دورهمی شکست خوردگان

کد خبر: 1204676

سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ۵۷ امسال در شرایطی ویژه فرا رسید: ایران هفته‌ها شورش رسانه‌ای و مجازی و خیابانی را برای آنچه براندازی نظام در ایران نامیده شد، پشت سر گذاشته بود و نظام در این جنگ رسانه‌ای با اتهامات مختلفی مواجه بود که یکی از اصلی‌ترین آن‌ها «رویگردانی مردم از انقلاب اسلامی» بود.

دورهمی شکست خوردگان

مطابق این روایت، به دلایل مختلف مردم از انقلاب اسلامی و نیز جمهوری اسلامی روی برگردانده‌اند، و حتی نارضایتی به کف خیابان برای عبور از انقلاب و نظام رسیده و مردم فقط براندازی نظام را می‌خواهند.

سوی دیگر، روایت فروکش کردن آشوب‌ها به دلایل مختلف از جمله عدم همراهی مردم با براندازان است. در این روایت، آشوب خیابانی شکست خورده و حالا پس از «مانور قدرت نظام» با عفو گسترده‌ای که شامل بسیاری از محکومان و متهمان آشوب اخیر هم شد، نوبت به «نمایش قدرت مردم» در راهپیمایی ۲۲ بهمن رسید.

مدعیان براندازی جمهوری اسلامی، از روز‌های قبل، برنامه یک کنفرانس را برای شب ۲۲ بهمن در دانشگاهی در واشنگتن چیده بودند تا نمایش اتحاد آنان باشد در شب سالروز پیروزی انقلاب اسلامی. اما همان اسم کنفرانس و نفس برگزاری چنین موضوعی در شرایطی که خود پیش از این، به نوعی دیگر وصفش کرده بودند، جالب توجه بود: کنفرانس «آینده جنبش دموکراسی برای ایران». جریانی که قرار بود ظرف چند ماه پیروز شود و کاری کند که جمهوری اسلامی برف امسال را نبیند، حالا در شب سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و تقریباً همزمان با موعد الله اکبر گفتن هر ساله مردم ایران بر پشت‌بام خانه‌ها، کنفرانسی برای بررسی وضعیت آینده خود برگزار می‌کند. قرار بود آینده جمهوری اسلامی را از بین ببرد و حالا نگران آینده خود شده است! همین نکته، اولین و مهم‌ترین دلیل برای آن است که این نشست را دورهمی شکست خوردگان بنامیم.

اولین عکس از کنفرانس مذکور، رضا پهلوی، نازنین بنیادی، مسیح علینژاد و حامد اسماعیلیون را پشت یک میز نشان می‌دهد که قرار است نمایش وحدت براندازان باشد. با این حال تبلیغات پیش از برگزاری کنفرانس، خبر از حضور هشت چهره از لیدر‌های برانداز را می‌داد. قرار بود شیرین عبادی، عبدالله مهتدی، گلشیفته فراهانی و علی کریمی هم در این نشست حاضر باشند، اما نیامدند و سه تن از آن‌ها به فرستادن پیام ویدئویی بسنده کردند و علی کریمی حتی همان ویدئو را هم نفرستاد.

آنچه در همان نگاه اول، از این عکس توی چشم می‌آمد، نامتجانسی افراد بود. رضا پهلوی با ادعای شاهزادگی و ولیعهدی و شاهی ایران کنار نازنین بنیادی، یک رقاص شو‌های درجه چندم که حتی بلد نیست به درستی فارسی صحبت بکند، در کنار یک خبرنگاری که با سرویس‌های امنیتی خارجی خودش را بالا کشید، در کنار فردی که صرف کشته شدن همسر و فرزندش در هواپیمای اوکراینی و به عنوان سخنگوی خودخوانده داغدیدگان این هواپیما ادا‌های مبارزه سیاسی درمی‌آورد، جمع ناهمگنی بودند. این میان پیوند‌های سیاسی هر کدام از این جماعت هم جالب توجه است، از سلطنت‌طلب تا منافق ذیل لیدری سازمان جاسوسی امریکا گرد آمده‌اند تا برای ایران برنامه بچینند!

حامد اسماعیلیون تلاش کرد بگوید رهبری این کنفرانس از داخل کشور است: «تمام راهنمایی‌ها و حتی تشکیل شدن این جمع با کمک فعالان در داخل ایران بوده است. ما اسم نمی‌بریم برای اینکه نمی‌خواهیم امنیت آن‌ها را به خطر بیندازیم. ولی اطمینان خاطر می‌دهد که راهنمایی‌ها و حتی متن از داخل ایران می‌آید. نقش ما به بحث گذاشتن آن است.» با این حال تلاش او بی فایده بود، وقتی همه برنامه‌ای که این جمع برای پیروزی خود داشتند، دفاع از «تحریم غربی‌ها علیه ایران» بود، یعنی چشم داشتن به کشور‌های دیگر برای مبارزه علیه ایران و عدم استقلال. جنبشی که بخواهد با وابستگی، کار را پیش ببرد و حتی ابایی هم از بیان این وابستگی نداشته باشد، بر فرض موفقیت در براندازی، آیا می‌تواند دولت مستقل تشکیل دهد یا همچنان باید فلان دولت غربی تصمیم بگیرد که مثلاً چه کسی وزیر باشد؟

نازنین بنیادی در این نشست صراحتاً گفت که ما از وضع تحریم‌ها حمایت می‌کنیم، اما از آن مهم‌تر اعمال تحریم‌هاست تا شریان تغذیه مالی قطع شود. رضا پهلوی هم با التماس از قدرت‌های خارجی گفت که پشت ما را خالی نکنید و وجه‌المصالحه قرار ندهید.

عدم استقلال، دومین دلیل است که نشان می‌دهد این نشست، دورهمی شکست خوردگان بود. اگر جنبش «زن، زندگی، آزادی» پایگاه اجتماعی و اگر قدرت ایجاد تغییر در ایران داشت، آیا لازم بود دست به دامن بیگانگان شود؟

از سویی، خود تحریم نشانگر ضعف است. تحریم فشار بر مردم است و جریانی که مدعی حقوق مردم است، چرا باید آن‌قدر در بسیج مردمی ناتوان باشد که رو به حمایت از فشار بر مردم بیاورد؟! و جالب آنکه عیان شد که جز همان تحریم هیچ برنامه‌ای ندارند!

آن ادعای هماهنگی با داخل هم به نظر دروغ می‌رسید و هیچ قرینه‌ای که بتواند آن را ثابت کند، وجود ندارد. دروغی که گفته شد تا بتواند به پیاده نظام داخل و خارج روحیه بدهد که خود را نبازید و همه هماهنگ هستیم؛ و گفته شد تا ژست ایرانی بودن جنبش تقویت شود، اما دم خروس وابستگی به بیگانه از آن نمایان شد.

حضور ویدئویی یکی از سران تجزیه‌طلب ایرانی یعنی عبدالله مهتدی هم در این نشست، نشان دیگری بر دست خالی براندازان بود. وقتی توان مقابله با قدرت مردمی و بومی حکومت را ندارند، حتی از هم‌پیمانی با تجزیه‌طلب‌ها هم ابایی ندارند و با چندپاره کردن ایران می‌خواهند به هدف خود برسند؛ و آخرین نکته، زمان انتخاب شده برای کنفرانس بود. لحظات آغازین کنفرانس در واشنگتن، با فریاد‌های الله اکبر مردم بر پشت بام خانه‌ها در ایران به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مصادف شده بود و فردای آن هم همه آن‌هایی که در جهان، اخبار سیاسی حول ایران را دنبال می‌کنند، خیره به جمعیت راهپیمایان ایرانی در روز ۲۲ بهمن بودند و کنفرانس مذکور زیر آوار فیلم و عکس‌های راهپیمایی این روز ماند و همان قدری هم که باید، دیده نشد. تصورشان این بود با این همزمانی، گرامیداشت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را زیر سؤال می‌برند، اما باعث کمرنگ‌تر شدن خودشان شدند.

در نهایت هم پاسخ خود را از مردم ایران گرفتند و جمعیت راهپیمایان ۲۲ بهمن نشان داد که آن‌ها واقعاً شکست خورده‌اند.

منبع: روزنامه جوان

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها