گفت‌وگوی«فردا» با مدیر رصدخانه ملی مهاجرت

با ابربحران مهاجرت چه باید کرد؟/ مواجه عملگرایانه به جای ابراز تأسف

کد خبر: 1198091

بهران صلواتی می‌گوید: رویکرد جامعه و نظام حکمرانی بیشتر برخاسته از احساس تاسف و خسران ناشی از خروج سرمایه‌های انسانی بوده است تا اینکه یک رویکرد عمل‌گرایانه منطبق بر واقعیات باشد.

با ابربحران مهاجرت چه باید کرد؟/ مواجه عملگرایانه به جای ابراز تأسف

گروه جامعه سایت فردا: از انتشار سالنامه مهاجرتی سال 1401 ایران چند هفته‌ای می‌گذرد، پژوهشی مستند درباره وضعیت مهاجرت در ایران که از سوی رصدخانه ملی مهاجرت هر سال منتشر می‌شود. موضوع مهاجرت اما محدود به این سالنامه نبوده و در هر برنگاه اجتماعی در ایران عموما این موضوع به رسانه‌ها کشیده می‌شود، اما قصه مهاجرت در ایران به ویژه پس از دوران فراگیری کرونا هم شتاب بیشتری گرفته و هم بحثش ماندگاری بیشتری داشته است. اغراق نیست بگوییم هر روز خبری از وضعیت نامناسب مهاجرت در ایران منتشر می‌شود، همین دیروز سازمان نظام پزشکی از رشد 120 درصدی درخواست پزشکان برای مهاجرت خبر داده بود و چند روز پیش‌تر اتاق بازرگانی تهران از سیل مهاجرت تاجران به کشورهای حاشیه خلیج فارس گفته بود. آنچه در این میان به آن کمتر پرداخته شده مدیریت ما درباره این موضوع است، مواجهه مسئولان اغلب بی‌توجهی و حتی تحقیر مهاجران بوده است، تازه‌ترینش گفته بهرام عین اللهی وزیر بهداشت در واکنش به خبر مهاجرت پزشکان است که گفته بود «اگر از جامعه پزشکی کسی به اروپا برود، شغل ندارد!»

این نوع مواجهه به نوعی پاک کردن صورت مساله است، مکانیسمی که پیش از این و در مورد برخی دیگر از چالش‌های اجتماعی هم از سوی مسئولان تکرار شده است. اما ما در برابر این پدیده چه باید کنیم؟ مهم‌تر اینکه مهاجرت در جامعه امروز ایران چه تفاوت‌هایی با گذشته دارد. دکتر بهرام صلواتی مدیر رصدخانه ملی مهاجرت به برخی از سوالات فردا در اینباره پاسخ گفته است.

مهم‌ترین تفاوت موضوع مهاجرت در جامعه امروز ایران چیست؟ 

مهاجرت پیشتر معلول عوامل مختلف بود اما امروز خود به عاملی برای بروز برخی مشکلات تبدیل شده است. به این معنا که مهاجرت معمولا معلول و نتیجه تنش‌های اجتماعی و اقتصادی است اما اکنون مهاجرت از مرحله معلولیت خارج شده و خود عامل است؛ یعنی قبلا مشکلاتی باعث مهاجرت می‌شد، ولی امروز مهاجرت برخی نیروهای متخصص مثل نیروهای بهداشت و درمان باعث می‌شود نظام سلامت به مشکل بخورد. به همین دلیل و در صورت ادامه این روند، با خطر کمبود نیروی کار و نیروی انسانی متخصص در آینده روبرو خواهیم شد. این شاید مهم‌ترین تفاوت آن در مقایسه با گذشته باشد.

به این معنا که اگر تنش‌های اقتصادی کم باشد میل به مهاجرت هم کاهش می‎یابد؟

تا وقتی ظرفیت بکارگیری و جذب نیروی انسانی را افزایش ندهیم، هر قدر سیاست های افزایش جمعیت طراحی و اجرا کنیم، کمکی به بهبود اقتصادی بازار کار نمی‌کند؛ چراکه سیاست‌های پیش‌رونده و رقابتی جهانی یا یک طرح بین‌المللی با کشورهای رقیب منطقه‌ای برای جذب متخصصان و نخبگان نداریم.

همواره آمارهای منفی از مهاجرفرستی ایران در رسانه‌ها به چشم می‌خورد به گونه‌ای که اساسا تصور می‌شود ایران مهاجرفرست‌ترین کشور است.

ببینید! مهاجرت به‌خصوص مهاجرت‌های بین‌المللی امروزه بدل به امری بسیار متداول در جهان امروز شده است. چراکه تقریباً هیچ کشوری در جهان یافت نمی‌شود که با پدیده مهاجرت نیروی انسانی به خارج یا ورود به داخل کشور خود مواجه نباشد و همه کشورها با درجات مختلفی از این پدیده مواجه هستند. اما وجه تمایز کشورها در زمینه مهاجرت، نوع مواجهه آنها با موضوع و نحوه مدیریت آن است.

مواجهه ما چگونه بوده است؟

واقعیت آن است که چنانچه برنامه و رویکرد منسجمی برای کنترل و مدیریت پدیده مهاجرت توسط نظام حکمرانی و جامعه (فرستنده و گیرنده) وجود نداشته باشد، مهاجرت ورودی و خروجی هر دو تبدیل به بحران و چالش اساسی برای کشورها خواهد شد. آلمان، به ‌عنوان یک کشور مهاجرپذیر به‌خصوص پس از بحران جهانی پناهجویان در سال 2015 میلادی را می‌توان یکی از مثال‌های موفق در زمینه مدیریت پدیده مهاجرت ذکر کرد که چرایی آن در گزارش‌های مستند آمده است. 

نگاه ما به موضوع مهاجرت واقع‌بینانه نیست؟

خیر. با نگاه واقع‌بینانه به موضوع مهاجرت، متوجه خواهیم شد که کشوری همچون ایران که با انباشت سرمایه‌های عظیم انسانی مخصوصا در دو دهه اخیر روبه‌روست، به‌طور طبیعی با پدیده خروج بخشی از این حجم نیروی انسانی انباشته مواجه بوده و خواهد بود. چراکه تا زمانی که ظرفیت جذب و به‌کارگیری کامل این حجم از نیروی انسانی در داخل کشور مهیا نباشد، یا ما با هدررفت سرمایه انسانی در داخل روبه‌رو خواهیم شد یا بخشی بر اثر فشارهای اقتصادی و اجتماعی از کشور خارج خواهند شد. هرچند که در این میان تغییر سبک زندگی در قرن 21 و میل به جابه‌جایی تحصیلی و تجربه زندگی در خارج در میان نسل جوان در سرتاسر دنیا افزایش چشمگیری یافته است و جامعه جوان ایران نیز از این پدیده جهانی تاثیر بسزایی گرفته است.

فارغ از کمیت و کیفیت خروج سرمایه‌های انسانی از کشور، جامعه و سیستم حکمرانی کشور چه ظرفیت‌سازی در زمینه مدیریت مهاجرت در کشور صورت داده است؟

متاسفانه پاسخ این سوال، خیلی روشن و دلگرم‌کننده نیست. در واقع رویکرد جامعه و نظام حکمرانی بیشتر برخاسته از احساس تاسف و خسران ناشی از خروج سرمایه‌های انسانی بوده است تا اینکه یک رویکرد عمل‌گرایانه منطبق بر واقعیات باشد. رویکرد جامعه ایرانی نسبت به پدیده مهاجرت در بیشتر مواقع صرفاً ابراز تاسف، انفعال و حتی در مواقعی تشویق مهاجران به عدم بازگشت بوده یا اینکه حداقل استقبال گرمی از مهاجران بازگشتی خود نکرده است. رویکرد انفعالی در زمینه مهاجرت در سیستم حکمرانی کشور با شدت بیشتری قابل مشاهده است. برای تایید این انفعال صرفاً اشاره به این موارد کفایت می‌کند که ما متاسفانه در کشور هیچ نهاد تخصصی، مرکز آموزشی و پژوهشی، اندیشکده و هیچ ردیف بودجه ویژه مدیریت و حکمرانی مهاجرت در کشور نداریم.

چه باید کنیم؟

نکته کلیدی این است که با در نظر گرفتن اهمیت و شدت روزافزون موضوع مهاجرت در کشور و دنیا، اول از همه ما نیازمند یک تغییر رویکرد اساسی در کشور نسبت به موضوع مهاجرت به‌خصوص فاصله گرفتن از زاویه دید احساسی و خسرانی هستیم. دوم اینکه نیازمند شکل دادن نهادهای تخصصی در زمینه مدیریت مهاجرت‌های خروجی-بازگشتی و همچنین تقویت برنامه‌های پشتیبان در این حوزه در کشور هستیم. در چنین شرایطی می‌توان امیدوار بود که روزی به‌جای تاسف زایدالوصف به مهاجرت سرمایه‌های انسانی کشور، شاهد بهره‌مندی از ظرفیت‌ها و مزایای مهاجرت در کشور همانند سایر کشورهای جهان باشیم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها