اعتراف ایندیپندنت عربی؛ فشار حداکثری شکست خورد / آمریکا از موضع ضعف مذاکره میکند
رسانه وابسته به رژیم سعودی به تلخی اعتراف کرد: هر قدر ایران از موضع قدرت مذاکره میکند، آمریکا و متحدانش از موضع ضعف مذاکره میکنند.
ایندیپندنت عربی که توسط سعودیها خریداری شده، مینویسد: کشمکش ژئوپلتیک در خاورمیانه در حال خطرناکتر شدن است و علت آن تفاوت در نگاه راهبردی و توسل به زور است. عجیب اینجاست که آنچه موجب تشدید وخامت اوضاع شده، تبلیغات آمریکا، اروپا، روسیه، چین و ایران است که تحقق ثبات و پایان کابوس خطر هستهای را از طریق بازگشت به توافق هستهای وعده میدهند.
شواهد نشان میدهد ایران از موضع قدرت مذاکره میکند و آمریکا و اروپا از موضع ضعف در مذاکرات حضور دارند. اسرائیل نیز هماهنگ کردن مواضع با تلآویو را بر واشنگتن تحمیل کرده و به نظر میرسد کشورهای عربی بهرغم وعدههایی که دولت جو بایدن در آغاز مذاکره با ایران به آنان داده بود، بیش از گذشته در معرض خطر از سوی ایران قرار دارند.
ایران با وجود این که نیروی ضعیفتر است و بهرغم آن که تحت تحریم و محاصره قرار دارد به علت داشتن اراده و دیدگاه راهبردی، بر ضعف غلبه میکند و اکنون طرفی که ایران را تحریم کرده، نگران دستیابی این کشور به سلاح هستهای است. آمریکا در توهم به سر میبرد در حالی که میداند آنچه کشورهای عربی را علاوهبر سلاح هستهای و قبل از آن نگران میکند، گسترش نفوذ ایران در منطقه آن است.
آمریکا آنچه را که از بین بردن خطر هستهای ایران مینامد، اولویت اصلی خود قرار داده است در حالی که میداند توافق هستهای صرفا خطر را به تعویق میاندازد ولی آن را از بین نمیبرد. آمریکا گمان میکند بعد از توافق هستهای میتواند در آرامش با ایران برای تغییر رفتار این کشور و کنترل برنامه موشکیاش وارد گفتوگو شود، ولی این یک توهم است. آمریکا نتوانست با خروج از توافق هستهای و فشار حداکثری و سپس مذاکره برای بازگشت به توافق زیر سایه محاصره و تحریم به این خواسته خود دست یابد و طبعا بعد از توافق نیز به هدف خود نخواهد رسید.
اما ایران در صورت امضا شدن توافق هستهای، به میلیاردها دلار پول و لغو محاصره و تحریمها دست پیدا میکند و به گسترش نفوذ خود و توسعه موشکهای بالستیک و حمایت بیشتر از حامیان مسلحش در عراق و سوریه و لبنان و یمن و غزه ادامه میدهد. هیچ چیز نمیتواند مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای شود چرا که اورانیوم غنیشده و دانش لازم برای ساخت بمب را در اختیار دارد.
مشکل اینجاست که در تیم سیاست خارجی دولت بایدن، اندیشمندی راهبردی مثل هنری کیسینجر یا زبیگنیو برژینسکی وجود ندارد بلکه کسانی مانند آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه و جیک سالیوان، دبیر شورای عالی امنیت ملی حضور دارند که دیوان سالارانی به ارث رسیده و شخصیتهای درجه سه هستند. به همین علت است که مذاکرهکنندگان آمریکایی راضی شدهاند درباره برنامه موشکی و نفوذ منطقهای ایران مذاکره نکنند. دولت آمریکا دیپلماسی را بدون دیدگاه راهبردی و بدون پشتیبانی نظامی و بدون شخصیتهای وزین، به پیش میبرد.
منبع: کیهان
دیدگاه تان را بنویسید