«فردا» گزارش می‌دهد:

آیا دوگانه «پارلمان-شورای اروپا» واقعی است؟!

کد خبر: 1202881

بسیاری از تحلیلگران حوزه روابط بین الملل اذعان دارند که رفتارها و تصمیم سازی های مجموعه‌ای مانند اتحادیه اروپا در «خلاء» شکل نمی گیرد!

آیا دوگانه «پارلمان-شورای اروپا» واقعی است؟!

گروه سیاست سایت فردا/ حنیف غفاری: مصوبه پیشنهادی اخیر پارلمان اروپا در قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمره گروههای تروریستی، اگرچه به لحاط قانونی و اجرایی  الزام آور محسوب نمی شود، اما دارای ابعاد راهبردی قابل تاملی است که توجه به آنها، در کلیت و ظرایف استمرار مناسبات تهران و اتحادیه اروپا نقش به سزایی ایفا می کند. به لحاظ حقوقی، برخی دولتهای اروپایی معتقدند که قرار دادن نهاد نظامی رسمی یک کشور( سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در گروههای تروریستی، از زیرساختهای تقنینی و اجرایی لازم برخوردار نیست و هزینه های اجرایی شدن آن به مراتب از مسکوت ماندن آن برای اتحادیه اروپا بیشتر است. فراتر از آن، «احساسی» خوانده شدن مصوبه اخیرپارلمان اروپا از سوی جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ( در تماس تلفنی اخیر وزیر امورخارجه کشورمان) بیانگر فقدان همین جوانب زیرساختی وحقوقی می باشد. در چنین شرایطی محتمل خواهدبود که مقامات اروپایی صرفا به اقدام اولیه پارلمان اروپا در تروریستی خواندن سپاه( در حد همان مصوبه غیرالزام‌آور) اکتفا کنند. همچنین در بسته چهارم شورای اروپا نیز تحریمهایی علیه سپاه پاسداران (در سطح برخی مقامات ارشد و شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران) اعمال شد تا مقامات اجرایی اروپا، در یک ظاهری سازی، آن را مکمل اقدام اخیر پارلمان اروپا قلمداد کنند!

نمی توان رفتار پارلمان اروپا  را بدون در نظر گرفتن «ثوابت کلان امنیتی» مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. بسیاری از تحلیلگران حوزه روابط بین الملل اذعان دارند که رفتارها  و تصمیم سازی‌های مجموعه‌ای مانند اتحادیه اروپا  در «خلاء» شکل نمی گیرد! در این حوزه نیز باید بر روی اهداف پنهان غرب درخلق دوگانه "پارلمان-شورای اروپا"تمرکزی ویژه داشت. بدون شک مقامات ارشد اجرایی اتحادیه اروپا به خوبی آگاه هستند که مصوبه اخیر پارلمان اروپا در عمل به دلیل عدم همراهی دولتها( که متاثر از واقعیات منطقه غرب آسیا و نظام بین الملل است) راه به جایی نخواهد برد، اما خلق این دوگانگی هدفمند ( پارلمان اروپا-شورای اروپا) در ذیل استراتژی "مهار حداکثری ایران " قابل تفسیر است. بر اساس این استراتژی، هر گونه اهرم فشار تبلیغاتی و سیاسی علیه ایران ( حتی اگرجنبه اجرایی پیدا نکند) می تواند حکم عاملی بازدارنده را در استمرار سیاستهای راهبردی و منطقه ای ایران ایفا کند. ضمن آنکه مقامات اروپایی قصد دارند از این دوگانگی هدفمند، در مسیر امتیازگیری از تهران درمذاکرات احیای برجام که در حوزه دیپلماسی پنهان غرب کمامان موضوعیت و اولویت دارد، استفاده کنند. بدیهی است که درمواجهه با این روند، باید آگاهانه و قاطعانه عمل کرد. واشنگتن ، اتحادیه اروپا برخلاف توصیه هایی که برخی سیاستمداران و دیپلماتها در کشورهای غربی داشتند،به جای تقویت شاخصه عقلانیت در رفتار خود نسبت به ایران، به جای تنش زدایی به تنش زایی مزمن روی آوردند. نتیجه این روند طی ماههای اخیر، تشدید پیچیدگی ها و غلبه عوامل فرامتنی ومحیطی بر عوامل متنی ( مانند مذاکرات احیای برجام ) بوده است.

بدیهی است که چنین فرصت سوزی و تهدید زدایی آشکاری باید در ذیل یک قالب راهبردی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد! استراتژی مشترک آمریکایی- اروپایی «اعمال فشار حداکثری بر ایران» معطوف به یک هدف اصلی ، یعنی «مهار همه‌جانبه ایران قدرتمند» تعریف می گردد. شانتاژ اخیر پارلمان اروپا نیزجزئی از همین منظومه طراحی شده محسوب می شود.  بنابراین، در تحلیل رفتارهای ضد ایرانی  آمریکا و پارلمان اروپاو همچنین خلق دوگانه ای کاذب میان "پارلمان اروپا-شورای اروپا" باید همپوشانی تاکتیکی و راهبردی این دودر مواجهه با کشورمان را در نظر گرفت. بهتر است مقامات غربی این حقیقت مطلق را درک کنند که دوران بزرگنمایی، دروغ‌گویییا حتی خلق فاکتورهای فرا متنیبا هدف تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران( به سود منافع غرب) به پایان رسیده است.عجز یا انکار غرب در قبال این قاعده آشکار، قطعا برای آمریکا و اروپا هزینه های سختی خواهد داشت....

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها