بیانیه موسوی؛ کپی برابر اصل اپوزیسیون و البته پرتناقض

اصلاح طلبان از او اعلام برائت می کنند؟

کد خبر: 1203093

در تمام این سالها یکی از از مطالبات نخبگان و جامعه از جریان اصلاحات آن بوده است که موضع خود را در قبال موسوی مشخص کند. این که آیا آنها هنوز او را در زمره نیروهای نزدیک به خود تلقی می کنند یا از او اعلام برائت می کنند.

اصلاح طلبان از او اعلام برائت می کنند؟

گروه سیاست سایت فردا: اخیرا میرحسین موسوی بیانیه صادر کرده و در ادامه رویه ساختارشکنانه خود گفته که باید قانون اساسی جدیدی نوشته شود. او در این بیانیه اشاره کرده است که دیگر اجرای قانون اساسی کنونی ضرورت ندارد و باید به سمت نظمی جدید حرکت کرد. ادبیاتی که هم کپی از روی اپوزیسیون برانداز است و هم در خود تناقض دارد. از این بیانیه چنین برداشت می‌شود که موسوی علنا از نظام جمهوری اسلامی عبور کرده است و به نوعی می خواهد نقش لیدری جریان اپوزیسیون را ایفا کند البته از مواضع پیشین او نیز چنین برداشت می شد که دیگر اعتقادی به نظامی که روزگاری نخست وزیرش بود، ندارد. اگر بیانیه پیشین او را نیز بررسی کنیم درمی یابیم که تحلیل های او از شرایط داخلی و سیاست خارجی کاملا در چارچوب گفتاری ضدانقلاب می گنجد؛ مشخصا آنجا که مقابله با دشمنان تکفیری در خارج از مرزها را زیر سوال می برد و به سردار شهید همدانی اهانت می کند.

در تمام این سالها یکی از از مطالبات نخبگان و جامعه از جریان اصلاحات آن بوده است که موضع خود را در قبال موسوی مشخص کند. این که آیا آنها هنوز او را در زمره نیروهای نزدیک به خود تلقی می کنند یا از او اعلام برائت می کنند. اصلاح طلبان هواره سعی کرده‌اند مواضع غیر اصولی موسوی را نادیده بگیرند و به نوعی سعی کنند هم با او باشند و هم پیامدهای سخنان رادیکال او را  نپذیرند.

ضرورت موضع گیری اصلاح طلبان نه فقط درباره مواضع موسوی بلکه درباره ناآرامی های ماه های گذشته نیز احساس می شود اما آنها از این موضوع نیز شانه خالی کردند و و باز هم همین رویکرد محافظه کارانه را در پیش گرفته اند. اکنون لازم است احزاب قانونی جبهه اصلاحات و نیروهای آن که خود را داخل در نظام جمهوری اسلامی تعریف می کنند و انتظار دارند در هر انتخابات از مواهب نظام تقنینی انتخابات استفاده کنند، موضع خود را در قبال گروه ها و افرادی که مواضعی خلاف نظام می گیرند، روشن کنند و شاید بیانیه اخیر موسوی حجت را بر آنها تمام کرد که یا سمت نظام بایستند یا سمت ضد انقلاب؛ برای مثال حزب کارگزاران سازندگی که بارها اعلام کرده است همه نخبگان باید حول محور رهبری قرار بگیرند یا دیگر اصلاح طلبانی که خود را قائل به رعایت چارچوب ها می دانند و در مجموع اصلاح طلبان میانه رو باید تکلیف خود را با نیرویی که روزگاری حمایتشان پشت سرش بوده است، روشن کنند.

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها