علی اف در مسیر خطای «زلنسکی» شدن

کد خبر: 1188679

نگاهی به سخنان ادعایی روزها و هفته‌های اخیر «الهام علی‌اف» از جمله این ادعای او که «دولت آذربایجان توجه ویژه‌ای به حمایت از حقوق، آزادی‌ها و امنیت آذربایجانی‌های مقیم خارج از کشور دارد»، نشان می‌دهد مقام‌های باکو در تب آرزویی می‌سوزند که برداشتن تنها یک قدم عینی برای تحقق آن می‌تواند خود این رژیم را به سوختن دهد.

علی اف در مسیر خطای «زلنسکی» شدن

«ایران ظرف چند ماه دو رزمایش نظامی در مرز ما برگزار کرده است. بنابراین ما مجبور به برگزاری رزمایش نظامی شدیم تا نشان دهیم از کسی نمی‌ترسیم. در ایران مدارسی وجود دارد که در آن زبان ارمنی تدریس می‌شود اما زبان آذربایجانی نه». این سطور بخشی از موضعگیری اخیر «الهام علی‌اف»، رئیس جمهور جمهوری آذربایجان است که اخیراً در قبال ایران مطرح کرده است. اگرچه این مواضع ادعایی به بهانه برگزاری رزمایش‌های نظامی مرزی ایران مطرح شده اما در امتداد دیگر سخنان ضد ایرانی بود که طی ماه‌های اخیر ایراد شده است. نگاهی به سخنان ادعایی روزها و هفته‌های اخیر «الهام علی‌اف» از جمله این ادعای او که «دولت آذربایجان توجه ویژه‌ای به حمایت از حقوق، آزادی‌ها و امنیت آذربایجانی‌های مقیم خارج از کشور دارد»، نشان می‌دهد مقام‌های باکو در تب آرزویی می‌سوزند که برداشتن تنها یک قدم عینی برای تحقق آن می‌تواند خود این رژیم را به سوختن دهد.

سناریوی خطرناک

رزمایش‌های نظامی ایران در مرزهای شمالی کشورمان در حالی به بهانه حملات لفظی رئیس جمهور آذربایجان علیه ایران تبدیل شده که او در هفته‌های اخیر در حال نوشتن دیکته‌ای است که شماری از همپیمانان منطقه‌ای‌اش از جمله رژیم صهیونیستی آن را قرائت می‌کنند. تحرکاتی در مرزهای شمال غربی ایران از سوی جمهوری آذربایجان آغاز شده بود که به نظر می‌رسد هدف تغییر عمده در مرز میان ایران و ارمنستان را دنبال می‌کند؛ چنان که نوار مرزی شامل راه ارتباطی میان کشورمان و ارمنستان قطع شود و با ضمیمه شدن خاک این قسمت از نوار مرزی به جمهوری باکو، این جمهوری با ترکیه هم‌‌مرز شود. این اقدام باکو خلاف آتش‌بس ۹ نوامبر ۲۰۲۰ با ارمنستان است که با اقدامات اخیر خود عملاً آن را زیر پا گذاشته است. به اجرا درآمدن این سناریو با هشدار مقام‌های عالی‌رتبه کشورمان روبه‌رو شد که بر لزوم حفظ راه ارتباطی ایران و ارمنستان تأکید می‌کردند. در پی این هشدارها نیز دو رزمایش نظامی از سوی کشورمان در مرزهای شمال غربی برگزار شد که عملاً نشان داد مقام‌های کشور در واکنش به این اقدامات مشکوک تنها به موضعگیری دیپلماتیک اکتفا نکرده و نخواهند کرد.

بازی باکو در کدام زمین؟

درمورد مواضع اخیر «الهام علی‌اف» که در واکنش به این رزمایش مطرح و آغازگر مجموعه حملات رسانه‌ای و سیاسی مقامات این رژیم به جمهوری اسلامی ایران شد، حرف و نکته زیاد است؛ مانند عهدشکنی جمهوری آذربایجان در قبال عهدنامه مرزی پس از مناقشه 2020 و اینکه باکو در مسیر محقق کردن اهداف بلندپروازانه خود، رژیم صهیونیستی را به عنوان یکی از شرکای اصلی خود برگزیده و آنها هم متقابلاً این همکاری را فرصت خوبی برای حضور در نزدیکی مرزهای ایران و انجام اقدامات ضد امنیتی علیه آن ارزیابی کرده‌اند. اما نکته قابل تأمل‌تر این است که آیا مقام‌های آذربایجان تعمداً بر روند مسالمت‌آمیزی که ایران در قبال همسایه‌های خود در پیش گرفته خطی از فراموشی نقش کرده‌اند یا ناآگاهانه در بازی بازیگرانی قرار گرفته‌اند که هدف نخست‌شان به خطر انداختن امنیت و منافع ملی دو همسایه است؟

فراموشی رفتار اصولی ایران از سوی باکو

اگرچه اقدامات اخیر باکو از همسویی با تل‌آویو گرفته تا تبدیل شدن به کانون استقرار تروریست‌های تکفیری، گزاره نخست را تقویت می‌کند اما پاسخ درست نزد خودشان یافت می‌شود.

سؤال دیگر اینکه ایرانی که به‌رغم جبهه‌بندی‌های موجود شماری از کشورهای منطقه خاورمیانه، همچنان بر رویکرد سیاست مسالمت‌آمیز منطقه‌ای و همسایگی‌اش وفادار مانده و حتی در کوتاه مدت سبب بازگشت کشورهایی همچون امارات به سمت خود شده است، چگونه می‌تواند به تهدیدی علیه همسایه‌های شمالی خود که همواره رویکرد مسالمت‌آمیزی در قبال آنها داشته است، تبدیل شود؟ آیا کشوری غیر از ایران بود که در بحبوحه مناقشه سال گذشته باکو و ایروان بر سر قره‌‌باغ همه توش و توان خود را برای ایفای نقش یک میانجی بی‌طرف گذاشت و وقتی جمهوری آذربایجان در جریان درگیری‌های نظامی ۴۴ روزه پاییز سال ۱۴۰۰، توانست سرزمین‌های خود در قره‌باغ را که نزدیک به ۳۰ سال تحت سیطره نیروهای ارمنستان قرار گرفته بود، بازپس گیرد، مالکیت این کشور را بر این سرزمین‌ها به رسمیت شناخت؟ کافی است کمی به عقب‌تر برویم تا مقام‌های باکو به خاطر بیاورند این جمهوری اسلامی ایران بود که در آغاز بحران در اولین سال‌های دهه ۹۰ میلادی قرن گذشته با تمام توان برای جلوگیری از پیشروی‌های ارتش ارمنستان و تهدید باکو به کمک این کشور شتافت و از هزاران آواره آذربایجانی این جنگ حمایت کرد و در ادامه یک دیپلماسی فعال را برای خاتمه بحران در دستور کار قرار داد.

ضرورت نگاه دیگر

اینها و موارد مشابه بسیاری که کسانی همچون «الهام علی‌اف» باید به خاطر داشته باشند، نشان می‌دهد که چرا او باید رزمایش‌های اخیر ایران در مرزهای خود را با عینک دیگری نگاه کند. مخالفت با عدم تغییر موقعیت کنونی مرزها که در هفته‌ها و ماه‌های اخیر از سوی عالیرتبه‌ترین مقام جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است به معنای آن نبود که دولتمردان ایرانی در رویارویی با اقدامات مشکوکی که خدشه منافع ملی و سرزمینی کشورمان را هدف قرار داده، تنها به موضعگیری از پشت تریبون اکتفا می‌کنند. اگرچه آنها در روند حل و فصل اختلافات جاری از رویکرد دیپلماتیک غافل نیستند اما با برگزاری دو رزمایش مقتدرانه نشان داده‌اند که نیروهای نظامی کشور شامل ارتش و سپاه، بیش از هر وقت دیگری کارآزموده‌ و مجهز به تسلیحات پیشرفته هستند چنان که به عنوان قدرت اول نظامی منطقه آماده پاسخ سریع به کمترین اقدامی علیه امنیت ملی خود هستند. قدرتی که علاوه بر توان بازدارندگی، امکان برخورد قاطعانه با تهدیدات را هم دارد.  این همان واقعیتی است که مقام‌های آذربایجانی نباید در بحبوحه تنش دیپلماتیکی که با موضعگیری‌های خود علیه ایران رقم زده‌اند، فراموش کنند. اقدامات سرزمینی ناقض تعهدات مرزی و طرح سخنان غیرسازنده و خطرناک همچون این حرف «الهام علی‌اف» که مدعی شده «هموطنان ما با سرنوشت تلخ از کشور آذربایجان جدا شده‌اند»، می‌تواند در کمترین زمان ممکن با رویارویی قدرتمند نیروهای نظامی ایران روبه‌رو شود که نشان داده در زمان مقتضی وارد عمل خواهند شد و هر توطئه‌ای را در نطفه خفه خواهند کرد.

مسیر خطای «زلنسکی» شدن

واقعیت دیگری که رئیس جمهور آذربایجان نباید از نظر دور بدارد، بحرانی است که ماه‌ها پیش تحت سیاست تحریک‌کننده جبهه غرب سبب آغاز بحران میان روسیه و اوکراین شده است. در این بحران، کشورهای غربی به روال همیشه می‌کوشند تا گام آغازین برای جنگ را طرف مقابل بردارد، چنان که «ولودیمیر زلنسکی»، رئیس جمهور جوان و بی‌تجربه اوکراین را به درگیری بیشتر با روسیه ترغیب کردند.

نگاهی به صحنه تحولات قفقاز نشان می‌دهد که احتمال پیگیری سناریوی مشابهی برای «الهام علی‌اف» از سوی بازیگران غربی و صهیونیستی وجود دارد؛ سناریویی که بر مبنای آن از طریق باکو و تحریک آن، ایران را درگیر یک مناقشه مرزی با جمهوری آذربایجان کند و به این ترتیب آغازگر یک بحران در قفقاز شود که تنها منافع غرب را تأمین کند.

بنابراین «الهام علی‌اف» باید هوشیار باشد و براساس نسخه‌های خانمان‌سوز غربی در قبال همسایگان خود رفتار نکند؛ آنچه به صلاح همگان است، تقویت مناسبات و ارتقای همکاری‌ها است. دولت سیزدهم نیز ضمن پایبندی کامل به تحقق امنیت برای ایرانیان، دست دوستی خود را به سمت کشورهای همسایه دراز کرده و مطابق آنچه همواره اعلام داشته، آماده ارتقای سطح مناسبات با کلیه همسایگان خود است.

این همان نکته‌ای است که علی‌اکبر ولایتی مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بین‌الملل هفته گذشته طی یادداشتی به آن اشاره کرد. ولایتی در آن یادداشت در عین حالی که گفته بود «ایران بنا ندارد که به هیچ کشور همسایه چه در قفقاز، چه نقاط دیگر بخصوص همسایگان خود کوچک‌ترین تعرضی داشته باشد، بویژه مردم هم‌جنس، هم‌نژاد، هم‌زبان، هم‌دین، هم‌مذهب، هم‌سنت و هم‌تاریخ ما یعنی مردم جمهوری آذربایجان نور چشم ما هستند»، در عین حال تصریح کرد که «اگر قرار باشد کسی از شش کشور منطقه بخواهد با بَرهَم‌ زدن مرزها، امنیت را در شمال غرب ایران بر هم بزند، قطعاً با آن مخالفت می‌کنیم و جلوی او خواهیم ایستاد.»

روزنامه ایران

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها