تحلیل از چپ و راست؛

پایان خودروسازی رانتی

کد خبر: 1146442

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

پایان خودروسازی رانتی

گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیل‌گران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود می‌نگرند و می‌نویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیل‌ها ، مسائل را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بررسی کنیم.

 

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

 

تکثیر نسخه جیبی سند 2030

 عباس شمسعلی در یادداشتی برای «کیهان» نوشته: « در کنار موضوع الگو گرفتن کودکان و نوجوانان از استفاده بدون برنامه و غیرهدفمند بسیاری از پدران و مادران و بزرگ‌ترها از فضای مجازی، طی دو سال گذشته و با شیوع کرونا که باعث شد آموزش و کلاس‌های درس به ناچار به‌صورت مجازی برگزار شود، گرایش و دسترسی بدون برنامه‌ریزی کودکان و نوجوانان به فضای مجازی بسیار گسترده‌تر از گذشته اتفاق افتاد و اکنون هم که شاهد برگزاری حضوری کلاس‌های درس و تقریباً توقف آموزش مجازی هستیم، بسیاری از نوجوانان و کودکان به علت وابستگی زیاد به گوشی‌های همراه هوشمند و دسترسی به فضای مجازی همچنان ساعت‌ها مشغول گشت‌وگذار در این فضا هستند. شاید بتوان این وابستگی شدید کودکان و نوجوانان به فضای مجازی را در کنار تلفات انسانی، یکی از مهم‌ترین خسارت‌های بیماری کرونا در دو سال گذشته دانست.

طبیعی است که حضور به اندازه، هدفمند و کنترل‌شده در فضای مجازی و استفاده کاربردی از تکنولوژی‌های روز تلفن همراه موضوعی پذیرفته شده و واضح است اما مشکل از آنجایی شروع می‌شود که این روزها بسیاری از افرادی که مشتری فضای مجازی هستند، بیش از حد نیاز یا ضرورت و بدون اینکه هدف مشخصی داشته باشند ساعت‌ها مشغول به این فضای بی‌کران می‌شوند. این نوع رفتار در کنار خطرات مختلفی که برای همه سنین و خانواده‌ها دارد به‌طور ویژه باعث بروز اختلال و مشکلات عدیده جسمی، روحی، رفتاری و آسیب در کودکان و نوجوانان می‌شود، اختلال‌هایی که گاه برای ‌ترک آنها و در امان ماندن از آثار مخرب‌شان بر زندگی اجتماعی، روابط خانوادگی، تحصیل و کسب‌وکار و سلامت باید مدت‌ها تلاش کرد.

اما مشکل وقتی بیشتر و بغرنج‌تر می‌شود که می‌بینیم در کنار این حجم گسترده و غیرهدفمند از حضور طیف‌های مختلف سنی به‌ویژه کودکان و نوجوانان کشورمان در فضای مجازی، متأسفانه مدیریت این فضا در کشور به شدت رها شده و این فضا تقریباً بدون ضابطه و کنترل مناسب، بر زندگی خانواده‌ها و سبک زندگی کودکان و نوجوانان و افراد مختلف احاطه پیدا کرده و سایه انداخته است. فضای مجازی امروز در کشورمان به رانندگی انبوه خودروها با سرعت بالا و خطرآفرین در شرایطی می‌ماند که هیچ قانون و مأمور و راهکاری برای کنترل آنها وجود ندارد.

نکته عجیب اینکه این حجم از رها بودن و انفعال نسبت به فضای مجازی در دولت‌ها و کشورهای غربی نیز کم‌سابقه است. ... در جدیت دشمنان کشورمان برای اثرگذاری در اذهان و هجمه فرهنگی علیه ما همین بس که هر روز طی 24 ساعت ده‌ها و صدها شبکه ماهواره‌ای و کانال و رسانه اجتماعی با صرف هزینه‌های سنگین به‌صورت رایگان برای مردم ایران برنامه فارسی و محتوای مختلف تولید و عرضه می‌کنند.  یکی از اهداف این پروژه‌ها در کنار اهداف سیاسی، هدف‌گیری هویت ملی، تغییر سبک زندگی و تفکر و نابود کردن اعتماد به نفس جوانان با القای شبهات، تصویرسازی‌های غلط از جمله کتمان پیشرفت‌ها و اغراق و دروغ‌پردازی درخصوص مشکلات است.  ... متأسفانه کمبود تولیدات تقویت‌کننده هویت ملی و معرفی‌کننده مفاخر معاصر و گذشته در سینما و تا حدی تلویزیون و رسانه‌های اجتماعی داخلی هم مزید بر علت شده است. ... بر اساس همان سند 2030، طرح مفاهیمی همچون فرهنگ جهاد و شهادت و ارزش‌هایی همچون مقاومت و حتی دروسی مانند آمادگی دفاعی برای دانش‌آموزان مضر و خطرناک اما طرح مباحث غیراخلاقی و‌ ترویج فرهنگ زننده غربی مفید اعلام می‌شود. ... این یک واقعیت است که این همه تلاش دشمن برای اثرگذاری بر نوجوانان و جوانان کشورمان با صرف هزینه‌های هنگفت، برای تسلط بر افکار و ‌تربیت نسل آینده این کشور به خواست و سلیقه خود است. اگر دشمن برای تحقق تسلط یک روز به‌دنبال‌ اشغال و تسخیر کشور یا استعمار و جنگ نظامی بود و روزی برای اجرای شبیخون فرهنگی اجرای سند 2030 در مدارس را دنبال می‌کرد، امروز همان اهداف را با بالاترین سطح عملیات در فضای مجازی در پیش گرفته است. به عبارتی اگر روزی سند 2030 یک سند آموزشی برای مدارس بود و به در بسته خورد، طراحان آن به‌جای اینکه بیکار بنشینند امروز در حال اجرای بدون مزاحم همان اهداف این سند در گوشی‌های موبایل و با فراگیری بسیار هستند، دشمن امروز بهترین ابزار برای نفوذ و پیاده کردن همان سیاست‌های سند 2030 را فضای مجازی می‌داند، جایی‌که متأسفانه حساسیت کمتری بر روی آن وجود دارد.

شاید از دولت قبل با آن تفکرات غربگرایانه توقعی برای مدیریت درست فضای مجازی نمی‌رفت، اما اکنون همان‌طور که با مدیریت صحیح و اراده و همکاری زمینه مدیریت بیماری خطرناک کرونا فراهم شد و اراده گسترده‌ای برای اصلاح موضوع ارزهای ‌ترجیحی و جلوگیری از خسارت سیاست‌های غلط این حوزه به‌وجود آمده است، از دولت مردمی، مجلس انقلابی، شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر مسئولان انتظار می‌رود برای حفظ کشور از هجمه‌های فرهنگی و در امان ماندن آینده سازان ایران از دام‌های دشمن در فضای مجازی سریع و به‌طور جدی وارد عمل شوند»

 

 توهمات سفیر روس

اصغر میرفردی در یادداشتی برای «اعتماد» نوشت: «سفیر روسیه در ایران در ماه‌های گذشته، رفتارهای خارج از عرف دیپلماتیک خود را به صورت پیاپی ادامه داده است. انتشار تصویر میهمانی تداعی‌کننده نشست سران متفقین در جنگ جهانی دوم در تهران، تمجید از گریبایدوف سفیر روس که طراحی و اجرای قرارداد ننگین ترکمانچای را بر عهده داشت، توصیه شبیه دستور به رسانه‌های ایران برای شیوه پوشش خبری یورش روسیه به اوکراین، نقد پیام تبریک نوروزی سران کشورهای دیگر از جمله اقدامات و رفتارهای ناپسند جناب سفیر است. در جدیدترین افاضات متوهمانه، جناب سفیر پا را از امور خارجی فراتر گذاشته و به سیاست گردشگری و ارزش‌های فرهنگی جامعه ایران می‌پردازد و «حجاب» و «ممنوعیت مشروب» در ایران را مانعی برای گردشگران به ویژه گردشگران روس می‌داند!! البته چند روز بعد از این اظهارنظرها، مقامات روس درصدد توجیه و ماله‌کشی بر این نوع سخنان سفیرشان برآمدند.

 با این وجود، این جناب سفیر در پنداشت‌شان، جایگاه خود را از حد یک سفیر فراتر می‌داند. گویا در توهمات‌شان نوعی سکون تاریخی متصل به دوران قجر وجود دارد که در آن زمان، ملت رعیت بی‌سواد بودند و حاکمان نیز بی‌اراده و تابع خواست‌های دول روس و انگلیس. در قرن بیست و یکم و با این همه تغییرات فرهنگی و بلوغ سیاسی مردم که خاطره‌های ناخوشایندی از روس دارند، چرا سفیر روس به خود اجازه چنین رفتارهای خارج از عرف دیپلماتیک می‌دهد که به معنای نگاه فرادستی- فرودستی به جامعه ایران است؟ 

ضرورت داشته و دارد که مقامات وزارت امور خارجه واکنش شایسته به چنین سلوک رفتاری «سفیر غیرعادی» نشان دهند. دست‌کم، یکی باید این سفیر را از خواب سیاسی‌اش بیدار سازد که زمانه، زمانه قجر و قرن نوزدهم نیست. اینجا، ایرانی است که پیشینه تمدن کهنی دارد و هیچ‌گاه مستعمره شدن را نپذیرفته و نخواهد پذیرفت.»

 

منطقه آبستن تحولات تازه

محمدصادق مرادی در یادداشتی برای «خراسان» نوشت: «منطقه غرب آسیا این روزها بیش از هر موقع آبستن حوادث است. این حادثه‌ها می‌توانند حماسه‌ساز باشند یا روندی مسالمت آمیز را طی کنند یا جنگ و صدها اتفاق  پیش بینی نشده یا بهتر بگوییم رسانه‌ای نشده در راه است که هر آن می‌توانند ناگهان حادثه ساز شوند.برای مثال،سید حسن نصرا... در سخنرانی اخیر خود معادله جدیدی را  علیه صهیونیست‌ها رسانه‌ای کرد! بیان مسئله ملی «میادین گازی مدیترانه» که اکنون مورد مناقشه جدی بین کشور لبنان و رژیم صهیونیستی قرار گرفته، به عنوان یک هدف نظامی برای مقاومت اسلامی و تعریف یک حوزه نبرد جدید در دریای مدیترانه، همان معادله جدید بیان شده توسط دبیرکل حزب‌ا... لبنان است.نکته مهم اظهارات وی، سخنان هجومی و ایجابی علیه ارتش دشمن بود:«اگر اجازه استفاده لبنان از میادین گازی خودش را ندهید، مقاومت فرصت عرض‌اندام رژیم در دریای مدیترانه را خواهد گرفت.»در نقطه مقابل، ارتش رژیم اشغالگر قدس  تمام توان خود را برای برگزاری یک رزمایش بزرگ نظامی در خاک فلسطین اشغالی گذاشته است، احتمالا وسعت این رزمایش که کلیه یگان‌های ارتش اشغالگر در آن مشارکت خواهد داشت، از منطقه جنوب و هم مرز با غزه به سمت فرماندهی شمال دشمن یعنی مرزهای لبنان و سوریه کشیده شود.در سمت دیگر منطقه یک سفر ناگهانی، محرمانه و بسیار مهم به تهران، فضای رسانه‌ای منطقه را ملتهب کرد.بشار اسد رئیس‌جمهور جمهوری عربی سوریه طی یک سفر ناگهانی به دیدار مستقیم فرماندهی کل قوا رفته و با معظم له در باره موارد مهم دوجانبه بین ایران و سوریه به گفت وگو پرداخت، در این جلسه مهم ریاست محترم جمهور و فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران نیز حضور داشتند.در حوزه فلسطین نیز سلسله عملیات‌های استشهادی،بعد از تحرکات فلسطینی‌های ۱۹۴۸ در جنگ ۱۱ روزه رمضان سال گذشته نشان می‌دهد که روند سیاسی و امنیتی جدیدی در میان این بخش از فلسطینی‌ها شکل‌گرفته و ثابت کرده است آن‌ها می‌توانند به عنوان بازیگری مهم در تنش‌آفرینی امنیتی علیه اسرائیل ایفای نقش کنند.نکته این جاست که به ‌رغم فردی و غیرسازمانی بودن، حمایت‌ها و تشویق چنین عملیات‌هایی از سوی گروه‌های مقاومت باعث شده است این عملیات کارکردهای سیاسی خاص خود را داشته باشد و رژیم صهیونیستی نتواند آن‌ها را بی‌منطق و اقدامات جنایی معرفی کند. به‌طور خاص این عملیات طرح‌های رژیم صهیونیستی برای ایجاد تغییرات در معادلات جاری اداره مسجدالاقصی و همچنین گسترش و بهره‌برداری از روند عادی‌سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی را با چالش روبه رو کرد. به‌گونه‌ای که اکثر کشورهای عربی، ازجمله کشورهایی که روابط خود را با اسرائیل عادی کرده‌اند، از آن انتقاد کردند و حتی اردن نماینده این رژیم را توبیخ کرد.اما بعد از آخرین عملیات استشهادی مردمی در شهرک‌های 1948 که منجر به هلاکت چهار صهیونیست شد، رژیم اشغالگر تهدید به ترور یحیی سنوار یکی از فرماندهان مقاومت اسلامی فلسطین کرده که با پاسخ قاطع طرف فلسطینی روبه رو شده است، پاسخی با این مضمون که تهدید جان سنوار، آغاز بارش شعله‌های آتش بر شهرک‌نشینان خواهد بود. پیش بینی می‌شود شهادت شیرین ابو عاقله  خبرنگار برجسته الجزیره نیز موج بزرگ اعتراضی  را علیه رژیم صهیونیستی به وجود آورد.یکی از نکات مهم  در تحولات منطقه برهم خوردن نسبی موازنه قوا  بعد از جنگ اوکراین است، به عبارتی این مسئله که روسیه به دلیل تمرکز بر جنگ اوکراین به سمت کاهش حضور خود در منطقه حرکت کرده، مسئله‌ای جدی است  که  تلاش  بازیگران مختلف منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای برای پرکردن کاهش حضور روسیه را در پی خواهد داشت.  لذا دراین فرایند و همچنین انتشار برخی اخبار و تحلیل‌ها مبنی بر دورخیز رژیم صهیونیستی برای به دست گرفتن نقش پررنگ در معادلات منطقه پس از به جریان‌انداختن موضوع صلح ابراهیم نیازمند دور‌اندیشی محور مقاومت برای مقابله با این تحولات است.  بر همین اساس  اگر برخی حدس و گمان‌های کارشناسان از نتایج سفر اسد درکنار سخنان صریح و مستحکم دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان علیه دشمن به علاوه عملیات‌های زنجیره‌ای اخیر مقاومت مردمی فلسطین در کرانه و شهرک‌های 1948 را در یک سیر بنگریم، متوجه آغاز یک سلسله رویدادهای مهم از سمت جبهه مقاومت برای مقابله با تحرکات  رژیم صهیونیستی خواهیم شد، یک طراحی بزرگ و گسترده برای فرو بردن دشمن به لاک دفاعی!در این میان کافی است به سکوت مرموز مقاومت اسلامی عراق و رونمایی رسانه‌ای از موشک‌های بالستیک آن در ایام روز قدس و آمادگی ملی یمنی‌ها برای نقش‌آفرینی در مسئله فلسطین‌اندک نگاهی‌انداخت...  »

 

ترمز خودروسازی رانتی کشیده شد

محسن پیرهادی در سرمقاله «رسالت» نوشت: «کلیات آیین‌نامه واردات خودرو در هیئت‌وزیران به تصویب رسید و پس از کش‌وقوس‌ها و مقاومت‌های بسیار، بالاخره واردات خودرو آزاد شد. در این باب، چند نکته و پیامد لازم الاشاره است:

یک. مردم ما سال‌ها از خودروی تولید داخل استفاده کرده‌اند و فداکاری و صبر و تحملشان در ترجیح تولید داخل نسبت به محصولات مشابه خارجی اثبات‌شده است. اما قضیه آنجاست که آن‌قدر دنیا در این حوزه پیش رفته و آن‌قدر خودروسازان ما جامانده‌اند که اصلا دیگر نمی‌توان گفت خودروی باکیفیت خارجی، مشابه داخلی دارد. به گواه کارشناسان، آنچه خودروسازان ما تولید می‌کنند مشابه خودروهای تولیدی ده‌ها سال پیش در شرکت‌های بزرگ خودروسازی دنیاست. مردم و به‌ویژه جوانان ما، در حوزه خودرو نسبت به مردم کشورهای پیشرفته و حتی برخی کشورهای همسایه، حس سرخوردگی و تحقیر دارند که چرا باید با هزینه بسیار زیاد، خودرویی باکیفیت بسیار کم سوار شوند. خوشحالی امروز از آزاد شدن واردات خودرو هم، درواقع بروز آن بغض فروخفته این‌همه سال تحمل محصول کم کیفیت بود که بالاخره صبر و طاقت مردم را به انتها رساند.

دو. چند سال پیش، رهبر معظم انقلاب در بازدید از نمایشگاهی به همراه وزیر کار وقت، با تولیدکنندگانی مواجه شد که از واردات اجناسی مشابه آنچه تولید می‌کنند گلایه داشتند. در همان لحظه، فیلم‌بردار قاب خود را بر چهره مقام معظم رهبری تنظیم کرد که با برافروختگی و ناراحتی، رو به وزیر کار گفتند «من اگر جای شما بودم در اعتراض به این واردات هیئت دولت یقه می‌دریدم» که این تصویر در رسانه‌ها هم بازتاب یافت. حال ببینید شرکت‌های خودروسازی ما چه کرده‌اند و کار را به چه روزی رسانده‌اند که حتی رهبری هم باآن‌همه پافشاری بر تولید داخل، خودروسازها را مستثنی می‌کنند و در علن، آن‌ها را به باد انتقاد می‌گیرند.

سه. نکته دیگر آن است که چند ماه پیش، مجلس شورای اسلامی، واردات خودرو با شرایط و اقتضائاتش را به تصویب رساند که البته با اماواگرها از سوی مجمع تشخیص مصلحت و دولت و برخی محافل تأثیرگذار مواجه شد. 

بار دیگر باید همه را به توجه دقیق به قانون اساسی کشور دعوت کنیم که هیچ نهاد و دستگاهی، نمی‌تواند در عرض نمایندگان مردم در مجلس بنشیند و برای مردم قانون‌گذاری کرده یا قانون مصوب مجلس را نقض و بلااثر کند. حالا هم که بالاخره این اقدام درست در مسیر اجرا قرار گرفت، با تأکید صریح رهبر معظم انقلاب بود و تعلل مجریان، کار را به‌ضرورت دخالت و ورود ایشان رساند. 

چهار. با واردات خودروی باکیفیت، چند اتفاق محتمل پیش روی ماست. من می‌خواهم صرف‌نظر از تبعات متعدد اقتصادی، از منظر فرهنگی به مسئله نگاه کنم. مسئله آن است‌ که‌ ریشه‌ای‌ترین اقدام در هر بهبود و تغییری، شکل‌گیری مطالبه عمومی نسبت به‌ آن‌ است‌. با ورود خودروی باکیفیت و به‌روز و تردد آن‌ها در سطح شهرها، به‌تدریج بخش‌های مختلف جامعه ما به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم، در معرض کیفیت، امکانات، ایمنی، مصرف سوخت و پاکیزگی محصولات با استاندارد جهانی قرار می‌گیرند و طبیعتا، به‌صورت تدریجی، سطح ذائقه آن‌ها، بسیاری از محصولات فعلی خودروسازهای داخلی را نخواهد تابید. کسی که حتی چند بار سوار خودروی دوست و آشنا و همکاری شود که از کیفیت مطلوبی برخوردار است، نگاهش به مفهوم و حق خود در استفاده از محصولات باکیفیت تغییر می‌کند. یعنی همان‌طور که سیاست و علوم انسانی، نیازمند تضارب آرا و مواجهه افکار است، عالم رفاه شهروندی نیز نیازمند تکثر و شکست انحصار است. به همین ترتیب، تدریجا مطالبه ملی درزمینهٔ بهبود جدی کیفیت خودروهای داخلی شکل خواهد گرفت تا دیگر شاهد مسائلی نباشیم که مایه تمسخر و خنده از یک‌سو و به خطر افتادن جان شهروندان ایران اسلامی از سوی دیگر باشد. کافی است باز نشدن کیسه هوای ده‌ها خودروی داخلی در تصادف‌های زنجیره‌ای اخیر و توجیه خودروسازان را به یادآوریم.

پنج. البته واردات خودروی باکیفیت، پیامدهای مثبت دیگری هم دارد که ازجمله آن‌ها، کاهش قیمت همین خودروهای داخلی است‌. جبران کمبود تولید داخل، شکستن یا حداقل جلوگیری از افزایش صف‌های طولانی قرعه‌کشی، کنترل سطح آلایندگی خودرویی و از همه مهم‌تر، رقابت‌پذیری و شکست انحصار است.شش. نکته بسیار مهم، آن است که آنچه در هیئت‌وزیران به تصویب رسیده، کلیات آیین‌نامه واردات خودرو است و هنوز سخنی از جزئیات نیست. مردم و رسانه‌ها باید این اتفاق مبارک را تا انتها پیگیری کنند که جزئیات این اقدام هم، بی‌شائبه و منطقی پیش رود و با پیچیدگی و دشواری غیرمنطقی مواجه نشود. واردات خودرو نباید انحصاری باشد و مهم‌تر از آن نباید با سخت‌گیری تعلیق به محال شود. 

هفت. خودرو مثال اول و مهمی است اما تنها محصولی نیست که تحت سایه مدیریت شرکت‌های دولتی و نیمه‌دولتی، بی‌کیفیت به دست مردم می‌رسد. سایر شرکت‌های تولیدی داخل که سال‌هاست خود را به‌روز نکرده و محصولاتی در شان مردم به دست آن‌ها نمی‌رسانند باید نگران باشند. شکست انحصار و رقابت‌پذیری در بخش تولید، از شعارها و اهداف اصلی مجلس در این دوره است که محکم پای آن خواهد ایستاد.»

 

عالمانه، صادقانه، شجاعانه

سیدمصطفی هاشمی‌طبا در سرمقاله امروز «شرق» نوشت: «در ملاقات امسال دانشجویان با مقام معظم رهبری یکی از دانشجویان بیان کرد مدیریت باید عالمانه، صادقانه و شجاعانه باشد و البته با تذکر لطیف مقام معظم رهبری به طریق اولی معلوم شد که رهبری خود بیشتر و پیش‌تر به این سه اصل اعتقاد دارند. می‌خواهیم در این مختصر به این بیندیشیم که آیا مدیریت در جمهوری اسلامی و در بخش‌های گوناگون آن بر مبنای سه اصل یادشده بوده یا خیر؟ البته اگر از مدیران مختلف 40 سال گذشته سؤال شود که آیا مصداق این سه اصل شما بوده‌اید یا نه، احتمالا قریب به اتفاق آنها مدیریت خود را در این راستا تعریف خواهند کرد. اصولا خاصیت بحث‌های شفاهی و کلامی آن است که افراد به‌خصوص زبدگان در زبان‌آوری می‌توانند استدلال‌هایی در جهت خواست خود بیاورند و به تکرار دیده شده که اگر موردی دو وجه متفاوت یا متضاد داشته باشد، در مقام دفاع از هر‌کدام از وجوه می‌توانند استدلال‌هایی کرده و تصویری در جهت توفیق خود بیارایند تا حرف خود را به کرسی بنشانند. چنین است که بحث در‌خصوص تطبیق مدیریت حسب سه اصل یادشده با مدیران مختلف حاصلی به دست نمی‌دهد و یقینا هر‌کدام در موضع خود «حق‌به‌جانب»‌بودن خود را اثبات می‌کنند. اگر چنین است پس گله ریاست‌جمهور از «وضع موجود» و مسببان آن چه وجهی دارد. حتما مدیر یا مدیرانی اصول یادشده را رعایت نکرده‌اند که به «وضع موجود» رسیده‌ایم وگرنه علی‌القاعده و حسب معقول بر اساس مدیریت عالمانه، صادقانه و شجاعانه باید پدیده‌های تحت مدیریت به «وضع موجود» مناسبی رسیده باشد. در اینجاست که می‌توان از «وضع موجود» به نحوه مدیریت بازگشت کرد و چاره را در آن دید که به‌اصطلاح از اثر پی به مؤثر برد. البته اصل را بر آن می‌نهیم که رعایت سه اصل نام‌برده در مدیریت حاصل مناسبی را به همراه خواهد داشت. اینکه پدیده‌های تحت مدیریت را چگونه دسته‌بندی یا تقسیم‌بندی کنیم خود امر مهمی است و ممکن‌ است حسب نوع نگاه و وابستگی‌ها تغییراتی در آن داده شود. در اینجا بحث از نوع نگاه نیست، بلکه پدیده‌ها به‌صورت مجرد و به‌ دور از ارتباطات مختلف دسته‌بندی می‌شود که البته نه شامل همه موارد می‌شود و نه ارتباطات دیگر آن مورد توجه قرار می‌گیرد. گلچینی است از پدیده‌ها با این امید که در پی این مختصر از سوی فرهیختگان مدیریت نگاهی علمی در این راستا به آن شود. این را هم باید اضافه کرد که آنچه به‌عنوان گروه یا دسته یا پدیده ذکر می‌شود، طبعا نه هم‌اندازه و نه هم‌اثر هستند. گذری است به پدیده‌ها و نقبی است به مدیریت.

1- مدیریت آب: حاصل مدیریت آب در کشور خشک‌شدن تالاب‌ها، پایین‌رفتن آب چاه‌ها و در معرض خشک‌شدن آنها، عدم مدیریت در مصرف شهری در بحران حاضر، غیرقابل استفاده‌کردن آب کارون و بسیاری از رودخانه‌ها و ادامه سرازیر‌شدن آب‌های باران فصلی به دریا و نشست دشت‌ها به‌خاطر مسائل یادشده بوده است.

2- مدیریت کشاورزی: حاصل مدیریت کشاورزی در کشور واردات بیش از 15 میلیون تن کالای کشاورزی، گسترش بی‌رویه زمین‌های زیرکشت، عدم تغییر در مصرف آب، خشک‌شدن میلیون‌ها اصله درخت نخل، ضایعات 30 درصد مواد کشاورزی در کشور، عدم تبدیل روش سنتی کشاورزی به علمی.

3- مدیریت پسماند: انبار‌کردن میلیون‌ها تن زباله در زیروروی زمین و آلوده‌کردن زمین و رودخانه‌ها و عدم بهره‌برداری از میلیاردها دلار ثروت طلای کثیف.

4- مدیریت فاضلاب‌ها: وجود فاضلاب در زیر زمین و عدم استفاده از آب و مواد حاصل از تصفیه‌شده آن، ورود فاضلاب به بسیاری از رودخانه‌ها.

5- مدیریت صنعت و معدن: تولید کالای خارج از استاندارد جهانی در کالای مصرفی و بادوام مانند اتومبیل که با عقب‌ماندگی کیفی از فناوری روز علاوه بر مصرف سوخت زیاد به آلودگی هوا دامن می‌زند، خام‌فروشی و عدم توان تولید صادراتی.

6- مدیریت حمل‌ونقل: اتکا به کامیون برای حمل‌ونقل جاده‌ای، عدم رشد راه‌آهن در کشور، حمل‌ونقل هوایی بدون اطمینان و دلواپسی برای مردم، تکیه به خودروی شخصی در حمل‌ونقل شهری.

7- مدیریت انرژی: مصرف بی‌اندازه انرژی در کشور اعم از گاز، بنزین و گازوئیل و خروج غیرقانونی فراورده به خارج از کشور به‌صورت قاچاق، عدم جمع‌آوری گازهایی که بی‌جهت 40 سال است که می‌سوزد، عدم نوسازی صنایع نفت.

8- مدیریت برق: تداوم کار نیروگاه‌های با راندمان پایین 30 درصد، مصرف بی‌مورد برق در بسیاری از منازل و اماکن تجاری و عدم سرمایه‌گذاری در نیروگاه‌های خورشیدی و انرژی پاک و رشد سالانه مصرف برق به‌ دلیل عدم تدوین ضوابط درست.

9- مدیریت تأمین اجتماعی: ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی و وابستگی روزافزون به بودجه دولت.

‌10- مدیریت مالیاتی: عدم شناخت از درآمدهای مختلف و ناقص‌بودن درآمدهای مالیاتی.

11- مدیریت نقدینگی: حجم روزافزون نقدینگی در جامعه و تأثیر بر تورم و قدرت خرید مردم.

12- مدیریت پولی: تضعیف روزافزون پول ملی و سلب قدرت خرید مردم.

13- مدیریت شهری: عدم نوسازی بافت‌های معیوب، مجوز ساختمان روی گسل زلزله، عدم اجرای فاضلاب شهری، عدم اجرای تفکیک زباله، مجوز ساختمان‌های بلندمرتبه و فوق‌لوکس، اجرای ساختمان‌های متراکم در کوچه‌باغی‌های قدیمی، سکوت در برابر بی‌قانونی و امور مشابه.

این مطالب نمونه‌هایی از نتیجه مدیریت برخی پدیده‌ها در کشور بوده و در حقیقت معلوم می‌دارد مدیریت فارغ از ضوابط سه‌گانه ذکرشده بوده است. شاید بتوان مدیریت‌هایی را ذکر کرد که نتیجه کار آنها مثبت بوده است، مانند مدیریت معاونت فناوری رئیس‌جمهور که حداقل عالمانه و صادقانه کار خود را انجام داده و چه خوب است جست‌وجو برای یافتن مشابه‌هایی که ذکر شود. در این مختصر به‌ دلیل عدم اطلاع دقیق از برخی مدیریت‌ها مثل مدیریت‌های دفاعی یا ژئوپلیتیکی ذکری نرفته است، اما در یک نگاه کلی می‌توان به مدیریت صادقانه و شجاعانه فردی مثل شهید قاسم سلیمانی اشاره کرد. چه خوب است بی‌نظرانه در مدیریت‌های کشور غور شود و مدیریت‌های مثبت و منفی صرف‌نظر از گروه‌بندی و جناح‌بندی معلوم شود. آیا می‌توان حسب شعار سال، مدیریت در کشور را دانش‌بنیان کرد و در این‌ صورت سؤال اینجاست که چگونه؟ آیا با مدیران بی‌دانش می‌توان؟ ذات نایافته از هستی بخش‌/ کی تواند که شود هستی بخش.»

 

 

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها