امیر ایرانی: هیچ عاملی بازدارنده نیروی دریایی ایران نیست
به گفته امیر ایرانی، هم دعای خیر رهبر انقلاب و هم توکل دریانوردان کشورمان به خداوند، در دنیاگردی که از مهر ۱۴۰۱ آغاز شده بود، در موفقیت آن، اثرگذار بود. امری که با توجه به تجربه فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، قابل انکار نیست.
به گفته امیر ایرانی، هم دعای خیر رهبر انقلاب و هم توکل دریانوردان کشورمان به خداوند، در دنیاگردی که از مهر ۱۴۰۱ آغاز شده بود، در موفقیت آن، اثرگذار بود. امری که با توجه به تجربه فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، قابل انکار نیست.
روزنامه «ایران» نوشت: دریانوردی، اگرچه امری کاملاً تخصصی و فنی است و نیاز به دانش کامل و توانایی پیشبینی شرایط جوی دارد، اما نمیتوان از تأثیر ایمان جوانان دریانورد کشورمان در تحقق آرزوهای چند دهه دریانوردی ایران چشم پوشید. به گفته امیر ایرانی، هم دعای خیر رهبر انقلاب و هم توکل دریانوردان کشورمان به خداوند، در دنیاگردی که از مهر ۱۴۰۱ آغاز شده بود، در موفقیت آن، اثرگذار بود. امری که با توجه به تجربه فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، قابل انکار نیست. در ادامه مشروح گفتوگو با امیرهوشنگ ایرانی، فرمانده نیروی دریای ارتش را میخوانید:
دلیل و انگیزه این نوع دریانوردیها با پیمایش طولانی چیست؟ ارتش چرا چنین کارهایی را که از دایره سرزمینی خارج است، انجام میدهد؟
هفتم مهر ۱۴۰۰، خدمت حضرت آقا رسیدیم که فرمودند «دریانوردی طولانی نعمت خوبی برای نیروی دریایی است. حضور مستقل و مقتدر در دریاهای آزاد دنیا امتیاز بزرگی است که نباید از آن دست بردارید. انشاءالله بتوانید همان راه را ادامه دهید.» این جمله را فرمودند بعد سؤال کردند آیا شما برنامهای دارید؟ من در ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ به سمت فرماندهی نیروی دریایی ارتش منصوب شدم و در هفتم آذر ۱۴۰۱ محضر ایشان شرفیاب شدم که آنجا عرض کردم بله اگر اجازه بفرمایید، میخواهم یک دور، دور کره زمین بزنیم. برای ایشان هم این بحث جای سؤال بود. آنجا صحبت کردیم و توضیح دادم که این موضوع گردیدن به دور زمین چگونه خواهد بود. آن موقع مسیر پیاده شده روی نقشه نداشتیم که از روی نقشه خدمت ایشان توضیحات را بدهم. در حین بیان مطالب، چند سؤال تخصصی از ما کردند که ضربه فنی شدیم. البته گفتیم که هیچ چیز نمیدانیم و در برابر مولا کم آوردهایم.
در نیروی دریاییها یک بحثی داریم به اسم قدرت که این به عِده و عُده است؛ یعنی تجهیزات و نیروی انسانی. یک بحثی هم داریم به اسم اقتدار که فراتر از تجهیزات و نیروی انسانی است. همین حضور در محیطهای اقیانوسی، خود یک نشان [برند] مهم برای همه است.
بیش از چهار دهه است که تأکید فرمانده معظم کل قوا بر دریاست. حضرت امام(ره) در این حوزه هم نگاهی به نیروی دریایی داشت اما واقعیت این است از زمانی که فرمانده معظم کل قوا، مقام عظمای رهبری را به عهده گرفتهاند، سرعت حرکت ما به سمت اقیانوس سرعت گرفت و تبیین شد. ما به سمت اینکه تجهیزات خودمان را داشته باشیم، حرکت کردیم و این نکته مهمی است.
قبلاً دریانوردیهای ما در قالب سالیانه به صورت کارورزی دانشجویی انجام میشد. من اولین کارورزی دانشجوییام را به ۵ بندر رفتم، مثلاً دورترین سفرم در سال ۶۵ بود که به سنگاپور و اندونزی رفتیم که بعداً چندین بار تکرار شد. بعد از آن یک دریانوردی تا بندر دوربان در آفریقای جنوبی داشتیم. یک بار هم به آن سوی مدیترانه، به جبل الطارق رفتیم. در این سفر فرمانده ناوگروه بودم که آنجا با اسرائیلیها دهان به دهان شدیم. البته که آنها جرأت دهان به دهان شدن نداشتند، فقط سؤال میکردند.
این تجربهها همه جمع شد اما در همه اینها تجهیزات ساخت داخلمان شرکت نداشت. به این حساب بود که امریکاییها، آلمانیها و انگلیسیها میگفتند تجهیزات ایران را ما دادهایم. تا اینکه رسیدیم به ساخت ناوچه جماران و پس از آن ناوچه سهند. اولین دریانوردی طولانی سهند در ۱۴۰۰ رخ میدهد که از کانال سوئز تا سنپترزبورگ رفت و برگشت.
یعنی از دریای عمان رفتند و قاره آفریقا را دور زدند تا به انتهای روسیه رسیدند؟
دماغه امید نیک را دور زدند تا انتهای دریای اینجا که بندر سن پترزبورگ روسیه است و این مسیر را از دریای مدیترانه برگشتند و از کانال سوئز عبور کردند و از طریق دریای سرخ به وطن بازگشتند.
شرایط خاصی سفرشان داشت که فرمودید برای اولین بار آن اتفاق افتاده یعنی از بعد مسافت خاص بود؟
بله از بعد مسافتی طولانیترین مسیری بود که نیروی دریایی تجربه کرد بدون توقف در بندری. اولین حضور سهند در اقیانوس اطلس بود. قبلاً از خارک تا جبل الطارق آمده و برگشته بودم. یعنی همین مسیر. اما برای اینکه ناوشکنی به نام سهند این مسیر را طی کرده بود، برای ما ارزش بسیار داشت. تجربهای برای تردد در مسیر اطلس جنوبی و شمالی بود.
مأموریت سال ۸۶ برای ما اهمیت خاصی داشت. در چهار دهه گذشته هر آنچه حضرت امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری، مصوبات دولت و مجلس بود، در همه ابعاد در این مأموریت متجلی شده بود. میخواستیم در جایی حضور پیدا کنیم که اصطلاحاً دست به دیوار نبودیم؛ یعنی خشکی قابل اتکایی نداشتیم.
مقام معظم رهبری این تعبیر را گفتند که «آقای ایرانی؛ این اقیانوس آرام، اسمش آرام است، خیلی هم آرام نیست.» گفتیم شما دعا بفرمایید، آن هم آرام میشود. فرمودند: «اقیانوس اطلس، اقیانوس وحشی است. آیا شما برایش فکری کردهاید؟» گفتیم آن هم انشاءالله با دعای شما حل میشود. ما کار علمی یک ساله انجام دادهایم و براساس آن قرار است سوار کشتی شویم و حرکت کنیم.
ابتدا دو نفر از کاپیتانهای نفتکشهای ۳۰۰ هزار تنی را دعوت کردیم که تجربه اقیانوس آرام داشتند؛ آن هم از ونزوئلا نفت آورده بودند، دماغه هورن را دور زده بودند؛ یک نفر از آنان کشتی را به شیلی برده بود و آن دیگری فکر میکنم رفته بود استرالیا یا نیوزیلند. یعنی بخشی از مسیر که اصلش آرام بود، تجربه داشتند. بخشی از سفر که اقیانوس اطلس بود هم برای ما و هم آنان مهم بود.
اولین سؤال کاپیتانها این بود که تناژ واحدها چقدر است. گفتیم ۱۰۰ هزار تن. گفتند شاید بشود شاید نشود. این کاپیتانها با وزن سه برابر رفته بودند. وزن کشتی دوم را پرسیده بودند. نگفتیم هزار تن؛ گفتیم ۵ هزار تن. کاپیتان گفت اصلا ً فکرش را هم نکنید.
در چنین شرایطی هر گروهی بود، کنار میکشید و میگفت نمیشود. اما این گروه رفتند و تجربه و دانش آن را دارند. دغدغه آنان همان چیزی بود که رهبر انقلاب درباره اقیانوس آرام گفته بودند که آنچنان آرام نیست.
اگر دقت کنید، دهانه اقیانوس آرام خیلی باز است. اصطلاحاً به آن میگوییم «open sea». طوفانهایی که در آرام اتفاق میافتد، دائمی است و مرکز آن تا شعاع چهار هزار مایلی دریا را متلاطم میکند. هیچ خشکی نیست و جزایر کوچک هم در برابر این امواج، بازدارنده نیستند. در این سفر ما سه طوفان را تجربه کردیم. بنابراین روی موضوع طوفانها تمرکز کردیم. نگرانی ما این بود که دشمن هواشناسی ماهوارهای را که ما میتوانستیم دریافت کنیم، از مدار خارج کند و ما نتوانیم اطلاعات دریافت کنیم. این طور کار سخت میشد.
برای رفع این نگرانی، یک گروه نخبه از پژوهشگران دانش بنیان تشکیل دادیم تا ۵۰ سال اطلاعات جوی را پیادهسازی کنند. پیادهسازی این اطلاعات تبدیل به یک نرمافزار شد که براساس دادهها، خروجی از اطلاعات هواشناسی میداد. ابتدا خروجی اطلاعات این نرمافزار ۳۰ درصد خطا داشت.
امروزه اگر بخواهید وضعیت جوی را بگیرید؛ تا دو هفته اطلاعات بدون خطا میدهد اما بیش از دو هفته؛ یعنی تا دو یا سه ماه، درصد خطای اطلاعات نرمافزارهای موجود، تا ۵۰ درصد خطا دارند. اولین دستاورد علمی این حرکت، این است که نرمافزار تولیدی جوانان کشورمان، زیر ۲ درصد خطا دارد. البته همین را هم با احتیاط میگویم، وگرنه صد درصد اطلاعات درست میدهد. این خدمت بزرگی به جامعه دریانوردی جهان است که البته ما قرار نیست این نرمافزار را بینالمللی کنیم.
به نوعی این ندادن اطلاعات به شما طوری شد که شما به یک تکنولوژی دست پیدا کردید که در جهان هم نیست
ایرانیها کلاً تخصصشان همین است؛ تابوشکن هستند. هر معادلهای که در علم دریانوردی وجود دارد، تابویش را ما شکاندیم. همه دریانوردان در این ماندند که این حرکت چگونه اتفاق افتاده است. یک روزی وقتی که من ایده مطرح کردم، هیچ کس موافق نداشتیم همه مخالف بودند چون یک محیط خطرناکی بود و ریسک بزرگی بود. به خاطر همین به این اطمینان رسیدیم که میشود کار کرد برعکس آمدیم از شرق شروع کردیم اینجا یک مطالبهای فرمانده معظم کل قوا داشتند که در ناوگروه ۷۵ ما دیپلماسی دفاعی نتوانستیم انجام دهیم کشوری نرفتیم، اینجا ما قول دادیم که حداقل ۸ تا را در برنامه داریم.
دیپلماسی دفاعی یعنی چه؟
از کشورهای دیگر بازدید کنیم. نکتهای که در اینجا مطرح است و شاید جایی هم مطرح نشده، این است که ما در مهرماه ۱۴۰۱ این حرکت را آغاز کردیم. زمانی که اوج اغتشاشات بود و دشمنان میگفتند که جمهوری اسلامی تمام شد. احساس خودباوری را از همه گروه بخصوص جوانان میگرفتیم.
اولین بندری که در این سفر رفتیم، بمبئی هندستان بود. اقدام جدید و بی نظیر و ماندگار ما این بود که همزمان با حضور ما در هند، یک ناوگروه هندی در بندرعباس حضور داشتند. یعنی طی چهار روزی که ما در هند بودیم، آنان در ایران بودند.
خاص بودن این اتفاق ازاین جهت است که معمولاً در دریا این موارد قابل پیشبینی نیست. برنامهریزی انجام میدهیم، اما بالاخره اشکالی پیش میآید، مثل اینکه شرایط جوی جور درنمیآید. اما این حضور همزمان اتفاق افتاد؛ در همان زمانی که اوج اغتشاشات بود و شبکههای خارجی علیه ایران داد و فریاد راه میانداختند.
هندیها در ایران به مناطق شهری رفتند، هم از قشم بازدید کردند و به تفریح هم پرداختند. الحمدلله با اقتدار رزمایش هم برگزار شد و هندیها به کشورشان بازگشتند. پس از بمبئی به بندر جاکارتا در اندونزی رفتیم. این سفر را اصطلاحاً دست به دیوار بودیم. علتش هم این بود که «دنا» آخرین دستاورد ما بود و باید ارزیابی میشد و پس از کسب اطمینان وارد محیط اقیانوس آرام میشدیم. تا بندر ژانگ ژیانگ چین، تجربه دریانوردی داشتیم و از آنجا به بعد، اولین بار بود در طول تاریخ، دیانوردی ایران حضور مییابد.
به اینجا که رسیدیم، اعتراض استرالیاییها بلند شد و میگفتند که ایران به خاطر چین دراین منطقه حضور یافته
در همین مسیر یک طوفان پیشبینی شده هم داشتیم. در همین ایامی که دنا توانست از اقیانوس آرام عبور کند، ناو تایلندی گرفتار طوفان شد و غرق شد. ناو تایلندی تقریباً هموزن بود. تقریباً ابعاد یکسان داشت. پس ازاین طوفان به مسیرمان ادامه دادیم. طوفان دوم را پیشبینی کرده بودیم و اتفاق افتاد. توانستیم به سلامت عبور کنیم. این طوفان به نسبت قبلی خیلی شدیدتر بود. مسیر هم بر استناد پیشبینی نرم افزار خودمان انتخاب شده بود.
در بخشی از سفر که در دریاهای تحت تملک فرانسه بودیم، حرکتی زدیم که به قول شما جوانها، ضربه فنیشان کردیم. فرانسویها قانونی دارند که مرز دریایی را سه مایل گذاشتهاند. معمولاً مرز دریایی ۱۲ مایل است. آنان خودشان تبصره اضافه کردهاند و در آن قید نظامی یا غیرنظامی بودن شناورها را مطرح نکردهاند. به این صورت که اگر شناور خواست عبور بیضرر داشته باشد، برابر قوانین و با چشم غیرمسلح، از زیباییهای جزایر استفاده کنند و تا جایی که ایمنی شناورها اجازه دهد، میتوانند به جزایر نزدیک شوند.
ما در نیمههای شب به فرماندهمان گفتیم که در بین جزایر فرانسوی گشت بزند. فرانسویها اعتراض کردند. ما هم به استناد قوانین کشور خودشان، گفتیم که طبق قانون فرانسه عمل کردهایم و دیگر هیچ نگفتند تا چهارماه.
تا شما کامل عبور کنید؟
کلاً. فکر کنم توئیتی زده بودند با این مضمون که حضور ایران در اقیانوس آرام برای پیگیری سیاستهای بلندی است. همین.
این مسیر را به سلامت پشتسر گذاشتیم. توفان پیشبینی شدهای هم داشتیم. ادامه مسیر برای اولین بار از تنگه ماژلان عبور کردیم. ماژلان تنگه راهبردی است. نوع رفتار ما و نیروهای ما به گونهای بود که شیلیاییها عوارض عبور از تنگه را از ما نگرفتند. ۶۷ هزار دلار، پول کمی نیست.
علتش چه بوده است؟
رفتار قانونمند ما و آن جوابی که به فرانسویها دادیم، میتواند علت باشد. برای عبور ما از کانال پاناما هم بحثی پیش آمد. ما هم واکنشی نشان ندادیم. همانطور که میدانید شرکت کانال پاناما امریکایی است. گفتند اگر قوانین را رعایت کنیم، میتوانیم از آن عبور کنیم. درحالی که پاناما یک کانال بینالمللی است و نمیتوانند اجازه عبور به ما ندهند.
برای عبور ما از تنگه ماژلان یک عملیات تعریف کردند. یک واحد اسکورت با بهترین نیروهایشان همراه ما کردند. برای آنان حضور ما در ماژلان جالب بود. از ما خواستند برای عبور از این کانالها، تبلیغات نکنیم ما هم تا امروز جایی مطرح نکردیم. هنوز هم در شبکههای مجازی میگویند که ما از پاناما عبور کردیم، درحالی که ما از این کانال نگذشتیم. برای آنها جالب بود که ایرانیها به قولی که دادهاند، عمل کردند. عبور ما از تنگه ماژلان هیچگاه مطرح نشد.
ولی شما در اصل از تنگه ماژلان عبور کردید.
البته حضور ما در تنگه ماژلان با هدف بود. میخواستیم دماغه هورن را دور بزنیم به دلیل اینکه میخواستیم برنامهای برای قطب جنوب داشته باشیم. کسب تجربه دریانوردی در این دریا مفید بود. میخواستیم ببینیم شرایط دریا چگونه است و پس از بررسی متوجه شدیم که امکان حضور کشتیهای ما با تجهیزاتی که داشتیم، نبود و باید تغییراتی در تجهیزاتمان بدهیم.
البته ما نمیخواستیم ریودوژانیرو برویم. بندر دیگری در برزیل مقصد ما بود اما دیدیم وضعیت خوبی برای حضور ناوگروه ایرانی در آن بندر نیست، بنابراین به ریودوژانیرو رفتیم و شکر خدا آنجا هفت روز بودیم. در این یک هفته رفتار کارکنان نیروی دریایی ما طوری بود که قابل مقایسه با دیگر نیروهای دریایی نبود. معمولاً دریانوردان پس از این مدت سفر در کشتی و ناو، از لحاظ روحی وضعیت خوبی ندارند. به همین دلیل ابتدا در ریودوژانیرو به سردی از ما استقبال کردند اما پس از مدتی دیدند که بچههای ما با شکل و شمایل عادی تردد میکنند، نماز جماعت میخوانند، رفتار خطایی در شهر نداشتند، برزیلیها باور نمیکردند. یعنی باورشان نبود که یک ایرانی مسلمان دریانورد با چنین ظاهر، رفتار و فرهنگ مناسب باشد.
عمل جراحی
زمانی که روی اقیانوس اطلس بودیم، دو عمل جراحی موفق داشتیم. برای اولین بار یک بیمارستان دریایی هشت تختخوابی روی دریا داشتیم که از نظر تجهیزات با بهترین بیمارستان تهران برابری میکرد. بانک خون داشتیم و تجهیزاتش هم ساخت شرکتهای دانشبنیان ایرانی بود. ما یک آزمایشگاه کامل و رادیولوژی هم داشتیم.
در اقیانوس اطلس ارتفاع موج ۱۲ متر بود و گاهی به ۲۰ متر هم میرسید. حضرت آقا فرموده بودند که اقیانوس اطلس وحشی است. محاسبات دقیقی در این زمینه داشتیم که نتیجه همان نرمافزار بود. این برنامه را همراه ناوگروهها نمیفرستیم. از اینجا نیروها را هدایت میکنیم.
در ۱۱ فروردین با سفیر ایران در آفریقای جنوبی دیدار کردید. خبرش را مسئولان وزارت امور خارجه منتشر کردند. درباره این دیدار بگویید.
همان موقع که سفیر و همراهانش رسیدند، نماز جماعت کارکنان ما برگزار شد. در آفریقای جنوبی مسجدی برای شیعیان است. حضور پرسنل نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران در این مسجد برای مردم آنجا عجیب بود.
مدتی که در آنجا بودیم، توفان آمد. اینجا به قبرستان کشتیها معروف است چون دو جریان اقیانوس هند با گلفاستریم اطلس به یکدیگر میرسند و همیشه دریا متلاطم است. پرسنلمان در آنجا ماندند. پرسنل را به گونهای هدایت کردیم که پس از عبورشان از آفریقای جنوبی و محل تلاقی این دو جریان اقیانوسی، دریا توفانی شد. انشاءالله حول و حوش شهر دارالسلام مأموریتی دارند و باید ببینیم کارشان تمام میشود و یکراست به کشور میآیند.
کمی در مورد دستگاهی که بار کشتی را تقسیم میکند، بگویید
تا امروز که خدمت شما هستیم همه متعجب هستند از اینکه چگونه دنا این مسیر را طی کرده و چگونه سوختش تأمین شده است. در دو هفتهای که در آفریقای جنوبی (یا ریودوژانیرو) بودیم، یک هواپیمای امریکایی که سنسور تشخیص رادیواکتیویته داشت، روی سر ناوگروه ما گشتزنی میکرد. دید همه نیروی دریایی دنیا این است که ما با سامانه راکتور هستهای دریانوردی کردیم.
در این مسیر به خاطر شرایط دریا، امکان پهلوگیری شناور دنا در مکران نبود. پس چطور سوخت تأمین شده. نمیتوانست سوخت گازوئیل باشد، به همین دلیل نتیجهگیری کردند که ما در دنا موتور هستهای کار گذاشتهایم!
آنها میدانستند که میتوان از سوخت بری استفاده کرد. اما چگونه این سوخت به دنا منتقل شده است، برای آنان سؤال بود. ما تابوی هرآنچه در دریانوردی هست، شکستهایم و همین، دشمنان را به هم ریخته است.
ذهن ما را هم درگیر کرده است.
اینکه جزو اسرار ماست. وقتی کارکنان ناوگروه ما با رئیس ستاد آفریقای جنوبی صحبت میکردند و مسیر را تشریح کرده بودند، او به صراحت گفته بود که غیرممکن است. گفته بود که ما وقتی میخواهیم به برزیل برویم، گاهی تا پنج بار راه را نیمه بازمیگردیم و دریا اجازه نمیدهد که برویم. در آن فصلی که ناوگروه ما به آفریقای جنوبی رفته بود، فصل توفانی اطلس بود. آفریقاییها تعجب کرده بودند که ما چطور از ریودوژانیرو به کیپ تاون رفته بودیم، چطور سوختگیری کرده بودید. سؤالاتشان درباره این بود که موتور ناوگروه ما چیست؟ بعداً از شناورهای ما بازدید کردند.
دعایی که شما آن اول به آقا گفتید انجام دهند تأثیر داشت.
واقعاً همین است. من هنوز متعجم از اینکه رهبری چطور درباره دریا اینقدر اطلاعات داشتند. در واقع این اشرافیت مقام معظم رهبری به موضوعات مختلف، بخوبی در جامعه مطرح نشده است. من از همه گلهمندم که وقتی حضرت آقا صحبت میکنند، همه دنیا صحبتهای ایشان را بارها و بارها میشنوند، تحلیل میکنند، اما ما نه.
وقتی من محضر ایشان رسیدم، به عنوان یک فرمانده نیروی دریایی که بیش از ۴۵۰۰ روز دریانوردی در کارنامه دارم و بسیاری از توفانها را تجربه کردم. مسیرهایی رفتم که جدید بوده و تقریباً بعضی از این مسیرها را، برای اولین بار خودم رفته بودم. تجارب زیادی از برخورد با امریکاییها و اسرائیلیها داشتم و با آنها درگیر شده بودم. میدانم بحث درباره دریا، کاملاً علمی و فوقالعاده تخصصی است و تجهیزاتمحور است. ایشان وقتی از من سؤال میکردند یا تذکر میدادند، همه این موارد را در ذهنم مرور میکردم که ایشان هم از لحاظ تجهیزات و هم از لحاظ آموزش و تخصص نیروی انسانی و رفتار طبیعت، آگاهی دارند.
رهبری در آن دیدار نه فقط در حوزه جو اقیانوس صحبت کردند، بلکه چند سؤال خیلی تخصصی هم از من پرسیدند که واقعاً جا خوردم. فکر کردم شاید تجربهای در این زمینه دارند. اشرافیت ایشان را به موضوعات مختلف، باید بپذیریم. گفتوگوی ما اینطور بود که گویی استادی روبهروی من نشسته و من را به چالش میکشد.
نظر حضرت آقا را نسبت به این اقدام بیشتر توضیح دهید. چه نظری داشتند که طبیعتاً پیش از انقلاب هم رخ نداده بوده است؟
حرکت ما در این مسیر و دنیاگردی، سه بازخورد داشت؛ اول اینکه مسلمانان چنین سفری را رقم زدهاند. دوم اینکه دریانوردان کشورهایی مانند پاکستان به پرسنل ما که برای رزمایش به آنجا رفته بودند، گفته بودند این افتخارات تنها برای مردم ایران نیست، بلکه برای منطقه افتخار است. سوم و در نگاه جهانی میتوانم به اظهارات نخستوزیر استرالیا اشاره کنم که فرمانده نیروی دریایی این کشور اعتبار خواسته بود که ۱۰ سال دیگر به نیروی دریایی ایران برسد.
بحث ما حضور در جامعه جهانی است و نشان داد که ایرانیان اگر اراده کنند، هرکاری را میتوانند انجام دهند. از طرفی به تجهیزاتی که خودشان میسازند، ایمان دارند و سوم اینکه توانمندیهای نیروی دریایی چندبعدی است. آموزش، علم و صنعت. در صنعت به قدری باور ایرانیان قوی است که دل به دریا میزنند و به خداوند اتکا میکنند.
چطور برای چنین سفری برنامهریزی میکنید؟ یا سیر مطالعاتی برای چنین سفرهایی چیست؟ بخشهای مختلف نیروی دریایی حتماً در این برنامهریزی شرکت داشتهاند.
اینکه نام این ناوگروه، ۸۶ شد، معنادار است. همهاش خواست خدا بود. برنامهریزی ما در اصل برای حرکت در یکم مرداد بود اما به دلایلی نشد و در مهرماه سفر را آغاز کردیم. آن موقع کل ناوگروه ۸۵ نمیشد. ۸۶، سالی است که حضرت آقا فرمودند نیروی دریایی راهبردی است. اینکه نام این ناوگروه ۸۶ شد، برای خودم سؤال بود. تحقیق کردم و متوجه شدم در ماه مهر سال ۸۶ چنین بیاناتی را مطرح کردهاند.
برنامهریزی در دریانوردی در ابتدا با چند مسأله روبه رو است. اول مثلث شوم است که باید مدیریتش کنیم. اینکه توطئه یا تحریم و تهدید در سفر اثرگذار نشود. این مثلث را باید حتماً بشکنیم و اگر شکسته نشود، حتماً گرفتار چالش میشویم.
این مثلث چطور شکسته میشود؟ زمانی که از نظر تجهیزات در حدی باشیم که هر بلایی خواست از آسمان بیاید، با دعای حضرت آقا بتوانیم مدیریت کنیم. برنامهریزی ما این بود که یک دریانوردی طولانی و حداقل ۶ ماهه بدون توقف داشته باشیم. افراد باید آموزش کامل میدیدند و از همه مهمتر دارای روحیه بالا باشند.
دراین زمینه مهمتر از پرسنل ما، خانوادههای آنان هستند که روحیه حمایتی داشته باشند. پرسنل با خانوادههایشان در طول سفر ارتباط دارند. مثلاً اگر یکی از اعضای خانوادهشان مریض شود، سختی خانوادهها بیشتر است. در سفر، دغدغه پرسنل این است که از خانوادهشان دور هستند. خانوادهها هم نگران فرزندان یا اعضای خانوادهشان روی دریا هستند که نمیدانند کی طوفانی میشود و کی آرام است. اینجاست که ارج و قرب خانواده شهدا کامل شناخته میشود.
در کناراین بحث، باید اشاره کنیم که خانوادهها نگران این هستند که اگر احیاناً بیماری برای اعضای خانوادهشان روی دریا پیش بیاید، یا خدای ناکرده نیاز به جراحی باشد، چه اتفاقی میافتد. مدیریت تهدیدها در دریا چگونه است؟ عبور از طوفانها یک مسأله است، وجود دزدان دریایی هم مسأله دیگری است که خانوادهها را نگران میکند.
در برنامهریزی دریانوردی، همه این موارد دیده میشود که با چه سرعتی حرکت کنیم، چه زمانی سرعت را زیاد و چه زمانی سرعت را کم کنیم. همه بخشها در کنار هم قرار میگیرند. ابتدا بهصورت مسأله به فرمانده مطرح میشود و بخش عملیات، کار عملیاتی را دنبال میکند. بخش آمادی که واقعاً در این دنیاگردی شاهکار بود، کارآمادی را دنبال میکند.
همچنین ما از نظرامکانات بهداشت و درمان و دارویی، سلامت اولیه خود کارکنان حتی موادغذایی، ویتامینهای مورد نیاز دریانوردان، سبزیجات و میوهها را تأمین میکنیم. درصورت مصرف نکردن این مواد، اولین جایی که صدمه میبیند، دندانها و کلیههاست. میوه خشک سفارش دادیم که با ویژگیهایی که ما میخواستیم، تولید شد. در بستهبندی مواد غذاییمان ویژگیهای خاصی میخواستیم همه اجرایی شده و در حوزه تجهیزات فنی هم به همین شکل بود.
از طرف دیگر در ناوگروهها بخش فرهنگی داریم که روحیه بچهها را باید تأمین کنیم. در طول سفر، همزمان با عزاداری دهه فاطمیه، شما تفاوتی بین کوچه و خیابانهای تهران با عرشه ناوگروههای ما نمیبینید.
برنامهریزیهایی در حوزه امنیتی داشتیم. جلسات منظم برگزار میکنیم. امنیت سفر را از چند جنبه بررسی کردیم؛ اینکه نواقصی پیش نیاید و معایبی اگر باشد، برطرف شود. مثلاً اگر شناورها به ماژلان رفتند، با چه چیزهایی ممکن است برخورد کنند. برخی اشکالات فنی پیش آمد که از ما زمان گرفت، اما همه این موارد حساب و کتاب داشت. همه را پیشبینی کرده بودیم. برای همه اینها قطعات اینجا تأمین شده دادیم رفته، یعنی در محل قطعه داشتند تعمیرات انجام دادند.
بعضی جاها که قطعه نداشتند ما در همان جا تراشکار داریم، عین یک تیم صنعتی که اینجا داریم خیلی کوچولویش آنجا هست و سفارش میدهد میتراشد و استفاده کردند این شرایط را داشتیم. در حوزه تجهیزات، ما به گونهای برنامهریزی کرده بودیم که حتی اگر مدت زمان کارکرد دستگاهها تمام شده همان جا تعمیرات انجام شده و قطعات عوض شود به طوری که انگار روز اولش است روشن شده است.
تنها موردی که پیشبینی نکرده بودیم، این بود که یکی از پرسنل همراه ما، یکباره بینایی خود را از دست داد. تیم پزشکی همراه ما بود و پس از تبادل اطلاعات، این تیم توانست به بیمار کمک کند که پس از ۲۰ روز، بینایی یک چشم خود را بازگرداند. چشم چپ سوسویی داشت. ما فقط برای اینکه شرمنده خانوادهاش نباشیم، ایشان را پیاده کردیم. به زور هم پیادهاش کردیم چون میخواست دراین حرکت حضور داشته باشد. او برای درمان به ایران بازگشت چون دراین زمینه بهترین پزشکان را داریم.
میخواستم بدانم این حرکت در حوزههای نظامی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی و دفاعی و... چه دستاوردی برای کشور داشته است؟ این اتفاق که شما میفرمایید که تیر رسام بزنید که آنها بدانند ما آمدیم.
اینکه سیاستمداران داخلی باور داشته باشند که سر راه نیروی دریایی هیچ عاملی بازدارنده نیست، اولین پیامی که در حوزه سیاسی و بینالمللی میدهد، این است که رفتار شما باید با شعارت سنخیت داشته باشد. پرسنل باید نشان بدهند که نرفتهاند کسی را آزار بدهند. برای کمک رفتهاند.
توانمندی بیمارستانی ما به گونهای بود که اگر کسی از ما کمک بخواهد، بتوانیم کمک کنیم. ما همیشه میگوییم که ایرانیان همیشه اقدامات بشردوستانه انجام دادهاند و حرکتشان پیام صلح و دوستی دارد.
در حوزه اقتصادی همین نرمافزاری که الان در اختیار داریم، در کشتیرانی و دریانوردی میتواند کمک حال مردم باشد. دیگر نیازی نیست که کشتیرانان به خارجیها پول بدهند. ما مسیر اقتصادی دریاییمان را میتوانیم مدیریت کنیم که کشتیهایمان در طوفان صدمه نبینند و محمولهشان سالم برسد. این نرمافزاربسیار باارزش است.
در حوزه دفاعی هم اینکه تجهیزاتی که درایران ساخته میشود بالاترین اعتبار دنیا را دارد. گرچه شاید از نظر جداولی که آنها دارند اصلاً قابل گزینش نباشد مثلاً یک شرکت بیمه لندنی، تا زمانی که شناور شرایط آنها را نپذیرد و رعایت نکند، اجازه حرکت به او نمیدهند ولی ما رفتیم و اجازهاش را خودمان صادر کردیم.
گفتیم «نمیشود»؛ «تحریم هستیم» نداریم. یک تیم نخبگانی از جوانان تشکیل دادیم و صورت مسأله را برایشان توضیح دادیم و نتیجه این شد که نرمافزاری ساختند که از نوع خارجی هم بهتر نتیجه میدهد. این را من نمیگویم. این نرم افزار چون کاربری در نفتکش و کشتیرانی هم دارد، نظر آنها هم همین است و این دستاورد کمی نیست.
میبینیم که امریکاییها، انگلیسیها حتی اسرائیلیها، خود را در جایگاه داور میبینند و به سازمان ملل میروند. حتی نخستوزیر اسرائیل بنر در دست میگیرد و ادعا میکند که ما میخواهیم موشک بزنیم و بمب اتم بسازیم. فرمودید که در بازه زمانی حضور شما در کشورهای دیگر، عدم جنگ طلب بودن ایرانیان بهصورت عملی به مردم جهان نشان داده شد. این اقدامات چه بازتابی در دنیا داشت؟
در کشورهای خارجی، نگاه مردم عام منطقه مهم است که بهدلیل اینکه تبلیغات بد علیه ما انجام شده، حتی خودمان را و بسیاری از توانمندیهایمان را باور نمیکنیم. نگاه مردم با تصویری که ساخته بودند، این بود که نظامیان ایرانی، افرادی بسیار خشن، بیرحم و اهل دین هستند که فقط میخواهند دیگران را بزنند و نگاهی مغرورانه دارند. حضور کارکنان نیروی دریایی ایران، این نگاه را تغییر داد. بسیار درباره ما میگویند که ایرانیان وعدههایشان را عمل نمیکنند. ما به مردم این کشورها نشان دادیم که اگر حرفی میزنیم، پای حرفمان میمانیم.
نگاه کشورهای ابرقدرت هم این بود که ایرانیها اصلاً چیزی ندارند و الکی شلوغ کردهاند. میخواهند مردم را گول بزنند وامیدواری الکیایجاد کنند. بعد دیدند که جمهوری اسلامی با نیروی دریایی خود تا آنجا حضور یافت. این امر پنهان شدنی نبود و در رسانهها دیده شد.
از طرفی تواناییهایی داریم که در مخیله خیلی از مردم دنیا نمیگنجد. چندین بار از طیفهای مختلف به صراحت این سؤال را از ما پرسیدهاند که مگر میشود روی دریا قطعه تراش داد؟ تصور آنها این است که قطعات خراب شده، میرود امریکا و ترمیم میشود.
رئیس ستاد آفریقای جنوبی از پرسنل ما خواسته بود که فرماندهشان را به او معرفی کنند. قرار است بهزودی به ایران بیایند و صحبت کنیم و تجارب را در حدامکان به آنان بدهیم. ما هرجا که خودمان رفتیم، با آمادگی کامل برای انتقال دانش و ساخت تجهیزات رفتیم. به فرماندهان هم تأکید کردیم که اصلاً خست به خرج ندهند. اگر کسی میخواهد از این ظرفیت استفاده کند، میتواند، اما ما به مظلوم کمک میکنیم. هیچ جای دنیا این طور نیست که اینقدر باز و راحت اطلاعات را در اختیار دیگران قرار میدهیم.
دشمن خواست عملی انجام دهد یا اتفاقی را علیه ناوگروه ما رقم بزند؟
ما در کل مسیر هزینه به آنان تحمیل کردیم. همیشه ما را رصد کردند. هواپیمای گشتی آنان دور سر ما میچرخید و از همه تجهیزاتی که داشتند استفاده کردند. جرأت اینکه بخواهند حرفی بزنند یا حرکتی کنند، نداشتند. به جز آن موردی که فرانسویها اعلام کردند یگان دریایی ایران به حریم فرانسه تجاوز کرده که آن هم بهصورت قانونی پاسخ دادیم، در طول مسیر این سفر مشکلی پیش نیامد.
نکته جالبی هم بگویم از ۲۹ استان کشور دراین ناوگروه حضور دارد. خاص یک نقطه ایران نیست؛ ۲۹ استان، کاملاً یک ایران کوچک رفت و برگشت.
گویا اتفاقات خوبی در برزیل افتاد. درباره آن هم بفرمایید.
در برزیل پهلوگیری ما مصادف با صدوبیستمین سالگرد امضای دو دولت ایران و برزیل و برقراری روابط دیپلماتیک بود. نقطهای که ناوشکن دنا پهلو گرفت، حدوداً ۲۰ کیلومتر آن سوتر، این قرارداد امضا شده بود؛ آن هم در زمان قاجار. تصور برزیلیها این بود که ما با آگاهی این روز را انتخاب کردهایم، در صورتی که کاملاً اتفاقی بود.
سفیر ما ازاین تاریخ اطلاع داشت. این اتفاق تأثیر خوبی در روابط بین دو کشور گذاشت. الان برزیلیها بهدنبال این هستند که روابطشان با ایران را ارتقا دهند.
ناخواسته یک دیپلماسی فرهنگی را انجام داده است.
فرهنگی، اقتصادی، دفاعی، دریایی، سیاسی ، علمی و بهداشت و درمان و پزشکی هر چه تصور کنید همه اینها انجام شد. در قابی همه را ارائه کردیم.
دیدگاه تان را بنویسید