هیچ کاره و پرهیاهو / ادامه جنجالسازی تل آویو برای گره زدن مذاکرات
«با تمام توانمان، علیه توافق خواهیم جنگید»؛ این سخن ادعایی «یائیر لاپید»، نخستوزیر جدید رژیم صهیونیستی است که با افزوده شدن بر احتمالات مبنی بر به ثمر رسیدن توافق رفع تحریمها در وین با صراحت به زبان آورده است.
او که خود رژیم متبوعش به رغم دستیابی به تسلیحات هستهای از تعهد به پادمان هستهای به عنوان اصلیترین مرجع نظارت بر دولتها و کشورهای دارنده تسلیحات هستهای سر باز زده است، در گرماگرم ورود مذاکرات به حساسترین مقطع خود، فرصت را مغتنم شمرده و خام دستانه ادعایی را ساخته و پرداخته میکند که «جمهوری اسلامی بزرگترین تهدید است؛ از این رو قراردادن گزینه حمله نظامی علیه ایران در توافق احتمالی آن را به توافق بهتری تبدیل میکند.» ذیل این اتهامات موهوم، تلاشهای اخیر مقامهای صهیونیستی برای دیدار و گفتوگو با مسئولان امریکایی همزمان با رایزنیهای حساس وین نیز در راستای گره زدن موضوع منطقه خاورمیانه به مذاکرات وین تشدید شده است. به این ترتیب با انتشار خبرهای مثبت از وین، تمایل به تعمیق تنشها با تهران در طرف اسرائیلی نمایان شده است. درخواست از روی استیصال مقامهای صهیونیستی از دولتمردان کاخ سفید برای متقاعد کردن آنها در خودداری از گام برداشتن به سوی رویکرد دیپلماتیک برای حل موضوع توافق و تقاضا برای تشدید تحریمها علیه ایران نشان از آن دارد که رژیم صهیونیستی تا چه اندازه منافع خود را در ایجاد و استمرار بحران در منطقه خاورمیانه دنبال میکند.
بازی دو سر برد برای امریکا
در همین ارتباط «یائیر لاپید» پس از موضعگیریهای تندی که دو روز پیش در نشست خبری خود علیه روند گفتوگوهای وین مطرح کرد، حالا برای پیگیری خواستههای خود خواستار دیدار و گفتوگو با رئیس جمهور امریکا برای اعلام مواضعش شده است. این تلاشها ذیل رویکردی به جریان افتاده که تل آویو با ربط دادن مذاکرات به موضوع مناسبات منطقه دنبال میکند. ادعاهای واهی و عجیب علیه ایران که این روزها به صورت سازمان یافته از سوی مقامهای صهیونیستی تکرار میشود حکایت از آن دارد که ایران در مواجهه تمامعیار با رویکردی که رژیم صهیونیستی در روند بحران آفرینی در منطقه در پیش گرفته، کاملاً به هدف زده است. نگرانی مسئولان اسرائیلی که با پررنگ شدن امیدها در وین برای رفع تحریمهای ضدایرانی شکل گرفته، ذیل موفقیت دولت سیدابراهیم رئیسی در عرصه سیاست خارجی در تعامل رو به پیشرفت با اغلب بازیگران منطقه از یکسو و به چالش کشیدن رویکرد تل آویو در منطقه از سوی دیگر شدت گرفته است. موفقیتی که صهیونیستها برای کندکردن روند آن چشم امید به میدان وین دوختهاند، جایی که اساساً هیچ نقش و حضوری در آن ندارند و تنها امید دارند با ایجاد فشار دیپلماتیک به امریکا به عنوان همپیمان راهبردی خود و روی آوردن به جنگ روانی علیه ایران، آورده خود را در کاستن از قدرت روبه افزایش ایران به دست بیاورند.
تلاش برای استمرار بحران
جنجالسازی مقامهای صهیونیستی برای گره زدن مذاکرات رفع تحریمها به موضوع منطقهای، بخشی از هدف بزرگ تل آویو برای زنده نگاه داشتن بحرانی است که خود با جنگ افروزی در منطقه به وجود آورده و با خاماندیشی ایران را به عنوان یکی از منابع تهدید علیه منطقه معرفی کرده است. ناگفته پیداست آنچه رهبران رژیم صهیونیستی از پیگیری سیاست ضدایرانی خود در روند مذاکرات دنبال میکنند، گرفتن امتیازاتی ویژه از شرکای غربی خود است. چه آنچه به نظر میرسد احیای توافقی که احتمالاً با گرفتن امتیازات بیشتری از سوی ایران همراه خواهد شد، سبب خارج شدن نام این رژیم از فهرست اولویتهای امنیتی و سیاسی جامعه بینالملل میشود و این خلاف آن چیزی است که تل آویو در زیست بحرانی خودخواسته دنبال میکند.
فضایی آکنده از شکست
نگرانی رژیم صهیونیستی در پی تضعیف موقعیت آنها در تقابل با توان میدانی ایران در صحنه منطقهای اهمیت قابل ملاحظهای پیدا کرده است. برای پی بردن به واقعیت ماجرا و روشن شدن ابعاد ادعای مضحک نخستوزیر صهیونیستی کافی است به وضعیت متزلزل این رژیم در وضعیت کنونیاش در منطقه و بهویژه در مواجهه با قدرت میدانی جمهوری اسلامی ایران اشاره داشت. مواجههای که علاوه بر اثبات واقعیت توانایی ایران در صحنه نبردهای میدانی که اسرائیل آنها را برافروخته، بعد دیگری از توانایی ایران در بعد نظامی را نمایان کرده است. از این رو اقدامات تخریب گرانه این رژیم برای همراه کردن دیگر کشورها با خود از یک سو و خطرناک جلوه دادن پیامدهای هرگونه توافق احتمالی میان ایران و شرکای برجامیاش در پی شکست در صحنههای میدانی معنادار میشود. پذیرش چنین واقعیتی از سوی مقامهای اسرائیلی مبنی بر تزلزل در مواجهه با قدرت میدانی جمهوری اسلامی ایران، رهبران صهیونیستی را به طراحی راهبردهای شتابزدهای واداشته که از یک سو بر راهبرد ائتلاف سازیهای سست و از سوی دیگر به جریان انداختن جنگ روانی از طریق به کارگیری آژانس بینالمللی انرژی اتمی جهت پیگیری ادعاهای ساختگی و بدون سند بنا شده است.
دیپلماسی فعال ایران
تل آویو ذیل این طرح موهوم کوشید حملات رژیم خود را روی ایران متمرکز کند و علاوه بر آن گروههای محور مقاومت از جمله حزب الله، حماس و جهاد اسلامی را نیز هدف قرار دهد. اما روند تحولات نظامی و اطلاعاتی از جمله پاسخهای کوبنده نظامی ایران به مراکز صهیونیستی در نقاط متعدد در منطقه نشان داد که ایدههای خیالی تل آویو فاصله زیادی با واقعیات صحنه میدانی دارد. از این رو در چنین فضایی آکنده از شکست در برابر ایران که حتی به بروز نابسامانیهای داخلی در صحنه سیاست رژیم صهیونیستی و تغییر در عالیترین سطوح سیاسی این رژیم انجامیده، تل آویو به فرافکنیهای مداوم و قدرت نماییهای نمایشی روی آورده تا با معرفی ایران به عنوان یک تهدید جدی، ظرفیت خود را در بسیج متحدان اندک خود در مقابله با قدرت میدانی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به کار گیرد. ناگفته پیداست تهران در مواجهه با چالشهای ساختگی رژیم صهیونیستی، علاوه بر پاسخگویی متناسب در عرصه نظامی بر لزوم ایجاد فهم و درک درست و مشترک از سوی همه بازیگران منطقه تأکید ویژهای دارد و خود با به جریان انداختن دیپلماسی فعال توانسته در ایجاد این ضرورت گامهای مهمی بردارد.
منبع: روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید