تیز کردن قمه اوباش و چاقوی تحریم از سوی مدعیان اصلاحات
تمرکز اروپاییها برای اعمال تحریمها علیه ایران، نوعی اعتراف به شکست پروژه آشوب در ایران است چه آنکه وقتی آنها تمام ظرفیتهای خود را به صحنه آوردند و درنهایت دیدند که آب از آب تکان نخورده، به طناب پوسیده تحریمهای بیاثر و تکراری آویزان شدند!
با اینکه آتش اغتشاشات اخیر فرونشسته و کارشناسان و تحلیلگران به شکست دشمنان ایران اذعان میکنند، اما باز هم اروپاییها که این روزها درگیر مشکلات عمیق اقتصادی و اجتماعی در جوامع خود هستند، برای تداوم فشار علیه ایران به ابزار تحریمها متوسل شدند.
تمرکز اروپاییها برای اعمال تحریمها علیه ایران، نوعی اعتراف به شکست پروژه ایجاد آشوب در ایران است چه آنکه آنها برای حمایت و هدایت اراذل اجارهای خود، تمام ظرفیتهای رسانهای و اطلاعاتی را به صحنه آوردند ولی درنهایت آب از آب تکان نخورد! بر همین اساس است که اتحادیه اروپا برای آنکه فشار علیه ایران را در افکار عمومی جهان روی آنتن نگه دارد، به طناب پوسیده تحریمهای بیاثر و تکراری آویزان شده است.
تحلیل دستگاه نظری اتحادیه اروپا آن است که رویکرد فعال و انقلابی نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه دیپلماسی، تحت تأثیر التهابات و ناآرامیهای سیاسی داخلی مهار میشود و آنها میتوانند در موضوع مذاکرات هستهای از آب گلآلود ماهی بگیرند حال آنکه انسجام و وحدت اجتماعی و پیوند ملت و حاکمیت خدشهناپذیر بوده و اساساً تجربه 44 ساله ایران در قبال تحریمها و برگهای برنده نظام اسلامی در مذاکرات با طرفهای مقابل (برخورداری از ذخایر نفتی و هستهای، دیپلماسی منطقهای و اقتصادی، قدرت بازدارندگی و نقش محوری ایران در جبهه مقاومت) مهارکننده فتنههای گوناگون دشمنان نظام اسلامی است.
تحریمهایی بیاثر
تکراری و نمایشی
از سویی، تحریمهای جدید اروپا تحریمهایی بیاثر، تکراری و نمایشی است. اروپاییها پیش از این مقامات ارشد و یا نهادهای جمهوری اسلامی را تحریم کرده و به اعتراف خود چیزی عایدشان نشده است.
همین جوزپ بورل، که این روزها نطقش باز شده و ایران را تهدید به تحریم میکند، دو ماه پیش برای طرح پیشنهادی حلوفصل اختلافات در مذاکرات هستهای طی یادداشتی با اشاره به اینکه «فشار حداکثری که ترامپ دنبالش بود شکست خورده است» تصریح کرده بود «بعد از ۱۵ ماه مذاکره به این نتیجه رسیدم که برای توافق باید تمام تحریمها برداشته شود.»
سابقه اقدامات ضدایرانی اروپا
اروپاییها که در برهههای مختلفی نقش پلیس خوب را در استراتژی نخنمای «پلیس خوب پلیس بد»، برعهده گرفتهاند، بارها به وحدت استراتژیک خود با آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران اعتراف کردهاند.
سابقه و سیاهه اقدامات ضدایرانی اروپا را میتوان در مواردی مانند پیشنهاد قطعنامههای سنگین به شورای امنیت (مانند قطعنامه 1803 که برای اولینبار تحریمهای اقتصادی علیه ایران وضع شد)، مشارکت با آمریکا در تحریم دارو و علیالخصوص تحریم واکسن کرونا، میزبانی از تروریستهای ضدایرانی در کشورهای خود، عملیات رسانهای و تبلیغی علیه ایران، حمایت از داعش با اهداف ضدایرانی و همچنین حمایت از مفسدان اقتصادی ایران جستوجو کرد.
علاوه بر این، کشورهای اروپایی طی سالهای گذشته با مدیریت اتحادیه اروپا نقش مهمی در پیشبرد اهداف آمریکا داشتهاند. عهدشکنی اروپا در 11 تعهد برجامی و فریبکاری و وعدههایی مانند کانال ویژه مالی (SPV) و یا اینستکس گواه روشنی بر این ادعا است.
رهبر انقلاب دو سال پیش در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان (10/5/99) با اشاره به وعدههای پوچ اروپاییها بعد از خروج آمریکا از برجام فرمودند: «آخرین ابتکار اروپاییها یک بازیچه چرندی به نام اینستکس بود که البته آنهم تحقق پیدا نکرده؛ خلاصه اینستکس این است که ایران پولهایی را که از جاهای دیگر طلب دارد، بدهد به حضرات اروپاییها که آنها هر جنسی که مصلحت میدانند، بخرند برای ایران بفرستند؛ این معنای اینستکس است؛ این یک چیز مضرّ غلطی است و البته همین را هم انجام ندادهاند.»
دلیل عصبانیت اروپا
پیشرفت و مقاومت ایران
در برابر غرب
حالا همین کشورهای اروپایی و مقامات آنها مانند «جیمز کلورلی» وزیر خارجه انگلیس، «کاترین کولونا» وزیر خارجه فرانسه، «آنالنا بربوک» وزیر خارجه آلمان و یا «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که دستشان از سالها پیش برای ایران رو شده بهگونهای از تحریم و اقدام علیه ایران سخن میگویند که گویا برگ جدیدی رو کرده که قابلیت مقابله با قطار پیشرفت ایران را دارد!
واقعیت آن است که حاکمیت نظام اسلامی در برابر لفاظیها و اقدامات مداخلهجویانه آمریکا و اروپا و حمایت آشکار دشمنان از اغتشاشگران (فراخوان شهروندان خود برای خروج فوری از ایران به بهانه بروز ناامنی، حمله به نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، تصویب و طراحی تحریمهای جدید، عملیات گسترده رسانهای، ادعاهای پهپادی و...) خم به ابرو نیاورده و این عوعو کردن غرب را مانعی برای حرکت رو به جلوی کشور نمیداند.
گفتنی است آنچه غرب را تا به این حد از لجامگسیختگی و عصبانیت کشانده، مقاومت ایران در مذاکرات هستهای و اساساً موفقیت و حرکت رو به جلوی کشور در عبور از تحریمهاست.
«جیمز کلورلی» وزیر خارجه انگلیس همین چند وقت پیش در اظهاراتی مداخلهجویانه درباره ناآرامیهای اخیر تلاش کرد از اعتراضات به مرگ «مهسا امینی» بهرهبرداری کرده و آن را به مذاکرات رفع تحریمها ارتباط دهد.
او صراحتاً گفته بود که «مقامات ایران باید توجه کنند که مردم ناراضی هستند» و ایرانیها باید «جاهطلبیهای سلاحهای هستهای خود را کنار بگذارند»!
ژست حقوق بشری
ناقضان حقوق بشر!
اروپاییها در حالی ژست حقوق بشری میگیرند و به بهانه آن از اعمال تحریمها علیه ایران سخن میگویند که خود از ناقضان مشهور حقوق بشر هستند.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اخیراً در سخنانی نژادپرستانه و اهانتآمیز، اروپا را به باغی تشبیه کرده بود که اروپاییان آن را ساختهاند و مابقی جهان را جنگلی عنوان کرده بود که در صورت غفلت باغبانان (اروپا) به این باغ حملهور میشوند.
این در حالی است که ناقضان اروپایی حقوق بشر باید پیش از آن، پاسخگوی جنایات خود باشند چه آنکه جنگهای صلیبی، استعمار، جنگ و حمله نظامی و کودتای نظامی در بیش از ۶۰ کشور جهان در سده اخیر و...، حمایت از رژیم جعلی اسرائیل، حمایت از نسلکشی و... تنها بخشی از خباثتها و خیانتهای اروپا در قبال سایر کشورها و ملتهای جهان است.
اروپاییها و ضربالمثل ایرانی؛
«تو اگر بیلزنی باغچه خودت را بیل بزن»
نکته قابلتأمل دیگر آنکه، اروپا در حالی به بهانه درگذشت مهسا امینی، به تحریمها و صدور قطعنامه علیه ایران روی آورده است که خود آنها (بهویژه کشورهایی مانند آلمان، هلند، فرانسه و انگلیس) اسیر بحرانهای اقتصادی، درگیریها و آشوبهای اجتماعی است.
همین چند وقت پیش بحران انرژی برآمده از جنگ روسیه و اوکراین باعث شد هزاران شرکت در کشورهای اروپایی ورشکسته شده یا در آستانه ورشکستگی قرار گرفته و مردم و کارگران به ستوه آمده از تورم نیز در کشورهایی که بیشترین وابستگی را به انرژی روسیه دارند دست به اعتصاب و تظاهرات بزنند.
بهعنوان نمونه معترضان هلندی در اعتراض به ناتوانی دولت هلند برای کنترل قیمت انرژی و رکود، در شهر لاهه تظاهرات و به سمت عکس نخستوزیر تخممرغ پرتاب کردند. همزمان، هزاران شهروند فرانسوی با فراخوان چندین اتحادیه و انجمن جوانان به خیابانها آمدند و علیه افزایش قیمتها و طرح اصلاح بازنشستگی دولت اعتراض کردند. به گفته
یک اتحادیه، بیش از 250000 نفر
در پاریس و دیگر شهرهای فرانسه به خیابانها آمده بودند.
در انگلیس هم بهصورت همزمان اعتصاب لوکوموتیورانان و تظاهرات هزاراننفری شهروندان انگلیسی در بسیاری شهرهای این کشور در اعتراض به هزینههای بالای انرژی برگزار شده و اختلالاتی را ایجاد کرد.
اینها صرفاً بخشی از اخبار و گزارشهایی است که رسانههای غربی منتشر میکنند ولی با این حال دولتهای اروپایی که در نقض حقوق بشر هم سیاهه بلندبالایی دارند بر اخبار ایران متمرکز شده و به توصیه به دولت ایران روی آوردهاند!
در جامعه ایران یک ضربالمثلی هست که میگوید «تو اگر بیل زنی باغچه خودت را بیل بزن»! معنای کنایی این ضربالمثل این است که «شما اگر راهحل مشکلات را میدانی چرا در حل مشکل خودت ماندهای؟»
این را باید به کشورهای اروپایی گفت که خود در گِل گیر کرده و مدعی نبود گلوبلبل در کشورهای دیگر میشوند!
تیز کردن قمه اوباش و چاقوی تحریم از سوی مدعیان اصلاحات
نکته دیگری که نباید از آن غافل شد، نقش پادوهای داخلی غرب در ماجرای اغتشاشات اخیر است.
طیف تندروی مدعیان اصلاحات و جریان تحریف طی سه هفته گذشته در روزنامههای زنجیرهای سعی کردند اصل موضوع را به حاشیه برده و ضمن مقصرنمایی نظام جمهوری اسلامی در ماجرای درگذشت مهسا امینی، اغتشاشگران را «مردم معترض» جا زده و خط آشوب را زنده نگه دارند.
روزنامههای زنجیرهای مانند شرق، اعتماد، هممیهن، سازندگی و چند تن از عناصر معلومالحال این طیف طی سه هفته گذشته با شایعهسازی و وارونهنمایی ضایعه درگذشت مهسا امینی و طرح گزارههایی مانند اینکه «پدر من هم در بیمارستان کشته شد» و...، آتشبیار معرکه بودند.
آنها در اغتشاشات اخیر و اتفاقات و رویدادهایی مانند آبان 98، دی 96، حمله به روحانیون و حمله به حافظان امنیت، نهتنها قمه اوباش و اراذل اجارهای را تیز کردند بلکه جادهصافکن تحریمهایی بودند که از سوی آمریکا و اروپا علیه ایران طراحی و اعمال شد.
دشمنان قسمخورده ایران که در فتنههای گذشته رسماً و صریحاً از آشوبگران حمایت کردند، این بار هم از همان روز اول به میدان آمدند و حمایت تمامقد از اراذل اجارهای را در دستورکار قرار دادند.
در ماجرای 88، وقتی خبرنگار واشنگتنپست از هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا پرسید که «قطعنامه 1929 علیه ایران چه اثر قابلتوجهی دارد؟» او در پاسخ گفت: «این قطعنامه در حمایت از جنبش سبز صادر شده است و...»؛ قطعنامهای که براساس آن، جمهوری اسلامی رسماً زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد و بند 41 آن قرار گرفت و تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران مقرر شد. حالا هم همین است؛ طیف مشخصی از اصلاحطلبان تندرو، هم قمه اوباش را تیز کردند و هم چاقوی تحریم را.
دیدگاه تان را بنویسید