دیپلماسی نمایشی بایدن در ریاض

کد خبر: 1155738

«رئیس‌جمهور امریکا به‌جای پرواز به ریاض و در آغوش گرفتن بن سلمان باید هر کاری که لازم است برای بازگشت تولید نفت ایران انجام دهد.» این توصیه نشریه امریکایی «نیوزویک» به «جو بایدن» یکی از واکنش‌های پرشمار محافل سیاسی و رسانه‌ای داخلی امریکا به سفر احتمالی رئیس جمهور این کشور به عربستان سعودی است که گفته شده در هفته‌های پیش‌رو صورت خواهد گرفت.

دیپلماسی نمایشی بایدن در ریاض

 پیش‌تر اعلام شده است «بایدن» در ریاض با «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان دیدار می‌کند و همچنین ملاقاتی با سایر رهبران کشورهای عربی از جمله مصر، اردن، عراق و امارات خواهد داشت. محافل رسانه‌ای امریکا از جمله «نیوزویک» در تحلیل چرایی انجام این سفر تنها یک دلیل برشمرده‌ و آن را قماری ناامیدکننده از سوی «بایدن» توصیف کرده‌اند که برای متقاعد کردن ریاض به افزایش تولید نفت خود جهت کاهش قیمت‌های تاریخی بنزین در امریکا در آستانه چندماه مانده به انتخابات میاندوره‌ای کنگره صورت می‌گیرد؛ اقدامی که از سوی تحلیلگران امریکایی اشتباهی وحشتناک توصیف شده است، خاصه آن‌که به زعم منتقدان این سفر، رئیس جمهور امریکا گزینه دست به نقدتری همچون بازگشت به توافق هسته‌ای و انجام تعهدات برای فراهم شدن امکان ورود آزادانه نفت ایران به بازارهای جهانی را در پیش روی خود دارد.

فصل مشترک انتقادات

وجه اصلی و مشترک انتقاداتی که از سوی تعداد پرشماری از سیاستمداران و تحلیلگران امریکایی نسبت به سفر آتی «بایدن» به ریاض مطرح شده است، نادیده‌انگاری ارزش‌هایی است که دولتمردان امریکایی همواره در مواضع ادعایی خود در دفاع از ارزش‌های حقوق بشری مطرح کرده‌اند؛ ادعاهایی که بعضاً برای دفاع نمایشی از آن دست به کار شده و حتی از ابزار تحریم هم بهره برده‌اند. مخالفان، سفر بایدن به ریاض را خیانت به مواضع پیشین خود و اصول حقوق بشری اعلام کرده‌اند. چه آنکه او پیشتر در جریان تبلیغات انتخاباتی خود با اشاره به قتل فجیع «جمال خاشقچی»، روزنامه‌نگار منتقد عربستانی مدعی شده بود می‌کوشد عربستان را بابت این جنایت که به دستور «بن سلمان»، ولیعهد سعودی صورت گرفت، در انزوا قرار دهد. این در حالی بود که «بایدن» با حضور ریاض در جنگ یمن نیز مخالف بود. در آن زمان به نظر می‌رسید، با توجه به پایین بودن قیمت نفت و افزایش عرضه به دلیل افزایش تولید امریکا و تصمیم رئیس جمهور این کشور به کاهش حضور ایالات متحده در خاورمیانه و تمرکز بر آسیا برای اولین بار بعد از چندین دهه، ارزش‌‌های به اصطلاح حقوق بشری بر منافع اقتصادی و امنیتی اولویت پیدا کرده است. شکل‌گیری چنین فضایی با تلاش مستمر ریاض برای تقویت همپیمانی خود با واشنگتن در دولت «بایدن» همراه شد و این در حالی بود که ناکامی ریاض در سامان دادن به وضعیت جنگ فرسایشی یمن و در نهایت پیشی گرفتن هزینه‌های عربستان و کشورهای همپیمان‌اش بر فواید موهومی که از تقابل با ایران نصیب شان می‌شد، سبب شد مقام‌های سعودی به سمت کاهش تنش‌های منطقه‌ای خود با سایر بازیگران این منطقه از جمله قطر و جمهوری اسلامی ایران روی بیاورند. خاصه آنکه با ایرانی مواجه شدند که ذیل تغییر در سیاست منطقه‌ای خود در دولت سیزدهم در زمین منطقه دست بالا را پیدا کرده و در آستانه حل چالش‌های بین‌المللی قرار گرفته بود.

چرایی تغییر سیاست واشنگتن

در حالی که مقام‌های امریکایی همچنان بر موضعگیری نمایشی خود در دفاع از حقوق بشر همانند شعار (بازگشت به برجام) اصرار می‌ورزیدند و مدعی بودند که ارزش‌های انسانی همچنان در رابطه ریاض و واشنگتن حائزاهمیت است، خبر رسید که «بایدن» در راه ریاض است تا از نزدیک با او دیدار کند، خبری که با واکنش تند رسانه‌های داخلی و همچنین شماری از نمایندگان مجلس امریکا از جمله «تیم کین»، از سناتور‌های عضو کمیته روابط خارجی مجلس سنای امریکا روبه‌رو شد که گفت «بایدن می‌خواهد دستی را به دوستی بفشارد که هنوز لکه خون از آن پاک نشده است.» به این ترتیب با گذر چند ماه و بروز تحولاتی در عرصه بین‌الملل معلوم شد «بایدن» نیز قصد ندارد تا روابط با عربستان را قطع کند یا فشار قابل توجهی بر این کشور در ارتباط با ماجراجویی‌های پرهزینه‌اش در منطقه داشته باشد. این چنین بود که رئیس جمهور امریکا هم همان راهی را در قبال ریاض پیمود که دولت‌های قبلی این کشور طی کرده بودند. چه آن‌که برای دولتمردان امریکایی آنچه اهمیت داشت تحقق منافع خاص خود و نه دفاع از ارزش‌هایی بود که در قالب دفاع از حقوق بشر جای می‌گرفت.

نفتی که خون خاشقچی را شست!

اما ماجرا چه بود که سبب تغییر رویکرد شتابزده واشنگتن نسبت به عربستان سعودی شد؟ بالا گرفتن بحران اوکراین و وقوع جنگ در این کشور از سوی روسیه سبب تغییر مسیری شد که دولت امریکا در قبال منطقه در پیش گرفته بود. جنگی که باعث شد قیمت‌ انرژی به دلیل تقاضای بالای مرتبط با تحریم‌ها علیه روسیه، ایران و ونزوئلا سر به فلک بکشد و به تورم اقتصادی در امریکا دامن بزند تا دولت «بایدن» را با یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های اقتصادی و سیاسی دوره خود روبه‌رو کند. در چنین شرایطی عربستان به عنوان تولیدکننده‌ای با ظرفیت افزایش نسبتاً سریع تولید، دوباره به شریکی قابل اعتنا برای امریکا تبدیل شد. انتخاب سفیر برای عربستان از سوی واشنگتن و چراغ سبز «بایدن» به انجام مکالمه تلفنی با «بن سلمان» از نخستین تحولاتی بود که نشان می‌داد معادله رابطه امریکا و عربستان در تلاشی که از سوی کاخ سفید به جریان افتاده، دستخوش تغییر شده است.

هرچند «بایدن» در واکنش به انتقادات مدعی شده که برنامه‌ای برای دیدار با ولیعهد جوان سعودی ندارد و به عنوان رئیس جمهور وظیفه دارد صلح را در صورتی که بتواند برای خاورمیانه به همراه بیاورد اما نفس حضور او در ریاض زیر سایه ممانعت از دیدار با ولیعهد جوان سعودی همچنان زیر تیغ منتقدانی است که شمشیرها را برای این سفر از رو بسته‌اند. خاصه آن‌که دیگر معلوم شده شعارهای نمایشی و موهوم دفاع از حقوق بشر به محل خلاف‌گویی دولت امریکا در مسیر تحقق اهداف یکجانبه‌گرایانه‌اش در منطقه خاورمیانه تبدیل شده است.

امید واهی

وجه دیگر انتقادات به سفر احتمالی رئیس جمهور امریکا به منافعی مربوط می‌شود که از منظر منتقدان در مقایسه با احیای توافق هسته‌ای قابلیت کمتری برای تحقق دارد. چه به اعتقاد ناظران اقتصادی امیدی که «بایدن» برای ترغیب عربستان جهت افزایش عرضه نفت به بازارهای جهانی به آن دل بسته است، نمی‌تواند پاسخگوی تقاضای جاری در بازار تشنه انرژی در غرب باشد. این در حالی است که عرضه بیشتر نفت جمهوری اسلامی ایران به رغم تحریم‌های سنگین اقتصادی امریکا، فراتر از انتظار بوده و در صورت احیای برجام، امکان این را خواهد داشت تا کمبودهای جاری در بازار انرژی را جبران کند.

با این وجود فارغ از اهداف منفعت‌طلبانه‌ای که امریکا در قبال ترمیم رابطه با عربستان به عنوان متحد منطقه‌ای خود جست‌و‌جو می‌کند، به نظر می‌رسد تا زمانی که کشورهای منطقه متوجه این واقعیت نشوند که رفع نگرانی‌های امنیتی آنها در گرو تقویت همکاری با سایر بازیگران منطقه‌ای بدون مداخله کشورهای فرامنطقه‌ای است، امکان بهره‌کشی برای کشورهایی همچون امریکا در خاورمیانه همچنان فراهم است. خاصه آن‌که سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور در جریان حضور چندی پیش خود در اجلاس اوپک گازی در قطر با تأکید بر ضرورت فعال شدن دیپلماسی همسایگی بویژه کشورهای حوزه خلیج فارس و استفاده از ظرفیت‌های این کشورها برای توسعه روابط سیاسی و اقتصادی نشان داده بود جمهوری اسلامی تا چه اندازه آماده است به شکل‌گیری سازوکار منطقه‌ای مبتنی بر همکاری همه بازیگران منطقه‌ای کمک رسان باشد.

منبع: روزنامه ایران

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها