«فردا» گزارش میدهد:
سفر ماه ژانویه گروسی به ایران / پرانتزهایی که باید از بین برود
جمهوری اسلامی ایران باید هر گونه مناسبات خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را باید با استناد به اسناد بالادستی و مصوبه راهبردی مجلس شورای اسلامی تعریف کند.
گروه سیاست سایت فردا، حنیف غفاری: رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی ممکن است در ماه ژانویه برای گفتوگو درباره برنامه هسته ای ایران و همکاری با آژانس به تهران سفر کند.این سفردر حالی صورت می گیرد که مذاکرات اخیر نمایندگان آژانس و ایران بر سر موارد ادعایی و بازتعریف همکاری های پادمانی با پیشرفت قابل توجهی همراه نبوده است. جمهوری اسلامی ایران تاکید دارد که هر گونه اقدامی در راستای بازتعریف مناسبات ایران و آژانس( وفق توافق هسته ای ) مستلزم رفع تحریمهای ضد ایرانی و احیای توافق هسته ای می باشد.
مطابق قانون راهبردی مجلس شورای اسلامی، اساسا احیای همکاری ها با آژانس تا زمان نتیجه بخش بودن مذاکرات و رفع تحریمهای ضد ایرانی ناممکن می باشد.در این میان،تصویب دو قطعنامه غیرحقوقی علیه کشورمان توسط شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی ، روند جاری را تا حدود زیادی بر هم زده است. فراموش نکنیم که از بین رفتن بخی از نظارتهای پادمانی آژانس نیزمعلول رفتار و رویکرد این سازمان غیرمستقل در قبال کشورمان بوده است. از این رو گروسی و همراهانش در این خصوص نمی توانند ادعایی علیه کشورمان مطرح نمایند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی به وضوح نسبت به یک قاعده حقوقی آگاه است: اینکه «مختومه کردن» پروندههای ادعایی علیه ایران با توجه به تعلق نداشتن آنها به زمان حال و فراتر از آن، مخدوش بودن مصدر طرح این ادعاها علیه کشورمان (رژیم صهیونیستی و شبکههای ضد انقلاب)، اساساً روند دشواری ندارد! به عبارت بهتر، اعلام رسمی ختم این پروندههای ادعایی تابع روندی پیچیده، چه به لحاظ فنی و چه حقوقی نیست. نکته مهمتر اینکه در ماه مارس 2022(اسفندماه سال گذشته) نیز رافائل گروسی در سفر به تهران، مدل عملیاتی پیشنهادی کشورمان برای بسته شدن این پروندهها را به صورت کامل پذیرفت؛ اما به دستور واشنگتن، تلآویو و تروئیکای اروپایی از تعهدات خود سرپیچی کرد. بدیهی است که چه در خصوص «نمونهبرداری» و «آنالیز دادهها» و چه در حوزه ایجاد دسترسیهای لازم و ضروری برای حل پروندههای مذکور، نهایت همکاری ممکن از سوی سازمان انرژی اتمی کشورمان با آژانس وجود داشته و مدیر کل آژانس نمیتواند ادعایی جز این داشته باشد!
در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران هر گونه مناسبات خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را باید با استناد به اسناد بالادستی و مصوبه راهبردی مجلس شورای اسلامی تعریف کند. بدیهی است که تا زمان عدم اطمینان نسبت به احیای واقعی توافق هستهای و رفع عملیاتی تحریمها، نیازی ندارد که ما «پیششرطها» را فدای «آینده مشروط» کنیم. در این معادله، آژانس و گروسی کماکان به مثابه تکهای از جورچین ضد ایرانی غرب مشغول ادامه بازی نامتوازن خود هستند. بدیهی است که پاسخ «تاکتیکهای مبهم» رقیب را نباید با «رفتارهای شفاف» داد! حوزه روابط بینالملل عرصه کنش و واکنش متقابل است. آنچه مسلم است اینکه برخی اختلافات عمده میان طرفین هنوز حل نشده و به قول نگارندگان توافق، هنوز «پرانتزها» به صورت کامل از سند «احیای برجام» حذف نشده است. طرف آمریکایی کماکان از ارائه تضمینهای اعتباری در بازه زمانی سال 2022(اکنون) تا سال 2026 میلادی (دو سال پس از استقرار دولت بعدی) طفره میرود. در چنین شرایطی، موارد ادعایی مطرح شده از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی تابعی از همین اختلاف کلان است.
«قاطعیت» و «خلاقیت» دو مؤلفه اصلی رویکرد جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با بازی خاص آژانس و حامیان آن به شمار میآید. سال گذشته، پس از عملیات خرابکارانه رژیم صهیونیستی در نیروگاه نطنز که منجر به از بین رفتن بخشی از سانتریفیوژهای نسل یک (به دلیل اخلال در برقرسانی) شد، جمهوری اسلامی ایران «غنیسازی 60 درصدی اورانیوم» و «استقرار سانتریفیوژهای نسل جدید» را در دستور کار قرار داد تا خسارات ناشی از این عملیات خرابکارانه را جبران کند. در خصوص دامنه دسترسیها و فعالیتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز شاهد ورود هدفمند رافائل گروسی، مدیر کل آژانس به معادله مذاکرات بودیم. گروسی از همان ابتدا قصد داشت به بهانه احیای توافق هستهای، امتیازات بیشتری (نسبت به آنچه در پروتکل الحاقی و حتی تعهدات فراپروتکلی ایران در برجام آمده است) از کشورمان مطالبه کند. بنابراین، باید این حقیقت را مدنظر قرار دهیم که ما با بازیگری قابل اعتماد در نظام بینالملل مواجه نیستیم! گروسی به طور طبیعی و بر اساس مأموریتی که آمریکا و بازیگران اروپایی بر عهده وی گذاشتهاند، قصد دارد ضمن «مفتوح نگاه داشتن پروندههای ادعایی» به بهانه «عدم ارتباط آنها با مذاکرات وین»، «نهایت دسترسی ممکن» را نیز در فرآیند احیای توافق به دست بیاورد. در این جا باید اهداف کنونی و آتی آژانس را در یک قالب و چارچوب در نظر گرفت و در هر دو مورد، زیادهخواهیهای آن را مهار کرد. «سیاست مهار آژانس»، لزوماً مرهون استفاده از ابزارهای ایجابی نیست! در بسیاری از موارد باید «جبر» را چاشنی مذاکره ساخت.از این رو باید نسبت به سفر گروسی به تهران ( که حدود یک هفته دیگر صورت می گیرد) رویکردی محتاطانه داشت.
دیدگاه تان را بنویسید