متن كامل گزارش آمانو درباره برنامه هستهاي ايران
اجراي توافقنامه پادمانهاي انپيتي و مفاد مرتبط با قطعنامههاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران
فارس: مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي در گزارش جديد خود درباره برنامه هستهاي ايران بر نبود انحراف در فعاليتهاي هستهاي تهران تاكيد كرد. "يوكيو آمانو " مدير كل ژاپني آژانس بينالمللي انرژي اتمي گزارش جديد خود درباره برنامه هستهاي ايران را دوشنبه شب منتشر كرد كه متن كامل آن به شرح زير است: *** اجراي توافقنامه پادمانهاي انپيتي و مفاد مرتبط با قطعنامههاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران گزارش مديركل 1. اين گزارش مديركل به شوراي حكام و ،بطور موازي، به شوراي امنيت درباره اجراي توافقنامه پادمانهاي انپيتي و مفاد مرتبط با قطعنامههاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران است. اين گزارش به تحولات پس از گزارش قبلي در مي 2010 ميپردازد. 2. شوراي امنيت در 9 ژوئن 2010 قطعنامه 1929 (2010) را تصويب كرد كه بر اساس آن: * شوراي امنيت تاييد كرد كه ايران به درخواستهاي شوراي حكام نپرداخته و از قطعنامههاي 1696 (2006), 1737 (2006), 1747 (2007)، 1803 (2008) شوراي امنيت پيروي نكرده است. * شوراي امنيت تاييد كرد كه ايران، بدون تاخير بيشتر، بايد اقدامات درخواست شده توسط شوراي حكام در قطعنامههاي GOV/2006/14 و GOV/2009/82 را انجام دهد. * شوراي امنيت بر اين نكته صحه گذاشت كه ايران، بدون تاخير بيشتر، بايد اقدامات تصريح شده در بند 2 قطعنامه 1737 (2006) (تعليق تمام فعاليتهاي بازفرآوري و مرتبط غنيسازي بعلاوه كار بر روي فعاليتهاي مرتبط رآكتور آب سنگين) را انجام دهد. * شوراي امنيت مجدد تصريح كرد كه ايران بايد بطور كامل با آژانس بينالمللي انرژي اتمي در زمينه تمام مسائل باقيمانده به ويژه آنهايي كه نگرانيها درباره ابعاد احتمالي نظامي برنامه هستهاي ايران را افزايش ميدهند، همكاري كند كه اين همكاري شامل تامين دسترسي به تمام سايتها، تجهيزات، اشخاص و مدارك مورد درخواست آژانس ميشود؛ * شوراي امنيت تصميم گرفت كه ايران بايد، بدون تاخير، به توافق پادمانهاي خود بطور كامل و بدون هيچگونه شرطي پايبند باشد كه اين شامل بكارگيري كد تعديل شده 3.1 ترتيبات اجرايي ميشود؛ اين شورا از ايران خواست تا موكدا مطابق با مفاد پروتكل الحاقي اقدام كرده و سريعا آن را بپذيرد؛ شوراي امنيت تاكيد كرد كه مطابق ماده 24 و 39 توافق پادمانهاي ايران، توافق پادمانهاي ايران و ترتيبات اجرايي آن شامل كد تعديل شده 3.1 بطور يكجانبه توسط ايران قابل اصلاح يا تغيير نيستند. شورا خاطر نشان كرد كه مكانيزمي در توافق براي تعليق هر يك از مفاد ترتيبات اجرايي وجود ندارد؛ * شوراي امنيت مجدد تاكيد كرد كه ايران مطابق با الزامات خود تحت قطعنامههاي قبلي مبني بر تعليق تمام فعاليتهاي مرتبط غنيسازي، رآكتور آب سنگين و بازفرآوري، نبايد كار ساخت و ساز در هر يك از تاسيسات جديد غنيسازي اورانيوم، بازفرآوري يا مرتبط با آب سنگين را آغاز كند و بايد هر گونه ساخت و ساز در حال جريان چنين تاسيساتي را متوقف كند. * شوراي امنيت از مديركل خواست تا تمام گزارشهاي مديركل درباره بكارگيري پادمانها در ايران را به شوراي امنيت انتقال دهد؛ * شوراي امنيت از مديركل خواست تا طي 90 روز گزارشي را درباره اينكه آيا ايران تعليق تمام فعاليتهاي ذكر شده در قطعنامه1737 (2006) را اجرايي كرده و به تعليق آنها ادامه داده است يا نه، تهيه كند. شوراي همچنين از مديركل خواست تا گزارشي را درباره روند پايبندي ايران به تمام گامهاي مورد نياز شوراي حكام و به ساير مفاد قطعنامههاي 1737 (2006), 1747 (2007), 1803 (2008) و 1929 (2010) تهيه كند. A. فعاليتهاي مرتبط غنيسازي فعلي A.1. نطنز: تاسيسات غنيسازي سوخت و تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت 3. تاسيسات غنيسازي سوخت: دو سالن آبشاري در تاسيسات غنيسازي سوخت وجود دارند: سالن آبشاري A و سالن آبشاري B. با توجه به اطلاعات طراحي ارائه شده توسط ايران، 8 واحد (واحدهاي A21 تا A28) براي توليد سالن A، با 18 آبشار در هر واحد برنامهريزي ميشوند. اطلاعات طراحي مفصلي درباره سالت توليد B ارائه نشده است. 4. ايران در 28 آگوست 2010 گاز هگزا فلورايد اورانيوم طبيعي (يواف6) را به 17 آبشار واحد A24، 6 آبشار واحد A26 در تاسيسات غنيسازي سوخت تزريق ميكرد. تمام 18 آبشار واحد A28 و آبشار باقيمانده واحد A24 و باقي 12 آبشار واحد A26 ( شش آبشاري كه تحت خلأ بودند) همچنين نصب شدند، اما هگزا فلورايد اورانيوم در آنها تزريق نميشد. تا آن تاريخ، تمام سانتريفيوژهاي نصب شده شامل ماشينهاي IR-1، كه از آن 164 عدد در هر آبشار وجود دارد، هستند. كار نصب در واحدهاي A21، A22، A23، A25 و A27 ادامه داشت اما هيچ سانتريفيوژي نصب نشده بود. تا تاريخ 28 آگوست 2010، هيچ كار نصبي در سالن توليد B نشده بود. 5. آژانس در 22 نوامبر 2009 يك راستيآزمايي فهرست اقلام فيزيكي در تاسيسات غنيسازي سوخت انجام داد. آژانس با مدنظر قرار دادن اطلاعات جديد ارائه شده توسط ايران، به ارزيابي خود از تعادل مواد براي دوره 18 نوامبر 2008 تا 22 نوامبر 2009 ادامه ميدهد. ايران در نامههايي به تاريخ 9 آگوست 2010 و 17 آگوست 2010 به آژانس اطلاع داد كه مقدار مواد هستهاي در تاسيسات را كم تخمين زده بود و يك برآورد بازبيني شده را ارائه كرد. ايران همچنين درباره اينكه چگونه قصد داشت سيستم حسابداري مواد هستهاي تاسيسات را بهبود بخشد، به آژانس اطلاع داد. آژانس تا زماني كه ارزيابي آن كامل شود، نميتوان تعادل مواد هستهاي را تاييد كند. 6. ايران تخمين زده است كه بين 23 نوامبر 2009 و 6 آگوست 2010، 995 كيلوگرم ديگر يواف6 با درصد غناي پايين توليد كرده است، كه بنابراين مجموع توليد يواف6 با درصد غناي پايين از فوريه 2007 تا كنون به دو هزار و 803 كيلوگرم ميرسد. مواد هستهاي در تاسيسات غنيسازي سوخت (شامل تزريق، محصول و دورريز) بعلاوه تمام آبشارهاي نصب شده و ايستگاههاي تزريق و تخليه تحت نظارت و كنترل آژانس باقي هستند. آژانس در نامهاي به تاريخ 19 جولاي 2010، شماري از اتفاقات شامل شكستن مهر و موم توسط اپراتور در تاسيسات غنيسازي سوخت را به ايران يادآوري كرد. ايران در نامهاي به تاريخ 9 آگوست 2010 اطلاعات بيشتري را درباره اين اتفاقات ارائه كرده و اعلام كرد كه شكستن مهر و مومها اتفاقي بوده و "تمام توصيهها و آموزشهاي لازم به اپراتور به منظور مراقبت و كنترل بيشتر در اين زمينه ارائه شده است. " نتايج پادمانهاي شكستن مهر و مومها توسط آژانس و بر اساس تكميل راستيآزمايي فهرست اقلام فيزيكي بعدي كه در حال حاضر براي اكتبر 2010 برنامهريزي شده است، ارزيابي خواهد شد. 7. آژانس از فوريه 2007 شمار زيادي نمونههاي محيطي در تاسيسات غنيسازي سوخت گرفته است كه نتايج آنها نشان از سطح غنيسازي اورانيوم كمتر از 5 درصد اورانيوم 235 دارد. در يك نتيجه جديد، تعداد كمي از موادي از نمونههاي گرفته شده در ناحيه آبشاري با سطح غنيسازي بين 5 درصد و 7.1 درصد اورانيوم 235 تشخيص داده شدند كه اين ميزان بيشتر از سطح اعلام شده در پرسشنامه اطلاعات طراحي بود. آژانس در نامهاي به تاريخ 13 آگوست 2010 به ايران درباره اين موضوع اطلاع داد و توضيحاتي را در اين زمينه خواستار شد. ايران در نامههايي به تاريخ 17 آگوست 2010 و يكم سپتامبر 2010 توضيحات احتمالي را به همراه نكات تاييد كننده، براي حضور اين مواد ارائه كرد. توضيحات ايران با يافتههاي آژانس مغاير نيست. 8. تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت: تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت يك مركز تحقيق و توسعه و يك مركز آزمايشي توليد اورانيوم با درصد غناي پايين است كه براي اولين بار در اكتبر 2003 عملياتي شد. اين تاسيسات يك سالن دارد كه ميتواند 6 آبشار را در خود جاي دهد. آبشارهاي 1 و 6 كه هر كدام ميتوانند 164 ماشين داشته باشند، به منظور توليد اورانيوم با درصد غناي پايين كه تا 20 درصد اورانيوم-235 غنيسازي ميشوند، طراحي ميشوند. بخش ديگر سالن آبشار به عنوان ناحيه تحقيق و توسعه طراحي ميشوند. 9. در ناحيه تحقيق و توسعه تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت، بين تاريخ 22 مي 2010 و 20 آگوست 2010، مجموع 84 كيلوگرم يواف6 طبيعي به يك آبشار IR-4 با 20 دستگاه، آبشار IR-2m با 20 دستگاه و سانتريفيوژهاي تكي IR-1، IR-2m و IR-4 تزريق شد. در اين ناحيه هيچ اورانيوم با درصد غناي پايين تخليه نميشود چونكه محصول و دورريز اين فعاليت تحقيق و توسعه در پايان فرآيند باز تركيب ميشوند. 10. ايران در 9 فوريه 2010 تزريق يواف6 با درصد غناي پايين را به آبشار يك با هدف اعلام شده مبني بر توليد يواف6 غنيشده تا 20 درصد اورانيوم 235 به عنوان سوخت رآكتور تحقيقاتي تهران، آغاز كرد. ايران متعاقبا به آژانس اطلاع داد كه قصد دارد يك آبشار دوم IR-1 با 164 دستگاه (6 آبشاري) را در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت نصب كرده و آن را به آبشار يك و با هدف كاهش دورريز غنيسازي از 2 درصد به 0.7 درصد اورانيوم235 متصل كند. افزايش سطح غنيسازي و همچنين ارتباط دو آبشار مستلزم رويكرد جديد پادمانها بود كه از 15 مه 2010 اجرا شده است. 11. ايران طي نامهاي كه در تاريخ 30 ژوئن 2010 نوشته شده بود، به آژانس اتمي اطلاع داد كه قصد دارد تزريق اورانيوم با درصد غناي پايين به آبشارهاي 1 و 6 متصل شده را آغاز كند و بر همين اساس نيز از آژانس درخواست كرد تا ترتيباتي را مجددا اتخاذ كند كه به ايران اجازه دهد تا اين دو آبشار را طبق برنامه راهاندازي كند. آژانس نيز در تاريخ 3 ژوئيه 2010 به اين درخواست جامه عمل پوشاند. ايران در تاريخ 17 ژوئيه 2010 به آژانس اطلاع داد كه تزريق دورريزها به آبشار 6 از آبشار 1 را در تاريخ 13 ژوئيه 2010 آغاز كرده است. 12. ايران تخمين زده است كه در تاريخ 9 فوريه تا 20 آگوست 2010، مجموعاً حدود 310 كيلوگرم هگزا فلوريد اورانيوم غنيشده در تأسيسات غنيسازي سوخت به آبشار1 تزريق شد و 22 كيلوگرم هگزا فلوريد اورانيوم غنيشده تا "اورانيوم-235 " 20 درصد نيز توليد شد. هگزا فلوريد اورانيوم توليد شده به طور مرتب توسط ايران از آبشار1 تخليه و به درون سيلندري با گنجايش حدود 25 كيلوگرم هگزا فلوريد اورانيوم بارگذاري ميشود. اين مواد تحت نظارت و بازرسي آژانس است. ايران اعلام كرده است كه وقتي ظرفيت اين سيلندر تكميل ميشود، پس از آنكه آژانس اتمي از اين مواد براي انجام تحليل تخريبي نمونهبرداري كرد، هگزا فلورايد اورانيوم موجود در آن را همگن خواهد كرد. 13. از تاريخ 7 آوريل 2010 به بعد، نتايج نمونههاي محيطي گرفتهشده از تأسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت نشان ميدهد كه در اين تأسيسات، مراحل غنيسازي از حداكثر سطح غنيسازي مطرح شده در پرسشنامه اطلاعات طراحي (كه كمتر از 20 درصد غنيسازي اورانيوم-235 است) فراتر نرفته است. A.2. قم: تأسيسات غنيسازي سوختي فردو 14. ايران در سپتامبر 2009، به آژانس اتمي اطلاع داد كه در حال ساخت تأسيسات غنيسازي سوختي فردو است كه در نزديكي شهر قم واقع شده است. آژانس تأييد كرد كه تأسيسات غنيسازي سوختي فردو با هدف در بر گرفتن 16 آبشار با مجموع حدود 3 هزار سانتريفيوژ ساخته شده است. 15. آژانس اتمي چندين بار از ايران خواسته است تا اطلاعات بيشتري را در رابطه با زمانبندي مراحل طراحي و ساخت تأسيسات غنيسازي سوختي فردو به همراه هدف اوليه اين سايت ارائه دهد. ايران نيز در پاسخ به اين درخواست اعلام كرده است كه "مكان اين سايت [در نزديكي قم] از ابتدا به عنوان منطقه كلي پناهگاههاي احتمالي پدافند غيرعامل با موارد كاربرد گوناگون در نظرگرفته شده است. سپس اين مكان در نيمه دوم سال 2007، براي ساخت اين تأسيسات غنيسازي در نظر گرفته شده است ". آژانس اتمي نيز بر ضرورت دسترسي به شركتهاي دخيل در طراحي و ساختوساز تأسيسات غنيسازي فردو تأكيد كرده است. آژانس به ايران اطلاع داده است كه اطلاعات بسيار زيادي از تعدادي از منابع دريافت كرده است كه نشان ميدهد كار طراحي اين تأسيسات در سال 2006 آغاز شده بود. ايران در تاريخ 4 ژوئن 2010، در نامهاي به مديركل آژانس اعلام كرد كه "هيچ مبناي قانوني " كه طبق آن آژانس بتواند اطلاعات مربوط