تحلیل از چپ و راست؛
آمریکا، پهپاد، فساد و ...
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
به آمریکا اجازه ندهید خرش از پُل بگذرد!
حسین شریعتمداری در «کیهان» نوشت: « ۱- گفتهاند - و پسندیده نیز هست- که «تَسْقُطُ الْآدَابُ بَیْنَ الْأحْبَابِ... در میان دوستان، آداب دست و پا گیر (رودربایستیها) برداشته میشود». وجیزه پیشروی با این نگاه نوشته شده است و هشدار دلسوزانهای است به دستاندرکاران مذاکرات هستهای کشورمان با این انگیزه که در مذاکرات پیشروی و توافقی که گفته میشود با آن فاصله چندانی نداریم، از ترفندهای حریف برحذر باشند و مخصوصاً پس از حضور مقتدرانه و شایسته تحسینی که تاکنون در جریان مذاکرات داشتهاند تا آنجا که با تحقیر آمریکا به تیم آنها اجازه حضور در میز مذاکره را ندادند و ... خدای نخواسته به نقطه
پیش از دور جدید مذاکرات و برجام سراسر خسارت باز نگردند.
۲- برجام برای آمریکا یک سند طلایی و برای کشورمان معاهدهای فاجعهبار و خسارت محض بوده است. نپرسید اگر چنین است چرا ترامپ از برجام خارج شد؟! پاسخ روشنتر از آن است که با کمترین ابهامی همراه باشد.
اولاً: ترامپ به گفته خانم موگرینی بعد از تضمین(!) آقای روحانی مبنی بر این که ایران حتی در صورت خروج آمریکا از برجام نیز، در برجام باقی میماند! اقدام به خروج از برجام کرد. خانم فدریکا موگرینی (مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا) در مصاحبه با نشریه «پولیتیکو» میگوید «من از روحانی تضمین گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از توافق و برگرداندن تحریمها، ایران به برجام پایبند بماند و از آن خارج نشود»! ترامپ (بخوانید تمامیت آمریکا) با شناختی که از انفعال دولت قبل داشت در پی آن بود که ایران برای بازگشت آمریکا به برجام، امتیازات بیشتری به حریف واگذار کند! و برجامهای ۲ و ۳ و ... نیز شکل بگیرد! ولی مقامات بالادستی چنین اجازهای به دولت آقای روحانی ندادند و ترفند ترامپ به نتیجه نرسید.
ثانیاً: هدف از مذاکرات منجر به برجام، لغو تحریمها بود ولی نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد، بلکه صدها تحریم جدید نیز به تحریمهای قبلی اضافه شد!
ثالثاً: اگر برجام خسارت محض نبوده و دستاوردی نیز داشته است، چرا دولتمردان آقای روحانی و سایر حامیان برجام تاکنون نتوانستهاند درباره دستاوردهای آن کمترین توضیحی بدهند و لااقل به یک یا دو نمونه از آن اشاره کنند؟!
رابعاً: آیا اصرار آمریکا برای احیای برجام، نشانه اهمیت حیاتی برجام برای آمریکا و متحدانش نیست؟! ... صدها نمونه از اظهار نظر مقامات رسمی و مطرح آمریکایی، اروپایی و صهیونیستی را میتوان آدرس داد که بعد از امضای برجام، نه فقط کار برنامه هستهای ایران بلکه، کار نظام اسلامی ایران را تمام شده میدانستند و برای نظرات خود، دلایل و شواهد قابل قبولی نیز ارائه میکردند و...
۳- اکنون پرسش این است که آیا توافق جدید، احیای همان برجام با همان متن و محتواست؟ و یا در متن و محتوای آن تغییرات اساسی و بنیادین داده شده است؟! به عنوان مثال، و فقط چند نمونه؛
آیا پرونده PMD (ابعاد نظامی احتمالی در برنامههای هستهای) مختومه میشود؟ و اطلاعات مربوط به مراکز حساس نظامی کشورمان مانند گذشته در اختیار بازرسان آژانس (بخوانید جاسوسان موساد و سیا و MI6) قرار نخواهد گرفت؟! دو روز قبل آقای «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبه با سی ان ان، اعلام کرد که این پرونده مختومه نیست! و دیروز، بار دیگر در مصاحبه با شبکه
P B S آمریکا تاکید کرد به بازرسیهای حداکثری از تاسیسات و مراکز (هستهای و نظامی) ایران نیاز داریم! گفتنی است، بازرسی از برنامه هستهای ایران، سختترین و گستردهترین سیستم بازرسی است که آژانس در دنیا اِعمال میکند! به گفته آقای دکتر اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان «صنعت هستهای ایران کمتر از ۲ درصد از ظرفیت هستهای جهان را در اختیار دارد اما ۲۵ درصد از بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران انجام شده است». آقای اسلامی در ادامه به نکتهای اشاره میکنند که شاهد این بخش از یادداشت پیشروی است. ایشان میگوید: «حاصل این همه سال اتهام و مذاکره تبدیل به سند برجام شده و آن را با هدف تخریب و از بین بردن زیرساختهای هستهای ایران آغاز کردهاند
(نظر این کارشناس برجسته درباره برجام).
آیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست تحریمی گروههای تروریست! خارج میشود؟! دیروز آقای محمد مرندی گفت: «ماههاست که میگویم حذف سپاه پاسداران از FTO (فهرست ادعایی سازمانهای تروریستی خارجی) پیششرط نیست»! ایشان توضیح ندادند که «پیششرط» نیست؟ یا اصلاً در میان شرطها نیست؟! گفتنی است، دیروز فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا در غرب آسیا (سنتکام) با صدور بیانیهای اعلام کرد «شب گذشته (4 فروند جنگنده ائتلاف آمریکایی با بمبهای هدایت شونده، 9 پایگاه مورد استفاده گروههای وابسته به سپاه پاسداران ایران در دیرالزور سوریه را بمباران کردند». اگر خدای نخواسته حذف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست گروههای تروریستی، در شرایط پیشنهادی ما نباشد! آمریکای تروریست میتواند حمله اخیر خود را به بهانه حمله به یک گروه تروریستی! توجیه کند! البته سخنگوی وزارت خارجه کشورمان ضمن محکوم کردن حمله آمریکا به مواضعی در خاک سوریه، هرگونه وابستگی شبهنظامیان این کشور به سپاه پاسداران را تکذیب کرده است. ولی جسارت آمریکا در اعلام حمله به سپاه، درخور تامل است!
بندهای ۱ و ۲ از ماده ۴ معاهده NPT بر استفاده تمامی کشورهای عضو از ظرفیتها و امکانات صلحآمیز دانش و تکنولوژی هستهای و تبادل تجهیزات مربوطه تاکید ورزیده است. به عنوان مثال، در بند ۱ از ماده ۴ NPT آمده است «هیچ یک از مقررات پیمان حاضر به نحوی تعبیر نخواهد گردید که به حقوق غیرقابل تفویض هر یک از دول طرف پیمان در راه توسعه تحقیقات و تولید و بهرهبرداری از انرژی هستهای به منظورهای صلحجویانه - بدون تبعیض و طبق مقررات مواد 1 و 2 پیمان حاضر لطمه وارد سازد».
و در بند ۲ از همان ماده تصریح میکند «کلیه دول طرف پیمان متعهد میشوند مبادله هرچه وسیعتر تجهیزات و مواد اطلاعات علمی و تکنولوژیک را به منظور مصارف صلحجویانه انرژی هستهای تسهیل نمایند و حق مشارکت در این مبادلات را دارا میباشند به علاوه طرفهای پیمان که قادر باشند باید همچنین منفرداً یا به اتفاق سایر دول یا سازمانهای بینالمللی- در توسعه بیشتر استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلحجویانه تشریک مساعی نمایند».
سؤال این است که در توافق پیشروی، برنامه هستهای کشورمان از چه ظرفیتها و امکانات تحقیقاتی، تجهیزاتی و... برخوردار خواهد بود؟! آیا مانند برجام برنامه هستهای ایران به حالتی نزدیک به تعطیل کشیده میشود و تنها برای خالی نبودن عریضه! به نصب چند سانتریفیوژ از نسلهای کهنه، تعیین میزانی اندک برای اورانیوم غنیشده و سقفی کوتاه برای درصد غنیسازی
و ... بسنده شده است؟! اگر اینگونه باشد که فاتحه برنامه هستهای کشورمان خوانده میشود و در حالی که بسیاری از کشورها برای بهرهگیری از انرژی صلحآمیز هستهای و سایر دستاوردهای آن به صف شدهاند، ایران اسلامی را از این امکان و ظرفیت تعیینکننده در صنعت و اقتصاد محروم کردهایم!
در توافق احتمالی تکلیف تحریمها چه میشود؟! آیا همانگونه که انتظار میرفت و اعلام شده بود تمامی تحریمها لغو میشوند؟ اگر پاسخ منفی باشد -که امید است نباشد- باقی ماندن تحریمهای غیرهستهای که تماماً غیرقانونی نیز هست هیچ تغییری - تاکید میشود هیچ تغییری-
در تحریمها پدید نخواهد آمد و تحریمهایی که احیاناً لغو شدهاند به بهانههای غیرهستهای باقی میمانند و... !! مگر چه تعداد از نزدیک به ۱۷۰۰ تحریم موجود هستهای است؟!
