هادی حقشناس در گفتوگو با «فردا»:
18 میلیون خط فقر، هم میتواند درست باشد، هم غلط
هادی حقشناس گفت: وقتی جوانان درگیر بیکاری، تورم دورقمی، مسکن و دهها مشکل اقتصادی دیگر هستند، نمیتوان انتظار داشت که حال خوبی در جامعه داشته باشند.
گروه سیاست سایت فردا: وضعیت اقتصادی این روزها خوب نیست و گویا در میانه ناآرامیها مسئولان دولتی هم قدری از ساماندهی به اوضاع اقتصادی غافل شدهاند. اما چه باید کرد؟
هادی حقشناس، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل اقتصادی، درباره این موضوع به سایت «فردا» گفت: «موضوع کالابرگ چه الکترونیکی باشد و چه کاغذی خاطرات خوشی را در ذهن مردم به یاد نمیآورد. گرچه هدف از طرح کالابرگ این بود که حداقلی از اقلام اساسی به مردم ارائه شود اما به نظر من اگر قرار به ارائه یارانه باشد، بهتر است به همین شکل نقدی باشد تا خود مردم تصمیم بگیرند که برای چه امری مصرف کنند».
او درباره خط فقر 18میلیون تومانی بیان کرد: «18 میلیون خط فقر هم میتواند درست باشد هم غلط. در کلانشهرها و در مکانهای مرفهنشین کلانشهررها که اجاره مسکن بالاست، این عدد میتواند درست باشد اما در شهرهای کوچک که هزینههای زندگی کمتر است و البته اجاره خانهها بسیار پایینتر است طبیعتا خط فقر هم 18میلیون نیست. موضوع شبیه به محاسبه نرخ تورم است. وقتی میگوییم تورم 40درصد است، این عدد برای افراد پردرآمد کمتر است و برای اقشار ضعیف بالاتر است و یک میانگینی اعلام میشود».
این تحلیلگر مسائل اقتصادی همچنین بیان کرد: «برای آنکه ببینیم جامعه چه قدر فقیر شده است میتوان یک مثال ساده زد. اکنون پراید حدود 180 میلیون تومان است؛ به عنوان ارزانترین خودرو در ایران. حقوق حداقلی هم 6میلیون تومان است. یک کارگر با این حقوق باید 30ماه پولش را جمع کند تا بتواند یک پراید بخرد. یعنی 2سال و نیم باید هیچ چیزی نخرد، هیچ چیز نخورد و هیچ کاری هم نکند و صرفا پولش را کنار بگذارد تا بتواند یک پراید بخرد. حالا باید دید آن زمانی که مثلا پراید 7میلیون تومان بود، یک کارگر باید چندماه کار میکرد تا بتواند پراید را بخرد. خیلی کمتر از مدتی که ذکر کردیم. این شرایط نشان میدهد که تا چه حد جامعه قدرت خرید خود را از دست داده است. خب با این شرایط و اگر بخواهیم مفاهیم فقر مطلق و نسبی را کنار بگذاریم و با بیانی کلی بگوییم که چه قدر از مردم فقیر هستند، عدد قابل توجهی به دست میآید».
او در پاسخ به این پرسش که در چنین شرایطی چه باید کرد، اظهار کرد: «مثل این میماند که فردی برود پیش پزشک و بگوید حالم خوب نیست. پزشک هم انواع آزمایشها را از او بگیرد و در نهایت بگوید هم کبد تو مشکل دارد، هم دیسک کمر داری، هم فشار خونت بالاست و هم قند داری. پزشک رو به بیمار میکند و میگوید که میخواهی درمان شوی یا نه؟ بیمار هم میگوید حتما میخواهم. پزشک هم نسخهای مفصل برای او مینویسد. اقتصاد ایران مانند آن بیمار است که انواع مشکلات را دارد؛ از صندوق بازنشستگی گرفته تا گاز و آب و ارتباط بینالمللی و البته نااطمینانی در حوزه اقتصاد. شما نگاه کنید که میگویند 19درصد قانون بودجه اجرا نشده و 51درصد از آن هم به طور ناقص اجرا شده. یعنی 70درصد احکام بودجه به طور کامل و واقعی به اجرا در نیامده است. همه نمایندگان با مشورت کارشناسان وقت میگذارند و برنامه بودجه را مینویسند تا نقشه راه اقتصادی یکسال پیش روی کشور مشخص باشد و بعد میبینیم که به این شکل اجرا میشود. این شرایط نشان میدهد که گویا آن بیمار نمیخواهد نخسههای پزشک را رعایت کند و حالا هرچه هم پیش پزشک برود، اتفاق مثبتی نمیافتد زیرا اصلا ارادهای برای درمان وجود ندارد. پس در پاسخ به اینکه چه باید کرد باید بگوییم که اولین قدم داشتن اراده است که فعلا دیده نمیشود».
حقشناس در پایان در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه در شرایط فعلی که امید به احیای برجام بسیار کم شده است، وضعیت اقتصادی ایران به چه سمتی خواهد رفت، تصریح کرد: «یک زمانی همین متولیان فعلی میگفتد مشکل ما تحریمها و FATF نیست و بهبود شرایط اقتصادی به مدیریت داخلی برمیگردد. خب من هم در گزاره دوم یعنی ضرورت ساماندادن به مدیریت اقتصادی با آنها موافقم اما پرسشم این است که آیا همان مدیریت اقتصادی را درست کردند یا آنکه آمدند گفتند با یک میلیون تومان فلانقدر شغل ایجاد میکنیم و چهارمیلیون مسکن میسازیم؟ وعدههایی که از ابتدا معلوم بود، شدنی نیستند. نمیشود یک فردی بگوید نیازی به رفع تحریمها نداریم و انتظار عادیشدن روابط تجاری در عرصه بینالمللی داشته باشد و حتما نمیشود یک فردی بگوید به FATF نیازی نداریم و انتظار بهبود در بازار ارز را داشته باشد. وقتی قواعد مشخص اقتصاد نادیده گرفته شود، وضعیت بهتر از این نمیشود».
او در پایان درباره اینکه تا چه میزان ناآرامیهای اخیر متأثر از موضوعات اقتصادی بوده است، گفت: «حتما یکی از دلایل مهم اعتراضات در سالهای اخیر از جمله همین ناآرامیها که شاهدش بودیم، موضوع اقتصاد است. وقتی جوانان درگیر بیکاری، تورم دورقمی، مسکن و دهها مشکل اقتصادی دیگر هستند و وقتی فارغالتحصیلان نمیتوانند شغل مناسبی داشته باشند، نمیتوان انتظار داشت حال خوبی در جامعه داشته باشند».
دیدگاه تان را بنویسید