به زمانبندي و هدف ايجاد تأسيسات غنيسازي فردو را درخواست كند، وجود ندارد و آژانس نيز "ملزم به مطرح كردن هيچ سؤالي فراتر از توافق پادمانها نيست ". آژانس اتمي معتقد است كه سؤالاتي كه مطرح كرده است در چارچوب توافق پادمانها است و اطلاعات درخواست شده نيز براي تأييد زمانبندي و هدف اصلي تأسيسات غنيسازي سوختي فردو توسط آژانس اتمي به منظور ايجاد اطمينان از اين امر كه اظهارات ايران كامل و صحيح است، ضروري است. 16. ايران در پاسخ به درخواست آژانس مبني بر ارائه پرسشنامه كامل اطلاعات طراحي تأسيسات غنيسازي سوختي فردو، ضمن تسليم نامهاي به مديركل آژانس در تاريخ 4 ژوئن 2010، اعلام كرد كه "به تعهدات خود در ارتباط با پرسشنامه اطلاعات طراحي تأسيسات غنيسازي سوختي فردو تحت توافقنامه پادماني خود عمل كرده است ". آژانس اتمي چندين بار به ايران اطلاع داده است كه معتقد است بر اساس وضعيت كنوني ساختوساز اين تأسيسات، اطلاعات بيشتري بايد در اختيار ايران قرار گيرد و اين اطلاعات بايد در پرسشنامه اطلاعات طراحي گنجانده شود. 17. آژانس اتمي از ماه اكتبر سال 2009 به طور متوسط هر ماه يك راستيآزمايي اطلاعات طراحي در تأسيسات غنيسازي سوختي فردو به انجام رسانده است. آژانس تأييد كرده است كه ساختوساز اين تأسيسات در حال جريان است. از 28 آگوست 2010 به بعد هيچ سانتريفوژي وارد اين تأسيسات نشده است. در نتايج نمونههاي محيطي گرفته شده در تأسيسات غنيسازي سوختي فردو تا تاريخ 16 فوريه 2010 به هيچ عنوان هيچ نشانهاي از وجود اورانيوم غنيشده نبود. A.3. ديگر فعاليتهاي مرتبط غنيسازي 18. با توجه به اظهارات ايران در تاريخ 7 فوريه 2010 مبني بر اينكه فناوري غنيسازي اورانيوم ليزري در اختيار دارد و همچنين اظهارات اين كشور در تاريخ 9 آوريل 2010 در ارتباط با توسعه نسل سوم سانتريفيوژها، آژانس اتمي طي نامهاي به ايران در تاريخ 18 آگوست 2010 بر درخواست پيشين خود مجددا تأكيد كرد مبني بر اينكه ايران امكان دسترسي به مكانهاي بيشتر مرتبط با توليد سانتريفيوژها، تحقيق و توسعه در خصوص غنيسازي اورانيوم (شامل غنيسازي ليزري) و فعاليتهاي مرتبط با اكتشاف و آسياب اورانيوم را [براي آژانس] فراهم آورد. ايران در پاسخ به اين درخواست در تاريخ 21 آگوست 2010، هيچ يك از اطلاعات درخواستي را در اختيار آژانس قرار نداد و در عوض تأكيد كرد كه به "همكاري خود با آژانس تحت توافقنامه پادمانهاي خود ادامه ميدهد ". A.فعاليتهاي بازفرآوري 19. آژانس اتمي به نظارت بر استفاده از سلولهاي داغ در راكتور تحقيقاتي تهران و تأسيسات توليد راديوايزوتوپ موليبدنيوم، يد و زنون (MIX) ادامه داده است. آژانس يك بازرسي و يك راستيآزمايي اطلاعات طراحي را در راكتور تحقيقاتي تهران در تاريخ اول آگوست 2010 و همچنين يك راستيآزمايي اطلاعات طراحي در تأسيسات توليد راديو ايزوتوپ موليبدنيوم، يد و زنون نيز در تاريخ 31 ژوئيه 2010 انجام داده است. هيچ نشانهاي از فعاليتهاي مرتبط با بازفرآوري در اين تأسيسات وجود نداشت. در حاليكه ايران اعلام كرده است هيچ گونه فعاليت مرتبط با بازفرآوري در اين كشور ندارد، آژانس اين امر را فقط در ارتباط با اين دو تأسيسات ميتواند تأييد كند، همانگونه كه پروتكل الحاقي ايران اجرا نشده است. B.پروژههاي مرتبط با راكتور آب سنگين 20. همانگونه كه در گزارشهاي پيشين مديركل آژانس اشاره شد، آژانس، آنچنان كه شوراي امنيت ملزم دانسته بود، درخواست كرده است كه ايران ترتيبات لازم را اتخاذ كند تا دسترسي هر چه سريعتر آژانس به موارد زير را مهيا كند: مركز توليد آب سنگين؛ آب سنگين ذخيره شده در تأسيسات تبديل اورانيوم به منظور نمونهبرداري؛ و هر مكان ديگري در ايران كه پروژههاي مرتبط آب سنگين در حال انجام هستند. ايران در پاسخ خود به تاريخ 10 فوريه 2010 اعلام كرد كه درخواستهاي آژانس "از آنجايي كه فراتر از توافق پادمانهاي ما است، هيچ مبناي قانوني ندارد " و همچنين اين درخواستها فراتر از قطعنامههاي مرتبط شوراي امنيت است كه "تنها خواستار راستيآزمايي تعليق است ". ايران همچنين اعلام كرد كه فعاليت در پروژههاي مرتبط با آب سنگين را به حالت تعليق در نياورده است. ايران تا آن تاريخ دسترسي درخواستشده را مهيا نكرده است. 21. در 2 آگوست 2010، آژانس يك راستيآزمايي اطلاعات طراحي در راكتور IR-40 در اراك انجام داد. آژانس تأييد كرد كه ساختوساز اين تأسيسات در حال انجام است و ساختوساز ساختمانهاي غيرنظامي تقريبا كامل و برخي تجهيزات مهم در اين تأسيسات نصب شده است. تجهيزات نصب شده شامل جرثقيل اصلي در ساختمان راكتور و فشارسنجي براي سيستم خنككننده راكتور ميشود. بنا به اعلام ايران، راهاندازي راكتور IR-40 هماكنون براي شروع در سال 2013 طراحي شده است. در ساختمان پرتوشيمي، سازه بتوني براي سلولهاي داغ آماده بود، اما هيچ پنجره سلول داغ يا بازوي مكانيكي حاضر نبود. 22. بر اساس تصاوير ماهوارهاي، به نظر ميرسد تأسيسات توليد آب سنگين (HWPP) مجددا در حال فعاليت است. با اين وجود، بدون دسترسي به تأسيسات توليد آب سنگين، آژانس قادر به تأييد اظهارات ايران مبني بر به تعليق در نياوردن فعاليت روي پروژههاي مرتبط با آب سنگين نخواهد بود و در نتيجه نميتواند گزارش كاملي را در اين زمينه ارائه دهد. D. تبديل اورانيوم و توليد سوخت 23. آژانس ارزيابي خود از نتايج راستيآزمايي فهرست اقلام فيزيكي در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان در تاريخ 30 مارس 2010 را نهايي كرد و اين نتيجه حاصل شد كه فهرست اقلام مواد هستهاي در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان از سوي ايران و در راستاي آن نتايج اظهار گرديده است، در چارچوب ابهامات اندازه گيري كه معمولا به همراه تاسيسات تبديل با خصوصيات مشابه وجود دارد. 24. آژانس در تاريخ 4 آگوست 2010 يك راستيآزمايي اطلاعات طراحي در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان انجام داد. در آن زمان، اين تاسيسات هنوز در مرحله تعمير و نگهداري قرار داشت. ايران در نامهاي به تاريخ 4 جولاي 2010 آژانس را مطلع ساخت كه تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان عمليات كامل خود را در تاريخ 23 سپتامبر 2010 از سر خواهد گرفت. به دليل آنكه هيچ هگزا فلورايد اورانيومي (يواف6) از 10 آگوست 2009 در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان توليد نشده است، مقدار كلي اورانيوم به شكل هگزا فلورايد اورانيوم در اين تاسيسات از مارس 2004، 371 تن باقي مانده است (مقداري از آن به تاسيسات غني سازي سوختي و تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت منتقل شده است) كه تحت نظارت و مهار آژانس است. 25. در طي راستيآزمايي اطلاعات طراحي در تاريخ 4 آگوست 2010، ايران آژانس را از نصب تجهيزات در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان براي تبديل هگزافلورايد اورانيوم غني شده تا اورانيوم-235 بيست درصد به اكسيد اورانيوم (U3O8) مطلع ساخت كه براي توليد سوخت براي راكتور تحقيقاتي تهران مورد نياز است و در نوامبر 2010 شروع به كار ميكند. ايران در نامهاي به تاريخ 17 آگوست 2010، آژانس را مطلع ساخت كه آزمايشاتي در خصوص تبديل هگزافلورايد اروانيوم به اكسيد اورانيوم (U3O8) با استفاده از هگزافلورايد مصرف شده در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان در سپتامبر 2011 آغاز خواهد كرد. 26. ايران در نامهاي به تاريخ 28 ژوئن 2010، يك پرسشنامه اطلاعات طراحي به روز شده براي مركز توليد سوخت به آژانس ارائه داد كه در آن اعلام كرده بود توليد سوخت براي راكتور تحقيقاتي تهران در بخشي از يك ساختمان در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان انجام خواهد شد. ايران در نامهاي به تاريخ 17 آگوست 2010 به آژانس اعلام كرد كه در نظر دارد تجهيزات براي توليد سوخت راكتور تحقيقاتي تهران را در نوامبر 2010 نصب كند. آژانس در سوم آگوست 2010 يك راستيآزمايي فهرست اقلام فيزيكي و يك راستيآزمايي اطلاعات طراحي در مركز توليد سوخت انجام داد و تاييد كرد كه هيچ مجموعه، ميله، صفحههاي سوختي جديد براي راكتور IR-40 توليد نشده است. E. ديگر فعاليتها 27. ايران در نامهاي به تاريخ 9 آگوست 2010 به آژانس اطلاع داد كه انتقال سوخت جديد به ساختمان اصلي راكتور در نيروگاه برق هستهاي بوشهر را آغاز ميكند. همانگونه كه در گزارش قبلي مدير كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي آمده است، ايران آژانس را مطلع ساخت كه يك آزمايش فني از مجوعه سوختي را پيش از بارگذاري آنها در قلب راكتور انجام خواهد داد. آژانس در تاريخ 21 آگوست تاييد كرد كه انتقال سوخت جديد به ساختمان راكتور آغاز شده و فعاليتهاي راستي آزمايي مجدد خود را از شروع كرده است. 28. لابراتوار تحقيقاتي چندمنظوره جابر ابن حيان در مركز تحقيقات هستهاي تهران واقع است و يك لابراتوار تحقيقاتي شيمي غيرهستهاي است. آژانس در تاريخ 31 جولاي 2010 يك راستيآزمايي اطلاعات طراحي و يك راستيآزمايي فهرست اقلام فيزيكي در لابراتوار جابر ابن حيان انجام داد، كه در طي آن ايران مجددا آنچه را در راستيآزمايي اطلاعات طراحي 14 آوريل 2010 اعلام كرده بود، تكرار كرد به ويژه فعاليتهاي لابراتوار جابر ابن حيان كه مرتبط با "يك پروژه تحقيقاتي با هدف صرفا مطالعه رفتار الكتروشيميايي يون يورانيل در محلول يونيك " بود، كه در آن از يك محلول نيترات يورانيل استفاده ميشود. ايران همچنين اعلام كرده است كه اين فعاليتهاي آزمايشگاهي هنوز آغاز نشده است. آژانس اتمي به نظارت بر فعاليتهاي تحقيق و توسعه ايران در اين تاسيسات ادامه ميدهد. 29. بر اساس تصاوير ماهوارهاي، آژانس ارزيابي ميكند كه فعاليتهاي مربوط به اكتشاف و تغليظ اورانيوم در منطقه مجتمع توليد اورانيوم بندر عباس ادامه دارد و اينكه فعاليتهاي ساخت و ساز در مجتمع توليد كيك زرد اردكان و در معدن اورانيوم ساغند ادامه دارد. F. اطلاعات طراحي همانگونه كه در گزارشهاي پيشين مدير كل آژانس شرح داده شده، متن تعديل شده بخش عمومي ترتيبات تكميلي موسوم به كد 3.1 براي توافق پادماني ايران كه در سال 2003 به موافقت ايران رسيده، هنوز پابرجاست، با اين همه ايران در سال 2007 تصميم به تعليق اجراي آن گرفت. با وجود آنكه آژانس در موارد زيادي، به ايران يادآوري كرده است كه ملزم به ارائه اطلاعات طراحي بر اساس كد تعديل شده 3.1 است، ايران اجراي كد تعديل شده 3.1 را از سر نگرفته است كه مطابق با تعهد آن بر اساس ترتيبات تكميلي نيست. ايران تنها كشور با فعاليتهاي هستهاي چشمگير است كه داراي يك توافقنامه پادماني جامع پابرجاست كه مفاد كد تعديل شده 3.1 را اجرا نميكند. 31. در مورد هر دو تاسيسات دارخوين و تاسيسات غني سازي سوخت فردو، ايران در موعد مقرر تصميم ساخت يا اجازه ساخت اين تاسيسات را همانگونه كه در كد تعديل شده 3.1 آمده اطلاع رساني نكرده است و فقط به ارائه اطلاعات طراحي محدود آن تاسيسات اكتفا كرده است. ايران همچنين اطلاعات طراحي به روز شده راكتور IR-40 را فراهم نكرده است. 32. آژانس در نامهاي به تاريخ 18 ژوئن 2010 از ايران درخواست كرده است تا اظهارات علي اكبر صالحي معاون رئيس جمهوري و رئيس سازمان انرژي اتمي ايران به يك خبرگزاري ايراني را تاييد كند كه گفته بود ايران در حال طراحي راكتوري شبيه راكتور تحقيقاتي تهران براي توليد راديوايزوتوپهاست. در همان نامه آژانس همچنين درخواست كرد در صورتيكه تصميم ساخت تاسيسات هستهاي جديد توسط ايران اتخاذ شده است، ايران اطلاعات بيشتري در خصوص طراحي و برنامه ساخت آن تاسيسات ارائه كند. ايران در پاسخ آن نامه به تاريخ 23 ژوئن 2010، مجددا تاكيد كرد كه به همكاري خود با آژانس بر اساس موافقتنامه پادماني آن ادامه ميدهد. 33. علي اكبر صالحي در تاريخ 16 آگوست 2010 اعلام كرد كه "مطالعه بر روي مكان 10 مركز غني سازي اورانيوم " پايان يافته است و اينكه "ساخت و ساز يكي از اين تاسيسات تا پايان سال جاري ايراني يعني مارس 2011 آغاز خواهد شد يا ابتداي سال آينده ". در نامهاي به تاريخ 19 آگوست 2010 آژانس از ايران درخواست كرد تا اطلاعات طراحي اوليه آن تاسيسات را ارائه كند. ايران در پاسخ خود به تاريخ 21 آگوست 2010 اطلاعات درخواست شده را ارائه نداد و تنها اعلام كرد كه اطلاعات لازم را در "زمان مقرر " در اختيار آژانس قرار خواهد داد. اين تماسهاي اخير بين ايران و آژانس به دنبال موارد مشابه مرتبط با بيانات عمومي مقامات ايران در رابطه با ساخت و ساز احتمالي تاسيسات هستهاي جديد است. ايران همچنين اعلام كرد اظهارات در خصوص اطلاعات طراحي كه در پاراگرافهاي 30 تا 33 گزارش قبلي مدير كل (GOV/2010/28) آمده است، "هيچگونه اساس قانوني " ندارد. 