دو مشکل و گره در کار اصلاحطلبان
یک روزنامه اصلاحطلب تاکید کرد: چهرههای شاخص اصلاحطلب به خاطر تهی بودن و فرار از پاسخگویی، حاضر به انجام مصاحبه نیستند.
سردبیر آفتاب یزد در سرمقالهای نوشت: این روزها وقتی بزرگان و چهرههای شاخص اصلاحات را دعوت به مصاحبه و مباحثه میکنید غالبا با این پاسخ مواجه میشوید که «فعلا صبر کنید تا یکسال از عمر دولت سیزدهم بگذرد.» به نظر صاحب این قلم این پاسخ بیش از آنکه مدارا و همراهی با سید ابراهیم رئیسی باشد فرار از پاسخگویی و به عبارت صحیح و صریحتر تهی بودن اصلاحات و اصلاحطلبان از گفتمان موثر برای شرایط فعلی است.
آری؛ آنچه عرض شد تلخ و گزنده است اما به نظر میرسد عین واقعیت باشد. مرور تجربه سالهای قبل یعنی درست زمانی که بعد از سید محمد خاتمی، محمود احمدینژاد سکاندار پاستور شد به نیکی نشان میدهد اصلاحطلبان اگر گفتمانشان در جامعه غالب باشد و نفوذپذیر با بنیبشری تعارف ندارند و وی و دستگاهاش را زیر تیغ نقد میبرند. فلذا این مهربانی اصلاحطلبان با سید ابراهیم رئیسی نه از باب مهربانی که از باب خالی بودن دستان است. اما سوال اینجاست چرا دست جریان چپ برای نقد و مطالبهگری از دولت سیزدهم خالی است؟ برای پاسخ باید رجوع کرد به 8سال دولت حسن روحانی؛ همان جایی که جریان چپ خود را تمام و کمال خرج قدرت کرد و در رویدادهای سرنوشتساز مقابل مردم ایستاد نه کنار آنها. از سوی دیگر دیکته پرغلط دولتهای یازدهم و دوازدهم باعث شد کارنامه سیاه اصلاحطلبان، سیاهتر هم شود و اینگونه در جامعه جا افتاد که اصلاحطلبی اسم رمز کاسبی است نه پیامی و اعتباری برای اصلاح رویکردهای غلط و آسیبزا.
عملکرد جریان چپ در 8 سال گذشته این روزها باعث شده نقد دولت در قدرت سخت و جانکاه شود. هرجا نقصی، فقدانی و حفرهای دیده و گوشزد میشود خیلی سریع طرفداران رئیسی منتقدان را به سالهای نه چندان دور حواله میدهند تا آن نقد در دهان منتقد بماسد! درست نیست همه کاسه و کوزهها را بر سر حسن روحانی بشکنیم؛ باید از عملکرد اصلاحطلبان نیز صرف نظر از عملکرد دولت وقت شکوه کرد. باندبازی، رانتخواری، فامیلبازی، ویژهخواری و... جماعت اصلاحطلب حاضر در قدرت طی 8 سال دولت تدبیر و امید از یکسو به دولت حسن روحانی ضربه زد و از سوی دیگر که مهمتر نیز است وجهه جریان چپ را تخریب کرد.
آن زمان که لیست استخدام اعضای ستاد روحانی در هیئتمدیرههای شرکتهای مختلف دولتی منتشر و افشا میشد و هر کدام از آقایان بدون هیچ تخصصی و مدرکی حقوقهای چندده میلیونی روانه حسابهای بانکیشان میشد بنده به شخصه فاتحه جریان اصلاحات را خواندم و به دوستان و همفکران هم عرض نمودم شورای نگهبان حتی اگر از خاتمی دعوت کند که بیاید کاندیدای ریاستجمهوری شود باز هم رأی وی از همتی بیشتر نخواهد شد!
دو مشکل و گره عمده در کار اصلاحطلبان بود و هست؛ اول اینکه مردم فهمیدند آن سخنان قشنگ و رمانتیک نتیجهاش شد ناکارآمدی آغشته به فساد و دوم اینکه این جماعت مردم را خفیف و نادان فرض میکنند و حتی اکنون نیز اینگونه است. نشان به آن نشان که بخشی از این اصلاحطلبان عبدالناصر همتی را علم کردند تا مردم را به خیال خود گول بزنند.
قطعا و یقینا جریان اصلاحات به پاکسازی و تولید یک گفتمان موثر نیاز دارد. اینکه چگونه و چطور بحث دیگری است اما آنچه مسلم است با دستمال کثیف نمیشود شیشه را پاک کرد. ضربههای مهلک 8 سال گذشته تا اطلاع ثانوی جریان اصلاحات را به کما برده است. این خیانت قابل گذشت نیست.
دیدگاه تان را بنویسید