اصلاحات و چالش استقلال!
به نظر می رسد که جبهه اصلاحات نیز به سرنوشت شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان دچار شده و کم کم از دور خارج می شود
«بخاری از اردوگاه اصلاح طلبی بلند نمی شود» شاید این بهترین توصیف از حال و روز این روزهای جریان اصلاحات باشد. جریانی که در دولت دوم روحانی کنشگری همیشگی خود را از دست داده و پس از پایان دولت دوازدهم و عدم حضور فعال و پویا در تورنمنت های سیاسی کشور، رفته رفته با آن اصلاحات مورد انتظار فاصله گرفته و حالا تنها در مصاحبه ها و بیانیه ها خلاصه شده است. اصلاحطلبان اما این روزها که نقشی در قدرت ندارند، فرصت خوبی یافتهاند تا به فکر آینده باشند و نقص و کاستیهایی را که سبب شد در چند انتخابات اخیر مورد اقبال قرار نگیرند رفع کنند. مدام هم همین را میگویند و تاکید دارند که باید سرمایه اجتماعی خود را احیا کنند. در این زمینه پیشنهادهایی نیز مثل جامعه محور و مشخص کردن حد و مرزهای خود دارند. این طور که به نظر میرسد اما فاصله حرف و عملشان بسیار است چرا که نه فقط خبری از ترمیم سرمایه اجتماعی و توجه به خواستههای مردم نیست، بلکه هر روز بیشتر درگیر دعواهای درون جریانی و مسائل مربوط به سازوکارهای تشکیلاتی خود میشوند. مثلا چندی پیش در زمانی که ریاست بهزاد نبوی بر رئیس جبهه اصلاحات تمدید شد صداهایی انتقادی از بدنه اصلاحطلبان بلند شد که پس چه زمانی وقت پوستاندازی و جوانگرایی در این جریان فرا میرسد؟ آن انتقادات اما پاسخ قابل توجهی دریافت نکردند. روزنامه همدلی نیز با اشاره به این که هیچ خبری از آسیبشناسی اصلاحات از سوی اصلاحطلبان نیست، نوشته است :« بهنظر میرسد که جبهه اصلاحات به سرنوشت شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان دچار شده و کمکم از دور خارج میشود.» این روزنامه همچنین اضافه کرد که برخی از اصلاحطلبان مانند علی صوفی معتقدند که جبهه اصلاحات نمیتواند کاری از پیش ببرد چرا که دیگر همراهی و اقبال مردمی را ندارد. در نتیجه جبهه اصلاحات در صورت حضور جدی در انتخابات آینده نیز اثربخشی لازم را نخواهند داشت.»
اصلاحات و چالش استقلال!
ماجرا اما به همین جا ختم نشده و حتی دیدار اخیر رئیس جمهور با اصحاب رسانه و ادبیات چهره های شاخص اصلاح طلبی در این جلسه با انتقاد برخی از رسانه های این جریان همراه شد که معتقد بودند اصلاحات با یک شیب ملایم در دولت کنونی هضم و استقلال خود را از دست می دهد. به عنوان نمونه باشگاه روزنامه نگاران ایران به روزنامه آفتاب یزد که درباره دیدار رئیسی با اصحاب رسانه؛ تیتر «استقبال مدیران رسانه های اصلاح طلب از مهمانی رئیس جمهور » را در صفحه اول خود کار کرده بود؛ اشاره کرد و در این باره نوشت :« مدیران روزنامههای اصلاحطلب دو بار به دیدار ابراهیم رئیسی رفتند؛ یک بار در کوران رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری و یک بار پس از انتخابات. اولین دیدار را «روزنامه صدای اصلاحات» مصادره کرد و حواشی زیادی برای مدیران روزنامهها ایجاد شد و به نظر میرسد دیدار دومی نیز مصادره شده است.مدیران رسانهها باید پاسخ دهند که برای «تجدید بیعت» به دیدار سیاستمداران میروند یا برای طرح ابرچالشهای کشور. اگر این دیدارها برای «تنظیم رابطه» است، چرا از «مطبوعات مستقل» سخن میگویید و اگر نیست چرا راهتان را از رسانههای غیر اصیل جدا نمیکنید؟» ماجرای دست بوسی حجت الاسلام دعایی و تعریف و تمجید های محمد قوچانی و الیاس حضرتی از رئیس جمهور فعلی نیز حسابی صدا به پا کرد و با انتقادهای فراوانی همراه شد. در همین زمینه کاربری نوشت :« دستبوسی دعایی بماند؛ اما سایر مدیران رسانههای اصلاحطلب هم در دیدار با رئیسی شبیه رسانهشان نبودند. او را پاک و صادق نامیدند، سعه صدرش را ستودند، عملکردش را تحسین کردند، امیدها به او را زیاد خواندند و... در رسانههایشان اما هر روز مشغول تخریب دولتاند. بوی قدرت است یا شرم حضور؟» در کنار این انتقادها زمزمه هایی نیز در بعضی رسانه ها مبنی بر عبور اصلاح طلبان از خاتمی نیز شنیده می شود؛ شایعاتی که سکوت رئیس دولت اصلاحات و غیبت چندین و چند ساله اش از میدان سیاست به نوعی به آن مهر تایید می زند. با این توصیف به نظر دوای درد اردوگاه اصلاح طلبی برای عبور از این بی بخاری، یک چهره کاریزماتیک است که احزاب مختلف این جریان را گرد هم آورده و آن ها را به سمت بدنه مردم و فعالیت هر چه بیشتر در عرصه سیاسی سوق بدهد.
منبع: خراسان
دیدگاه تان را بنویسید