این سؤال نیز مطرح است که ماجرای تضمین آمریکا در توافق پیشروی چگونه است؟ سخن از تضمین آمریکا مبنی بر اینکه از برجام خارج نشود! یک گزاره کاملاً انحرافی است زیرا برجام برای آمریکا یک سند طلایی است و هرگز از آن خارج نمیشود (به علت خروج ترامپ اشاره شد). آمریکا باید تضمین بدهد که به تعهداتش عمل میکند و تحریم جدیدی تحت هر عنوان دیگر وضع نمیکند. پاسخ ما به بدعهدی آمریکا باید در حوزه اختیارات خودمان باشد چرا که آمریکا نشان داده است به هیچ عهدی پایبند نیست و حتی از نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که تضمین برجام بود نیز امتناعی ندارد. ما میتوانیم و باید در صورت نقض عهد آمریکا، در مرحله اول تمام بازرسیهای آژانس را متوقف کنیم و در مرحله بعد با استناد به بند یک ماده ۱۰ NPT از این پیمان خارج شویم.
۴- در آخرین دقایقی که این وجیزه نوشته میشد، خبر رسید که آمریکا پاسخ خود به متن پیشنهادی را به ایران ارائه کرده است و سخنگوی وزارت خارجه کشورمان اعلام کرد که ایران بررسی پاسخ آمریکا را آغاز کرده است. تیم هستهای کشورمان که اقتدار و هوشمندی آنها در طول مذاکرات وین مثالزدنی بوده است به یقین با همان هوشمندی و اقتدار منافع ملی ایران اسلامی را پی میگیرند و چنانکه پاسخ آمریکا تامینکننده نظرات و خواسته قانونی کشورمان نباشد به آن تن نخواهند داد و بیتردید و برخلاف قبلیها به آمریکا اجازه نمیدهند خرش از پُل بگذرد و به ما بخندد!»
فساد فولاد فساد سیستمی است؟
دانیال معمار؛ سردبیر «همشهری» نوشت: «سالها پیش فردی که یکی از نمادهای پیشرفت در کرهجنوبی بود، دستگیر شد؛ کیم ووچونگ، بنیانگذار برند مشهور دوو. کیم برای کرهایها مقدس بود، چون جزو نسلی بود که کره را از کشوری فقیر به کشوری مرفه تبدیل کرد. نماد توسعه کرهایها را به جرم دستکاری در حسابها برای دریافت وامهای کمبهره دستگیر کردند. بعدش چه شد؟ همه داد و فریاد راه انداختند؟ کسی گفت فساد تمام کرهجنوبی را گرفته است؟ خیر.
برگردیم به شهریورماه1401 ایران. «فساد نظاممند»، «فساد سیستمی»، «فساد حاکمیتی» و... بعد از انتشار گزارش فولاد مبارکه، چندبار این عبارتها را شنیدهاید؟ رسانههای سعودی لندننشین در روزهای اخیر فرصت مغتنمی یافتهاند تا گزارش فولاد را به فساد لانه کرده و سیستمی در جمهوری اسلامی منتسب کنند. در داخل هم مثل همیشه برخی رسانهها، بلندگوی همان صدای دشمنان شدهاند. خب استدلالشان چیست؟ میگویند در کشور بستری برای وقوع فساد وجود دارد، پس فساد نظاممند است. یا فساد در جمهوری اسلامی مستمر و دنبالهدار است، پس فساد سیستمی محسوب میشود. فساد در اجزای یک نظام یک چیز است، فساد سیستمی یک چیز دیگر. کسانی که فساد را در این نظام اسلامی، سیستمی میبینند یا در بهترین حالت دچار خطای محاسباتی شدهاند و از روی غفلت به چنین نظری رسیدهاند، یا دستشان در دست دشمنان قسمخورده این کشور است تا مردم را ناامید کنند. حالا برویم سراغ پاسخ اینکه چرا گزارش تحقیق و تفحص از فولاد، حتی در صورت صحت، نشان فساد سیستمی نیست؟
1-- در فساد سیستمی، فساد کشف نمیشود. این یک نشانه مهم است. نباید نادیده گرفته شود. مراجعه کنید به زمان حکومت طاغوت. نمیتوانید گزارشی از افشای یک فساد بزرگ در یک بخش حاکمیتی پیدا کنید. جرأتی برای افشای فساد وجود نداشت. افشای هر فسادی در نطفه خفه میشد. حالا علنیشدن موارد فساد در جمهوری اسلامی را مرور کنید؛ حقوقهای نجومی، فساد 3هزار میلیاردی، اختلاسهای بانکی، ماجرای شهرام جزایری، ماجرای بابک زنجانی، همین گزارش فولاد و... پس فساد هست، فسادهای بدی هم هست، منکر نیستیم، اما در جمهوری اسلامی، هم فساد افشا میشود و هم هیچکس مصونیت ندارد، چه در بخشهای دولتی، چه نیمهدولتی و چه کاملا خصوصی.
2- در فساد سیستمی، عزمی برای مقابله وجود ندارد. قبل از انقلاب، نهتنها ارادهای برای افشای فساد وجود نداشت، بلکه قدرت و عزمی هم برای مقابله با آن دیده نمیشد. امروز در جمهوری اسلامی، دادگاه رسیدگی به جرایم اقتصادی داریم. دستگاههای نظارتی متعدد داریم. لیست ابربدهکاران بانکی منتشر میشود. قوانین شفافیت به اجرا درمیآید. بلافاصله بعد از افشای فساد، دستگاه قضا ورود میکند و محاکمه صورت میگیرد و حتی اگر دادگاه حکم کند، مفسدان پای چوبه دار میروند. قطعا در جایی که عزم جدی برای برخورد با فساد هست، امکان لانهکردن فساد و سیستمی شدن آن وجود ندارد.
3- در فساد سیستمی، گستردگی وجود دارد. نسبت مدیران فاسد با مدیران سالم در نظام اسلامی چقدر است؟ بله! فساد کماش هم زیاد است. اما در فساد سیستمی، بنیان نظام براساس فساد شکل گرفته، نه در نظام ما که فساد در برخی اجزا کشف و برخورد میشود. مگر در فولاد مبارکه، مدیر پاکدست و متخصص کم داریم؟ اگر کم بود که در اوج تحریم، دهمین تولیدکننده فولاد جهان نبودیم. فساد هست، اما موردی است، قابل تعمیم نیست، علاج و درمان دارد. حتی اگر گزارش فولاد درست هم باشد، تازه میشود چند نفر فاسد، در مقابل عده کثیری از مدیران سالم و پاکدست، مثل یک سوزن در انبار کاه.
4-در فساد سیستمی، نظام فسادپرور است. در خودش فساد تولید میکند. این ویژگی اهمیت دارد. نگاه کنیم حاکمیت و دولت در نظام ما به چه سمتی میروند؟ همین عملکرد یکساله دولت سیزدهم را ببینیم. مثلا دولت مسیر نظام یارانهای کشور را بهطور کامل تغییر داد تا چه اتفاقی بیفتد؟ کلی هزینه اجتماعی و اقتصادی برای خودش ایجاد کرد تا چه چیز را درست کند؟ که قاچاق کاهش یابد. که رانت ایجاد نشود. این یعنی ریلگذاری نظام اسلامی و مجریان آن در مسیر مقابله با فساد است.»
نقدی بر تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه
نعمت احمدی حقوقدان در یادداشتی برای «آرمان ملی» نوشت: «گزارشی که در قالب تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه اصفهان در فضای مجازی نشر پیدا کرده قابل استناد نیست و از سوی بنده و کمیته تحقیق و تفحص و دستگاه قانونی نشر پیدا نکرده است. بنده به عنوان رئیس هیات تحقیق و تفحص از این شرکت گزارش منتشرشده در فضای مجازی در این رابطه را تایید نمیکنم.» نمیدانم این خبر گزارش منتشرشده در فضای مجازی که مورد تایید رئیس هیات تحقیق و تفحص نیست، از کجا وارد فضای مجازی شده؟ این فضای مجازی چموش لگدزن مگر خودش آن را تولید کرده! گزارشی که 30 نفر از کارشناسان تمام وقت و پاره وقت در مدت 9 ماه و برای بازه زمانی مهر 1397 تا شهریور 1400 و با همکاری دستگاه و با مشورت تیم حقوقی و برخی قضات عالیرتبه با بررسی بیش از 50هزار صفحه مدرک، گزارشی مشتمل بر 268 صفحه و بالغ بر هشت هزار صفحه سند و پیوست تقدیم مجلس شده بود. در گزارش این هیات 90 عنوان تخلف، انحراف و تحمیل خسارت و توزیع رانت بالغ بر صدها هزار میلیارد ریال و همچنین ضعفهای ساختاری و نواقص قانونی مورد رسیدگی قرار گرفته است. باید مدیرانی که در راس شرکتهایی مانند فولاد مبارکه قرار میگیرند، علاوه بر مدیریت و پاکدستی منافع ملی را هم در نظر بگیرند. شرکت فولاد مبارکه، دهها شرکت تابعه و وابسته علاوه بر استان اصفهان در دیگر استانها دارد که سالهاست مشغول به کار هستند. شرکتی با بیش از 350 هزار شغل مستقیم و غیرمستقیم و سهم 5 درصدی در تولید ناخالص بخش صنعت میطلبد که ترکیب مدیران آن به گونهای باشد که با استقلال بر آن شرکت گمارده شوند. نقش مدیرعامل در شرکتهای تجاری، اجرای مصوبات هیاتمدیره است باید این تحقیق و تفحص را فقط نسبت به مدیرعامل وقت دانست. نگارنده بر این باورم که باید نظارت طامه و کامل بر عملکرد موسساتی از قبیل فولاد مبارکه صورت گیرد. این شرکتها پیشانی تجارت و اقتصاد مملکت هستند. این عدد 92هزار میلیارد تومان وارد تاریخ شد و دیگر نمیتوان ذهن جامعه را از این بزرگی پاک کرد. از روزی که فساد 123 میلیاردی در بانک صادرات باهمکاری مرتضی رفیقدوست و فاضل خداداد صورت گرفت تا 3 هزار میلیاردی آقای خاوری و 12 هزار میلیاردی آقای بابک زنجانی اگر نظارتها به درستی صورت میگرفت به عدد غیرقابل باور 92هزار میلیارد نمیرسید. ذات این نوع گزارشها قبل از آنکه سودی داشته باشد، ضرر دارد. برای نمونه مگر شرکت فولاد مبارکه هیاتمدیره ندارد؟ مگر برابر قانون تجارت، مدیرعامل مسئولیت اجرای مصوبات هیاتمدیره را برعهده ندارد؟ یا اینکه شرکت را کماکان دولتی میدانند و قوانین مرتبط با شرکتهای دولتی را بر این شرکت حاکم میدانند. قدمت شرکت فولاد مبارکه به دهههای گذشته برمیگردد و در طی این سالها چند هیاتمدیره و مدیرعامل اداره شرکت را برعهده داشتهاند. در تحقیق و تفحص اعلام شده قراردادهایی با افراد ذینفوذ از جمله همسر رئیس دفتر رئیسجمهور سابق، وزیر راه و شهرسازی، شهردار سابق اصفهان منعقد شده است و یا فروش فلان مقدار ورق خودرو با قیمت نازل با نقشآفرینی معاون فروش فولاد مبارکه و مدیرعامل سابق ورق خودرو که از منتسبین معاون اول رئیسجمهور سابق است.(منتسبین را با سین نوشته است. نمیدانم این منتسب است یا منتصب با صاد. نسبت سببی اگر منتسب با سین باشد، آیا نسبت سببی دارد یا نسبت نصبی با معاون اول رئیسجمهور سابق یا از طرف معاون اول رئیسجمهور سابق منصوب شده است. در اینصورت منتصب با صاد خواهد بود.) مردم نمیتوانند فکر کند که نقش رئیس دفتر معاون اول یا وزیر راه یا شهردار و غیره همسو در تخلفات گزارش شده، چقدر است. آیا نباید اشارهای به اسناد تخلف این افراد بشود؟ در گزارش هیات تحقیق و تفحص از عملکرد فولاد مبارکه به کمیسیون صنایع معادن و تجارت، شرکتی که ترکیب نامتجانسی از دولتی بیواسطه، دولتی باواسطه، عمومی، خصوصی، خصولتی است. شرکتهایی از این دست که متأسفانه مصداق عینی بلاتکلیفی حقوقی است در تحقیق و تفحص صورت گرفته تنها به مدیرعامل و عملکرد او پرداخته شده. شرکت دارای ارکانی است: هیاتمدیره. در این تحقیق و تفحص جای هیاتمدیره کجاست؟ شرکت دارای بازرس قانونی است. آیا عملکرد دورهای که تحقیق و تفحص صورت گرفته است، بازرس قانونی مهر تایید بر عملکرد شرکت نزده است؟ شرکتهایی از این دست دارای حسابرس قانونی هستند که در پایان عملکرد مالی مهر حسابرس قانونی مورد تایید اداره دارایی و هیاتمدیره و دیگر ارکانها بر گزارش مالی زده میشود و عمدتا حسابرسان، حسابرسان قسم خوردهای هستند. مهمتر از همه، شرکت دارای مجمع عمومی است. آیا فیالواقع شرکتی که وارد بورس شده است و نظارت بورسی دارد هیچ اثر و ردی از این نظارت در عملکرد شرکت وجود ندارد که این همه تخلف صورت گرفته است؟ آنچه در صدر نوشته آوردهام از قول رئیس هیات تحقیق و تفحص هنوز جوهر نوشتهاش خشک نشده بود یا به گفتهای کلام منعقد نگردیده بود که ظاهرا آقای میرزایی با تایید گزارش تحقیق و تفحص موجبات ارسال گزارش به مرجع قضائی توسط مجلس را فراهم آورد. اصلا پرسش این است: آیا فولاد مبارکه در قالب شرکت تعریف میشود و تابع قانون تجارت است یا شرکتی تولیدی است؟ اگر شرکتی دولتی است جای سوال و جواب از وزیر یا وزرای مربوطه هم خالی است. حمله به مدیرعامل و نام بردن از تعدادی از مسئولین دولت سابق بدون اینکه توجه داشته باشند سلسله مراتب نظارتی از وزیر یا وزرای مربوطه تا ارکان شرکت و مسئولیت آنان و مهمتر از همه بازرسان و حسابرسان و دیگر نهادهای نظارتی را فراموش کردهاند. نگارنده حتی نام این مدیرعامل را نمیدانم اما این شیوه تحقیق و تفحص را نمیپسندم.»
ایران بازیگر قدرتمند درعرصه پهپادها
هادی محمدی در سرمقاله «خراسان» نوشت: «پهپادها(پرنده های هدایت پذیر از راه دور) با توجه به نوع، امکانات، تجهیزات و طراحی، قادرند مأموریت های متنوع اطلاعاتی، شناسایی، مراقبت و هدف یابی و جمع آوری الکترونیکی شنود، تهاجمی و انتحاری را با اولویت استفاده بهینه از امکانات و به خصوص منابع انسانی انجام دهند. به عبارت دیگر هواپیماهای بدون سرنشین از جمله تجهیزات پیشرفته عصر حاضر هستند که در جنگ های فعلی و آینده جایگاه ویژه ای دارند. به عنوان مثال در جنگ های اخیر قفقاز و اوکراین پهپادها نقش ویژه ای در مدیریت صحنه نبرد داشته اند. از طرفی با توجه به برتری تسلیحاتی و اطلاعاتی کشورهای قدرتمند و دشمنان جمهوری اسلامی ایران، جنگ های آینده قاعدتاً از نوع ناهمتراز بوده و پیروزی در آن ها، مستلزم به کارگیری خلاقیت نظامی و ابتکارهای تاکتیکی و استفاده از تجهیزات مناسب است؛ بنابراین استفاده ازتجهیزات و آرایه های مطلوب پهپادی، می تواند در نظام دفاعی جمهوری اسلامی ایران بسیار مؤثّر واقع شود و در نتیجه برای حفظ و تحکیم امنیت و اقتدار ملی موثر باشد.به منظور دستیابی به این مهم، تیرماه امسال ، اولین ناو دسته پهپادبر نیروی دریایی راهبردی ارتش متشکل از یگانهای شناور سطحی و زیرسطحی با حمل انواع پهپادهای رزمی، شناسایی و انهدامی در ناوگان جنوب نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران و با حضور فرمانده کل ارتش و فرمانده نیروی دریایی راهبردی ارتش رونمایی شد. این موفقیت نیروی دریایی تنها یک ماه پس از ارائه گوشهای از توانمندی پهپادی ارتش در قالب پایگاه سری پهپادی ۳۱۳ به دست آمد. این توانمندی و برگزاری تمرین موفق ناودسته پهپادبر پیشرفته نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بر فراز اقیانوسها که در لبه فناوری نظامی قرار گرفته ، مصداق روشنی از اقتدار مشروع و قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است که برای کشورهای منطقه پیام آور عزت ملتها و همچنین تأمین امنیت جمعی بدون حضور نامشروع بیگانگان و کشورهای فرا منطقه ای
است. پرواز انواع پهپادهای دریاپایه و عمودپرواز از عرشه یگانهای شناور سطحی و زیرسطحی برای نخستین بار و در شرایط اخیر برگ زرین دیگری از افتخارات نیروی دریایی راهبردی و ارتش جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود که اشراف اطلاعاتی و عملیاتی شناورها را تا صدها کیلومتر فراسوی مرزهای آبی میهن عزیزمان افزایش داده و عمق راهبردی و توان رزم پهپادی نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران را در پهنه آبهای آزاد و بینالمللی که وظیفه حراست از مرزها و اقتصاد دریایی را برعهده دارد، افزایش داده است. اقدام هوشمندانه ارتقای دانش پهپادی ارتش در شرایطی که منطقه غرب آسیا با حضور قدرت های فرامنطقه ای متلاطم شده و نیز حفظ ارتقای توان و آمادگی رزمی شبانه روزی و رشادتهای دلاورمردان و جان برکفان ارتش جمهوری اسلامی ایران و فرماندهان و سربازان قابل توجه و به لحاظ راهبردی حائز اهمیت بسیار است.پس از این رونمایی ها بود که شاهد توجه و نگرانی های زیادی از سوی مسئولان و کارشناسان نظامی جهانی در رابطه با قدرت پهپادی ارتش جمهوری اسلامی ایران بودند و اعلام کردند که جمهوری اسلامی ایران با اتکا به توان یگانهای جدید پهپادی خود، به برتری هوایی محلی دست یافته تا جایی که مدعی شدند تهران در ارتباطات نظامی اش با مسکو به روسیه پهپاد صادر کرده است . این موارد نشان می دهد ارتش و دیگر نیروهای نظامی و دفاعی کشورمان در سالهای اخیر پیشرفتهای مستمر و چشمگیری در طراحی و تولید انواع پهپادها داشته و این تلاشها اکنون بسیار فراتر از منطقه گسترش یافته و ایران را به یک بازیگر مهم حوزه طراحی و ساخت پهپادها تبدیل کرده است.رزمایش اخیر نشان می دهد که هم اینک ارتش جمهوری اسلامی ایران با قدرت شبکه محور، تاکتیک پذیر، مدرن و ویرانگر پهپادهای بومی خود نقش جدی در مقابله و حذف تهدید ها علیه میهن عزیزمان دارد . دانش و تخصصی که با تکیه بر جوانان گام دومی ارتش بهدست آمده و کشور ما را به صادرکننده پهپاد در جهان تبدیل کرده است. از سوی دیگر با نزدیک شدن به توافق هسته ای و احیای برجام که بر اساس شنیده ها یکی از بخش هایش لغو تحریم های تسلیحاتی آمریکا علیه ایران است، این امکان وجود دارد که بازارهای نظامی جدیدی برای فروش پهپادهای ایرانی که نام و آوازه خوبی در دنیا پیدا کرده اند نیز ایجاد شود. چنین رزمایش گسترده و موفقی می تواند به نمایشگاهی برای عرضه این دستاورد راهبردی نظامی ایران به شمار آید .»
هزینه سلبریتیها؟ بله، ولی نه همه
سیدمصطفی هاشمیطبا در سرمقاله «شرق» نوشت: «یکی از روزنامههای صبح تهران با عنوان اینکه سلبریتیها حالا هزینه اظهارات خود را پرداخت میکنند، به موضوع اظهارات علی کریمی، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال پرداخته و از پایین کشیدهشدن تابلوهای تبلیغاتی تصویر او در تهران حمایت کرده و آن را هزینه آن اظهارات خوانده است.
اینکه افراد باید هزینه اظهارات خود را بپردازند حرف حقی است اما اینکه حرف علی کریمی تا چه حد غلط یا درست بوده باید توسط علمای اعلام بررسی شود و نه اینکه گویندهای بهجای ارائه پاسخ درست حسب «و جادلهم بالتی هی احسن»، به کریمی فحاشی کند و دیگران با پایینکشیدن تابلوهای علی کریمی حقوق مسلم او (حقالناس) را ضایع کنند. اگر قرار است هزینه اظهارات را علی کریمی پرداخت کند، باید این هزینه توسط دادگاهی شرعی با شنیدن دفاع او به رأی برسد و نه آنکه هرکه قدرت دارد بر او سیلی بنوازد و اگر علی کریمی به آیه شریفه «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» استناد کند، چه پاسخی میتوانند بدهند؟
اما چرا فقط برخی افراد باید هزینه اظهارات خود را بدهند؟ مثلی است که میگویند «مردم در برابر قانون مساوی هستند اما برخی مساویتر!».
سالهاست در کشور ما افراد مختلف که ظاهرا مصونیت دارند و از عداد مشهوران جامعه یا بهعبارتی سلبریتی هستند، همه نوع اظهارنظر درباره افراد و اشخاص کرده و هتاکی و تهمت را با شجاعت انجام میدهند و حتی با تمسک به حدیثی و تغییر معنی یک لغت، تهمت به دیگران را نهتنها مجاز که واجب میشمارند اما هرگز هزینهای بابت این هتاکی و تهمت و اظهارات مشوشکننده اذهان نمیپردازند و آخرین آنهم تهمت فراماسونبودن به نخستوزیر دوران دفاع مقدس و طرح فراماسونریبودن اوست. او که مورد تأیید امام امت بود و مقام معظم رهبری در ابتدای انقلاب نهایت تأیید از او را به عمل آورده بودند و حتی در جریان وقایع سال 88 گفته بودند شما از جنس اینها نیستید. گیریم او در سال 88 مرتکب خطای سیاسی شده باشد. به چه دلیل تمام نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و از همه مهمتر امام امت و رئیسجمهور وقت را چنین بیاطلاع نشان میدهند که سالها یک فراماسون نخستوزیر ایران بوده و این بزرگواران تأیید کردهاند. آیا از این بدتر تهمتی به مسئولان بلندپایه کشور میتوان وارد کرد. البته شاید اینان بهقول معروف توریه میکنند. همه میدانند که فراماسونها در ابتدا از جمعی معمار و بنا تشکیل شده بود که موضوع بهاصطلاح نظام مهندسی (به اصطلاح امروز) را در دستور کارشان قرار داده بودند و البته بعدا به تشکیلاتی مخفی، سیاسی و توطئهگر تبدیل شدند. شاید اینان بگویند چون ایشان مهندس معمار است بههرحال در زمره فراماسونها قرار دارد! و این یعنی توریه؛ چراکه این اصطلاح در نزد اینگونه سلبریتیها بسیار معمول و مایه دروغ و بهتان است. اما هرگز بهای اظهارات خود را پرداخت نکردهاند.
وقتی مقام معظم رهبری فتوای حرمت سلاح اتمی را میدهند، آنانکه برخلاف این فتوا صحبت گریز هستهای یا حاکمبودن لوله توپ (اشاره به بمب اتمی) را میکنند، چگونه هزینه این اظهارات را نمیدهند، درحالیکه علاوه بر نادیدهگرفتن فتوای رهبری به ایرانهراسی بینالمللی و تأیید لجنپراکنی امثال نتانیاهو و دیگر اذناب صهیونیسم اقدام کردهاند. دوست همشهری ما، نگاه کنید چه کسانی هزینه اظهارات خود را نمیدهند و البته هزینه سنگین آن از جیب ملت پرداخت میشود.
اگر امثال علی کریمی، علی دایی، حسن یزدانی، حمید استیلی و علیرضا دبیر حرفی بزنند و غلط هم باشد، در برابر خدماتی چون به اهتزاز درآوردن پرچم جمهوری اسلامی و ترنم سرود آن و آوردن پیام شادمانی و امید برای مردم ناچیز است و اگر نظری حتی به اشتباه دارند، در برابر آنهمه تلاش و فداکاری و امیدآفرینی قابل اغماض است، درحالیکه آنانکه تخم ناامیدی و تفرق و بیتقوایی و عادیشدن دروغ و بهتان در جامعه میپراکنند، مصون از هرگونه پرداخت هزینه هستند. اینها که به آنان سلبریتی میگویند، در جامعه بینالملل پیام سلامتی و تحرک و پویایی نسل جوان را به دیگران ابلاغ میکنند و اگر انقلاب صادراتی داشته، به یمن حضور شهیدان و فداکاران و نیز همینهایی است که به آنان سلبریتی میگویند، وگرنه تهمتزنندگان و کجفهمان هم در داخل مردم را رودرروی هم قرار میدهند و هم در جامعه بینالمللی و مردم کشورهای دیگر تصویری معوج از ایران و انقلاب اسلامی ارائه میکنند.
دوستانی که خود را تجسم عینی اسلام میدانند و خود را پیرو راه ابا عبدالله الحسین (ع) میخوانند، خوب میدانند که اگر بالاترین حکم تعزیر یا قصاص برای متهمی که بدترین جنایات را مرتکب شده صادر شود، او به جز تحمل آن حکم، مستحق هیچ نوع تعرضی نیست و اگر قبل از اجرای حکم کسی به او تعرض کند، باید ابتدا باید جبران حق آن محکوم بشود و سپس حکم را به اجرا درآورند. برای هر خلافی حکمی قانونی وجود دارد و هرکس خارج از حکم عمل کند، حقالناس بر گردن اوست و چنین است که فحاشان به علی کریمی و پایینآورندگان تابلوهای عکس او مدیون او هستند، او اگر در این جامعه نتواند احقاق حق کند، اما در قیامت میتواند حق خود را بستاند. آیا حقالناس به همین سادگی در جامعه ما پایمال میشود؟»
دیدگاه تان را بنویسید