اعتراف مدعیان اصلاحات به اثرگذاری اغتشاشات در تحریمها
روزنامه ابتکار در مطلبی به قلم مدیرمسئول و فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «اینکه جمهوری اسلامی تصمیم به اصلاح خود میگیرد یا نه، در سرنوشت تکتک ایرانیان مؤثر است.»
روزنامه ابتکار در مطلبی به قلم مدیرمسئول و فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «اینکه جمهوری اسلامی تصمیم به اصلاح خود میگیرد یا نه، در سرنوشت تکتک ایرانیان مؤثر است.»
در این مطلب آمده است: «بهغیراز این دودسته [برخی حامیان حکومت و بخشی از اپوزیسیون!] تمامی گروههای سیاسی شامل ملی مذهبی، مذهبی، اصلاحطلب، اصولگرا و حتی بسیاری از راندهشدههای نظام به خارج از کشور و خیل عظیمی از مردم که با کف خیابان همدل هستند ولی بنا به دلایل مختلف تاکنون همراه نشدهاند، یا دل به سوسوی اصلاحپذیری حکومت دارند یا در آرزوی اصلاح آن هستند.»
ابتکار نوشت: «باید امکانِ تغییر را دوباره خلق کرد. به گمانم تمام ایران دوستان مکلفاند هرچه دارند بگذارند تا راه اصلاحِ جمهوری اسلامی باز شود. تمام مشایخ ریش خود را گرو بگذارند. تمام مراجع اعتبار خود را وسط بیاورند. اگر این راه همچنان مسدود بماند معلوم نیست از ایران چه چیزی باقی بماند. اگر حکومت مجاب به تغییر شد و بنا شد زمین بازی را با اصلاحات تغییر دهد مجموعهای از اقدامات اورژانسی را بایست انجام دهد؛ اقداماتی ازجمله اعلان عفو عمومی؛ انحلال بخش زیادی از بنیادها و ستادهایی که به اقتضای اول انقلاب تأسیس شد اما سالهاست بدون داشتن کارکرد خاصی فقط بار هزینه اجرایی کشور را افزایش میدهند؛ درسی است خارجی نیز نیازمند یک ۵۹۸ دیگری هستیم.»
مدعیان اصلاحات بهجای آنکه به ریشهیابی برخی اعتراضات و گلایههای تلنبار شده برآمده از دولتهای قبلی (بهویژه دولتهای موردحمایت اصلاحطلبان) یا به تهاجم تمامعیار بلوک غرب علیه جمهوری اسلامی بپردازند درصدد مقصرنمایی جمهوری اسلامی ایران هستند. آنها در حالی میخواهند که نظام را مقصر جلوه داده و از ضرورت اصلاح حکومت حرف بزنند که عزم و اراده ملت ایران در پیوند با نظام و حاکمیت را سانسور میکنند.
قابلتأمل آنکه مدعیان اصلاحات اصالت را به هدف داده و نه تحلیل و برای هدف خود (بهرهبرداری سیاسی و القای ضرورت آزادسازی آشوبگران) صغرا کبرا میچینند و آسمان ریسمان به هم میبافند و به بهانه ضرورت اصلاح نظام، یکی از اقدامات اورژانسی را «اعلان عفو عمومی» عنوان میکنند. و چه کسی است که نداند آنها از یکسو نگران اراذل اجارهای و شکست پروژه اغتشاش هستند و از سویی نگراناند دست قانونگریبان آنها را هم بگیرد! به هر جهت، روشن است که عفو آشوبگران، چراغ سبز به ادامه اغتشاش است، نه اصلاح حکومت!
اعتراف مدعیان اصلاحات به اثرگذاری اغتشاشات در تحریمها و صدور قطعنامههای ضدایرانی
روزنامه آرمان ملی در مطلبی نوشت: «اتفاقات و ناآرامیهای چندماهه اخیر ایران باعث شده تا غربیها بهویژه اروپاییها از این فضا استفاده لازم را ببرند و بر مبنای آن اقداماتی علیه کشورمان انجام دهند. از اعمال تحریمهای یکجانبه علیه کشورمان گرفته تا اظهارات و فشارهای سیاسی به سازمانهای زیرمجموعه سازمان ملل متحد برای فشار و صدور قطعنامه علیه کشورمان. لذا اگر بگوییم که قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه کشورمان نیز جدای از مسائل فنی به خاطر فشار و تحریک غربیها بود سخنی به گزافه نرفته است. چه اینکه پسازآن نیز قطعنامهای حقوق بشری نیز که از سوی کانادا درخواست شده بود صادر شد. همه این مسائل در حالی است که باید به این نکته توجه داشت که اگر حق حاکمیت کشورها را مستقل از همهچیز به رسمیت بشناسیم باید این مهم را نیز در نظر بگیریم که بروز اعتراض و نارضایتی در هر کشوری باید در چارچوبهای حاکمیتی آن کشور موردبحث و بررسی قرار گیرد و اینکه سایر کشورها بخواهند از این شرایط ملتهب استفاده کنند و به عبارتی ماهی خود را از این آب گلآلود صید کنند چندان درست نیست.»
اعتراف مدعیان اصلاحات به اینکه دشمنان نظام از اغتشاشات اخیر سوءاستفاده کرده و آن را اهرم فشار علیه کشورمان کردهاند در حالی است که خود اصلاحطلبان هنوز خواسته یا ناخواسته به آتش اغتشاشات میدمند و سعی میکنند با تطهیر اغتشاشگران و اراذل اجارهای آنها را «مردم معترض» جا بزنند!
عصبانیت مدعیان اصلاحات از خوشحالی کردن برای پیروزی تیم ملی
روزنامه هممیهن در مطلبی نوشت: «... روانه کردن تیم به دیدار رئیسجمهور اگرچه یک روال قبلی بود ولی در این شرایط باید احتیاط میکردند و به شیوه دیگری جایگزین میکردند، زیرا منافع کشور و تیم مهمتر از یک بهرهبرداری موقت است»
در این مطلب آمده است: «حکومت اشتباه خواهد کرد که گمان کند موفقیتی درخور به دست آورده و باید به آن ببالد و از آن در امر سیاست بهرهبرداری کند و بخواهد کوتاهیهای دیگر را بپوشاند. چنین رفتاری موجب واکنش منفی در مردم خواهد شد. موفقیت حکومت در تیم فوتبالی نیست که مربی آن پرتغالی است و بیش از نیمی از بازیکنانش در خارج از ایران هستند. موفقیت این است که در زاهدان به تفاهم رسیده و خشونت تمام شود. موفقیت حکومت دستیابی به آرامش در کردستان است. خوشحالی موفقیت تیم ملی در برابر کشته شدن حتی یک نفر نیز برای سیاست نمره منفی محسوب میشود و ذهن سیاستمدار بیش از هر جا باید درگیر این باشد. تقلیل امر سیاست به ورزش همان اشتباهی است که مرتکب شدهاید، پس تکرارش نکنید.»
نکته جالبتوجه اینکه روزنامه آفتاب یزد (یکی دیگر از روزنامههای مدعی اصلاحطلبی) دیروز در مطلبی با عنوان «چراگریه نمیکنید؟» نوشت: «واقعاً وقیحانه و نوکر مآبانه از تماشاچیان ایرانی خواستند تا از تشویق تیم ایران خودداری کرده و با سکوت مسابقه را سپری نمایند. واقعاً این نوچههای کفتار استکبار روی مردم چه حسابی کردند. برخی از انسانها نیز با مخفی نمودن حالات و شرایط روحی اجازه نمیدهند اطرافیان شرایط روحی و روانی و احساسی آنها را درک کنند. اختلاف ما یک موضوع خانوادگی است قرار نیست خود و کشورمان را مضحکه جهانیان کنیم. جالب اینجاست بیشرمانه از بازیکنان خواستند از به دست گرفتن پرچم ملیمان خودداری کرده و پرچم جمهوری گینه بیسائو و یا گواتمالا را به دست گیرند. واقعاً این نوچهها از اربابان خود نیز جلوتر افتادند. باز کمرنگ و کمکار بود رسانههای ما و در صدر لیست صداوسیما. قطعاً هموطنان داخلی و مقیم خارج، اهداف شوم این دلالان را شناخته و توجهی به حرفهای آنها نخواهند کرد. تمام درد و غصه این وطنفروشان این است که چرا تیم ملی به دیدار آقای رئیسی رفتند و از ایشان خداحافظی نمودند؟ خوب البته بهزعم این مخبران ولگرد باید شیربچههای ما به دیدار رئیسجمهور فرانسه یا حداقل به دیدار الهام علیاف میرفتند.!»
کیهان
دیدگاه تان را بنویسید