توافق ایران با چین قبلاً گروگان برجام بود!/چرا در مسیر این توافق سنگ‌اندازی می‌شد؟

کد خبر: 1123354

توافق راهبردی ۲۵ساله میان ایران و چین در حالی بدون کمترین جنجال از سوی مقامات ارشد اجرایی و دیپلماسی کشور به مرحله اجرا رسیده است که پیش از این جماعت نشانه‌داری در کشور، لازمه هر گونه تحول اقتصادی در داخل و تحرک بین‌المللی را پذیرش مطالبات غیرمسقف غرب در حوزه هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای عنوان می‌کردند

توافق ایران با چین قبلاً گروگان برجام بود!/چرا در مسیر این توافق سنگ‌اندازی می‌شد؟

توافق راهبردی ۲۵ساله میان ایران و چین در حالی بدون کمترین جنجال از سوی مقامات ارشد اجرایی و دیپلماسی کشور به مرحله اجرا رسیده است که پیش از این جماعت نشانه‌داری در کشور، لازمه هر گونه تحول اقتصادی در داخل و تحرک بین‌المللی را پذیرش مطالبات غیرمسقف غرب در حوزه هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای عنوان می‌کردند. پیوند‌زدن معیشت و پیگیری مطالبات مردمی در سطح بین‌المللی تا جایی پیش رفت که بعد از فراگیری ویروس کووید ۱۹ نیز واکسیناسیون همگانی مردم به پذیرش خواسته‌های کشور‌های غربی در حوزه‌های مورد اشاره پیوند زده شد.

موازی با اینکه دولتمردان مطالبات بدیهی مردم را با پیش فرض‌هایی نظیر «تا ایران به عضویت FATF درنیاید، اوضاع اقتصاد و معیشت و سیاست همین است» و «مذاکرات موشکی گشایش‌های اقتصادی گسترده در سفره مردم ایجاد می‌کند» پاسخ می‌دادند، تصمیماتی مشکوک و بحث‌برانگیز اتخاذ می‌شد که نتایج آن برای هر فرد عامی در عرصه سیاست مشهود بود، از جمله گرانی بنزین که تصمیم‌گیرنده اصلی آن دولت مستقر بود.

تخریب توافق ایران و چین با اهداف انتخاباتی

با نیم‌نگاهی به راهبرد اصلی یک طیف سیاسی در هشت سال گذشته و روش‌ها و تکنیک‌های به‌کارگرفته‌شده توسط آن‌ها می‌توان به خوبی دریافت که «تحمیل مطالبات حزبی به جامعه»، «تبدیل کردن خواسته‌های جناحی به اولویت‌های مردم» و نهایتاً «تحت فشار قرار دادن حاکمیت اسلامی و اساس رفتار‌های آن‌ها با کشور بوده است.

یکی از نمونه‌های عینی که دولت قبل تلاش می‌کرد در مسیر کاهش تحریم‌های بین‌المللی گام برندارد و جامعه را منتظر احیای سند برجام نگه دارد، توافقنامه ۲۵ ساله با چین بود؛ توافقنامه‌ای که به رغم آنکه طرف چینی نقطه نظراتی در باب اجرای آن در دولت قبلی ابراز کرده بود، اما با این حال دولت و دستگاه دیپلماسی آن را به پای هدف بزرگ‌تری به نام «احیای برجام» ذبح کردند چراکه توافقنامه هسته‌ای سند متبوع آن‌ها برای عادی‌سازی روابط با امریکا و تعیین ریلی برای جمهوری اسلامی ایران بود که تغییر دادن آن به منزله تقابل با منافع مردم تلقی می‌شد.

محمدجواد ظریف در فروردین ماه امسال در این باره می‌گوید: «مهم‌ترین نیاز برای اجرای سند ایران و چین، اجرای برجام، رفع تحریم‌ها و FATF است و بدون حل این‌ها این سند هم به جایی نمی‌رسد.»

طبیعی بود که تدوین و تنظیم توافقنامه با چین تا حد قابل توجهی می‌توانست راه‌های دور زدن تحریم‌ها را گسترش دهد و اثر تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران را کاهش دهد، به ویژه در حوزه فروش نفت و تبادلات تجاری و ارزی. تحقق چنین اهدافی حتی در سطح نازل خود به معنای آن بود که احیای برجام (که مذاکرات آن در وین و چند ماه مانده به انتخابات به صورت فشرده دنبال می‌شد) چنانچه تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم نیز به تعویق بیفتد، پیامدی برای طرف ایرانی نداشت. این به آن معنا بود که یک جریان سیاسی غرب‌باور، بزرگ‌ترین برگ برنده خود در انتخابات ریاست‌جمهوری را در موضوعاتی نظیر سنگ‌اندازی در مسیر انعقاد و اجرای سند توافقنامه ایران و چین می‌دانست، کمااینکه رسانه‌ها و شخصیت‌های مرتبط به این جریان نیز در همان بحبوحه اخبار‌هایی جهت‌دار و بعضاً مغرضانه‌ای علیه توافق صورت گرفته در جامعه نشر می‌دادند.

دور زدن تحریم‌ها با اجرای توافق ایران و چین

این توافق، اما اکنون با اراده دو کشور در حال اجرایی شدن است و کارشناسان چشم‌انداز مثبتی در روابط ایران و چین برای آن ترسیم می‌کنند. فداحسین مالکی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی درباره آغاز اجرای توافق ایران و چین اظهار داشت: «توافق راهبردی ۲۵ساله ایران و چین یکی از مهم‌ترین تحولات منطقه‌ای محسوب می‌شود. قرار است دو کشور فقط از ظرفیت‌های خودشان در این توافق استفاده کنند و اجرای این توافق هیچ ارتباطی به نتیجه مذاکرات وین ندارد و تحت تأثیر آن قرار نمی‌گیرد. اجرای توافق ۲۵ساله ایران و چین، پیام مهمی به غربی‌هاست مبنی بر اینکه دیگر نمی‌توانند تحریم‌های ظالمانه خود علیه ایران را تشدید کنند.»

وی همچنین با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران مصمم است از موقعیت جغرافیایی و ظرفیت‌های خود برای تقویت ارتباطات اقتصادی و تجاری استفاده کند، ادامه داد: «همه ما به خوبی به یاد داریم که پس از آنکه برای اولین بار موضوع انعقاد قرارداد بلندمدت بین ایران و چین رسانه‌ای شد، غربی‌ها عصبانی شدند چراکه آنان به خوبی می‌دانند ارتباط تجاری بین ایران و چین می‌تواند صدمات جدی به موقعیت غربی‌ها به ویژه در زمینه اقتصادی وارد کند.»

مالکی در گفتگو با مهر درباره علت نگرانی غرب‌زدگان داخلی و برخی کشور‌های غربی از توافق بلندمدت بین ایران و چین نیز اظهار داشت: «انعقاد قرارداد بلندمدت بین ایران و چین می‌تواند منجر به دور زدن تحریم‌های ایران شود. ما حتماً باید از ظرفیت کشور‌های همسو و همسایه در جهت انعقاد قرارداد‌های بلندمدت به خوبی استفاده کنیم. ایران دیگر همه ظرفیت‌های خود را در سبد برجام و ارتباطی با غربی‌ها نمی‌گذارد و ما باید از ظرفیت ارتباط با کشور‌های همسو به خوبی استفاده کنیم. انعقاد قرارداد بلندمدت بین ایران و کشور‌های همسو باعث می‌شود غربی‌ها از تصور اشتباه خود مبنی بر اینکه ایران بدون آنان دچار مشکلات می‌شود، دست بردارند.»

منافع ملی، مهم‌ترین مسئله در نگاه به شرق و غرب

احمد امیرآبادی، رئیس گروه دوستی و پارلمانی ایران و چین نیز توافق ۲۵ساله ایران و چین را عامل هماهنگی منطقه‌ای در قاره آسیا خواند و گفت: «این توافق اقدامی مهم است که موجب سرمایه‌گذاری چین در ایران و گسترش ارتباطات منطقه‌ای خواهد شد. سرمایه‌گذاری در بخش حمل و نقل جاده‌ای، دریایی، ریلی و هوایی و صنایع نظامی از موارد مهم این توافقنامه راهبردی است.»

وی با بیان اینکه نگاه به شرق می‌تواند بخش مهمی از مشکلات اقتصادی ایران را حل کند، اظهار داشت: «مهم‌ترین مسئله‌ای که در نگاه به غرب و شرق باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد، تأمین منافع ملت ایران است. هر توافقی که منافع ملت ایران را تأمین کند، قابل پیگیری است.»

امیرآبادی با بیان اینکه نگاه دولت روحانی به سمت توسعه روابط با امریکا و غرب بود، گفت: «آمال و آرزوی دولت غرب‌گرا ارتباط با امریکا بود، در حالی که غرب و امریکا با اصل انقلاب اسلامی مشکل دارند و در طول ۴۰سال گذشته به دنبال سنگ‌اندازی در توسعه روابط ایران با کشور‌های جهان بوده‌اند. دولت‌های یازدهم و دوازدهم به صورت افراطی به دنبال ارتباط با غرب بودند، اروپا در طول هشت سال گذشته نه تنها به ایران کمک نکرد بلکه تحریم‌ها را گسترش داد و با امریکا همراهی کرد و پس از خروج ترامپ از برجام هم اروپا سکوت کرد و حتی در مواردی با امریکا همراه شد.»

اگر چه طی چند ماهی که دولت سیزدهم روی کارآمده است نیز می‌توان برخی انتقادات را متوجه دولت و وزرای آن دانست، اما نباید فراموش کرد که رفتار روشن و شفاف با مردم و گروگان نگرفتن سفره آن‌ها با هدف تحقق اهداف حزبی و جناحی و پیوند نزدن منافع ملی با مطالبات غربی‌ها نوید روز‌های روشنی را می‌دهد که می‌تواند منجر به کاهش فشار‌های اقتصادی و معیشتی به مردم و بلااثر کردن تحریم‌های بین‌المللی شود.منبع: روزنامه جوان

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها