آیا اصلاحطلبان به حضور روحانی واکنش مثبت نشان میدهند؟
اگرچه برخی فکر میکنند حسن روحانی این روزها در پی وضعیت اقتصادی کشور، به فکر حضور در عرصه قدرت افتاده است اما به نظر میرسد این شیخ اعتدالگرا از همان ابتدا تصمیمی برای خالی کردن عرصه به رقیبانش نداشته و حالا در تلاش است تا به امتحان شانس مجددی که ندارد، بپردازد.
اگرچه برخی فکر میکنند حسن روحانی این روزها در پی وضعیت اقتصادی کشور، به فکر حضور در عرصه قدرت افتاده است اما به نظر میرسد این شیخ اعتدالگرا از همان ابتدا تصمیمی برای خالی کردن عرصه به رقیبانش نداشته و حالا در تلاش است تا به امتحان شانس مجددی که ندارد، بپردازد.
«من آدمی نیستم که در نظام نبودم و هفت سال آمدم و میخواهم حکومت کنم و بعد هم بروم یک جایی بروم و مرتب مصاحبه کنم. آدم اینجوری نیستم، از اول نظام بودم، همیشه مسئولیت داشتم، از روز اول که انقلاب و نهضت شروع شده از سال ۴۱ در نهضت بودم و بعد از انقلاب هم همیشه مسئول بودم.» این جملاتی بود که روحانی در 24 آذرماه 1399 در جمع خبرنگاران بیان کرد و به نظر میرسد روحانی از همان روزها، عزم خود را برای ماندن در عرصه سیاسی جزم کرده بود.
اگرچه برخی فکر میکنند حسن روحانی این روزها در پی وضعیت اقتصادی کشور، به فکر حضور در عرصه قدرت افتاده است اما به نظر میرسد این شیخ اعتدالگرا از همان ابتدا تصمیمی برای خالی کردن عرصه به رقیبانش نداشته و حالا در تلاش است تا به امتحان شانس مجددی که ندارد، بپردازد. در همین راستا در هفتههای اخیر تحرکات او علنیتر شده است و برخی این مسئله را درباره حضورش درباره انتخابات مجلس جدی میدانند.
اولین تحرک انتخاباتی روحانی بعد از ترک پاستور، دیدارش با تنی چند از اهالی رسانه نزدیک به اصلاحطلبی صورت گرفت. روحانی در این دیدار سعی کرده مواضع خود را معطوف دو حوزه داخلی و خارجی کند. او در بُعد داخلی، مدعی غیررقابتی شدن انتخابات شده و در بُعد خارجی تلاش کرده ناکامی خود در اداره امور اقتصادی کشور را تماما به گردن آمریکا و خروج ترامپ از برجام بیندازد.
بعد از آن نیز خبرهایی از آغاز به کار سایتی منسوب به روحانی منتشر شد و به نظر میرسد اعتدالگرایان، حالا امیدوارتر از قبل به دنبال احیای کلید «تدبیر و امید» با هدف ایجاد صدای متفاوتی هستند تا اقبال مردم را به دست آورند.
همچنین خبری از تشکیل یک ائتلاف وسیع توسط نخبگان اصلاحطلب و اعتدالگرا به گوش رسیده بود. ائتلافی که علی مطهری آن را خبری کرد. اظهارات مطهری درباره ضرورت شکلگیری «شورای میانهروها»، شاید خبر از پشتصحنهای بود که بازیگرانش با گعدهگیریهای متناوب، به دنبال فرصتی جهت عرضاندام رسمی در سپهر سیاسی کشور بودند. شورایی که عناصر تشکیلدهنده آن سیدمحمد خاتمی، حسن روحانی، علی لاریجانی، علیاکبر ناطقنوری و سیدحسن خمینی هستند و شاید تنها کسی که قدرت مانور سیاسی در این جمع داشته باشد و بتواند نقش محوری بازی کند، حسن روحانی است.
هر چند تحلیل بلندپروازانه حسن روحانی نشان میدهد که تقلیل فعالیتهای او به عرصه انتخابات مجلس اشتباهی راهبردی است و او برنامههای متعددی را برای خود در نظر گرفته است. از همین رو در سال گذشته و امسال، دیدارهای مکرری را با اعضای ستادی و وزرای دولت خود انجام داده است.
اخیرا نیز یکی از خبرگزاریها تدوین خاطرات دوران ریاستجمهوری حسن روحانی را به عنوان گام اول وی برای ورود به انتخابات آتی مجلس دانسته و این مسئله را منوط به برنامهریزی او برای انتخابات اخیر کرد. کتابی که محمد قوچانی، مسئولیت تنظیم و تدوین آن را به عهده دارد. در این خبر همچنین اعلام شد که روحانی، جلسات انتخاباتی خود را از چند ماه پیش آغاز کرده و جلسات اخیر خود را بهصورت هفتگی برگزار میکند.
این خبر با قطعی دانستن نقشآفرینی روحانی در انتخابات مجلس تصریح کرد: «برخی نزدیکان وی گفتهاند که باید برنامهای منظم برای ارائه یک لیست واحد انتخاباتی با محوریت و حمایت آقای روحانی تدارک دیده شود.» همچنانکه بهروز نعمتی پیش از این در گفتوگو با «صبح نو» درباره روحانی این نکته را متذکر شده بود که « یک سیاستمدار هیچگاه بیکار نمینشیند.»
حال با توجه به دیدارهای منظم روحانی با دولتمردانش طی یکسالونیم گذشته و اعلام مواضع در برهههای حیاتی، برنامهریزی او و یارانش (مشخصا در حزب اعتدال و توسعه) برای فتح مجلس آینده، اصلا دور از ذهن نیست. با این وجود برخی از اصلاحطلبان حمایت مجدد از حسن روحانی را به دلیل عملکرد پیشین دولت او رد میکنند و عقیده دارند که رفتار روحانی هیچگاه در حمایت از اصلاحطلبان نبوده است.
همچنانکه علی صوفی در گفتوگو با «صبح نو» معتقد است که اصلاحطلبان به هیچوجه به حضور انتخاباتی روحانی، واکنش مثبت نشان نخواهند داد و بهزعم او، رفتن اصلاحطلبان به سمت روحانی، یعنی از بین رفتن سرمایه اندک اجتماعی اصلاحات. محمدعلی نمازی نیز بیش از این به «صبح نو» گفته بود که « نمیتوانید به زور بگوئید که آقای روحانی نامزد ما بودند.»
علی صوفی، فعال و کنشگر اصلاحطلب در اینباره میگوید: روحانی و عملکرد او، به اعتبار اصلاحطلبان لطمه وارد کرد و موجب رویگردانی بدنه اجتماعی اصلاحات و نیز آرای خاکستری از اصلاحطلبان شد. در ادامه، مشروح گفتوگوی«صبح نو» با علی صوفی را از نظر خواهید گذراند.
به نظر شما آیا حضور حسن روحانی در انتخابات مجلس پیشرو، میتواند موجب موفقیت او شود؟ آیا مردم به او اقبال نشان میدهند؟
خیر. مردم از سال 96 به بعد به علت عدم موفقیت و بدقولیهای انتخاباتی که دولت روحانی داشت، از آقای روحانی روی برگرداندند. اگرچه در مقایسه با دور اول دولت روحانی مورد مطلوب بود و چهار میلیون رای بیشتر آورد، اما با توجه به عملکرد ایشان در دور دوم، چون به عقبه خودش پشت کرد و مردم احساس کردند از شعارهایش عدول کرده است، دیگر به او اقبال نشان ندادند و نشان نخواهند داد. مردم در دور دوم دولت روحانی ناامید شدند چراکه به شعارهایش جامعه عمل نپوشاند و از نگاهی دیگر میتوان گفت که با ذائقه قدرت بیشتر هماهنگ شد.
اگرچه سال 96 شاهد استقبال پرشور از انتخابات بودیم و حماسهای در عرصه انتخابات رقم خورد اما چهار سال بعد، برعکس شد و شاهد رویگردانی مردم از منتخب خودشان بودیم و تظاهرات خیابانی و اعتراضات پس از قیمت بنزین و... رخ داد. به هرحال مردم به روحانی اقبالی نشان نخواهند داد. به نظر من فعلا اقبالی ندارند.
*چه عواملی موجب میشود روحانی بار دیگر وارد صحنه انتخابات شود؟
- روحانی اعتماد یا آرایی که باید از مردم داشته باشد را دیگر ندارد. وی به شعارهای خود در سال 96 عمل نکرده و حتی خلاف آنها عمل کرد و به این ترتیب، اعتمادش را در بین مردم از دست داد. ایشان فکر میکرد چون دیگر انتخاباتی برای ایشان در کار نیست و رای خودش را به نوعی از مردم گرفته و کار تمام شده، از شعارهای خود عدول کرد، درحالیکه نمیدانست بار دیگر به مردم و رای آنها نیاز پیدا خواهد کرد. ایشان حتی منکر نقش اصلاحطلبان در روند انتخاب خودش شد.
اگرچه آقای روحانی اصولگرا نبود اما همین امر باعث شد برای نزدیکی به اصولگرایان، اصولگراتر عمل کند و اعتبار عملی خودش را از دست بدهد. در دوره کاری ایشان، به اعتبار اصلاحطلبان لطمه وارد شد چراکه اصلاحطلبان حامی ایشان بودند. مردم هم از روحانی و هم از اصلاحطلبان روی گرداندند. آقای روحانی دیگر آن موقعیت قبلی را ندارد که در عرصه سیاسی بتواند تاثیرگذار باشد.
*آیا اصلاحطلبان به حضور روحانی واکنش مثبت نشان میدهند؟ آیا اصلاحطلبان با او ائتلاف خواهند کرد؟
-اصلاحطلبان به هیچوجه به حضور دوباره ایشان، واکنش مثبت نشان نخواهند داد. رویکرد اصلاحطلبان در سالهای 92 و 96، دور کردن کشور از جنگ بود و بابت همین، از روحانی که غیراصلاحطلب بود، حمایت کردند. حتی ایشان هیچجا نگفت که من اصلاحطلب هستم. نه خودش دراینباره اظهارنظر کرد و نه اصلاحطلبان چیزی دراینباره گفتند. اصلاحطلبان در سال 94 با این رویکرد که مجلس تندرو را حذف کنند، وارد کارزار شدند.
البته نامزدهای اصلاحطلبان رد صلاحیت شدند. با این حال برای جذب اصلاحطلبان فراخوان داده و لیست بسته شد که البته چهرهها در آن حضور نداشتند. حتی اصولگراها نیز در لیست 30 نفره تهران حضور داشتند. اصلاحطلبان در آن برهه به دنبال این بودند به مجلس راه یابند، ولو اینکه یک غیراصلاحطلب و ناشناخته به مجلس راه یابد. اگر چه موفق شدند اما نتیجه آن مجلس، منفی بود و بعد از پیروزی در انتخابات 96، کاملا موضوع برگشت و باعث سرخوردگی و اعتراض مردم شد. اصلاحطلبان در سال 98 رویکردی اصلاحطلبانه از خودشان نشان دادند چون تمام نامزدهای اصلاحطلب ردصلاحیت شدند.
به همین دلیل اصلاحطلبان اعلام کردند که در سال 98 لیست ندارند. این رویکرد اصلاحطلبان، ضد رویکرد گذشته بود و این پیام را داشت که دیگر اعتمادی به افراد غیراصلاحطلب نداریم. رفتن مجدد اصلاحطلبان به سمت روحانی، یعنی از بین رفتن سرمایه اندک اجتماعی اصلاحات.
*موانع اجتماعی و سیاسی روحانی و تیم او برای حضور در انتخابات چیست؟
-موانع اجتماعی را در بالا اشاره کردم. آقای روحانی خلف وعده کرد و به شعارهای انتخاباتیاش عمل نکرد. اگر چه نقطهنظرات دولت اول روحانی، معارض با حاکمیت بود و تا اندازهای اقبال یافت، اما سپس، نقطهنظراتش مثبت شد. در واقع در دولت دوم، آقای روحانی اعتبار اجتماعی خود را به باد داد. به نظر من، مردم از همه عبور کردهاند. اصلاحطلبی که قبلا رای خاکستری داشت، دیگر آن را هم ندارد. اصلاحطلب، حتی رای بدنه خود را هم نخواهد داشت. آقای خاتمی اخیرا پیشنهاداتی ارائه کرد که میتواند برای اصلاحطلبان موثر واقع شود. شخصیتهایی که الان هستند و از آنها نام برده میشود، دیگر نمی توانند کوچکترین تاثیرگذاری داشته باشند.
*اگر اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات آینده مجلس به جمعبندی برسند، این حضور به چه شکل خواهد بود؟ مستقل خواهد بود یا همراه با گروههای دیگر؟
-رویکردی که اصلاحطلبان در سال 96 داشتند، دیگر تکرار نشد. اگرچه بعضی جریانات اصلاحطلبی در 1400 مجدد دنبال نامزدی حداقلی مثل همتی بودند، اما مورد وفاق و قبول جبهه اصلاحات واقع نشد. آنها سعی کردند موجی راه بیندازد اما موفق نشدند و حتی آرای آقای همتی، از آرای باطله هم کمتر بود. آن انتخابات آسیب دیگری بود که به اصلاحطلبان وارد شد و آرای کمی به دست آوردند. فضای امروز، واقعیتی متفاوت است که مخصوصا در اعتراضات خیابانی سال گذشته، آن را دیدیم. ما با نسل جدیدی مواجهیم که حرف جدید دارد و نگاهش به مسائل متفاوت است. بنابراین در چنین فضایی و با وجود چنین انتخابکنندگانی، جلب کردن آرا و نظرات آنها متفاوت است. اصلاح روند نظارت استصوابی و عملکرد شورای نگهبان میتواند راهگشا باشد تا انتخابات به شکل رقابتی درآید. در غیر این صورت، وضع از گذشته بدتر و میزان مشارکت کمتر خواهد شد./صبح نو
دیدگاه تان را بنویسید