علی صوفی:

روحانی، اقبالی میان مردم ندارند

کد خبر: 1215337

علی صوفی گفت: مردم در دور دوم دولت روحانی ناامید شدند چراکه به شعارهایش جامعه عمل نپوشاند

روحانی، اقبالی میان مردم ندارند

به گزارش سایت فردا، روزنامه «صبح نو» نوشت: چندی پیش خبرگزاری تسنیم، در خبری اختصاصی از کلیدخوردن فعالیت‌های انتخاباتی حسن روحانی، رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم، برای انتخابات مجلس آینده که قرار است اسفندماه امسال برگزار شود، پرده برداشت. تسنیم، تدوین خاطرات دوران ریاست‌جمهوری حسن روحانی را گام اول وی برای ورود به انتخابات آتی مجلس برشمرد و تاکید کرد که روحانی خواستار انتشار این کتاب در ماه‌های منتهی به انتخابات مجلس شده است. کتابی که محمد قوچانی، مسئولیت تنظیم و تدوین آن را به عهده دارد. در این خبر همچنین اعلام شد که روحانی، جلسات انتخاباتی خود را از چند ماه پیش آغاز کرده و جلسات اخیر خود را به‌ صورت هفتگی برگزار می‌کند. این خبر با قطعی دانستن نقش‌آفرینی روحانی در انتخابات مجلس تصریح کرد: «برخی نزدیکان وی گفته‌اند که باید برنامه‌ای منظم برای ارائه یک لیست واحد انتخاباتی با محوریت و حمایت آقای روحانی تدارک دیده شود.» با توجه به دیدارهای منظم روحانی با دولتمردان‌اش طی یک‌سال‌و‌نیم گذشته و اعلام مواضع در برهه‌های حیاتی، برنامه‌ریزی او و یارانش (مشخصا در حزب اعتدال و توسعه) برای فتح مجلس آینده، اصلا دور از ذهن نیست. برای بررسی خبر حضور انتخاباتی روحانی، به سراغ علی صوفی، فعال و کنشگر اصلاح‌طلب رفتیم. صوفی معتقد است که اصلاح‌طلبان به هیچ‌وجه به حضور انتخاباتی روحانی، واکنش مثبت نشان نخواهند داد و به‌زعم او، رفتن اصلاح‌طلبان به سمت روحانی، یعنی از بین رفتن سرمایه اندک اجتماعی اصلاحات. صوفی عقیده دارد که روحانی و عملکرد او، به اعتبار اصلاح‌طلبان لطمه وارد کرد و موجب رویگردانی بدنه اجتماعی اصلاحات و نیز آرای خاکستری از اصلاح‌طلبان شد. در ادامه، مشروح گفت‌وگوی «صبح نو» با علی صوفی را از نظر خواهید گذراند.

به نظر شما آیا حضور حسن روحانی در انتخابات مجلس پیش‌رو، می‌تواند موجب موفقیت او شود؟ آیا مردم به او اقبال نشان می‌دهند؟
خیر. مردم از سال 96 به بعد به علت عدم موفقیت و بدقولی‌های انتخاباتی که دولت روحانی داشت، از آقای روحانی روی برگرداندند. اگرچه در مقایسه با دور اول دولت روحانی مورد مطلوب بود و چهار میلیون رای بیشتر آورد، اما با توجه به عملکرد ایشان در دور دوم، چون به عقبه خودش پشت کرد و مردم احساس کردند از شعارهایش عدول کرده است، دیگر به او اقبال نشان ندادند و نشان نخواهند داد. مردم در دور دوم دولت روحانی ناامید شدند چراکه به شعارهایش جامعه عمل نپوشاند و از نگاهی دیگر می‌توان گفت که با ذائقه قدرت بیشتر هماهنگ شد. اگرچه سال 96 شاهد استقبال پرشور از انتخابات بودیم و حماسه‌ای در عرصه انتخابات رقم خورد اما  چهار سال بعد، برعکس شد و شاهد رویگردانی مردم از منتخب خودشان بودیم و تظاهرات خیابانی و اعتراضات پس از قیمت بنزین و... رخ داد. به هرحال مردم به روحانی اقبالی نشان نخواهند داد. به نظر من فعلا اقبالی ندارند.

چه عواملی موجب می‌شود روحانی بار دیگر وارد صحنه انتخابات شود؟
  روحانی اعتماد یا آرایی که باید از مردم داشته باشد را دیگر ندارد. وی به شعارهای خود در سال 96 عمل نکرده و حتی خلاف آن‌ها عمل کرد و به این ترتیب، اعتمادش را در بین مردم از دست داد. ایشان فکر می‌کرد چون دیگر انتخاباتی برای ایشان در کار نیست و رای خودش را به نوعی از مردم گرفته و کار تمام شده، از شعارهای خود عدول کرد، درحالی‌که نمی‌دانست بار دیگر به مردم و رای آنها نیاز پیدا خواهد کرد. ایشان حتی منکر نقش اصلاح‌طلبان در روند انتخاب خودش شد. اگرچه آقای روحانی اصول‌گرا نبود اما همین امر باعث شد برای نزدیکی به اصول‌گرایان، اصول‌گراتر عمل کند و اعتبار عملی خودش را از دست بدهد. در دوره کاری ایشان، به اعتبار اصلاح‌طلبان لطمه وارد شد چراکه اصلاح‌طلبان حامی ایشان بودند. مردم هم از روحانی و هم از اصلاح‌طلبان روی گرداندند. آقای روحانی دیگر آن موقعیت قبلی را ندارد که در عرصه سیاسی بتواند تاثیرگذار باشد.
آیا اصلاح‌طلبان به حضور روحانی واکنش مثبت نشان می‌دهند؟ آیا اصلاح‌طلبان با او ائتلاف خواهند کرد؟
اصلاح‌طلبان به هیچ‌وجه به حضور دوباره ایشان، واکنش مثبت نشان نخواهند داد. رویکرد اصلاح‌طلبان در سال‌های 92 و 96، دور کردن کشور از جنگ بود و بابت همین، از روحانی که غیراصلاح‌طلب بود، حمایت کردند. حتی ایشان هیچ‌جا نگفت که من اصلاح‌طلب هستم. نه خودش دراین‌باره اظهارنظر کرد و نه اصلاح‌طلبان چیزی دراین‌باره گفتند. اصلاح‌طلبان در سال 94 با این رویکرد که مجلس تندرو را حذف کنند، وارد کارزار شدند. البته نامزدهای اصلاح‌طلبان رد صلاحیت شدند. با این حال برای جذب اصلاح‌طلبان فراخوان داده و لیست بسته شد که البته چهره‌ها در آن حضور نداشتند. حتی اصول‌گراها نیز در لیست 30 نفره تهران حضور داشتند. اصلاح‌طلبان در آن برهه به دنبال این بودند به مجلس راه یابند، ولو اینکه یک غیراصلاح‌طلب و ناشناخته به مجلس راه یابد. اگر چه موفق شدند اما نتیجه آن  مجلس، منفی بود و بعد از پیروزی در انتخابات 96، کاملا موضوع برگشت و باعث سرخوردگی و اعتراض مردم شد. اصلاح‌طلبان در سال 98 رویکردی اصلاح‌طلبانه از خودشان نشان دادند چون تمام نامزدهای اصلاح‌طلب ردصلاحیت شدند. به همین دلیل اصلاح‌طلبان اعلام کردند که در سال 98 لیست ندارند. این رویکرد اصلاح‌طلبان، ضد رویکرد گذشته بود و این پیام را داشت که دیگر اعتمادی به افراد غیراصلاح‌طلب نداریم. رفتن مجدد اصلاح‌طلبان به سمت روحانی، یعنی از بین رفتن سرمایه اندک اجتماعی اصلاحات.

موانع اجتماعی و سیاسی روحانی و تیم او برای حضور درانتخابات چیست؟
موانع اجتماعی را در بالا اشاره کردم. آقای روحانی خلف وعده کرد و به شعارهای انتخاباتی‌اش عمل نکرد. اگر چه نقطه‌نظرات دولت اول روحانی، معارض با حاکمیت بود و تا اندازه‌ای اقبال یافت، اما سپس، نقطه‌نظراتش مثبت شد. در واقع در دولت دوم، آقای روحانی اعتبار اجتماعی خود را به باد داد. به نظر من، مردم از همه عبور کرده‌اند. اصلاح‌طلبی که قبلا رای خاکستری داشت، دیگر آن را هم ندارد. اصلاح‌طلب، حتی رای بدنه خود را هم نخواهد داشت. آقای خاتمی  اخیرا پیشنهاداتی ارائه کرد که می‌تواند برای اصلاح‌طلبان موثر واقع شود.  شخصیت‌هایی که الان هستند و از آنها نام برده می‌شود، دیگر نمی توانند کوچک‌ترین تاثیرگذاری داشته باشند.

اگر اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات آینده مجلس به جمع‌بندی برسند، این حضور به چه شکل خواهد بود؟ مستقل خواهد بود یا همراه با گروه‌های دیگر؟ 
رویکردی که اصلاح‌طلبان در سال 96 داشتند، دیگر تکرار نشد. اگرچه بعضی جریانات اصلاح‌طلبی در 1400 مجدد دنبال نامزدی حداقلی مثل همتی بودند، اما مورد وفاق و قبول جبهه اصلاحات واقع نشد. آنها سعی کردند موجی راه بیندازد اما موفق نشدند و حتی آرای آقای همتی، از آرای باطله هم کمتر بود. آن انتخابات آسیب دیگری بود که به اصلاح‌طلبان وارد شد و آرای کمی به دست آوردند. فضای امروز، واقعیتی متفاوت است که مخصوصا در اعتراضات خیابانی سال گذشته، آن را دیدیم. ما با نسل جدیدی مواجهیم که حرف جدید دارد و نگاهش به مسائل متفاوت است. بنابراین در چنین فضایی و با وجود چنین انتخاب‌کنندگانی، جلب کردن آرا و نظرات آنها متفاوت است. اصلاح روند نظارت استصوابی و عملکرد شورای نگهبان می‌تواند راهگشا باشد تا انتخابات به شکل رقابتی درآید. در غیر این صورت، وضع از گذشته بدتر و میزان مشارکت کمتر خواهد شد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها