تحلیل از چپ و راست؛

به سوی توازن

کد خبر: 1125595

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

به سوی توازن

گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیل‌گران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود می‌نگرند و می‌نویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیل‌ها ، مسائل را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بررسی کنیم.

 

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

 

این مانع را نادیده نگیرید

 جعفر بلوری در «کیهان» نوشت: «معمولا برای عبور از بحران (اینجا اقتصادی) و رسیدن به توسعه دو مدل راه‌حل ارائه می‌شود. راه‌حل «فوری» و «بلندمدت». ... اینجا در ایران خودمان نیز مسئولین به کمک کارشناسان شرایط را بررسی و به ‌ترتیبِ اولویت، راهکارهایی را ارائه و در حال اجرای آنها هستند. اینکه «از کجا باید شروع کرد؟» و «موانع کدامند؟» موضوعی است که معمولا، اختلافات کارشناسی از همانجا شروع می‌شود. ... مسئولین به کمک کارشناسان مشغول بازسازیِ هم اعتماد و هم اقتصاد کشورند. برخی اولویت‌ها را هم مشخص کرده‌اند. مثلا مقابله با کرونایی که داشت روزانه جان 800 نفر را می‌گرفت، جزو اولویت‌های نخست و فوری بود که به خوبی انجام شد. امروز شمار مرگ‌ومیرهای روزانه کرونایی حول‌وحوش 20 نفر می‌چرخد. جمع کردن بساط صف‌های خجالت‌آور مرغ و تخم‌مرغ نیز به خوبی انجام شد. یا استفاده از ظرفیت‌های بر زمین مانده منطقه‌ای و گسترش روابط با کشورهایی که جرأت «نه» گفتن به آمریکا را دارند نیز جزو راه‌حل‌های مبنایی برای عبور از مشکلات اقتصادی تعریف و انجام شد. سفر اخیر آقای رئیس‌جمهور به روسیه و یا پذیرش عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای جزو اقدامات اساسی و مبنایی بود که تبعات اقتصادی و سیاسی مطلوبی را در بلندمدت برای طرفین خواهد داشت.

اما اینجا، یک اولویتِ بسیار بسیار مهم هم وجود دارد که موضوع یادداشت ما همین است. ما فکر می‌کنیم، اگر فکری به حال این اولویت مهم نشود، بسیاری از اقدامات دولت و کارشناسان (چه فوری و چه مبنایی)، یا به نتیجه مطلوب نمی‌رسند یا خیلی دیر به نتیجه می‌رسند و آن چیزی نیست جز تعیین تکلیف «عاملان وضع موجود؛ چه آنهایی که با کمال تعجب هنوز در بدنه دولت و مسئولیت‌ها حضور دارند و به هیچ عنوان با سایر اعضای ساختار! هماهنگ نیستند، چه آنهایی که با استفاده از رسانه‌های بی‌شماری که در داخل و خارج دارند، به روح و روان جامعه و بازار هجمه و گاهی حتی تولید بحران‌های مصنوعی و واقعی می‌کنند.»

ماه‌ها پیش و در همان روزهای نخستین پیروزی آقای رئیسی در همین ستون هشدار دادیم، بزرگ‌ترین مانع پیش روی دولت جدید برای عبور دادن کشور از ویرانه‌هایی که به ارث برده، نه وضع موجود و خرابه‌ای است که تحویل گرفته که، عاملان وضع موجودند و بنا به دلایلی که در ادامه به آن خواهم پرداخت، همانها با تمام توان در مسیر توسعه کشور سنگ‌اندازی خواهند کرد (که دارند می‌کنند). وضع موجود را می‌شود با تلاش شبانه‌روزی و آهسته‌آهسته بهبود بخشید مشروط بر اینکه، عاملان وضع موجود چوب لای چرخ دولت و کارشناسان نگذارند و دست از پروپاگاندای رسانه‌ای خود بردارند. ... اینکه چرا این طیف نمی‌خواهد اوضاع سروسامان یافته و کشور از بحرانی که تولید خودشان است عبور کند، نیز خیلی واضح است. آنها مخالف انقلاب و مدل حکومت‌داری انقلابی‌اند. این را ما نمی‌گوییم، خودشان به تصریح می‌گویند. بنابراین موفقیت مدل انقلابی به معنای شکست آنها و در نتیجه پایان عمر سیاسی‌شان است، شکست دولتِ انقلابی آرزو و پیروزی آن کابوس‌شان است. یک لحظه تصورش را بکنید، دولت بتواند بدون برجام، بدون FATF و بدون مذاکره مستقیم با آمریکا از بحران‌هایی که ایجاد کرده‌اند عبور کند. آبرویی برایشان می‌ماند؟! شک نداشته باشید در صورت بی‌آبرو شدنشان نیز دست‌بردار نخواهند بود و خواهند گفت، مقدمات عبور از این بحران‌ها در دولت قبل آماده شده بود!»

 

غرب‌گرایی - شرق‌گرایی یا چندجانبه‌گرایی؟

الهام حیدری در یادداشتی برای «اعتماد» نوشته: «در دهه‌های اخیر نگاه به شرق همواره پیشران سیاست خارجی ج.ا. ایران بوده است. اگرچه شدت و ضعف آن با تغییر دولت‌ها نوساناتی داشته است اما به دلیل وجود ماهیت کلی استکبارستیزی در نظام جمهوری اسلامی همواره این نگاه وجود داشته و غرب‌گرایی همواره مذموم و ناپسند شمرده شده است. ... از سویی دیگر جهان دیگر مدت‌هاست جهان دو قطبی شرقی و غربی نیست. نظام بین‌الملل نظام چندقطبی متشکل از قدرت‌هایی شده است که هم قد و قواره یکدیگر شده‌اند و در بسترهای چندجانبه با یکدیگر همکاری و تعامل دارند.

اصولا در عصر چندجانبه‌گرایی اقتصادی و امنیتی به سر می‌بریم و همکاری‌های چندجانبه دستاوردهای خوب و ارزشمندی برای قدرت‌های بزرگ دنیا مثل چین داشته است. همکاری‌های چندجانبه بستری مناسب برای به دست آوردن راه‌حل‌های مناسب جهت حل موضوعات بشری امروز جهان هست و خواهد بود.

امروزه با درهم تنیدن مشکلات و مسائل روبرو هستیم به‌طوری‌که نمی‌توان یک موضوع را صرفا سیاسی یا نظامی یا اقتصادی دانست. نوع همکاری و تعامل کشورها را نیز نمی‌توان به سادگی تفکیک کرد چرا که همکاری پایدار اقتصادی قطعا با مسائل امنیتی درآمیخته است. برای مثال اگر مسیر ترانزیت سوخت یک کشور از کشوری دیگر می‌گذرد این همکاری فقط ترانزیتی و حمل‌ونقلی نیست و به همان میزان که اقتصادی است سیاسی و امنیتی نیز می‌تواند باشد. 

عضویت ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای و موافقتنامه همکاری‌های تجاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا می‌تواند در راستای بسط همکاری‌های چندجانبه و چندجانبه‌گرایی ج.ا. ایران تاویل شود و نه شرق‌گرایی چرا که در هر دو سازمان ایران به دنبال گسترش تعاملات اقتصادی پایدار با کشورهای عضو است. ... علاوه بر انتفاع اقتصادی حاصل از امضای این موافقتنامه نباید ابعاد سیاسی و پیام سیاسی نزدیکی کشورمان با اتحادیه اقتصادی اوراسیا برای معارضین داخلی و خارجی را نادیده گرفت. این موضوع تا حدودی به تعدیل سیاست‌های تند امریکا و اروپا منجر شده است. 

در سازمان همکاری‌های شانگهای نیز سه قدرت بزرگ یعنی کشورهای هند، چین و روسیه اعضای اصلی را تشکیل می‌دهند و این یک موازنه قدرت درون سازمان ایجاد کرده است اما در اوراسیا روسیه قدرت مسلط است و کارکرد عضویت در شانگهای در وهله نخست سیاسی امنیتی و سپس اقتصادی است در حالی که موافقتنامه تجارت آزاد با اوراسیا ابعاد اقتصادی و تجاری دارد و همان‌گونه که در بالا ذکر شد در بعد سیاسی نیز منافعی را حاصل کرده است. نکته شایان ذکر در بحث عضویت کشورمان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا اینکه موضوع عضویت ناظر جمهوری اسلامی ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا به تصویب هیات دولت رسیده و مقرر است ظرف مدت دو سال از سوی وزارت امور خارجه بررسی‌های لازم جهت ارزیابی منافع و مصالح کشورمان به عمل آید. بنابراین این گونه به نظر می‌رسد به منظور تمرکز بر حل مسائل موجود و در جهت اصلاح ساختارهای معیوب اقتصادی و کمک به حل مشکلات داخلی انتخاب بسترهای همکاری چندجانبه هوشمندانه‌تر باشد. درنهایت چنانچه در هر تعامل اقتصادی و سیاسی با غرب و شرق مسیر حرکت خود را در چارچوب چندجانبه‌گرایی و همکاری‌های چندجانبه اقتصادی تعریف نماییم منافع سیاسی و امنیتی درازمدت نیز تامین خواهد شد.»

 

راهبرد‌های عملیات رسانه‌ای غرب در فجر چهل و سومین سالگرد انقلاب اسلامی

روزنامه «جوان» نوشت: «امروزه جنگ نرم دشمن از مراحل رسانه و احساسی خود عبور کرده و به مراحل جنگ‌های شناختی رسیده است. در این نوع از جنگ ها، هم وقایع به شکل تحریف شده و مطابق با خواست دشمن تحریف می‌شوند تا با نادم‌سازی از گذشته به نومیدی‌سازی از آینده برسند، و هم با به کارگیری هوش مصنوعی داده‌های در معرض دید و شنود مخاطبان را به گونه‌ای تنظیم کنند که بدون احساس هر گونه مدیریت شدگی، به همان طرز فکر، سبک زندگی و نتیجه‌گیری برسند که مورد هدف برنامه ریزان بوده است.

بر همین اساس مهم‌ترین راهبرد‌ها و اقدامات رسانه‌ای دشمنان ملت ایران در دهه فجر امسال به گونه‌ای ترسیم شده که تمرکز بر عوامل شناختی بیش از پیش مشاهده می‌شود. مفروض دشمن بر این امر قرار گرفته است که ملت مسلمان ایران امسال چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب خود را در شرایطی جشن می‌گیرند که شاهد حضور دولتی انقلابی و مردمی در عرصه مدیریت اجرایی کشور است؛ دولتی که تمامی مساعی خویش را برای حل مشکلات اقتصادی مردم به کار گرفته، اما مسائل انباشته شده هنوز اجازه نداده تصویر مثبتی از کارآمدی تفکر انقلابی و روحیه جهادی در اذهان عمومی شکل گیرد؛ لذا به این شرایط به عنوان یک فرصت شاید تکرار نشدنی نگاه کرده و قصد دارند با این همانی‌سازی نظام و دولت، کج کارکردی دولت‌های غیرانقلابی را به اصل انقلاب و نظام اسلامی تعمیم دهند.

بر این اساس می‌توان مهم‌ترین راهبرد‌های عملیات رسانه‌ای غرب در دهه فجر امسال را در به شرح ذیل احصا کرد:

الف) این همانی‌سازی انقلاب و نظام با دولت به بهانه یکدست شدن قوای سه گانه

ملت مسلمان ایران امسال در حالی چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب خود را جشن می‌گیرد که شاهد حضور دولتی انقلابی و مردمی در عرصه مدیریت اجرایی کشور است؛ دولتی که تمامی مساعی خویش را برای حل مشکلات اقتصادی مردم به کار گرفته، اما مسائل انباشته شده هنوز اجازه نداده تا تصویر مثبتی از کارآمدی تفکر انقلابی و روحیه جهادی در اذهان عمومی شکل گیرد.

ب) ناکارآمد جلوه دادن دولت با دمیدن در مطالبات ملت

یکی از شگرد‌های رسانه‌های غربی برای انحراف افکار عمومی از موفقیت‌های دولت سیزدهم در کاهش مشکلات اقتصادی به‌ویژه مقابله با کرونا، افزایش سطح مطالبات مردم و سیاسی نشان دادن خواسته‌های صنفی و قشری جامعه است.

ج) نادم‌سازی از گذشته به منظور نومید‌سازی از آینده

راهبرد غرب برای نومید‌سازی مردم به‌ویژه جوانان از آینده نادم‌سازی از گذشته است. تاکتیک مرسوم آن‌ها در این راستا تحریف تاریخ به گونه‌ای است که هیچ نقطه برای افتخار به گذشته وجود نداشته باشد. از این رو، قله‌های افتخار ملت من جمله هشت سال فداکاری و رشادت در مقابله با جنگی که همه دنیا پشت آن قرار داشتند، تسخیر لانه جاسوسی امریکا و شکل‌گیری انقلاب دوم، حماسه آفرینی در عرصه‌های خیابانی و انتخابات‌های مختلف را به گونه‌ای روایت می‌کنند که نتوان به افتخار کرد.

د) وارونه‌سازی نقاط قوت نظام به نقاط ضعف با حاصلضرب آن‌ها با صفر

از جمله تکنیک‌های رسانه‌ای دستگاه تبلیغاتی غرب برای تضعیف نظام اسلامی زیر سؤال بردن دستاورد‌ها و نقاط قوت آن با ایجاد دوگانه‌های صفر و صدی است. به عنوان نمونه بزرگ‌ترین موفقیت نظام در ایجاد بازدارندگی دفاعی با ساخت موشکی‌های بالستیک و دوربرد است که طرف مقابل آن را با مشکلات کشور در تولید خودرو مقایسه کرده و نتیجه پوچ از آن می‌گیرد.

هـ) القای عبور نظام از ارزش‌های انقلابی و اسلامی به منظور فروپاشی ذهنی نیرو‌های انقلابی

بر اساس یکی از فرضیات غرب که معتقد است اگر بتوان سیستمی را فاقد ارزش‌های اساسی آن معرفی کرد، به لحاظ ذهنی در مرحله فروپاشی قرار می‌گیرد، رسانه‌های غربی به کمک فضای مجازی ر‌ها شده داخلی تلاش می‌کنند نظام را نسبت به ارزش‌های خود بی تفاوت نشان دهند و برای مستند‌سازی آن نیز عده‌ای از جوانان را به هنجارشکنی تشویق و تحریک می‌کنند.»

 

دولت سیزدهم به دنبال توازن تعاملات بین‌المللی و همسایگی

سید جلال دهقانی فیروزآبادی در یادداشتی برای «ایران» نوشته: «دیپلماسی منطقه‌ای ایران تا پیش از این در حد شایسته و بایسته در اولویت سیاست خارجی نبوده است. این در حالی است که با توجه به ظرفیت‌هایی که جمهوری اسلامی ایران دارد به یقین بسیار بیش از این می‌توانستیم ازحیث اقتصادی و تجاری در بازار منطقه غرب آسیا و کشورهای همسایه حضور داشته باشیم. ... روابط بین‌المللی و منطقه‌ای باید به صورت موازی و متوازن برقرار شوند و توسعه یابند و باید به جای نگاه تابعی به مراودات سیاسی و اقتصادی با کشورهای پیرامونی، راهبردی مستقل و مشخص پیگیری شود.

نکته حائز اهمیت دیگر اینکه گرچه روابط سیاسی پیش‌شرط روابط اقتصادی است، روابط سیاسی حسنه با همسایگان لازم است ولی کافی نیست. بنابراین انتظار می‌رفت و می‌رود که به موازات توسعه روابط سیاسی، زیرساخت‌های لازم برای روابط اقتصادی ایجاد شود. بسترهایی که در ادوار گذشته فراهم نبوده‌اند و از ظرفیت‌هایی که وجود داشته  نیز چنان که ممکن بوده استفاده نشده است. چنان که پس از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری‌های آسیای مرکزی و قفقاز بازار بکری پیرامون جمهوری اسلامی ایران ایجاد شد، اما ما از زیرساخت‌های لازم در بخش‌های دولتی و خصوصی برای حضور شایسته در آن بهره‌مند نبودیم.

خوشبختانه در دولت سیزدهم اراده و عزم سیاسی بیشتری در سطح دولت و کلان نظام برای توسعه روابط با همسایگان و اینکه به موازات تعاملات بین‌المللی، تعاملات منطقه‌ای نیز گسترش یابد وجود دارد. به نظر می‌رسد که در این زمینه سیاست راهبردی تدوین شده است تا با صرف انرژی بیشتر در حوزه ارتباط با همسایگان سهم بیشتری از بازار چند صد میلیون نفری و چند هزار میلیارد دلاری در منطقه پیرامونی‌مان داشته باشیم. اگر تا پیش از این نگاه تاکتیکی به بازارهای منطقه داشته‌ایم، امروزبه نظر می‌رسد که عزم دولت جزم است که این روابط تاکتیکی را به روابط راهبردی و بلندمدت تبدیل کند و در اجرای این تصمیم تعدد همسایگان یک مزیت واقعی است. زیرا می‌توان با هر یک از همسایگان بر اساس مزیت‌های نسبی متقابل، توسعه روابط داشت و این‌طور نیست که ناچار باشیم با سیاست واحدی با همسایگان رابطه برقرار کنیم. به طور مثال ترکمنستان در حوزه گاز، جمهوری آذربایجان به لحاظ ترانزیتی، ترکیه به عنوان راهی برای رسیدن به اروپا و... می‌توانند مورد توجه قرار گیرند.

ایران از حیث موقعیت جغرافیایی در بیضی انرژی قرار گرفته است، که محور شمال و جنوب تولیدکننده انرژی و محور شرق و غرب مصرف‌کننده آن هستند. این مزیت‌ها می‌تواند به ما کمک کند که توسعه روابط اقتصادی به اقتضای موقعیت کشور داشته باشیم.

روابط اقتصادی پایدار و متوازن باعث ثبات می‌شود و می‌تواند در خنثی‌سازی تحریم‌ها نقش بسیار مؤثری ایفا کند، زیرا نوع مبادلات ما با همسایگان می‌تواند به گونه‌ای باشد که آنها را از همراهی صد درصدی با تحریم‌های غرب برحذر دارد. یکی از تعریف‌های اقتصاد مقاومتی همین است. اینکه یک اقتصاد درون‌زا و برونگرا به معنای متمایل به توسعه روابط با کشورهای دیگر داشته باشیم. بنابراین حوزه همسایگی یکی از ابزارهایی است  که می‌تواند به جمهوری اسلامی کمک کند که تحریم‌ها را خنثی سازد. آنچه گفته شد البته به زیرساخت‌ها و بسترهای سیاسی نیاز دارد، زیرا روابط بین‌المللی امروز تک‌بعدی نیست. اگر در پی توسعه روابط اقتصادی هستیم باید در سایر ابعاد روابط هم به شکل متوازن رابطه برقرار کنیم.

سیاست همسایگی یک مقوله دو طرفه است. هم ایران باید عزمی راسخ داشته باشد و هم اینکه همسایگان باید یک چنین ادراکی داشته باشند. گرچه روابط حسنه با کشورهای مختلف از جمله همسایگان به معنای این نیست که اختلاف نظر یا رقابت و یا حتی تنشی وجود نداشته باشد، مهم این است که چگونه بتوانیم این اختلافات را به طور مسالمت‌آمیز مدیریت کنیم و به نظر می‌رسد که دولت سیزدهم در این زمینه بخوبی عمل کرده است.

تعریف سیاست همسایگی و ایجاد یک گفتمان ملی پیرامون آن، به وجود آوردن یک وحدت ساختاری در نهادها و سازمان‌های مختلف پیرامون سیاست همسایگی و ایجاد فهم و درک مشترک با همسایگان از دیگر شرایط لازم برای توسعه همه جانبه روابط با همسایگان است. ایران و همسایگان نباید یکدیگر را تهدید بپندارند، بلکه باید اعتماد متقابل و همزیستی مسالمت‌آمیز را جایگزین کنند. در یک محیط تنش‌آمیز نمی‌توانیم همسایگی موفقیت‌آمیزی داشته باشیم. دشمنان و قدرت‌های فرامنطقه‌ای دنبال تنش‌آفرینی و متشنج کردن روابط ایران و همسایگان هستند و در برابر این سیاست باید روابط خود را مدیریت کنیم تا تبدیل به بحران نشود. بر اساس مجموع آنچه گفته شد و با توجه به اینکه تنها چند ماهی از شروع به کار دولت سیزدهم گذشته است، سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران در این مدت را باید موفقیت آمیز ارزیابی کرد. به نظر می‌رسد همسایگان ایران هم به این جمع‌بندی رسیده‌اند که کشور ما به توسعه روابط همسایگی خود نگاه تاکتیکی ندارد و در توسعه روابط به صورت یکدست و یکپارچه عمل می‌کند.»

 

 


 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها