بدهکاران ملت از دولت طلبکار شدند

کد خبر: 1194928

سیاسی‌کاری، شیوه‌ای است که محسن هاشمی نه فقط در قبال دولت سیزدهم، بلکه در قبال افکار عمومی و رأی‌دهندگان ایرانی در پیش گرفته است. در 8 سال دولت‌های یازدهم و دوازدهم، محسن هاشمی کاستی، نقص یا مشکلی جدی در کشور نمی‌دید، یا اگر می‌دید، به دلیل نزدیکی به دولت وقت و مدیران آن، ترجیح می‌داد چشم خود را بر واقعیت‌ها ببندد، اما حالا پس از گذشت بیش از یک سال از پایان تلخ دولت حسن روحانی، چشمان وی نیز بر مشکلات کشور بینا شده و چیزهایی را می‌بیند که در 8 سال قبل از آن نمی‌دیده است.

بدهکاران ملت از دولت طلبکار شدند

سیاسی‌کاری، یک آسیب جدی برای فعالان حوزه سیاسی است؛ آسیبی که به تجربه باعث رویگردانی مردم از این چهره‌ها و بی‌اعتمادی آنها به جریان‌های متبوع می‌شود. سیاسی‌کاری، شیوه‌ای است که محسن هاشمی نه فقط در قبال دولت سیزدهم، بلکه در قبال افکار عمومی و رأی‌دهندگان ایرانی در پیش گرفته است. در 8 سال دولت‌های یازدهم و دوازدهم، محسن هاشمی کاستی، نقص یا مشکلی جدی در کشور نمی‌دید، یا اگر می‌دید، به دلیل نزدیکی به دولت وقت و مدیران آن، ترجیح می‌داد چشم خود را بر واقعیت‌ها ببندد، اما حالا پس از گذشت بیش از یک سال از پایان تلخ دولت حسن روحانی، چشمان وی نیز بر مشکلات کشور بینا شده و چیزهایی را می‌بیند که در 8 سال قبل از آن نمی‌دیده است. البته این بینایی، امری خوب و پسندیده است، اما مسأله اینجا است که حامیان دولت قبل، در 16 ماه دولت سیزدهم مطالباتی را مطرح می‌کنند که در 8 سال قبل آن، حتی به آن اشاره هم نمی‌کردند. با این حال، وی در آخرین یادداشت خود که در شماره دوشنبه روزنامه سازندگی منتشر شد، مدعی شد که دولت در 1,5 سال گذشته به وعده‌هایش عمل نکرده است. البته اینکه حامیان روحانی با سکوت خود درباره دولت قبل، 2,5 سال زودتر به ارزیابی دولت سیزدهم آمدند را باید به فال نیک گرفت و می‌توان همین کارنامه 15 ماه دولت را با مصادیق مختلف به جا مانده از دولت قبل بررسی کرد.

700 فوتی کرونا به خاطر FATF !

شاید محسن هاشمی، بنا بر اقتضائات سیاسی، از خاطر برده باشد که چطور اعضای دولت گذشته سلامت و نجات جان ایرانیان در تأمین واکسن کرونا را گروگان پیوستن به FATF قرارداده بودند. این گروگانگیری، در نهایت به جان‌باختن روزانه 700 ایرانی منتهی شد. در حالی که دولت سیزدهم بدون الزام یا پیوستن به FATF واکسن را به‌طور گسترده وارد کشور کرد و در عین‌حال با سایر تدابیر، تعداد کشته‌های ناشی از کرونا را به صفر رساند. امروز اما این جریان‌ها، به جای پاسخگویی بابت جان‌های از دست رفته به دلیل سوءمدیریت و گروگانگیری سیاسی، خود را مطالبه‌گر جا می‌زنند.

آب خوردن خوزستان و سنندج بدون برجام!

در حالی که رئیس دولت قبل، حتی آب خوردن مردم را هم وابسته به برجام می‌دانست، دولت سیزدهم بدون اینکه منتظر خارجی‌ها بماند، آستین همت را بالا زد و در کمتر از 16 ماه، چندین پروژه مهم آبرسانی را به سرانجام رساند. ازجمله مهم‌ترین آنها، طرح آبرسانی غدیر به خوزستان بود که در آغاز به‌کار دولت سیزدهم، بین 10 تا 15 درصد پیشرفت فیزیکی داشت. آبرسانی به سنندج و نیز آبرسانی به همدان، از دیگر نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد برخلاف ادعای دوستان محسن هاشمی، آب خوردن مردم به برجام ربطی نداشت و می‌شد با تکیه بر توان داخلی، از رنج ملت ایران کاست.

رشد کم‌نظیر سرمایه‌گذاری

از جمله نمونه‌های بارز فرصت‌سوزی در 8 سال گذشته، انعقاد قرارداد سوآپ گازی با ترکمنستان، آن هم در کمتر از 4 ماه فعالیت دولت سیزدهم است. در عین حال، گسترش همکاری‌ها و روابط اقتصادی روسیه، احیای قرارداد گازی با قطر، افزایش مراودات تجاری با عمان و نیز قرارگرفتن در مسیر اجرایی کردن سند همکاری 25 ساله با چین، از مهم‌ترین اتفاقات در حوزه تجارت خارجی است. در کنار این موارد، دولت مردمی در مدت کوتاه فعالیت خود، برنامه‌ریزی‌های کلانی را برای هدایت جریان سرمایه و برانگیختن توان داخلی به کار بسته است. قراردادهای ایجاد پتروپالایشگاه‌ها با استفاده از توان فنی و سرمایه داخلی و امضای نزدیک به 17 میلیارد دلار در حوزه شرکت‌های پیشران اقتصادی برای اجرای طرح‌های ریز و درشت در استان‌های مختلف کشور، از جمله آنهاست.

بازپس‌گیری پول‌های بلوکه و بدهی‌های خارجی

در چهارچوب رویکرد ایران قوی و دیپلماسی فعال منطقه‌ای، دولت انقلابی توانست چندین پرونده اقتصادی به جا مانده از دولت گذشته را به سرانجام برساند. دریافت غرامت یا بدهی‌های دولت انگلیس که پرونده‌ای تقریباً دو دهه‌ای بود، از آن‌جمله است. همچنین دولت انقلابی توانست بدهی‌ها از دولت عراق را دریافت کند تا جایی که امروز، بده‌بستان‌های مالی ایران و عراق، تقریباً به‌روز است. هرچند با وجود این تحولات مثبت، در برخی مراودات تجارت خارجی کشور مشکلاتی وجود دارد که از جمله مهم‌ترین آنها، ادامه فروش بنزین 500 تومانی به برخی کشورهاست. رسانه‌های نزدیک به جریان سیاسی محسن هاشمی به این مسأله اشاره کردند، اما همچون وی، این واقعیت را به مردم نگفتند که این تجارت خسارت‌بار، محصول قراردادی است که دولت گذشته امضا کرده و دولت فعلی، بنا به اصل تعهدات بین‌المللی، ناچار به ادامه این فرایند تا پایان قرارداد است.

مسکن دیگر مزخرف نیست

هنوز جمله معروف عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی در اذهان ایرانیان باقی مانده است که مسکن مهر را مزخرف خوانده بود. جریان لیبرال به جای انتقاد از آخوندی و گوشزد کردن این واقعیت که دولت اسلامی وظیفه تأمین نیاز اولیه شهروندان خود، یعنی مسکن را برعهده دارد، ترجیح داد به نفع جریان سیاسی خود، از کنار مسأله و رنج مردم عبور کند. اما حال که دولت سیزدهم، همه ظرفیت، توان و حتی آبروی خود را صرف تأمین این نیاز اولیه ایرانیان کرده است، این جریان به جای تشویق، سعی در بهره‌برداری سیاسی خاص خود دارد.

مطالبات معلمان در دولت قبل شنیده نشد

محسن هاشمی و جریان سیاسی همفکر او، از خود نمی‌پرسند که چرا تجمعات اعتراضی معلمان در دولت سیزدهم به پایان رسید، در حالی که در دولت گذشته تقریباً به‌صورت هفتگی شاهد برگزاری این تجمعات بودیم؟ علت را باید پاسخ مثبت دولت به مطالبات معلمان و اجرای طرح رتبه‌بندی، آن هم پس از یک وقفه 13 ساله دانست. این در حالی است که دولت قبل، نه‌تنها عزمی برای حل این مسأله 13 ساله نداشت، بلکه یکی از بزرگ‌ترین فسادها در مجموعه اقتصادی مجموعه معلمان یعنی صندوق ذخیره فرهنگیان رقم خورد. از عجایب آنکه رئیس دولت قبل، آن فساد بزرگ را به چند وام و اختلاس کوچک، فروکاسته بود.