34. اصلاح تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت براي توليد اورانيوم غني شده تا 20 درصد به صورت اورانيوم-235 مرتبط با اهداف پادماني، از جانب ايران در زمان لازم به اطلاع آژانس نرسيده است تا آژانس روشهاي پادماني آن را تطبيق دهد، همانطور كه ماده 45 توافق پادماني ايران خواسته شده است. G. تعيين بازرسان 35. ايران در نامهاي به تاريخ 3 ژوئن 2010 به مدير كل آژانس اتمي اعلام كرد، از حالا به بعد در صورتيكه اطلاعات محرمانهاي كه بر اساس اجراي توافق پادماني آن در اختيار آژانس قرار گرفته است به هر دليلي به بيرون "درز " پيدا كند و يا به دست رسانهها برسد؛ در اولين واكنش انتصاب بازرس يا بازرسان مرتبط كن لم يكن تلقي خواهد شد. ايران در نامهاي به تاريخ 10 ژوئن 2010 به مدير كل آژانس، با اشاره به "اظهارات اشتباه و نادرست در پاراگراف 28 " گزارش قبلي مدير كل (GOV/2010/28)، به اطلاع آژانس رساند كه به انتصاب دو بازرسي كه اخير بازرسيهايي را در ايران انجام دادهاند، اعتراض دارد. 36. در حاليكه بر اساس توافق پادماني، ايران اجازه اعتراض به انتصاب بازرسان آژانس را دارد، آژانس اين مورد را بر اين اساس رد كرد كه ايران به دنبال توجيه اعتراض خود در اين مورد بوده است. آژانس اعتماد كامل به حرفهاي گرايي و بي طرفي بازرسان مورد نظر دارد همانگونه كه در خصوص تمام بازرسان به همين گونه است، و تاييد ميكند كه گزارش قبلي مدير كل در خصوص اجراي پادمانها در ايران (GOV/2010/28) كاملا دقيق و صحيح است. 37. در جلسهاي با نماينده دائم ايران در آژانس اتمي در تاريخ 20 جولاي 2010، آژانس به اطلاع وي رساند كه اعتراض مكرر توسط ايران به انتصاب بازرسان مجرب در زمينه چرخه و تاسيسات سوخت هستهاي ايران در روند بازرسي مانع ايجاد ميكند و بنا بر اين از توانايي آژانس براي اجراي پادمانهاي موثر و كارآمد در ايران ميكاهد. در اين خصوص، در همان جلسه، آژانس مجدد تقاضا كرد كه ايران تصميم 16 ژانويه 2007 خود در زمينه درخواست از آژانس براي ملغي كردن انتصاب 38 بازرس آژانس را مورد بازبيني مجدد قرار داده و همچنين در زمينه تقاضاهاي خود (مربوط به سال 2006) براي كن لم يكن كردن انتصاب 4 بازرس ديگر كه مجرب در اجراي بازرسي هستند، دوباره تصميم گيري كند. آژانس در عين حال كه از ايران به دليل پذيرفتن پنج بازرس ديگر (در نامههايي از ايران به تاريخ 14 آوريل 2010 و 16 آگوست 2010) تشكر ميكند، همچنان از ايران درخواست ميكند تا اعتراض خود به انتصاب بازرسان مجرب در زمينه چرخه و تاسيسات سوخت هستهاي ايران را ملغي كند. H. ابعاد نظامي احتمالي 38. گزارشهاي پيشين مدير كل آژانس اتمي مسايل باقيمانده مرتبط با ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهاي ايران و اقدامات لازم از سوي ايران براي حل آن مسايل را شرح داده است. در گزارش ماه فوريه مدير كل (GOV/2010/10)، آژانس شماري از موضوعات فني كه براي پرداختن به آن به اتفاق ايران مورد نياز است را شرح داد. با اين همه از آگوست 2008، ايران از بحث درباره مسايل باقيمانده با آژانس يا ارائه هر گونه اطلاعات اضافي يا دسترسي به مكانها يا افراد مورد نياز براي پرداختن به نگرانيهاي آژانس امتناع ورزيده و اعلام كرده است كه ادعاهاي مربوط به ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهاي آن بي اساس هستند و اينكه اطلاعات اطلاعاتي كه آژانس به آنها اشاره ميكند بر اساس اسناد جعلي است. 39. بر اساس يك تحليل كلي كه توسط آژانس با استفاده از تمام اطلاعاتي كه در دسترس آن بوده انجام داده است، آژانس درباره وجود احتمالي فعاليتهاي مرتبط هسته اي گذشته يا جاري فاش نشده مربوط به سازمانهاي نظامي مرتبط از جمله فعاليتهاي مربوط به توسعه يك محفظه كلاهك براي موشك هنوز نگران است. نشانههايي وجود دارد كه شماري از اين فعاليتها ممكن است بعد از 2004 ادامه يافته باشد. 40. ضروري است كه ايران با آژانس در اين مسايل تعامل كند و اينكه آژانس اجازه يابد از تمام سايتهاي مرتبط بازديد كند، به تمام تجهيزات و اسناد مرتبط دسترسي داشته باشد و اجازه داشته باشد تا با تمام افراد مرتبط مصاحبه كند، بدون هيچگونه تاخير بيشتري. گذشت زمان و از بين رفتن احتمالي دسترسي به برخي اطلاعات مرتبط فوريت اين موضوع را افزايش ميدهد. تعامل اساسي و پيش فعال ايران براي براي قادر ساختن آژانس به پيشرفت در زمينه راستي آزمايي صحت و كامل بودن اظهارات ايران ضروري است. I. خلاصه 41. مادامي كه آژانس به راستيآزمايي عدم انحراف مواد هستهاي اعلامي ايران ادامه ميدهد، ايران همكاريهاي لازم به منظور اجازه به آژانس براي تاييد اينكه تمام مواد هستهاي در ايران در فعاليتهاي صلحآميز هستند را فراهم نكرده است. 42. ايران، به طور خاصتر، الزامات ذكر شده در قطعنامههاي شوراي حكام و شوراي امنيت شامل اجراي پروتكل الحاقي كه براي اعتمادسازي در زمينه هدف انحصارا صلحآميز برنامه هستهاي ايران و حل مسائل باقيمانده ضروري هستند را اجرا نمي كند. ايران به طور ويژه نياز به همكاري در زمينه توضيح مسائل باقيمانده كه نگرانيها درباره ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهاي را افزايش ميدهند، دارد و از جمله اين همكاري تامين دسترسي به تمام سايتها، تجهيزات، اشخاص و مدارك مورد درخواست آژانس است. ايران همچنين نياز به اجراي كد تعديل شده 3.1 در زمينه تهيه سريع اطلاعات طراحي دارد. 43. بعلاوه، ايران بر خلاف قطعنامههاي مرتبط شوراي حكام و شوراي امنيت، فعاليتهاي مرتبط غنيسازي را تعليق نكرده است. ايران به فعاليت تاسيسات غنيسازي سوخت و تاسيسات غنيسازي سوخت آزمايشي در نطنز ادامه داده و غنيسازي اورانيوم تا 20 درصد اورانيوم 235 را در تاسيسات غنيسازي سوخت آزمايشي و اكنون در دو آبشار به هم مرتبط را آغاز كرده است. ايران به ساخت تاسيسات غنيسازي سوخت فوردو ادامه داده است. به منظور راستيآزمايي زمانبندي و ماهيت واقعي تاسيسات غنيسازي سوخت آزمايشي، ايران هنوز نيازمند تامين دسترسي آژانس به مدارك طراحي مرتبط و شركتهاي دخيل در طراحي و ساخت تاسيسات است. ايران همچنين نياز به ارائه يك پرسشنامه اطلاعات طراحي كامل براي اين تاسيسات دارد. ايران همچنين اعلام كرده است كه مكانهايي را براي تاسيسات غنيسازي جديد انتخاب كرده است و اينكه ساخت يكي از اين تاسيسات حدود مارس 2011 آغاز خواهد شد، اما اين كشور اطلاعات طراحي مورد نياز و دسترسي مطابق توافق پادمانهاي ايران و ترتيبات اجرايي را در اختيار آژانس قرار نداده است. 44. به طور مشابه، ايران بر خلاف قطعنامههاي مرتبط شوراي حكام و شوراي امنيت به ساخت رآكتور IR-40 و فعاليتهاي مرتبط آب سنگين ادامه داده است. به آژانس اجازه نمونهبرداري از آب سنگين كه در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان ذخيره شده است، داده نشد. همچنين براي آژانس امكان دسترسي به تاسيسات توليد آب سنگين فراهم نشد. مادامي كه آژانس ميتواند گزارش دهد كه ايران بيانيههاي را مبني بر اينكه آن فعاليتها را تعليق نكرده است، آژانس بدون دسترسي كامل به آب سنگين در تاسيسات تبديل اورانيوم، تاسيسات توليد آب سنگين و ساير تاسيسات كه ايران اعلام كرده است قصد دارد آنها را بسازد، قادر به راستيآزمايي چنين بيانيههايي و نتيجتا گزارش كامل درباره اين موضوع نيست. 45. ايران به تعيين دو بازرسي كه اخيرا در ايران بازرسي انجام دادند اعتراض كرد. آژانس اساسي را ايران بواسطه آن اعتراض خود را توجيه كرده است رد ميكند؛ آژانس همچنين نگران است كه اعتراض مكرر به تعيين بازرسان مجرب، روند بازرسي را مختل كرده و از توانايي آژانس براي اجراي پادمانها در ايران ميكاهد. 46. مديركل از ايران ميخواهد كه گامهايي را در راستاي اجراي كامل توافق پادمانها و ساير الزامات خود شامل اجراي پروتكل الحاقي بردارد. 47. مديركل به گزارشدهي به نحو مقتضي ادامه خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید