد که چنین کیفیتی در آینده مشاهده نخواهد شد».

علی‌محمد نمازی، یکی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی هم در گفت‌وگو با «نامه‌نیوز» با گفتن اینکه بهتر بود حسین مرعشی رئیس جبهه اصلاحات می‌شد به شکل دیگر وجود اختلاف نظرها در میان اصلاح‌طلبان را به ذهن رساند.

به هر روی آنچه در مقطع کنونی در میان اصلاح‌طلبان وجود دارد، دو رویکرد میانه‌روی و رادیکالیسم است؛ اتحاد ملتی‌ها که با فشار بر نبوی باعث استعفای او و در ادامه باعق ریاست آذر منصوری شدند، نمایندگان رادیکالیسم که البته گرچه فعلا به شکل ظاهری در جبهه اصلاحات دست بالا را دارند اما با مخالفان مهمی روبه‌رو هستند.