رکوردزنی افزایش قیمت دلار در دولت قبل

این روزها درحالی افزایش قیمت دلار برجسته می‌شود که باوجود افزایش قیمت، هنوز رکورد دولت‌های یازدهم و دوازدهم در این زمینه جابه‌جا نشده است. افزایش 10 برابری نرخ دلار، یعنی رسیدن از 3 هزار تومان به 30 هزار تومان در دولت قبل، گویا چیزی نبود که دغدغه و حتی انتقاد ساده و کوچک چهره‌هایی مانند محسن هاشمی را برانگیزد، اما امروز که به‌دنبال اغتشاشات، ناآرامی و آشوب، نوسان‌های اجتماعی و سیاسی به حوزه اقتصادی هم تسری یافته، برای این جریان، فرصت خوبی برای عقده‌گشایی‌های سیاسی فراهم شده است.

رانتی‌سازی کشور به جای اصلاح اقتصادی

از جمله کارنامه‌های دولت قبل، رانتی‌سازی اقتصاد به بهانه مقابله با تحریم‌ها بود که دلار جهانگیری 4200 تومانی از نمونه‌های بارز آن است. دولت گذشته حتی هنگامی که به‌زعم خود قصد اصلاح داشت، همچون ماجرای افزایش قیمت بنزین، این طرح‌ها را با خسارت‌های سنگین به کشور اجرا کرد. این در حالی است که دولت سیزدهم، اصلاح اقتصادی را که با هدف قطع دست دلالان، رانت‌زدایی و رساندن یارانه‌ها به نیازمندان واقعی بود بدون کمترین هزینه سیاسی برای مردم و کشور به سرانجام رساند.

منتقدان به جهنم حواله نمی‌شوند!

محسن هاشمی در حالی ژست انتقادی به خود گرفته است که می‌داند در دولت سیزدهم قرار نیست منتقدان به جهنم حواله شوند. به عبارت دیگر، در این دولت، برخلاف گذشته، نه‌تنها باب گفت‌و‌گو با منتقدان باز است، بلکه اساساً رئیس دولت، خود بانی و حامی اصلی این فرایند است. دعوت آیت‌الله رئیسی از صاحبنظران برای طرح دیدگاه‌ها و نیز انجام دست‌کم دو نشست با منتقدان، از نمونه‌های بارز در این زمینه است.

فروش نفت بدون نوشتن نامه تسلیم

در دولت گذشته ناتوانی در فروش نفت حتی به نوشتن نامه تسلیم از سوی چهره‌های ارشد اقتصادی دولت منتهی شده بود. این در حالی است که امروز نه‌تنها تولید نفت در ایران وارد کانال تولید روزانه 3میلیون بشکه شده است، بلکه میزان فروش نفت نیز، به میزان قبل از تحریم‌ها بازگشته است. البته امروز چهره‌های مختلف دولت گذشته به جای پاسخ به افکارعمومی یا دست‌کم اذعان به ناتوانی خود در مدیریت امور کشور، اقدامات دولتی که توانسته چالش‌ها در این زمینه را رفع کند، زیر سؤال می‌برند.

 بدهی‌های به جا مانده از دولت گذشته

مطابق اظهارات وزیر اقتصاد، دولت سیزدهم هنوز درحال تسویه بدهی‌هایی است که از دولت گذشته به جا مانده است، امری که نشان می‌دهد دولت دوازدهم بخشی از منابع دولت را پیشخور کرده است. مجموعه این شرایط، به این معنا است که دولت سیزدهم، شرایط دشواری را در پیش گرفته، اما در همین شرایط، کارهایی را انجام داده است که شاید به مخیله دولت قبل هم خطور نمی‌کرد، اما برخی به جای حمایت از دولت در پیمودن این راه پرسنگلاخ و دادن امید به مردم، سعی در ناامیدسازی مردم دارند تا شاید بتوانند از همین مردم ناامید، آن هم یک سال دیگر، برای انتخابات مجلس رأی بگیرند.

روزنامه ایران

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها